Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
خاندان جواهری، خاندان علمی شیعی در قرن سیزدهم تا پانزدهم در عراق. سرسلسله این خاندان شیخ محمدحسن نجفی، فقیه مشهور امامی (متوفی ۱۲۶۶)، معروف به صاحب جواهر، است. به سبب اهمیت کتاب مشهور او [[جواهرالکلام]]، این خاندان به آل جواهری، آل صاحب جواهر و آل جواهرالکلام مشهور شدند آل محبوبه، ج۲، ص۹۹؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۳۹). تعداد زیادی از فرزندان و نوادگان صاحب جواهر از عالمان، فقیهان و ادیبان عصر خود بودند. پسران وی عبارت بودند از: محمد، عبدالحسین، حسین، عبدعلی، باقر، حسن، ابراهیم و موسی. | خاندان جواهری، خاندان علمی شیعی در قرن سیزدهم تا پانزدهم در عراق. سرسلسله این خاندان شیخ محمدحسن نجفی، فقیه مشهور امامی (متوفی ۱۲۶۶)، معروف به صاحب جواهر، است. به سبب اهمیت کتاب مشهور او [[جواهرالکلام]]، این خاندان به آل جواهری، آل صاحب جواهر و آل جواهرالکلام مشهور شدند آل محبوبه، ج۲، ص۹۹؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۳۹). تعداد زیادی از فرزندان و نوادگان صاحب جواهر از عالمان، فقیهان و ادیبان عصر خود بودند. پسران وی عبارت بودند از: محمد، عبدالحسین، حسین، عبدعلی، باقر، حسن، ابراهیم و موسی. | ||
==طبقه اول== | |||
طبقه اول را فرزندان صاحب جواهر تشکیل میدهند. وی شش پسر داشت که عبارتند از: | |||
۱) محمد، بزرگترین پسر صاحب جواهر، معروف به حُمَید، قبل از ۱۲۲۵ در نجف به دنیا آمد و در جوانی (۱۲۵۰) درگذشت. وی عالمی فاضل و از قریحه شعری بهرهمند بود. او با سیدصالح قزوینی، شاعر مشهور عراق (متوفی ۱۳۰۶)، مکاتبات شعری میکرد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۹ـ۱۱۰؛ خاقانی، همانجا؛ عبدالحسین جواهر کلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>. فرزندان او، شیخ حسین و شیخ علی، از عالمان بودند. | |||
==طبقه دوم== | |||
* حسین فرزند محمد، در حدود ۱۲۴۵ در نجف به دنیا آمد و نزد فقیهان بزرگ آن روزگار، شیخ مرتضی انصاری، سیدحسین کوهکمَری و سیدمحمدحسن شیرازی درس خواند. وی در ۱۲۹۰ درگذشت <ref>رجوع کنید به آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۶، ۱۳۶؛ عبدالحسین جواهری، ص۹؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref> | |||
* علی فرزند محمد، مشهور به عَلّاوی. وی با از دست دادن پدرش در کودکی، تحت سرپرستی جدّش، صاحب جواهر، قرار گرفت و بسیار مورد اعتماد او بود <ref>حرزالدین، ج۲، ص۱۱۷؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۵۱۹</ref>. علی مدتی از درس شیخ انصاری بهره برد، ولی بیشتر نزد سیدحسین کوهکمری درس خواند و علاوه بر آنکه از او اجازه روایت داشت، شاگرد خاص و وصی او بود و تصدی امور او را پس از وفاتش برعهده گرفت. پس از اتمام تحصیلات، به تدریس فقه و از جمله کتاب جواهرالکلام جدّش پرداخت. عبداللّه مامَقانی (فقیه و رجالی، متوفی ۱۳۱۱ ش) از او اجازه روایت داشت <ref>مامقانی، ص۲۱۰؛ حرزالدین، ج۲، ص۱۱۷ـ ۱۱۸؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۲ـ۱۲۳</ref>. علاّوی علاوه بر تعلیم و تعلم، به اقامه جماعت نیز اشتغال داشت. وی کلامی نافذ داشت و در فیصله دادن به خصومات و دعاوی توانا و محل مراجعه و اعتماد مردم بود. وی در ۱۳۱۷ در نجف وفات کرد و در مقبره خاندان جواهری به خاک سپرده شد. از او تألیفاتی در فقه و اصول برجای مانده است <ref>حرزالدین، ج۲، ص۱۱۸؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۵۲۰</ref>. دو تن از فرزندان او، عباس و جواد، از عالمان معروف بودند. | |||
==طبقه سوم== | |||
