پرش به محتوا

خاندان جواهری: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۵۸۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ نوامبر ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=آبان|روز=۲۵|سال=۱۳۹۳|چند = 2}}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=آبان|روز=۲۵|سال=۱۳۹۳|چند = ۲}}
جواهری، آل، خاندان علمی شیعی در قرن سیزدهم تا پانزدهم در عراق. سرسلسله این خاندان [[شیخ محمدحسن نجفی]]، فقیه مشهور امامی (متوفی ۱۲۶۶)، معروف به صاحب جواهر، است. به سبب اهمیت کتاب مشهور او [[جواهرالکلام]]، این خاندان به آل جواهری، آل صاحب جواهر و آل جواهرالکلام مشهور شدند <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۹۹؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۳۹.</ref>. تعداد زیادی از فرزندان و نوادگان صاحب جواهر از عالمان، فقیهان و ادیبان عصر خود بودند. پسران وی عبارت بودند از: محمد، عبدالحسین، حسین، عبدعلی، باقر، حسن، ابراهیم و موسی.
خاندان جواهری، خاندان علمی شیعی در قرن سیزدهم تا پانزدهم در عراق. سرسلسله این خاندان شیخ محمدحسن نجفی، فقیه مشهور امامی (متوفی ۱۲۶۶)، معروف به صاحب جواهر، است. به سبب اهمیت کتاب مشهور او [[جواهرالکلام]]، این خاندان به آل جواهری، آل صاحب جواهر و آل جواهرالکلام مشهور شدند آل محبوبه، ج۲، ص۹۹؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۳۹). تعداد زیادی از فرزندان و نوادگان صاحب جواهر از عالمان، فقیهان و ادیبان عصر خود بودند. پسران وی عبارت بودند از: محمد، عبدالحسین، حسین، عبدعلی، باقر، حسن، ابراهیم و موسی.
==طبقه اول==
طبقه اول خاندان جواهری را پسران صاحب جواهر تشکیل می‌دهند
۱. محمد، بزرگ‌ترین پسر صاحب جواهر، معروف به حُمَید، قبل از ۱۲۲۵ در نجف به دنیا آمد و در جوانی (۱۲۵۰) درگذشت. وی عالمی فاضل و از قریحه شعری بهره‌مند بود. او با سیدصالح قزوینی، شاعر مشهور عراق (متوفی ۱۳۰۶)، مکاتبات شعری می‌کرد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۹ـ۱۱۰؛ خاقانی، همانجا؛ عبدالحسین جواهر کلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵</ref>. فرزندان او، شیخ حسین و شیخ علی، از عالمان بودند.


2) عبدالحسین، فرزند صاحب جواهر، از شاگردان پدرش و شیخ مرتضی انصاری، و نزد شیخ انصاری بسیار محترم بود. وی از فقیهان مشهور زمان خود به شمار می‌رفت و به مرجعیت رسید و مقلدانی داشت و در ۱۲۷۳ وفات کرد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۵؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام البرره، قسم ۲، ص۷۰۹؛ انصاری، ص۳۲۳ـ۳۲۴</ref>.
۱) محمد، بزرگ‌ترین پسر صاحب جواهر، معروف به حُمَید، قبل از ۱۲۲۵ در نجف به دنیا آمد و در جوانی (۱۲۵۰) درگذشت. وی عالمی فاضل و از قریحه شعری بهره‌مند بود. او با سیدصالح قزوینی، شاعر مشهور عراق (متوفی ۱۳۰۶)، مکاتبات شعری می‌کرد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۹ـ۱۱۰؛ خاقانی، همانجا؛ عبدالحسین جواهر کلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵). فرزندان او، شیخ حسین و شیخ علی، از عالمان بودند.


3) حسین، فرزند صاحب جواهر، ادیب و شاعری توانا و معروف بود. او در ۱۲۷۷ یا ۱۲۸۰ وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد. از او دیوان شعری برجای مانده است <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۷؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۳، ص۱۷۵ـ ۱۷۸</ref>.
الف) حسین جواهری، فرزند محمد، در حدود ۱۲۴۵ در نجف به دنیا آمد و نزد فقیهان بزرگ آن روزگار، شیخ مرتضی انصاری، سیدحسین کوهکمَری و سیدمحمدحسن شیرازی درس خواند. وی در ۱۲۹۰ درگذشت (رجوع کنید به آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۶، ۱۳۶؛ عبدالحسین جواهری، ص۹؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵). یکی از پسرانش، احمد (میراحمد) جواهری، از عالمان دینی به شمار می‌رفت. وی قبل از ۱۲۷۰ در نجف به دنیا آمد. دروس عالی فقه و اصول را نزد آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی خواند. سپس به ایران آمد و پس از هفت سال اقامت در تهران به نجف بازگشت. وی در ۱۳۴۰ ق / ۱۳۰۱ ش در نجف درگذشت (عبدالحسین جواهری، ص۲؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵). از فرزندان متعدد او، یحیی و علی از عالمان دینی بودند.


4) عبدعلی، فرزند صاحب جواهر، در حدود ۱۲۶۰ در نجف به دنیا آمد و از عالمان بود. وی در ۱۳۱۶ وفات یافت <ref>خاقانی، ج۱۰، ص۱۳۹؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۳؛ عبدالحسین جواهرکلام، همان مصاحبه</ref>.
شیخ یحیی از شاگردان آیت اللّه سیدابوالقاسم خوئی (متوفی ۱۳۷۱ ش) بود و پس از سالها تحصیل و تدریس در ۱۳۵۹ ش در نجف درگذشت. شرح بر کفایه الاصول و چند رساله فقهی از آثار اوست (امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۷۵ـ۳۷۶؛ عبدالحسین جواهری، ص۴۷).


