پرش به محتوا

خاندان جواهری: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ نوامبر ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=آبان|روز=۲۵|سال=۱۳۹۳|چند = ۲}}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=آبان|روز=۲۵|سال=۱۳۹۳|چند = ۲}}
خاندان جواهری، خاندان علمی شیعی در قرن سیزدهم تا پانزدهم در عراق. سرسلسله این خاندان شیخ محمدحسن نجفی، فقیه مشهور امامی (متوفی ۱۲۶۶)، معروف به صاحب جواهر، است. به سبب اهمیت کتاب مشهور او [[جواهرالکلام]]، این خاندان به آل جواهری، آل صاحب جواهر و آل جواهرالکلام مشهور شدند آل محبوبه، ج۲، ص۹۹؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۳۹). تعداد زیادی از فرزندان و نوادگان صاحب جواهر از عالمان، فقیهان و ادیبان عصر خود بودند. پسران وی عبارت بودند از: محمد، عبدالحسین، حسین، عبدعلی، باقر، حسن، ابراهیم و موسی.
خاندان جواهری، خاندان علمی شیعی در قرن سیزدهم تا پانزدهم در عراق. سرسلسله این خاندان شیخ محمدحسن نجفی، فقیه مشهور امامی (متوفی ۱۲۶۶)، معروف به صاحب جواهر، است. به سبب اهمیت کتاب مشهور او [[جواهرالکلام]]، این خاندان به آل جواهری، آل صاحب جواهر و آل جواهرالکلام مشهور شدند آل محبوبه، ج۲، ص۹۹؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۳۹). تعداد زیادی از فرزندان و نوادگان صاحب جواهر از عالمان، فقیهان و ادیبان عصر خود بودند.


==طبقه اول==
==طبقه اول==
خط ۷: خط ۷:


۱) محمد، بزرگ‌ترین پسر صاحب جواهر، معروف به حُمَید، قبل از ۱۲۲۵ در نجف به دنیا آمد و در جوانی (۱۲۵۰) درگذشت. وی عالمی فاضل و از قریحه شعری بهره‌مند بود. او با سیدصالح قزوینی، شاعر مشهور عراق (متوفی ۱۳۰۶)، مکاتبات شعری می‌کرد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۹ـ۱۱۰؛ خاقانی، همانجا؛ عبدالحسین جواهر کلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>. فرزندان او، شیخ حسین و شیخ علی، از عالمان بودند.
۱) محمد، بزرگ‌ترین پسر صاحب جواهر، معروف به حُمَید، قبل از ۱۲۲۵ در نجف به دنیا آمد و در جوانی (۱۲۵۰) درگذشت. وی عالمی فاضل و از قریحه شعری بهره‌مند بود. او با سیدصالح قزوینی، شاعر مشهور عراق (متوفی ۱۳۰۶)، مکاتبات شعری می‌کرد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۹ـ۱۱۰؛ خاقانی، همانجا؛ عبدالحسین جواهر کلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>. فرزندان او، شیخ حسین و شیخ علی، از عالمان بودند.
۲) عبدالحسین، فرزند صاحب جواهر، از شاگردان پدرش و شیخ مرتضی انصاری، و نزد شیخ انصاری بسیار محترم بود. وی از فقیهان مشهور زمان خود به شمار می‌رفت و به مرجعیت رسید و مقلدانی داشت و در ۱۲۷۳ وفات کرد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۵؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام البرره، قسم ۲، ص۷۰۹؛ انصاری، ص۳۲۳ـ۳۲۴). امینی (۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۷) شرح حال عبدالحسین را با حسین، فرزندِ دیگر صاحب جواهر، خلط کرده است. فرزندان عبدالحسین، احمد و شریف، نیز از علما بودند.


==طبقه دوم==
==طبقه دوم==
خط ۱۲: خط ۱۵:
* حسین فرزند محمد، در حدود ۱۲۴۵ در نجف به دنیا آمد و نزد فقیهان بزرگ آن روزگار، شیخ مرتضی انصاری، سیدحسین کوهکمَری و سیدمحمدحسن شیرازی درس خواند. وی در ۱۲۹۰ درگذشت <ref>رجوع کنید به آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۶، ۱۳۶؛ عبدالحسین جواهری، ص۹؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>
* حسین فرزند محمد، در حدود ۱۲۴۵ در نجف به دنیا آمد و نزد فقیهان بزرگ آن روزگار، شیخ مرتضی انصاری، سیدحسین کوهکمَری و سیدمحمدحسن شیرازی درس خواند. وی در ۱۲۹۰ درگذشت <ref>رجوع کنید به آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۶، ۱۳۶؛ عبدالحسین جواهری، ص۹؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>
* علی فرزند محمد، مشهور به عَلّاوی. وی با از دست دادن پدرش در کودکی، تحت سرپرستی جدّش، صاحب جواهر، قرار گرفت و بسیار مورد اعتماد او بود <ref>حرزالدین، ج۲، ص۱۱۷؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۵۱۹</ref>. علی مدتی از درس شیخ انصاری بهره برد، ولی بیشتر نزد سیدحسین کوه‌کمری درس خواند و علاوه بر آنکه از او اجازه روایت داشت، شاگرد خاص و وصی او بود و تصدی امور او را پس از وفاتش برعهده گرفت. پس از اتمام تحصیلات، به تدریس فقه و از جمله کتاب جواهرالکلام جدّش پرداخت. عبداللّه مامَقانی (فقیه و رجالی، متوفی ۱۳۱۱ ش) از او اجازه روایت داشت <ref>مامقانی، ص۲۱۰؛ حرزالدین، ج۲، ص۱۱۷ـ ۱۱۸؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۲ـ۱۲۳</ref>. علاّوی علاوه بر تعلیم و تعلم، به اقامه جماعت نیز اشتغال داشت. وی کلامی نافذ داشت و در فیصله دادن به خصومات و دعاوی توانا و محل مراجعه و اعتماد مردم بود. وی در ۱۳۱۷ در نجف وفات کرد و در مقبره خاندان جواهری به خاک سپرده شد. از او تألیفاتی در فقه و اصول برجای مانده است <ref>حرزالدین، ج۲، ص۱۱۸؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۵۲۰</ref>. دو تن از فرزندان او، عباس و جواد، از عالمان معروف بودند.