عباس قبل از ۱۲۷۷ در نجف به دنیا آمد و نزد بزرگانی چون شیخ انصاری، شیخ محمدحسین کاظمی، سیدمحمدحسن شیرازی و میرزاحبیب اللّه رشتی درس خواند. وی در فقه و اصول، حدیث، حکمت و فلسفه، ریاضیات و علوم طبیعی تبحر داشت و در ۱۳۱۹ وفات کرد. او آثاری در ریاضیات و علوم طبیعی دارد | * احمد (فرزند حسین فرزند محمد)، از عالمان دینی به شمار میرفت. وی قبل از ۱۲۷۰ در نجف به دنیا آمد. دروس عالی فقه و اصول را نزد آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی خواند. سپس به ایران آمد و پس از هفت سال اقامت در تهران به نجف بازگشت. وی در ۱۳۴۰ ق / ۱۳۰۱ ش در نجف درگذشت <ref>عبدالحسین جواهری، ص۲؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref> | ||
* عباس (فرزند علی فرزند محمد) قبل از ۱۲۷۷ در نجف به دنیا آمد و نزد بزرگانی چون شیخ انصاری، شیخ محمدحسین کاظمی، سیدمحمدحسن شیرازی و میرزاحبیب اللّه رشتی درس خواند. وی در فقه و اصول، حدیث، حکمت و فلسفه، ریاضیات و علوم طبیعی تبحر داشت و در ۱۳۱۹ وفات کرد. او آثاری در ریاضیات و علوم طبیعی دارد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۲؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۰۰۷؛ امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۸؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>. | |||
* جواد(فرزند علی فرزند محمد)، که در حدود ۱۲۷۷ در نجف به دنیا آمد از شاگردان شیخ عبداللّه مازندرانی و از عالمان بزرگ نجف به شمار میرفت. از کارهای او تعمیر و توسعه مسجد جدّش، صاحب جواهر، بود. وی در ۱۳۵۵/ ۱۳۱۵ ش درگذشت و، پس از تشییعی باشکوه، در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۲ـ ۱۰۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۳۵؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>. شیخ جواد، علاوه بر فعالیتهای علمی، به امور سیاسی نیز میپرداخت. وی از حامیان نهضت مشروطه در ایران بود <ref>اسدی، ص۵۸ـ۵۹؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۴۲</ref>. هنگام حمله انگلستان به عراق در ۱۳۳۲/ ۱۹۱۴ و تصرف بصره، او به همراه گروهی از مراجع و علما فتواهایی درباب وجوب جهاد با انگلیس و دفاع از سرزمینهای اسلامی صادر کرد و خود نیز در جنگ حضور یافت <ref>رجوع کنید به جبوری، ص۴۹ـ۵۰، ۶۲، ۷۱، ۷۸، ۲۴۹ـ۲۵۰، ۲۵۳، ۳۷۷ـ ۳۷۸</ref>. همچنین در ۱۳۳۶، در جریان قیام مردم نجف در برابر انگلیسیان، جزو هیئتی بود که از سوی سیدمحمد کاظم طباطبایی یزدی، مأمور مذاکره با انگلیسیها شده بود <ref>رجوع کنید به اسدی، ص۲۷۰ ـ ۲۷۱، ۲۹۴ـ۲۹۵، ۲۹۷، ۳۶۹</ref>. در ۱۳۰۳ ش نیز به نمایندگی از علمای عتبات، که در اعتراض به اقدامات و سیاستهای ملک فیصل (پادشاه عراق) و انگلیسیها به قم رفته بودند، نزد فیصل رفت تا زمینه بازگشت آنان را فراهم سازد<ref>حائری، ص۱۸۲ـ۱۸۳</ref>. | |||
==طبقه چهارم== | |||
*یحیی(فرزند احمد فرزند حسین فرزند محمد) از شاگردان آیت اللّه سیدابوالقاسم خوئی (متوفی ۱۳۷۱ ش) بود و پس از سالها تحصیل و تدریس در ۱۳۵۹ ش در نجف درگذشت. شرح بر کفایه الاصول و چند رساله فقهی از آثار اوست <ref>امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۷۵ـ۳۷۶؛ عبدالحسین جواهری، ص۴۷</ref>. | |||
*علی(فرزند احمد فرزند حسین فرزند محمد) در ۱۲۸۳ ش در نجف به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره مقدماتی علوم دینی نزد پدرش، دروس عالی فقه و اصول را تا ۱۳۱۲ ش نزد عبدالحسین حِلّی، میرزاحسین نائینی، آقاضیاءالدین عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی آموخت <ref>خاقانی، ج۶، ص۴۲۵؛ انصاری قمی، ص۱۱۲</ref>. وی در این مدت، علاوه بر تحصیل و تدریس، به خوزستان سفر میکرد و مجالس تبلیغ و ارشاد برپا میداشت <ref>انصاری قمی، ص۱۱۲</ref>. شیخ علی جواهری در ۱۳۱۳ ش، به قصد زیارت مرقد امام رضا علیهالسلام، از نجف به ایران آمد و سپس به توصیه آیت اللّه حاج آقاحسین بروجردی، که در آن زمان در بروجرد بود، در آن شهر ماندگار شد و علاوه بر بهره بردن از درس وی و شیخ علی محمد بروجردی، خود