5) باقر، از فرزندان صاحب جواهر. وی قبل از ۱۲۶۰ در نجف به دنیا آمد و در ۱۳۱۷ وفات کرد. او شش پسر داشت که از میان آنان صادق و علی فقهایی مشهور بودند <ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۲، ص۸۶۲؛ عبدالحسین جواهرکلام، همان مصاحبه</ref>.
شیخ علی در ۱۲۸۳ ش در نجف به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره مقدماتی علوم دینی نزد پدرش، دروس عالی فقه و اصول را تا ۱۳۱۲ ش نزد عبدالحسین حِلّی، میرزاحسین نائینی، آقاضیاءالدین عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی آموخت (خاقانی، ج۶، ص۴۲۵؛ انصاری قمی، ص۱۱۲). وی در این مدت، علاوه بر تحصیل و تدریس، به خوزستان سفر می‌کرد و مجالس تبلیغ و ارشاد برپا می‌داشت (انصاری قمی، ص۱۱۲). شیخ علی جواهری در ۱۳۱۳ ش، به قصد زیارت مرقد امام رضا علیه‌السلام، از نجف به ایران آمد و سپس به توصیه آیت اللّه حاج آقاحسین بروجردی *، که در آن زمان در بروجرد بود، در آن شهر ماندگار شد و علاوه بر بهره بردن از درس وی و شیخ علی محمد بروجردی، خود به تدریس فقه و اصول پرداخت. پس از عزیمت آیت اللّه بروجردی به قم، اداره مدرسه علمیه نوربخش بروجرد را برعهده گرفت. وی از میرزای نائینی، سیدابوالحسن اصفهانی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدحسین بروجردی و سید ابوالقاسم خوئی تصدیق اجتهاد داشت و در سرودن اشعار عربی توانا و مسلط بود (عبدالحسین جواهری، ص۲۵؛ انصاری قمی، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ خاقانی، ج۶، ص۴۲۶ـ۴۲۹؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۶، ص۴۳۰ـ۴۳۵). او در ۱۳۷۴ ش در بروجرد وفات کرد و در همانجا به خاک سپرده شد (انصاری قمی، ص۱۱۳). برخی آثارش عبارت‌اند از: صَک الاَمان فی اعمال شهر رمضان؛ جواهرالعلوم فی الفقه المنظوم، که نظم عربی کتاب عروه الوثقی اثر سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی است؛ تقریرات درس فقه آیت اللّه بروجردی؛ دیوان شعر؛ و رَشَحاتُ الفیوض فی علم العروض (رجوع کنید به انصاری قمی، ص۱۱۳؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۶).
 
6) شیخ حسن، معروف به حسن صغیر، کوچک‌ترین فرزند صاحب جواهر. وی در ۱۲۶۴ یا ۱۲۶۵ یا ۱۲۶۶ (مقارن با وفات پدرش) در نجف به دنیا آمد <ref>رجوع کنید به حرزالدین، ج۱، ص۲۴۷؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۴؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۹۳</ref> و تحت سرپرستی برادرزاده‌اش، شیخ علی بن محمد جواهری، قرار گرفت <ref>آل محبوبه، همانجا</ref>. او پس از گذراندن دروس مقدماتی، مدارج عالی فقه و اصول را نزد استادان آن روزگار سپری کرد <ref>آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۵؛ آقابزرگ طهرانی، همانجا؛ عبدالحسین جواهری، ص۷</ref>، اما بیشترین بهره را از محضر حاج آقارضا همدانی برد و از نزدیکان او به شمار می‌آمد <ref>آل محبوبه، همانجا</ref>.
 
شیخ حسن سپس به تدریس پرداخت و شاگردانی را تربیت کرد. وی در ۱۳۰۶ ش در نجف وفات یافت <ref>حرزالدین، ج۱، ص۲۴۷؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۵</ref>. آثار او عبارت‌اند از: شرح شرایع الاسلام محقق حلّی، و حاشیه بر فرائدالاصول شیخ مرتضی انصاری، بر پایه تقریرات درس آخوند خراسانی <ref>آل محبوبه، همانجا</ref>. شیخ حسن جواهری سه پسر داشت به نامهای عبدالصاحب، محمدعلی و جواد.
 
از شرح احوال و سوانح حیات دو پسر دیگر صاحب جواهر (ابراهیم و موسی) و فرزندان آنان اطلاعی در دست نیست.
 
==شجره نامه==
{{تبارنامه خاندان جواهری}}
==طبقه دوم==
 
۱-۱. حسین جواهری، فرزند محمد، در حدود ۱۲۴۵ در نجف به دنیا آمد و نزد فقیهان بزرگ آن روزگار، شیخ مرتضی انصاری، سیدحسین کوهکمَری و سیدمحمدحسن شیرازی درس خواند. وی در ۱۲۹۰ درگذشت <ref>رجوع کنید به آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۶، ۱۳۶؛ عبدالحسین جواهری، ص۹؛ عبدالحسین جواهرکلام، همان مصاحبه</ref>. یکی از پسرانش، احمد (میراحمد) جواهری، از عالمان دینی به شمار می‌رفت. وی قبل از ۱۲۷۰ در نجف به دنیا آمد. دروس عالی فقه و اصول را نزد آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی خواند. سپس به ایران آمد و پس از هفت سال اقامت در تهران به نجف بازگشت. وی در ۱۳۴۰ ق / ۱۳۰۱ ش در نجف درگذشت <ref>عبدالحسین جواهری، ص۲؛ عبدالحسین جواهرکلام، همان مصاحبه</ref>. از فرزندان متعدد او، یحیی و علی از عالمان دینی بودند.
 
۱-۱-۱.شیخ یحیی از شاگردان آیت اللّه سیدابوالقاسم خوئی (متوفی ۱۳۷۱ ش) بود و پس از سالها تحصیل و تدریس در ۱۳۵۹ ش در نجف درگذشت. شرح بر کفایه الاصول و چند رساله فقهی از آثار اوست (امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۷۵ـ۳۷۶؛ عبدالحسین جواهری، ص۴۷).
 