* علی فرزند محمد، مشهور به عَلّاوی. وی با از دست دادن پدرش در کودکی، تحت سرپرستی جدّش، صاحب جواهر، قرار گرفت و بسیار مورد اعتماد او بود <ref>حرزالدین، ج۲، ص۱۱۷؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۵۱۹</ref>. علی مدتی از درس شیخ انصاری بهره برد، ولی بیشتر نزد سیدحسین کوه‌کمری درس خواند و علاوه بر آنکه از او اجازه روایت داشت، شاگرد خاص و وصی او بود و تصدی امور او را پس از وفاتش برعهده گرفت. پس از اتمام تحصیلات، به تدریس فقه و از جمله کتاب جواهرالکلام جدّش پرداخت. عبداللّه مامَقانی (فقیه و رجالی، متوفی ۱۳۱۱ ش) از او اجازه روایت داشت <ref>مامقانی، ص۲۱۰؛ حرزالدین، ج۲، ص۱۱۷ـ ۱۱۸؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۲ـ۱۲۳</ref>. علاّوی علاوه بر تعلیم و تعلم، به اقامه جماعت نیز اشتغال داشت. وی کلامی نافذ داشت و در فیصله دادن به خصومات و دعاوی توانا و محل مراجعه و اعتماد مردم بود. وی در ۱۳۱۷ در نجف وفات کرد و در مقبره خاندان جواهری به خاک سپرده شد. از او تألیفاتی در فقه و اصول برجای مانده است <ref>حرزالدین، ج۲، ص۱۱۸؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۵۲۰</ref>. دو تن از فرزندان او، عباس و جواد، از عالمان معروف بودند.
* احمد، فرزند عبدالحسین، از شاگردان عبدالحسین طُرَیحی، محمدحسین کاظمی و حاج آقارضا همدانی بود <ref>امینی ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۵؛ عبدالحسین جواهری، ص۳</ref>. محمد حسن کبَّه (فقیه و شاعر، متوفی ۱۳۳۶) از شاگردان اوست <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۱</ref>. وی در ۱۳۰۲ وفات کرد. دیوان شعر و چند رساله فقهی از او برجای مانده است <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۰؛ امینی، ج۱، ص۳۶۵</ref>.
* شریف فرزند عبدالحسین، فقه را نزد میرزای شیرازی، میرزاحسین خلیلی تهرانی و محمد حسین کاظمی فراگرفت و از کاظمی اجازه روایت داشت. او از شاگردان خاص شیخ محمدهادی تهرانی بود. در نجف به کار خطابه اشتغال داشت <ref>حرزالدین، ج۱، ص۳۶۱ـ۳۶۲؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۰؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۲، ص۸۳۶ ـ۸۳۷</ref>. او به هنگام سربازگیری اجباری حکومت عثمانی برای خدمت نظام، عراق را ترک کرد و به ایران آمد و چهار سال در بروجرد ماند و در آنجا از درس سیدمحمود طباطبایی (صاحب المَواهِبُ السِّنِیه، متوفی ۱۳۰۰) بهره برد. سپس به نجف بازگشت و در ۱۳۱۴ در آنجا وفات یافت و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد <ref>حرزالدین، ج۱، ص۳۶۲؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۰ـ ۱۱۱</ref>. از وی دو اثر بر جای مانده است: مقتل ابی عبداللّه الحسین که در ۱۳۳۰ چاپ شده است (آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲۲، ص۲۵) و مُثیرُالاَحزان فی احوال الائمه الاثنَی عشر امناء الرحمن، در دو جلد، که بارها به چاپ رسیده است <ref>رجوع کنید به آستان قدس رضوی. کتابخانه، ج۵، ص۳۱۲؛ عواد، ۱۹۶۹، ج۲، ص۹۰؛ امینی، ۱۳۸۵، ص۳۰۰؛ مشار، ج۳، ستون ۴۲۱</ref>. شیخ شریف دو پسر به نامهای محسن و عبدالرسول داشت.


==طبقه سوم==
==طبقه سوم==
خط ۱۸: خط ۲۳:
* عباس (فرزند علی فرزند محمد) قبل از ۱۲۷۷ در نجف به دنیا آمد و نزد بزرگانی چون شیخ انصاری، شیخ محمدحسین کاظمی، سیدمحمدحسن شیرازی و میرزاحبیب اللّه رشتی درس خواند. وی در فقه و اصول، حدیث، حکمت و فلسفه، ریاضیات و علوم طبیعی تبحر داشت و در ۱۳۱۹ وفات کرد. او آثاری در ریاضیات و علوم طبیعی دارد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۲؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۰۰۷؛ امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۸؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>.