به تدریس فقه و اصول پرداخت. پس از عزیمت آیت اللّه بروجردی به قم، اداره مدرسه علمیه نوربخش بروجرد را برعهده گرفت. وی از میرزای نائینی، سیدابوالحسن اصفهانی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدحسین بروجردی و سید ابوالقاسم خوئی تصدیق اجتهاد داشت و در سرودن اشعار عربی توانا و مسلط بود <ref>عبدالحسین جواهری، ص۲۵؛ انصاری قمی، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ خاقانی، ج۶، ص۴۲۶ـ۴۲۹؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۶، ص۴۳۰ـ۴۳۵</ref>. او در ۱۳۷۴ ش در بروجرد وفات کرد و در همانجا به خاک سپرده شد <ref>انصاری قمی، ص۱۱۳</ref>. برخی آثارش عبارتاند از: صَک الاَمان فی اعمال شهر رمضان؛ جواهرالعلوم فی الفقه المنظوم، که نظم عربی کتاب عروه الوثقی اثر سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی است؛ تقریرات درس فقه آیت اللّه بروجردی؛ دیوان شعر؛ و رَشَحاتُ الفیوض فی علم العروض <ref>رجوع کنید به انصاری قمی، ص۱۱۳؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۶</ref>. | |||
*هادی(فرزند عباس فرزند علی فرزند محمد) از شاگردان پدرش بود و رسالهای در شرح حال او نگاشت. شیخ هادی تا پایان عمر (۱۳۱۳ ش) به تدریس و تحقیق مشغول بود <ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر؛ امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۸؛ عبدالحسین جواهری، ص۴۵</ref>. فرزند او، عبدالامیر، نیز عالمی فاضل و صاحب کتابخانهای غنی از نسخههای خطی بود. آقابزرگ طهرانی در تألیف الذریعه و طبقات اعلام الشیعه از این کتابخانه بسیار بهره برده است (عبدالحسین جواهری، ص۱۶؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۰، ص۱۹، ج۱۲، ص۸۴، ج۱۳، ص۹۸، ۳۰۹، ج۱۸، ص۳۱). وی در ۱۳۵۴ ش / ۱۹۷۵ در بغداد وفات کرد و در مقبره خانوادگی دفن شد. دلیل الادیب (در ادبیات عربی) از آثار اوست (عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵). | |||
==طبقه پنجم== | |||
*عبدالامیر(فرزند هادی فرزند عباس فرزند علی فرزند محمد)عالمی فاضل و صاحب کتابخانهای غنی از نسخههای خطی بود. آقابزرگ طهرانی در تألیف الذریعه و طبقات اعلام الشیعه از این کتابخانه بسیار بهره برده است <ref>عبدالحسین جواهری، ص۱۶؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۰، ص۱۹، ج۱۲، ص۸۴، ج۱۳، ص۹۸، ۳۰۹، ج۱۸، ص۳۱</ref>. وی در ۱۳۵۴ ش / ۱۹۷۵ در بغداد وفات کرد و در مقبره خانوادگی دفن شد. دلیل الادیب (در ادبیات عربی) از آثار اوست <ref>عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>. | |||
۲) عبدالحسین، فرزند صاحب جواهر، از شاگردان پدرش و شیخ مرتضی انصاری، و نزد شیخ انصاری بسیار محترم بود. وی از فقیهان مشهور زمان خود به شمار میرفت و به مرجعیت رسید و مقلدانی داشت و در ۱۲۷۳ وفات کرد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۵؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام البرره، قسم ۲، ص۷۰۹؛ انصاری، ص۳۲۳ـ۳۲۴). امینی (۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۷) شرح حال عبدالحسین را با حسین، فرزندِ دیگر صاحب جواهر، خلط کرده است. فرزندان عبدالحسین، احمد و شریف، نیز از علما بودند. | ۲) عبدالحسین، فرزند صاحب جواهر، از شاگردان پدرش و شیخ مرتضی انصاری، و نزد شیخ انصاری بسیار محترم بود. وی از فقیهان مشهور زمان خود به شمار میرفت و به مرجعیت رسید و مقلدانی داشت و در ۱۲۷۳ وفات کرد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۵؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام البرره، قسم ۲، ص۷۰۹؛ انصاری، ص۳۲۳ـ۳۲۴). امینی (۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۷) شرح حال عبدالحسین را با حسین، فرزندِ دیگر صاحب جواهر، خلط کرده است. فرزندان عبدالحسین، احمد و شریف، نیز از علما بودند. |