۲-۱-۱.شیخ علی در ۱۲۸۳ ش در نجف به دنیا آمد. پس از گذراندن دوره مقدماتی علوم دینی نزد پدرش، دروس عالی فقه و اصول را تا ۱۳۱۲ ش نزد عبدالحسین حِلّی، میرزاحسین نائینی، آقاضیاءالدین عراقی و سیدابوالحسن اصفهانی آموخت <ref>خاقانی، ج۶، ص۴۲۵؛ انصاری قمی، ص۱۱۲</ref>. وی در این مدت، علاوه بر تحصیل و تدریس، به خوزستان سفر می‌کرد و مجالس تبلیغ و ارشاد برپا می‌داشت <ref>انصاری قمی، همانجا</ref>. شیخ علی جواهری در ۱۳۱۳ ش، به قصد زیارت مرقد امام رضا علیه‌السلام، از نجف به ایران آمد و سپس به توصیه آیت اللّه حاج آقاحسین بروجردی ، که در آن زمان در بروجرد بود، در آن شهر ماندگار شد و علاوه بر بهره بردن از درس وی و شیخ علی محمد بروجردی، خود به تدریس فقه و اصول پرداخت. پس از عزیمت آیت اللّه بروجردی به قم، اداره مدرسه علمیه نوربخش بروجرد را برعهده گرفت. وی از میرزای نائینی، سیدابوالحسن اصفهانی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدحسین بروجردی و سید ابوالقاسم خوئی تصدیق اجتهاد داشت و در سرودن اشعار عربی توانا و مسلط بود <ref>عبدالحسین جواهری، ص۲۵؛ انصاری قمی، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ خاقانی، ج۶، ص۴۲۶ـ۴۲۹؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۶، ص۴۳۰ـ۴۳۵</ref>. او در ۱۳۷۴ ش در بروجرد وفات کرد و در همانجا به خاک سپرده شد (انصاری قمی، ص۱۱۳). برخی آثارش عبارت‌اند از: صَک الاَمان فی اعمال شهر رمضان؛ جواهرالعلوم فی الفقه المنظوم، که نظم عربی کتاب عروه الوثقی اثر سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی است؛ تقریرات درس فقه آیت اللّه بروجردی؛ دیوان شعر؛ و رَشَحاتُ الفیوض فی علم العروض <ref>رجوع کنید به انصاری قمی، همانجا؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۶</ref>.


حسن جواهری، نواده شیخ حسین، نیز از نویسندگان و شاعران و ادیبان معروف عراق بود (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۴۳۴؛ خاقانی، ج۳، ص۱۴۸ـ۱۵۷).
حسن جواهری، نواده شیخ حسین، نیز از نویسندگان و شاعران و ادیبان معروف عراق بود (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۴۳۴؛ خاقانی، ج۳، ص۱۴۸ـ۱۵۷).
خط ۳۳: خط ۱۴:
ب) علی بن محمد، مشهور به عَلّاوی. وی با از دست دادن پدرش در کودکی، تحت سرپرستی جدّش، صاحب جواهر، قرار گرفت و بسیار مورد اعتماد او بود (حرزالدین، ج۲، ص۱۱۷؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۵۱۹). علی مدتی از درس شیخ انصاری بهره برد، ولی بیشتر نزد سیدحسین کوهکمری درس خواند و علاوه بر آنکه از او اجازه روایت داشت، شاگرد خاص و وصی او بود و تصدی امور او را پس از وفاتش برعهده گرفت. پس از اتمام تحصیلات، به تدریس فقه و از جمله کتاب جواهرالکلام جدّش پرداخت. عبداللّه مامَقانی (فقیه و رجالی، متوفی ۱۳۱۱ ش) از او اجازه روایت داشت (مامقانی، ص۲۱۰؛ حرزالدین، ج۲، ص۱۱۷ـ ۱۱۸؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۲ـ۱۲۳). علاّ وی علاوه بر تعلیم و تعلم، به اقامه جماعت نیز اشتغال داشت. وی کلامی نافذ داشت و در فیصله دادن به خصومات و دعاوی توانا و محل مراجعه و اعتماد مردم بود. وی در ۱۳۱۷ در نجف وفات کرد و در مقبره خاندان جواهری به خاک سپرده شد. از او تألیفاتی در فقه و اصول برجای مانده است (حرزالدین، ج۲، ص۱۱۸؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۵۲۰). دو تن از فرزندان او، عباس و جواد، از عالمان معروف بودند.
ب) علی بن محمد، مشهور به عَلّاوی. وی با از دست دادن پدرش در کودکی، تحت سرپرستی جدّش، صاحب جواهر، قرار گرفت و بسیار مورد اعتماد او بود (حرزالدین، ج۲، ص۱۱۷؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۵۱۹). علی مدتی از درس شیخ انصاری بهره برد، ولی بیشتر نزد سیدحسین کوهکمری درس خواند و علاوه بر آنکه از او اجازه روایت داشت، شاگرد خاص و وصی او بود و تصدی امور او را پس از وفاتش برعهده گرفت. پس از اتمام تحصیلات، به تدریس فقه و از جمله کتاب جواهرالکلام جدّش پرداخت. عبداللّه مامَقانی (فقیه و رجالی، متوفی ۱۳۱۱ ش) از او اجازه روایت داشت (مامقانی، ص۲۱۰؛ حرزالدین، ج۲، ص۱۱۷ـ ۱۱۸؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۲ـ۱۲۳). علاّ وی علاوه بر تعلیم و تعلم، به اقامه جماعت نیز اشتغال داشت. وی کلامی نافذ داشت و در فیصله دادن به خصومات و دعاوی توانا و محل مراجعه و اعتماد مردم بود. وی در ۱۳۱۷ در نجف وفات کرد و در مقبره خاندان جواهری به خاک سپرده شد. از او تألیفاتی در فقه و اصول برجای مانده است (حرزالدین، ج۲، ص۱۱۸؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۵۲۰). دو تن از فرزندان او، عباس و جواد، از عالمان معروف بودند.


عباس قبل از ۱۲۷۷ در نجف به دنیا آمد و نزد بزرگانی چون شیخ انصاری، شیخ محمدحسین کاظمی، سیدمحمدحسن شیرازی و میرزاحبیب اللّه رشتی درس خواند. وی در فقه و اصول، حدیث، حکمت و فلسفه، ریاضیات و علوم طبیعی تبحر داشت و در ۱۳۱۹ وفات کرد. او آثاری در ریاضیات و علوم طبیعی دارد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۲؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۰۰۷؛ امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۸؛ عبدالحسین جواهرکلام، همان مصاحبه).
عباس قبل از ۱۲۷۷ در نجف به دنیا آمد و نزد بزرگانی چون شیخ انصاری، شیخ محمدحسین کاظمی، سیدمحمدحسن شیرازی و میرزاحبیب اللّه رشتی درس خواند. وی در فقه و اصول، حدیث، حکمت و فلسفه، ریاضیات و علوم طبیعی تبحر داشت و در ۱۳۱۹ وفات کرد. او آثاری در ریاضیات و علوم طبیعی دارد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۲؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۰۰۷؛ امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۸؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵).