* عباس (فرزند علی فرزند محمد) قبل از ۱۲۷۷ در نجف به دنیا آمد و نزد بزرگانی چون شیخ انصاری، شیخ محمدحسین کاظمی، سیدمحمدحسن شیرازی و میرزاحبیب اللّه رشتی درس خواند. وی در فقه و اصول، حدیث، حکمت و فلسفه، ریاضیات و علوم طبیعی تبحر داشت و در ۱۳۱۹ وفات کرد. او آثاری در ریاضیات و علوم طبیعی دارد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۲؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۰۰۷؛ امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۸؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>.
* جواد(فرزند علی فرزند محمد)، که در حدود ۱۲۷۷ در نجف به دنیا آمد از شاگردان شیخ عبداللّه مازندرانی و از عالمان بزرگ نجف به شمار می‌رفت. از کارهای او تعمیر و توسعه مسجد جدّش، صاحب جواهر، بود. وی در ۱۳۵۵/ ۱۳۱۵ ش درگذشت و، پس از تشییعی باشکوه، در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۲ـ ۱۰۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۳۵؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>. شیخ جواد، علاوه بر فعالیتهای علمی، به امور سیاسی نیز می‌پرداخت. وی از حامیان نهضت مشروطه در ایران بود <ref>اسدی، ص۵۸ـ۵۹؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۴۲</ref>. هنگام حمله انگلستان به عراق در ۱۳۳۲/ ۱۹۱۴ و تصرف بصره، او به همراه گروهی از مراجع و علما فتواهایی درباب وجوب جهاد با انگلیس و دفاع از سرزمینهای اسلامی صادر کرد و خود نیز در جنگ حضور یافت <ref>رجوع کنید به جبوری، ص۴۹ـ۵۰، ۶۲، ۷۱، ۷۸، ۲۴۹ـ۲۵۰، ۲۵۳، ۳۷۷ـ ۳۷۸</ref>. همچنین در ۱۳۳۶، در جریان قیام مردم نجف در برابر انگلیسیان، جزو هیئتی بود که از سوی سیدمحمد کاظم طباطبایی یزدی، مأمور مذاکره با انگلیسیها شده بود <ref>رجوع کنید به اسدی، ص۲۷۰ ـ ۲۷۱، ۲۹۴ـ۲۹۵، ۲۹۷، ۳۶۹</ref>. در ۱۳۰۳ ش نیز به نمایندگی از علمای عتبات، که در اعتراض به اقدامات و سیاستهای ملک فیصل (پادشاه عراق) و انگلیسیها به قم رفته بودند، نزد فیصل رفت تا زمینه بازگشت آنان را فراهم سازد<ref>حائری، ص۱۸۲ـ۱۸۳</ref>.
* جواد(فرزند علی فرزند محمد)، که در حدود ۱۲۷۷ در نجف به دنیا آمد از شاگردان شیخ عبداللّه مازندرانی و از عالمان بزرگ نجف به شمار می‌رفت. از کارهای او تعمیر و توسعه مسجد جدّش، صاحب جواهر، بود. وی در ۱۳۵۵/ ۱۳۱۵ ش درگذشت و، پس از تشییعی باشکوه، در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۲ـ ۱۰۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۳۵؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>. شیخ جواد، علاوه بر فعالیتهای علمی، به امور سیاسی نیز می‌پرداخت. وی از حامیان نهضت مشروطه در ایران بود <ref>اسدی، ص۵۸ـ۵۹؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۴۲</ref>. هنگام حمله انگلستان به عراق در ۱۳۳۲/ ۱۹۱۴ و تصرف بصره، او به همراه گروهی از مراجع و علما فتواهایی درباب وجوب جهاد با انگلیس و دفاع از سرزمینهای اسلامی صادر کرد و خود نیز در جنگ حضور یافت <ref>رجوع کنید به جبوری، ص۴۹ـ۵۰، ۶۲، ۷۱، ۷۸، ۲۴۹ـ۲۵۰، ۲۵۳، ۳۷۷ـ ۳۷۸</ref>. همچنین در ۱۳۳۶، در جریان قیام مردم نجف در برابر انگلیسیان، جزو هیئتی بود که از سوی سیدمحمد کاظم طباطبایی یزدی، مأمور مذاکره با انگلیسیها شده بود <ref>رجوع کنید به اسدی، ص۲۷۰ ـ ۲۷۱، ۲۹۴ـ۲۹۵، ۲۹۷، ۳۶۹</ref>. در ۱۳۰۳ ش نیز به نمایندگی از علمای عتبات، که در اعتراض به اقدامات و سیاستهای ملک فیصل (پادشاه عراق) و انگلیسیها به قم رفته بودند، نزد فیصل رفت تا زمینه بازگشت آنان را فراهم سازد<ref>حائری، ص۱۸۲ـ۱۸۳</ref>.
*محمدحسن (فرزند احمد فرزند عبدالحسین)، در ۱۲۹۳ در نجف به دنیا آمد. نزد آخوند خراسانی و سید محمد کاظم طباطبایی یزدی درس خواند. وی از شاگردان خاص حاج آقارضا همدانی بود و از برخی استادانش نیز اجازه اجتهاد داشت. هوش و فطانت او را ستوده‌اند. او شعر نیز می‌سرود و در ۱۳۳۵ درگذشت <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۶ـ ۱۲۸؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۸۰؛ عبدالحسین جواهری، ص۳۲ـ ۳۳</ref>. منظومه‌ای در علم کلام، به نام جواهرالکلام و نیز منظومه‌ای در اصول فقه از آثار اوست <ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۹۳، ج۵، ص۲۷۵</ref>.
* محسن(فرزند شریف فرزند عبدالحسین)، فقیه و ادیب و شاعر بود. وی در ۱۲۹۵ در نجف به دنیا آمد. از میرزا حسین نائینی و شیخ الشریعه اصفهانی (متوفی ۱۳۳۹) مراتب بالای فقه و اصول را فراگرفت و از میرزای نائینی اجازه اجتهاد گرفت. وی حکمت و کلام را نیز آموخت <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۴ـ ۱۲۵</ref>. برخی از شاگردانش، عبداللّه بن محمدصالح قطیفی، سیدعلی وداعی، علی شرقی (متوفی ۱۳۸۴) و حسین قدیحی بودند <ref>محسن جواهری، ج۱، مقدمه محمدحسن جواهری، ص«‌ف »؛ خاقانی، ج۷، ص۲۴۰</ref>. او پس از سفری به بحرین، به خوزستان رفت و در فَلاحیه (شادِگان) سکونت گزید و در آن شهر مقبولیت عام یافت. در جریان جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) و حمله انگلستان به عراق، شیخ محسن در کنار دیگر فقهای عراق، مانند سیدمحمد سعید حَبّوبی ، در جهاد با انگلیس شرکت کرد و مجروح شد. پس از شکست عراق، وی به نجف رفت و پس از مدتی به فلاحیه بازگشت. در ۱۳۰۸ ش به اهواز رفت و به تصدی امور دینی مردم پرداخت. در ۱۳۱۵ ش، به علت بیماری، بر بازگشت به نجف مصمم شد و در بصره وفات یافت. پیکرش را در مراسم باشکوهی تا نجف تشییع کردند و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپردند <ref>خاقانی، ج۷، ص۲۴۰ـ۲۴۲؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۴</ref>.
شیخ محسن جواهری شاعری توانا بوده و اشعار فراوانی سروده است <ref>برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۷، ص۲۴۳ـ ۲۵۵</ref>. برخی از آثار او عبارت‌اند از: الفَرائدُ الغَوالی علی شواهد الاَمالی، که شرحی است بر الامالی سیدمرتضی، و جلد ۱ـ۳ آن در سالهای ۱۹۶۶ ـ ۱۹۶۷ در نجف چاپ شده است؛ نَهْجُ السّداد فی شرح نجاه العباد؛ حاشیه بر کفایه الاصول؛ القلائد الدرر فی امامه الائمه الاثنی عشر؛ تصحیح و شرح دیوان ابن خیاط دمشقی (متوفی ۵۱۷)؛ شرحی بر الشهاب الثاقب، اثر منظوم سیدمحمدباقر طباطبایی حائری (متوفی ۱۳۳۱) درباره اثبات امامت علی علیه‌السلام و فرزندان ایشان <ref>محسن جواهری، ج۱، مقدمه محمد حسن جواهری، ص«‌ق ـ ر »؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۶۲؛ امینی، ۱۳۸۵، ص۱۷۴؛ عواد، ۱۹۹۹، ج۱، ص۵۴۳؛ حسن امین، ج۵، ص۲۹۹</ref>؛ دیوان شعر که فرزندش، محمدحسن، آن را جمع آوری کرده است؛ و منظومه هایی در علم کلام، تجوید و فقه <ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۶۸، ج۹، قسم ۳، ص۹۷۶، ج۲۳، ص۱۵ـ۱۶، ۱۲۵، ج۲۶، ص۳۶</ref>.
*عبدالرسول (فرزند شریف فرزند عبدالحسین)، در ۱۳۰۱ در نجف به دنیا آمد. فقه و اصول را از قاسم بن حَمود قَسّام، علی بن باقر جواهری، محمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی و سیدابوتراب خوانساری *فراگرفت <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۶ـ۱۱۷، ج۳، ص۸۹ ـ۹۰</ref>. حسین بن مشکور حولاوی (متوفی ۱۳۴۷ ش)، محمدطاهربن عبداللّه آل راضی (متوفی ۱۳۵۹ ش) و سیدضیاءالدین بن محمدعلی بحرالعلوم از شاگردان او بودند <ref>حرزالدین، ج۱، ص۳۱۲، پانویس ۱، ج۳، ص۹، پانویس ۱؛ بحرالعلوم، ج۱، ص۱۷۹</ref>. عبدالرسول در ۱۳۴۶ ش وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان دفن شد <ref>عبدالحسین جواهری، ص۲۰</ref>. او کتاب اَنیس الموحدین ملامهدی نراقی (متوفی ۱۲۰۹) را از فارسی به عربی ترجمه کرده است <ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۶۶</ref>.