یکی از فرزندان شیخ عباس، هادی نام داشت که از شاگردان پدرش بود و رساله‌ای در شرح حال او نگاشت. شیخ هادی تا پایان عمر (۱۳۱۳ ش) به تدریس و تحقیق مشغول بود (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر؛ امینی، ۱۴۱۳، همانجاها؛ عبدالحسین جواهری، ص۴۵). فرزند او، عبدالامیر، نیز عالمی فاضل و صاحب کتابخانه‌ای غنی از نسخه‌های خطی بود. آقابزرگ طهرانی در تألیف الذریعه و طبقات اعلام الشیعه از این کتابخانه بسیار بهره برده است (عبدالحسین جواهری، ص۱۶؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۰، ص۱۹، ج۱۲، ص۸۴، ج۱۳، ص۹۸، ۳۰۹، ج۱۸، ص۳۱). وی در ۱۳۵۴ ش / ۱۹۷۵ در بغداد وفات کرد و در مقبره خانوادگی دفن شد. دلیل الادیب (در ادبیات عربی) از آثار اوست (عبدالحسین جواهرکلام، همان مصاحبه).
یکی از فرزندان شیخ عباس، هادی نام داشت که از شاگردان پدرش بود و رساله‌ای در شرح حال او نگاشت. شیخ هادی تا پایان عمر (۱۳۱۳ ش) به تدریس و تحقیق مشغول بود (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر؛ امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۸؛ عبدالحسین جواهری، ص۴۵). فرزند او، عبدالامیر، نیز عالمی فاضل و صاحب کتابخانه‌ای غنی از نسخه‌های خطی بود. آقابزرگ طهرانی در تألیف الذریعه و طبقات اعلام الشیعه از این کتابخانه بسیار بهره برده است (عبدالحسین جواهری، ص۱۶؛ نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۰، ص۱۹، ج۱۲، ص۸۴، ج۱۳، ص۹۸، ۳۰۹، ج۱۸، ص۳۱). وی در ۱۳۵۴ ش / ۱۹۷۵ در بغداد وفات کرد و در مقبره خانوادگی دفن شد. دلیل الادیب (در ادبیات عربی) از آثار اوست (عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵).


شیخ جواد، فرزند شیخ علی جواهری علاّ وی، که در حدود ۱۲۷۷ در نجف به دنیا آمد از شاگردان شیخ عبداللّه مازندرانی و از عالمان بزرگ نجف به شمار می‌رفت. از کارهای او تعمیر و توسعه مسجد جدّش، صاحب جواهر، بود. وی در ۱۳۵۵/ ۱۳۱۵ ش درگذشت و، پس از تشییعی باشکوه، در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۲ـ ۱۰۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۳۵؛ عبدالحسین جواهرکلام، همان مصاحبه). شیخ جواد، علاوه بر فعالیتهای علمی، به امور سیاسی نیز می‌پرداخت. وی از حامیان نهضت مشروطه در ایران بود (اسدی، ص۵۸ـ۵۹؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۴۲). هنگام حمله انگلستان به عراق در ۱۳۳۲/ ۱۹۱۴ و تصرف بصره، او به همراه گروهی از مراجع و علما فتواهایی درباب وجوب جهاد با انگلیس و دفاع از سرزمینهای اسلامی صادر کرد و خود نیز در جنگ حضور یافت (رجوع کنید به جبوری، ص۴۹ـ۵۰، ۶۲، ۷۱، ۷۸، ۲۴۹ـ۲۵۰، ۲۵۳، ۳۷۷ـ ۳۷۸). همچنین در ۱۳۳۶، در جریان قیام مردم نجف در برابر انگلیسیان (رجوع کنید به انقلاب ۱۹۲۰ عراق *)، جزو هیئتی بود که از سوی سیدمحمد کاظم طباطبایی یزدی (مرجع شیعه، متوفی ۱۳۳۷)، مأمور مذاکره با انگلیسیها شده بود (رجوع کنید به اسدی، ص۲۷۰ ـ ۲۷۱، ۲۹۴ـ۲۹۵، ۲۹۷، ۳۶۹). در ۱۳۰۳ ش نیز به نمایندگی از علمای عتبات، که در اعتراض به اقدامات و سیاستهای ملک فیصل (پادشاه عراق) و انگلیسیها به قم رفته بودند، نزد فیصل رفت تا زمینه بازگشت آنان را فراهم سازد (حائری، ص۱۸۲ـ۱۸۳).
شیخ جواد، فرزند شیخ علی جواهری علاّ وی، که در حدود ۱۲۷۷ در نجف به دنیا آمد از شاگردان شیخ عبداللّه مازندرانی و از عالمان بزرگ نجف به شمار می‌رفت. از کارهای او تعمیر و توسعه مسجد جدّش، صاحب جواهر، بود. وی در ۱۳۵۵/ ۱۳۱۵ ش درگذشت و، پس از تشییعی باشکوه، در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۲ـ ۱۰۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۳۵؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵). شیخ جواد، علاوه بر فعالیتهای علمی، به امور سیاسی نیز می‌پرداخت. وی از حامیان نهضت مشروطه در ایران بود (اسدی، ص۵۸ـ۵۹؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۴۲). هنگام حمله انگلستان به عراق در ۱۳۳۲/ ۱۹۱۴ و تصرف بصره، او به همراه گروهی از مراجع و علما فتواهایی درباب وجوب جهاد با انگلیس و دفاع از سرزمینهای اسلامی صادر کرد و خود نیز در جنگ حضور یافت (رجوع کنید به جبوری، ص۴۹ـ۵۰، ۶۲، ۷۱، ۷۸، ۲۴۹ـ۲۵۰، ۲۵۳، ۳۷۷ـ ۳۷۸). همچنین در ۱۳۳۶، در جریان قیام مردم نجف در برابر انگلیسیان (رجوع کنید به انقلاب ۱۹۲۰ عراق *)، جزو هیئتی بود که از سوی سیدمحمد کاظم طباطبایی یزدی (مرجع شیعه، متوفی ۱۳۳۷)، مأمور مذاکره با انگلیسیها شده بود (رجوع کنید به اسدی، ص۲۷۰ ـ ۲۷۱، ۲۹۴ـ۲۹۵، ۲۹۷، ۳۶۹). در ۱۳۰۳ ش نیز به نمایندگی از علمای عتبات، که در اعتراض به اقدامات و سیاستهای ملک فیصل (پادشاه عراق) و انگلیسیها به قم رفته بودند، نزد فیصل رفت تا زمینه بازگشت آنان را فراهم سازد (حائری، ص۱۸۲ـ۱۸۳).