==طبقه چهارم==
==طبقه چهارم==
خط ۲۴: خط ۳۵:
*علی(فرزند احمد فرزند حسین فرزند محمد) در ۱۲۸۳ ش در نجف به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره مقدماتی علوم دینی نزد پدرش، دروس عالی فقه و اصول را تا ۱۳۱۲ ش نزد عبدالحسین حِلّی، میرزاحسین نائینی، آقاضیاءالدین عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی آموخت <ref>خاقانی، ج۶، ص۴۲۵؛ انصاری قمی، ص۱۱۲</ref>. وی در این مدت، علاوه بر تحصیل و تدریس، به خوزستان سفر می‌کرد و مجالس تبلیغ و ارشاد برپا می‌داشت <ref>انصاری قمی، ص۱۱۲</ref>. شیخ علی جواهری در ۱۳۱۳ ش، به قصد زیارت مرقد امام رضا علیه‌السلام، از نجف به ایران آمد و سپس به توصیه آیت اللّه حاج آقاحسین بروجردی، که در آن زمان در بروجرد بود، در آن شهر ماندگار شد و علاوه بر بهره بردن از درس وی و شیخ علی محمد بروجردی، خود به تدریس فقه و اصول پرداخت. پس از عزیمت آیت اللّه بروجردی به قم، اداره مدرسه علمیه نوربخش بروجرد را برعهده گرفت. وی از میرزای نائینی، سیدابوالحسن اصفهانی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدحسین بروجردی و سید ابوالقاسم خوئی تصدیق اجتهاد داشت و در سرودن اشعار عربی توانا و مسلط بود <ref>عبدالحسین جواهری، ص۲۵؛ انصاری قمی، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ خاقانی، ج۶، ص۴۲۶ـ۴۲۹؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۶، ص۴۳۰ـ۴۳۵</ref>. او در ۱۳۷۴ ش در بروجرد وفات کرد و در همانجا به خاک سپرده شد <ref>انصاری قمی، ص۱۱۳</ref>. برخی آثارش عبارت‌اند از: صَک الاَمان فی اعمال شهر رمضان؛ جواهرالعلوم فی الفقه المنظوم، که نظم عربی کتاب عروه الوثقی اثر سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی است؛ تقریرات درس فقه آیت اللّه بروجردی؛ دیوان شعر؛ و رَشَحاتُ الفیوض فی علم العروض <ref>رجوع کنید به انصاری قمی، ص۱۱۳؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۶</ref>.
*علی(فرزند احمد فرزند حسین فرزند محمد) در ۱۲۸۳ ش در نجف به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره مقدماتی علوم دینی نزد پدرش، دروس عالی فقه و اصول را تا ۱۳۱۲ ش نزد عبدالحسین حِلّی، میرزاحسین نائینی، آقاضیاءالدین عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی آموخت <ref>خاقانی، ج۶، ص۴۲۵؛ انصاری قمی، ص۱۱۲</ref>. وی در این مدت، علاوه بر تحصیل و تدریس، به خوزستان سفر می‌کرد و مجالس تبلیغ و ارشاد برپا می‌داشت <ref>انصاری قمی، ص۱۱۲</ref>. شیخ علی جواهری در ۱۳۱۳ ش، به قصد زیارت مرقد امام رضا علیه‌السلام، از نجف به ایران آمد و سپس به توصیه آیت اللّه حاج آقاحسین بروجردی، که در آن زمان در بروجرد بود، در آن شهر ماندگار شد و علاوه بر بهره بردن از درس وی و شیخ علی محمد بروجردی، خود به تدریس فقه و اصول پرداخت. پس از عزیمت آیت اللّه بروجردی به قم، اداره مدرسه علمیه نوربخش بروجرد را برعهده گرفت. وی از میرزای نائینی، سیدابوالحسن اصفهانی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدحسین بروجردی و سید ابوالقاسم خوئی تصدیق اجتهاد داشت و در سرودن اشعار عربی توانا و مسلط بود <ref>عبدالحسین جواهری، ص۲۵؛ انصاری قمی، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ خاقانی، ج۶، ص۴۲۶ـ۴۲۹؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۶، ص۴۳۰ـ۴۳۵</ref>. او در ۱۳۷۴ ش در بروجرد وفات کرد و در همانجا به خاک سپرده شد <ref>انصاری قمی، ص۱۱۳</ref>. برخی آثارش عبارت‌اند از: صَک الاَمان فی اعمال شهر رمضان؛ جواهرالعلوم فی الفقه المنظوم، که نظم عربی کتاب عروه الوثقی اثر سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی است؛ تقریرات درس فقه آیت اللّه بروجردی؛ دیوان شعر؛ و رَشَحاتُ الفیوض فی علم العروض <ref>رجوع کنید به انصاری قمی، ص۱۱۳؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۶</ref>.
*هادی(فرزند عباس فرزند علی فرزند محمد) از شاگردان پدرش بود و رساله‌ای در شرح حال او نگاشت. شیخ هادی تا پایان عمر (۱۳۱۳ ش) به تدریس و تحقیق مشغول بود <ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر؛ امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۸؛ عبدالحسین جواهری، ص۴۵</ref>. فرزند او، عبدالامیر، نیز عالمی فاضل و صاحب کتابخانه‌ای غنی از نسخه‌های خطی بود. آقابزرگ طهرانی در تألیف الذریعه و طبقات اعلام الشیعه از این کتابخانه بسیار بهره برده است (عبدالحسین جواهری، ص۱۶؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۰، ص۱۹، ج۱۲، ص۸۴، ج۱۳، ص۹۸، ۳۰۹، ج۱۸، ص۳۱). وی در ۱۳۵۴ ش / ۱۹۷۵ در بغداد وفات کرد و در مقبره خانوادگی دفن شد. دلیل الادیب (در ادبیات عربی) از آثار اوست (عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵).