2) عبدالحسین، فرزند صاحب جواهر، از شاگردان پدرش و شیخ مرتضی انصاری، و نزد شیخ انصاری بسیار محترم بود. وی از فقیهان مشهور زمان خود به شمار می‌رفت و به مرجعیت رسید و مقلدانی داشت و در ۱۲۷۳ وفات کرد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۵؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام البرره، قسم ۲، ص۷۰۹؛ انصاری، ص۳۲۳ـ۳۲۴). امینی (۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۷) شرح حال عبدالحسین را با حسین، فرزندِ دیگر صاحب جواهر، خلط کرده است. فرزندان عبدالحسین، احمد و شریف، نیز از علما بودند.
۲) عبدالحسین، فرزند صاحب جواهر، از شاگردان پدرش و شیخ مرتضی انصاری، و نزد شیخ انصاری بسیار محترم بود. وی از فقیهان مشهور زمان خود به شمار می‌رفت و به مرجعیت رسید و مقلدانی داشت و در ۱۲۷۳ وفات کرد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۵؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام البرره، قسم ۲، ص۷۰۹؛ انصاری، ص۳۲۳ـ۳۲۴). امینی (۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۷) شرح حال عبدالحسین را با حسین، فرزندِ دیگر صاحب جواهر، خلط کرده است. فرزندان عبدالحسین، احمد و شریف، نیز از علما بودند.


الف) شیخ احمد، فرزند عبدالحسین جواهری، از شاگردان عبدالحسین طُرَیحی، محمدحسین کاظمی و حاج آقارضا همدانی بود (همان، ج۱، ص۳۶۵؛ عبدالحسین جواهری، ص۳). محمد حسن کبَّه (فقیه و شاعر، متوفی ۱۳۳۶) از شاگردان اوست (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۱). وی در ۱۳۰۲ وفات کرد. دیوان شعر و چند رساله فقهی از او برجای مانده است (همان، ج۲، ص۱۰۰؛ امینی، همانجا).
الف) شیخ احمد، فرزند عبدالحسین جواهری، از شاگردان عبدالحسین طُرَیحی، محمدحسین کاظمی و حاج آقارضا همدانی بود (امینی ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۶۵؛ عبدالحسین جواهری، ص۳). محمد حسن کبَّه (فقیه و شاعر، متوفی ۱۳۳۶) از شاگردان اوست (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۱). وی در ۱۳۰۲ وفات کرد. دیوان شعر و چند رساله فقهی از او برجای مانده است (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۰؛ امینی، ج۱، ص۳۶۵).


محمدحسن، فرزند شیخ احمد، در ۱۲۹۳ در نجف به دنیا آمد. نزد آخوند خراسانی و سید محمد کاظم طباطبایی یزدی درس خواند. وی از شاگردان خاص حاج آقارضا همدانی بود و از برخی استادانش نیز اجازه اجتهاد داشت. هوش و فطانت او را ستوده‌اند. او شعر نیز می‌سرود و در ۱۳۳۵ درگذشت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۶ـ ۱۲۸؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۸۰؛ عبدالحسین جواهری، ص۳۲ـ ۳۳). منظومه‌ای در علم کلام، به نام جواهرالکلام و نیز منظومه‌ای در اصول فقه از آثار اوست (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۹۳، ج۵، ص۲۷۵).
محمدحسن، فرزند شیخ احمد، در ۱۲۹۳ در نجف به دنیا آمد. نزد آخوند خراسانی و سید محمد کاظم طباطبایی یزدی درس خواند. وی از شاگردان خاص حاج آقارضا همدانی بود و از برخی استادانش نیز اجازه اجتهاد داشت. هوش و فطانت او را ستوده‌اند. او شعر نیز می‌سرود و در ۱۳۳۵ درگذشت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۶ـ ۱۲۸؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۸۰؛ عبدالحسین جواهری، ص۳۲ـ ۳۳). منظومه‌ای در علم کلام، به نام جواهرالکلام و نیز منظومه‌ای در اصول فقه از آثار اوست (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۹۳، ج۵، ص۲۷۵).
خط ۴۹: خط ۳۰:
شیخ محسن جواهری، فقیه و ادیب و شاعر بود. وی در ۱۲۹۵ در نجف به دنیا آمد. از میرزا حسین نائینی و شیخ الشریعه اصفهانی (متوفی ۱۳۳۹) مراتب بالای فقه و اصول را فراگرفت و از میرزای نائینی اجازه اجتهاد گرفت. وی حکمت و کلام را نیز آموخت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۴ـ ۱۲۵). برخی از شاگردانش، عبداللّه بن محمدصالح قطیفی، سیدعلی وداعی، علی شرقی (متوفی ۱۳۸۴) و حسین قدیحی بودند (محسن جواهری، ج۱، مقدمه محمدحسن جواهری، ص«‌ف »؛ خاقانی، ج۷، ص۲۴۰). او پس از سفری به بحرین، به خوزستان رفت و در فَلاحیه (شادِگان) سکونت گزید و در آن شهر مقبولیت عام یافت. در جریان جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) و حمله انگلستان به عراق، شیخ محسن در کنار دیگر فقهای عراق، مانند سیدمحمد سعید حَبّوبی *، در جهاد با انگلیس شرکت کرد و مجروح شد. پس از شکست عراق، وی به نجف رفت و پس از مدتی به فلاحیه بازگشت. در ۱۳۰۸ ش به اهواز رفت و به تصدی امور دینی مردم پرداخت. در ۱۳۱۵ ش، به علت بیماری، بر بازگشت به نجف مصمم شد و در بصره وفات یافت. پیکرش را در مراسم باشکوهی تا نجف تشییع کردند و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپردند (خاقانی، ج۷، ص۲۴۰ـ۲۴۲؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۴).
شیخ محسن جواهری، فقیه و ادیب و شاعر بود. وی در ۱۲۹۵ در نجف به دنیا آمد. از میرزا حسین نائینی و شیخ الشریعه اصفهانی (متوفی ۱۳۳۹) مراتب بالای فقه و اصول را فراگرفت و از میرزای نائینی اجازه اجتهاد گرفت. وی حکمت و کلام را نیز آموخت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۴ـ ۱۲۵). برخی از شاگردانش، عبداللّه بن محمدصالح قطیفی، سیدعلی وداعی، علی شرقی (متوفی ۱۳۸۴) و حسین قدیحی بودند (محسن جواهری، ج۱، مقدمه محمدحسن جواهری، ص«‌ف »؛ خاقانی، ج۷، ص۲۴۰). او پس از سفری به بحرین، به خوزستان رفت و در فَلاحیه (شادِگان) سکونت گزید و در آن شهر مقبولیت عام یافت. در جریان جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) و حمله انگلستان به عراق، شیخ محسن در کنار دیگر فقهای عراق، مانند سیدمحمد سعید حَبّوبی *، در جهاد با انگلیس شرکت کرد و مجروح شد. پس از شکست عراق، وی به نجف رفت و پس از مدتی به فلاحیه بازگشت. در ۱۳۰۸ ش به اهواز رفت و به تصدی امور دینی مردم پرداخت. در ۱۳۱۵ ش، به علت بیماری، بر بازگشت به نجف مصمم شد و در بصره وفات یافت. پیکرش را در مراسم باشکوهی تا نجف تشییع کردند و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپردند (خاقانی، ج۷، ص۲۴۰ـ۲۴۲؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۴).


شیخ محسن جواهری شاعری توانا بوده و اشعار فراوانی سروده است (برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۷، ص۲۴۳ـ ۲۵۵). برخی از آثار او عبارت‌اند از: الفَرائدُ الغَوالی علی شواهد الاَمالی، که شرحی است بر الامالی سیدمرتضی، و جلد ۱ـ۳ آن در سالهای ۱۹۶۶ ـ ۱۹۶۷ در نجف چاپ شده است؛ نَهْجُ السّداد فی شرح نجاه العباد؛ حاشیه بر کفایه الاصول؛ القلائد الدرر فی امامه الائمه الاثنی عشر؛ تصحیح و شرح دیوان ابن خیاط * دمشقی (متوفی ۵۱۷)؛ شرحی بر الشهاب الثاقب، اثر منظوم سیدمحمدباقر طباطبایی حائری (متوفی ۱۳۳۱) درباره اثبات امامت علی علیه‌السلام و فرزندان ایشان (محسن جواهری، ج۱، مقدمه محمد حسن جواهری، ص«‌ق ـ ر »؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۶۲؛ امینی، ۱۳۸۵، ص۱۷۴؛ عواد، ۱۹۹۹، ج۱، ص۵۴۳؛ حسن امین، ج۵، ص۲۹۹)؛ دیوان شعر که فرزندش، محمدحسن، آن را جمع آوری کرده است؛ و منظومه هایی در علم کلام، تجوید و فقه (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۶۸، ج۹، قسم ۳، ص۹۷۶، ج۲۳، ص۱۵ـ۱۶، ۱۲۵، ج۲۶، ص۳۶؛ برای دیگر آثار رجوع کنید به محسن جواهری، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۸، ص۱۲۲، ج۱۱، ص۸۶؛ خاقانی، ج۷، ص۲۴۲ـ۲۴۳).
شیخ محسن جواهری شاعری توانا بوده و اشعار فراوانی سروده است (برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۷، ص۲۴۳ـ ۲۵۵). برخی از آثار او عبارت‌اند از: الفَرائدُ الغَوالی علی شواهد الاَمالی، که شرحی است بر الامالی سیدمرتضی، و جلد ۱ـ۳ آن در سالهای ۱۹۶۶ ـ ۱۹۶۷ در نجف چاپ شده است؛ نَهْجُ السّداد فی شرح نجاه العباد؛ حاشیه بر کفایه الاصول؛ القلائد الدرر فی امامه الائمه الاثنی عشر؛ تصحیح و شرح دیوان ابن خیاط * دمشقی (متوفی ۵۱۷)؛ شرحی بر الشهاب الثاقب، اثر منظوم سیدمحمدباقر طباطبایی حائری (متوفی ۱۳۳۱) درباره اثبات امامت علی علیه‌السلام و فرزندان ایشان (محسن جواهری، ج۱، مقدمه محمد حسن جواهری، ص«‌ق ـ ر »؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۶۲؛ امینی، ۱۳۸۵، ص۱۷۴؛ عواد، ۱۹۹۹، ج۱، ص۵۴۳؛ حسن امین، ج۵، ص۲۹۹)؛ دیوان شعر که فرزندش، محمدحسن، آن را جمع آوری کرده است؛ و منظومه هایی در علم کلام، تجوید و فقه (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۴۶۸، ج۹، قسم ۳، ص۹۷۶، ج۲۳، ص۱۵ـ۱۶، ۱۲۵، ج۲۶، ص۳۶).