*هادی(فرزند عباس فرزند علی فرزند محمد) از شاگردان پدرش بود و رساله‌ای در شرح حال او نگاشت. شیخ هادی تا پایان عمر (۱۳۱۳ ش) به تدریس و تحقیق مشغول بود <ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر؛ امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۸؛ عبدالحسین جواهری، ص۴۵</ref>. فرزند او، عبدالامیر، نیز عالمی فاضل و صاحب کتابخانه‌ای غنی از نسخه‌های خطی بود. آقابزرگ طهرانی در تألیف الذریعه و طبقات اعلام الشیعه از این کتابخانه بسیار بهره برده است (عبدالحسین جواهری، ص۱۶؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۰، ص۱۹، ج۱۲، ص۸۴، ج۱۳، ص۹۸، ۳۰۹، ج۱۸، ص۳۱). وی در ۱۳۵۴ ش / ۱۹۷۵ در بغداد وفات کرد و در مقبره خانوادگی دفن شد. دلیل الادیب (در ادبیات عربی) از آثار اوست (عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵).
*محمدحسن (فرزند محسن فرزند شریف فرزند عبدالحسین) در ۱۳۲۷ در نجف به دنیا آمد. ابتدا نزد پدر و عمویش درس خواند و سپس نزد محمدرضا آل یاسین، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، شیخ عبدالحسین حلّی و سیدابوالقاسم خوئی به تحصیل پرداخت.وی در ادبیات تبحر داشت و شعر نیز می‌سرود <ref>عبدالحسین جواهری، ص۳۷ـ ۳۸؛ عبدالحسین جواهر کلام، ج۳، ص۲۰۰</ref>. محمدحسن جواهری خطیب بود و در خوزستان اقامت می‌کرد و مجالس وعظ برپا می‌داشت. وی هنگام رواج مکتبهای الحادی در عراق، برای مقابله با آن، با تعدادی از همفکران خود، در تأسیس جماعةالعلماء فی النجف الاشرف همکاری کرد. در ۱۳۵۹ ش به ایران تبعید شد و در قم سکونت گزید. محمدحسن جواهری در ۱۴۰۸ در قم درگذشت و در صحن حرم حضرت معصومه سلام اللّه علیها به خاک سپرده شد <ref>عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>. از جمله آثار اوست: شرح قصیده ابن عبدون الحضرمی در سه جلد؛ دیوان شعر؛ تصحیح بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، اثر عمادالدین محمدبن ابوالقاسم طبری (متوفی ح ۵۵۴)، که در ۱۳۶۹/ ۱۳۲۹ ش در نجف چاپ شده است؛ و حاشیه بر الفرائد الغوالی فی شرح شواهد الامالی، نوشته پدرش، که هشت جلد آن چاپ شده و هشت جلد دیگر آن مخطوط است <ref>امینی، ۱۳۸۵، ص۱۰۷؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>.
*محمدتقی(فرزند عبدالرسول فرزند شریف فرزند عبدالحسین)در ۱۳۰۱ ش به دنیا آمد. نزد پدر خود، میرزاباقر زنجانی، سیدمحسن حکیم و سیدابوالقاسم خوئی درس خواند. وی که امام جماعتِ مسجد جواهری نجف بود، از سوی حکومت بعث عراق دستگیر شد و در ۱۳۵۹ ش به شهادت رسید. تألیفات او عبارت‌اند از: مدارک العروه الوثقی؛ غایه المأمول فی علم الاصول؛ درر الجواهر (دیوان شعر)؛ منظومةٌ فی فروع العلم الاجمالی؛ و رسالاتی در فقه و اصول <ref>امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۷۴؛ عبدالحسین جواهری، ص۳۲؛ غروی، ج۲، ص۵۵۷</ref>.


==طبقه پنجم==
==طبقه پنجم==
*عبدالامیر(فرزند هادی فرزند عباس فرزند علی فرزند محمد)عالمی فاضل و صاحب کتابخانه‌ای غنی از نسخه‌های خطی بود. آقابزرگ طهرانی در تألیف الذریعه و طبقات اعلام الشیعه از این کتابخانه بسیار بهره برده است <ref>عبدالحسین جواهری، ص۱۶؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۰، ص۱۹، ج۱۲، ص۸۴، ج۱۳، ص۹۸، ۳۰۹، ج۱۸، ص۳۱</ref>. وی در ۱۳۵۴ ش / ۱۹۷۵ در بغداد وفات کرد و در مقبره خانوادگی دفن شد. دلیل الادیب (در ادبیات عربی) از آثار اوست <ref>عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>.
*عبدالامیر(فرزند هادی فرزند عباس فرزند علی فرزند محمد)عالمی فاضل و صاحب کتابخانه‌ای غنی از نسخه‌های خطی بود. آقابزرگ طهرانی در تألیف الذریعه و طبقات اعلام الشیعه از این کتابخانه بسیار بهره برده است <ref>عبدالحسین جواهری، ص۱۶؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۰، ص۱۹، ج۱۲، ص۸۴، ج۱۳، ص۹۸، ۳۰۹، ج۱۸، ص۳۱</ref>. وی در ۱۳۵۴ ش / ۱۹۷۵ در بغداد وفات کرد و در مقبره خانوادگی دفن شد. دلیل الادیب (در ادبیات عربی) از آثار اوست <ref>عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>.


۲) عبدالحسین، فرزند صاحب جواهر، از شاگردان پدرش و شیخ مرتضی انصاری، و نزد شیخ انصاری بسیار محترم بود. وی از فقیهان مشهور زمان خود به شمار می‌رفت و به مرجعیت رسید و مقلدانی داشت و در ۱۲۷۳ وفات کرد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۵؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام البرره، قسم ۲، ص۷۰۹؛ انصاری، ص۳۲۳ـ۳۲۴). امینی (۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۷) شرح حال عبدالحسین را با حسین، فرزندِ دیگر صاحب جواهر، خلط کرده است. فرزندان عبدالحسین، احمد و شریف، نیز از علما بودند.