محمدحسن، فرزند شیخ محسن جواهری، در ۱۳۲۷ در نجف به دنیا آمد. ابتدا نزد پدر و عمویش درس خواند و سپس نزد محمدرضا آل یاسین، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، شیخ عبدالحسین حلّی و سیدابوالقاسم خوئی به تحصیل پرداخت.وی در ادبیات تبحر داشت و شعر نیز می‌سرود (عبدالحسین جواهری، ص۳۷ـ ۳۸؛ عبدالحسین جواهر کلام، ج۳، ص۲۰۰). محمدحسن جواهری خطیب بود و در خوزستان اقامت می‌کرد و مجالس وعظ برپا می‌داشت. وی هنگام رواج مکتبهای الحادی در عراق، برای مقابله با آن، با تعدادی از همفکران خود، در تأسیس جماعهالعلماء فی النجف الاشرف * همکاری کرد. در ۱۳۵۹ ش به ایران تبعید شد و در قم سکونت گزید. محمدحسن جواهری در ۱۴۰۸ در قم درگذشت و در صحن حرم حضرت معصومه سلام اللّه علیها به خاک سپرده شد (عبدالحسین جواهرکلام، همانجا). از جمله آثار اوست: شرح قصیده ابن عبدون الحضرمی در سه جلد؛ دیوان شعر؛ تصحیح بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، اثر عمادالدین محمدبن ابوالقاسم طبری (متوفی ح ۵۵۴)، که در ۱۳۶۹/ ۱۳۲۹ ش در نجف چاپ شده است؛ و حاشیه بر الفرائد الغوالی فی شرح شواهد الامالی، نوشته پدرش، که هشت جلد آن چاپ شده و هشت جلد دیگر آن مخطوط است (امینی، ۱۳۸۵، ص۱۰۷؛ عبدالحسین جواهرکلام، همانجا).
محمدحسن، فرزند شیخ محسن جواهری، در ۱۳۲۷ در نجف به دنیا آمد. ابتدا نزد پدر و عمویش درس خواند و سپس نزد محمدرضا آل یاسین، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، شیخ عبدالحسین حلّی و سیدابوالقاسم خوئی به تحصیل پرداخت.وی در ادبیات تبحر داشت و شعر نیز می‌سرود (عبدالحسین جواهری، ص۳۷ـ ۳۸؛ عبدالحسین جواهر کلام، ج۳، ص۲۰۰). محمدحسن جواهری خطیب بود و در خوزستان اقامت می‌کرد و مجالس وعظ برپا می‌داشت. وی هنگام رواج مکتبهای الحادی در عراق، برای مقابله با آن، با تعدادی از همفکران خود، در تأسیس جماعهالعلماء فی النجف الاشرف * همکاری کرد. در ۱۳۵۹ ش به ایران تبعید شد و در قم سکونت گزید. محمدحسن جواهری در ۱۴۰۸ در قم درگذشت و در صحن حرم حضرت معصومه سلام اللّه علیها به خاک سپرده شد (عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵). از جمله آثار اوست: شرح قصیده ابن عبدون الحضرمی در سه جلد؛ دیوان شعر؛ تصحیح بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، اثر عمادالدین محمدبن ابوالقاسم طبری (متوفی ح ۵۵۴)، که در ۱۳۶۹/ ۱۳۲۹ ش در نجف چاپ شده است؛ و حاشیه بر الفرائد الغوالی فی شرح شواهد الامالی، نوشته پدرش، که هشت جلد آن چاپ شده و هشت جلد دیگر آن مخطوط است (امینی، ۱۳۸۵، ص۱۰۷؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵).


عبدالرسول جواهری، فرزند دوم شیخ شریف، در ۱۳۰۱ در نجف به دنیا آمد. فقه و اصول را از قاسم بن حَمود قَسّام، علی بن باقر جواهری، محمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی و سیدابوتراب خوانساری *فراگرفت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۶ـ۱۱۷، ج۳، ص۸۹ ـ۹۰). حسین بن مشکور حولاوی (متوفی ۱۳۴۷ ش)، محمدطاهربن عبداللّه آل راضی (متوفی ۱۳۵۹ ش) و سیدضیاءالدین بن محمدعلی بحرالعلوم از شاگردان او بودند (حرزالدین، ج۱، ص۳۱۲، پانویس ۱، ج۳، ص۹، پانویس ۱؛ بحرالعلوم، ج۱، ص۱۷۹). عبدالرسول در ۱۳۴۶ ش وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان دفن شد (عبدالحسین جواهری، ص۲۰). او کتاب اَنیس الموحدین ملامهدی نراقی (متوفی ۱۲۰۹) را از فارسی به عربی ترجمه کرده است (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۶۶).
عبدالرسول جواهری، فرزند دوم شیخ شریف، در ۱۳۰۱ در نجف به دنیا آمد. فقه و اصول را از قاسم بن حَمود قَسّام، علی بن باقر جواهری، محمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی و سیدابوتراب خوانساری *فراگرفت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۶ـ۱۱۷، ج۳، ص۸۹ ـ۹۰). حسین بن مشکور حولاوی (متوفی ۱۳۴۷ ش)، محمدطاهربن عبداللّه آل راضی (متوفی ۱۳۵۹ ش) و سیدضیاءالدین بن محمدعلی بحرالعلوم از شاگردان او بودند (حرزالدین، ج۱، ص۳۱۲، پانویس ۱، ج۳، ص۹، پانویس ۱؛ بحرالعلوم، ج۱، ص۱۷۹). عبدالرسول در ۱۳۴۶ ش وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان دفن شد (عبدالحسین جواهری، ص۲۰). او کتاب اَنیس الموحدین ملامهدی نراقی (متوفی ۱۲۰۹) را از فارسی به عربی ترجمه کرده است (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۶۶).
خط ۵۷: خط ۳۸:
فرزند عبدالرسول جواهری، شیخ محمدتقی، در ۱۳۰۱ ش به دنیا آمد. نزد پدر خود، میرزاباقر زنجانی، سیدمحسن حکیم و سیدابوالقاسم خوئی درس خواند. وی که امام جماعتِ مسجد جواهری نجف بود، از سوی حکومت بعث عراق دستگیر شد و در ۱۳۵۹ ش به شهادت رسید. تألیفات او عبارت‌اند از: مدارک العروه الوثقی؛ غایه المأمول فی علم الاصول؛ درر الجواهر (دیوان شعر)؛ منظومةٌ فی فروع العلم الاجمالی؛ و رسالاتی در فقه و اصول (امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۷۴؛ عبدالحسین جواهری، ص۳۲؛ غروی، ج۲، ص۵۵۷).
فرزند عبدالرسول جواهری، شیخ محمدتقی، در ۱۳۰۱ ش به دنیا آمد. نزد پدر خود، میرزاباقر زنجانی، سیدمحسن حکیم و سیدابوالقاسم خوئی درس خواند. وی که امام جماعتِ مسجد جواهری نجف بود، از سوی حکومت بعث عراق دستگیر شد و در ۱۳۵۹ ش به شهادت رسید. تألیفات او عبارت‌اند از: مدارک العروه الوثقی؛ غایه المأمول فی علم الاصول؛ درر الجواهر (دیوان شعر)؛ منظومةٌ فی فروع العلم الاجمالی؛ و رسالاتی در فقه و اصول (امینی، ۱۴۱۳، ج۱، ص۳۷۴؛ عبدالحسین جواهری، ص۳۲؛ غروی، ج۲، ص۵۵۷).