الف) شیخ احمد، فرزند عبدالحسین جواهری، از شاگردان عبدالحسین طُرَیحی، محمدحسین کاظمی و حاج آقارضا همدانی بود (امینی ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۵؛ عبدالحسین جواهری، ص۳). محمد حسن کبَّه (فقیه و شاعر، متوفی ۱۳۳۶) از شاگردان اوست (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۱). وی در ۱۳۰۲ وفات کرد. دیوان شعر و چند رساله فقهی از او برجای مانده است (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۰؛ امینی، ج۱، ص۳۶۵).
محمدحسن، فرزند شیخ احمد، در ۱۲۹۳ در نجف به دنیا آمد. نزد آخوند خراسانی و سید محمد کاظم طباطبایی یزدی درس خواند. وی از شاگردان خاص حاج آقارضا همدانی بود و از برخی استادانش نیز اجازه اجتهاد داشت. هوش و فطانت او را ستوده‌اند. او شعر نیز می‌سرود و در ۱۳۳۵ درگذشت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۶ـ ۱۲۸؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۸۰؛ عبدالحسین جواهری، ص۳۲ـ ۳۳). منظومه‌ای در علم کلام، به نام جواهرالکلام و نیز منظومه‌ای در اصول فقه از آثار اوست (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۹۳، ج۵، ص۲۷۵).
ب) شیخ شریف جواهری، فقه را نزد میرزای شیرازی، میرزاحسین خلیلی تهرانی * و محمد حسین کاظمی فراگرفت و از کاظمی اجازه روایت داشت. او از شاگردان خاص شیخ محمدهادی تهرانی*بود. در نجف به کار خطابه اشتغال داشت (حرزالدین، ج۱، ص۳۶۱ـ۳۶۲؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۰؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۲، ص۸۳۶ ـ۸۳۷). او به هنگام سربازگیری اجباری حکومت عثمانی برای خدمت نظام، عراق را ترک کرد و به ایران آمد و چهار سال در بروجرد ماند و در آنجا از درس سیدمحمود طباطبایی (صاحب المَواهِبُ السِّنِیه، متوفی ۱۳۰۰) بهره برد. سپس به نجف بازگشت و در ۱۳۱۴ در آنجا وفات یافت و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد (حرزالدین، ج۱، ص۳۶۲؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۰ـ ۱۱۱). از وی دو اثر بر جای مانده است: مقتل ابی عبداللّه الحسین که در ۱۳۳۰ چاپ شده است (آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲۲، ص۲۵) و مُثیرُالاَحزان فی احوال الائمه الاثنَی عشر امناء الرحمن، در دو جلد، که بارها به چاپ رسیده است (رجوع کنید به آستان قدس رضوی. کتابخانه، ج۵، ص۳۱۲؛ عواد، ۱۹۶۹، ج۲، ص۹۰؛ امینی، ۱۳۸۵، ص۳۰۰؛ مشار، ج۳، ستون ۴۲۱). شیخ شریف دو پسر به نامهای محسن و عبدالرسول داشت.
شیخ محسن جواهری، فقیه و ادیب و شاعر بود. وی در ۱۲۹۵ در نجف به دنیا آمد. از میرزا حسین نائینی و شیخ الشریعه اصفهانی (متوفی ۱۳۳۹) مراتب بالای فقه و اصول را فراگرفت و از میرزای نائینی اجازه اجتهاد گرفت. وی حکمت و کلام را نیز آموخت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۴ـ ۱۲۵). برخی از شاگردانش، عبداللّه بن محمدصالح قطیفی، سیدعلی وداعی، علی شرقی (متوفی ۱۳۸۴) و حسین قدیحی بودند (محسن جواهری، ج۱، مقدمه محمدحسن جواهری، ص«‌ف »؛ خاقانی، ج۷، ص۲۴۰). او پس از سفری به بحرین، به خوزستان رفت و در فَلاحیه (شادِگان) سکونت گزید و در آن شهر مقبولیت عام یافت. در جریان جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) و حمله انگلستان به عراق، شیخ محسن در کنار دیگر فقهای عراق، مانند سیدمحمد سعید حَبّوبی *، در جهاد با انگلیس شرکت کرد و مجروح شد. پس از شکست عراق، وی به نجف رفت و پس از مدتی به فلاحیه بازگشت. در ۱۳۰۸ ش به اهواز رفت و به تصدی امور دینی مردم پرداخت. در ۱۳۱۵ ش، به علت بیماری، بر بازگشت به نجف مصمم شد و در بصره وفات یافت. پیکرش را در مراسم باشکوهی تا نجف تشییع کردند و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپردند (خاقانی، ج۷، ص۲۴۰ـ۲۴۲؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۴).
شیخ محسن جواهری شاعری توانا بوده و اشعار فراوانی سروده است (برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۷، ص۲۴۳ـ ۲۵۵). برخی از آثار او عبارت‌اند از: الفَرائدُ الغَوالی علی شواهد الاَمالی، که شرحی است بر الامالی سیدمرتضی، و جلد ۱ـ۳ آن در سالهای ۱۹۶۶ ـ ۱۹۶۷ در نجف چاپ شده است؛ نَهْجُ السّداد فی شرح نجاه العباد؛ حاشیه بر کفایه الاصول؛ القلائد الدرر فی امامه الائمه الاثنی عشر؛ تصحیح و شرح دیوان ابن خیاط * دمشقی (متوفی ۵۱۷)؛ شرحی بر الشهاب الثاقب، اثر منظوم سیدمحمدباقر طباطبایی حائری (متوفی ۱۳۳۱) درباره اثبات امامت علی علیه‌السلام و فرزندان ایشان (محسن جواهری، ج۱، مقدمه محمد حسن جواهری، ص«‌ق ـ ر »؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۶۲؛ امینی، ۱۳۸۵، ص۱۷۴؛ عواد، ۱۹۹۹، ج۱، ص۵۴۳؛ حسن امین، ج۵، ص۲۹۹)؛ دیوان شعر که فرزندش، محمدحسن، آن را جمع آوری کرده است؛ و منظومه هایی در علم کلام، تجوید و فقه (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۶۸، ج۹، قسم ۳، ص۹۷۶، ج۲۳، ص۱۵ـ۱۶، ۱۲۵، ج۲۶، ص۳۶).
محمدحسن، فرزند شیخ محسن جواهری، در ۱۳۲۷ در نجف به دنیا آمد. ابتدا نزد پدر و عمویش درس خواند و سپس نزد محمدرضا آل یاسین، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، شیخ عبدالحسین حلّی و سیدابوالقاسم خوئی به تحصیل پرداخت.وی در ادبیات تبحر داشت و شعر نیز می‌سرود (عبدالحسین جواهری، ص۳۷ـ ۳۸؛ عبدالحسین جواهر کلام، ج۳، ص۲۰۰). محمدحسن جواهری خطیب بود و در خوزستان اقامت می‌کرد و مجالس وعظ برپا می‌داشت. وی هنگام رواج مکتبهای الحادی در عراق، برای مقابله با آن، با تعدادی از همفکران خود، در تأسیس جماعهالعلماء فی النجف الاشرف * همکاری کرد. در ۱۳۵۹ ش به ایران تبعید شد و در قم سکونت گزید. محمدحسن جواهری در ۱۴۰۸ در قم درگذشت و در صحن حرم حضرت معصومه سلام اللّه علیها به خاک سپرده شد (عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵). از جمله آثار اوست: شرح قصیده ابن عبدون الحضرمی در سه جلد؛ دیوان شعر؛ تصحیح بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، اثر عمادالدین محمدبن ابوالقاسم طبری (متوفی ح ۵۵۴)، که در ۱۳۶۹/ ۱۳۲۹ ش در نجف چاپ شده است؛ و حاشیه بر الفرائد الغوالی فی شرح شواهد الامالی، نوشته پدرش، که هشت جلد آن چاپ شده و هشت جلد دیگر آن مخطوط است (امینی، ۱۳۸۵، ص۱۰۷؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵).
عبدالرسول جواهری، فرزند دوم شیخ شریف، در ۱۳۰۱ در نجف به دنیا آمد. فقه و اصول را از قاسم بن حَمود قَسّام، علی بن باقر جواهری، محمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی و سیدابوتراب خوانساری *فراگرفت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۶ـ۱۱۷، ج۳، ص۸۹ ـ۹۰). حسین بن مشکور حولاوی (متوفی ۱۳۴۷ ش)، محمدطاهربن عبداللّه آل راضی (متوفی ۱۳۵۹ ش) و سیدضیاءالدین بن محمدعلی بحرالعلوم از شاگردان او بودند (حرزالدین، ج۱، ص۳۱۲، پانویس ۱، ج۳، ص۹، پانویس ۱؛ بحرالعلوم، ج۱، ص۱۷۹). عبدالرسول در ۱۳۴۶ ش وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان دفن شد (عبدالحسین جواهری، ص۲۰). او کتاب اَنیس الموحدین ملامهدی نراقی (متوفی ۱۲۰۹) را از فارسی به عربی ترجمه کرده است (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۶۶).
فرزند عبدالرسول جواهری، شیخ محمدتقی، در ۱۳۰۱ ش به دنیا آمد. نزد پدر خود، میرزاباقر زنجانی، سیدمحسن حکیم و سیدابوالقاسم خوئی درس خواند. وی که امام جماعتِ مسجد جواهری نجف بود، از سوی حکومت بعث عراق دستگیر شد و در ۱۳۵۹ ش به شهادت رسید. تألیفات او عبارت‌اند از: مدارک العروه الوثقی؛ غایه المأمول فی علم الاصول؛ درر الجواهر (دیوان شعر)؛ منظومةٌ فی فروع العلم الاجمالی؛ و رسالاتی در فقه و اصول (امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۷۴؛ عبدالحسین جواهری، ص۳۲؛ غروی، ج۲، ص۵۵۷).


۳) حسین، فرزند صاحب جواهر، ادیب و شاعری توانا و معروف بود. او در ۱۲۷۷ یا ۱۲۸۰ وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد. از او دیوان شعری برجای مانده است (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۷؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۳، ص۱۷۵ـ ۱۷۸).
۳) حسین، فرزند صاحب جواهر، ادیب و شاعری توانا و معروف بود. او در ۱۲۷۷ یا ۱۲۸۰ وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد. از او دیوان شعری برجای مانده است (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۷؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۳، ص۱۷۵ـ ۱۷۸).
۱۳۶

ویرایش