3) حسین، فرزند صاحب جواهر، ادیب و شاعری توانا و معروف بود. او در ۱۲۷۷ یا ۱۲۸۰ وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد. از او دیوان شعری برجای مانده است (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۷؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۳، ص۱۷۵ـ ۱۷۸).
۳) حسین، فرزند صاحب جواهر، ادیب و شاعری توانا و معروف بود. او در ۱۲۷۷ یا ۱۲۸۰ وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد. از او دیوان شعری برجای مانده است (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۷؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۳، ص۱۷۵ـ ۱۷۸).


4) عبدعلی، فرزند صاحب جواهر، در حدود ۱۲۶۰ در نجف به دنیا آمد و از عالمان بود. وی در ۱۳۱۶ وفات یافت (خاقانی، ج۱۰، ص۱۳۹؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۳؛ عبدالحسین جواهرکلام، همان مصاحبه).
۴) عبدعلی، فرزند صاحب جواهر، در حدود ۱۲۶۰ در نجف به دنیا آمد و از عالمان بود. وی در ۱۳۱۶ وفات یافت (خاقانی، ج۱۰، ص۱۳۹؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۳؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵ ).


فرزند عبدعلی، عبدالحسین، در ۱۲۸۲ یا ۱۲۸۶ در نجف به دنیا آمد و فقه و اصول را نزد استادان مبرّز میرزاحسین خلیلی تهرانی، آخوند خراسانی، آقارضا همدانی و محمدطه نجف فراگرفت (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۰۴۷). وی ادیبی متبحر و شاعری توانا بود و نزد عالمان و ادیبان زمان مقبولیت بسیار داشت و مرجعی برای حل مسائل علمی و ادبی به شمار می‌رفت. او در ۱۳۳۵ در نجف وفات یافت و پس از تشییع باشکوهی در مقبره خانوادگیشان دفن گردید. در رثایش اشعار زیادی سرودند (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۲ ـ ۱۱۳؛ آقابزرگ طهرانی، همانجا؛ خاقانی، ج۵، ص۱۶۵ـ۱۶۷؛ برای نمونه نثر و شعر او رجوع کنید به خاقانی، ج۵، ص۱۶۷ـ ۱۹۸). فرزندانش جعفر (دانش آموخته رشته حقوق، مقتول در ۱۳۲۷ ش / ۱۹۴۸)، هادی (ادیب و شاعر و نویسنده)، محمدمهدی و عبدالعزیز نام داشتند و دو نفر اخیر شهرت یافتند (رجوع کنید به عبدالحسین جواهری، ص۴ـ۵، ۴۶ـ۴۷؛ درباره محمدمهدی رجوع کنید به جواهری *، محمدمهدی).
فرزند عبدعلی، عبدالحسین، در ۱۲۸۲ یا ۱۲۸۶ در نجف به دنیا آمد و فقه و اصول را نزد استادان مبرّز میرزاحسین خلیلی تهرانی، آخوند خراسانی، آقارضا همدانی و محمدطه نجف فراگرفت (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۰۴۷). وی ادیبی متبحر و شاعری توانا بود و نزد عالمان و ادیبان زمان مقبولیت بسیار داشت و مرجعی برای حل مسائل علمی و ادبی به شمار می‌رفت. او در ۱۳۳۵ در نجف وفات یافت و پس از تشییع باشکوهی در مقبره خانوادگیشان دفن گردید. در رثایش اشعار زیادی سرودند (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۲ ـ ۱۱۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۰۴۷؛ خاقانی، ج۵، ص۱۶۵ـ۱۶۷؛ برای نمونه نثر و شعر او رجوع کنید به خاقانی، ج۵، ص۱۶۷ـ ۱۹۸). فرزندانش جعفر (دانش آموخته رشته حقوق، مقتول در ۱۳۲۷ ش / ۱۹۴۸)، هادی (ادیب و شاعر و نویسنده)، محمدمهدی و عبدالعزیز نام داشتند و دو نفر اخیر شهرت یافتند (رجوع کنید به عبدالحسین جواهری، ص۴ـ۵، ۴۶ـ۴۷).


عبدالعزیز جواهری در ۱۳۰۸/۱۲۶۹ ش در نجف به دنیا آمد. دروس مقدماتی را نزد پدرش خواند و فقه و اصول را از علمای نجف فراگرفت و به تحقیق و تألیف پرداخت، سپس در ایران سکونت گزید. وی به دانشهای گوناگون وقوف داشت و شعر نیز می‌سرود. عبدالعزیز در دانشگاه تهران تدریس می‌کرد و بیش از شصت سال ساکن تهران بود و در ۱۳۶۴ ش در این شهر درگذشت (خاقانی، ج۵، ص۴۴۷؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۱ـ۲۳؛ حسن امین، ج۳، ص۱۳۳؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۵، ص۴۴۹ـ۴۶۶). برخی از تألیفات وی عبارت‌اند از: شرحِ کفایه الاصول، در سه جلد؛ ترجمه مقدمه ابن خلدون به فارسی؛ کتابخانه‌های ایران از ماقبل از اسلام تا عصر حاضر (تهران ۱۳۱۱ ش)؛ آثار الشیعه الامامیه، در بیست جلد، درباره ادوار سیاسی و ادبی، آثار ادبی، تاریخ بلاد و شرح حال افراد نامی شیعه از ابتدای شکل گیری آن تا عصر حاضر که مؤلف برای نگارش آن از کتابخانه‌های ایران، عراق و دیگر کشورها استفاده کرده است. جلد دوم و سوم این کتاب در ۱۳۰۳ ش و ۱۳۰۷ ش در تهران چاپ شده است. جلد چهارم آن را علی جواهرالکلام (از نوادگان دختری صاحب جواهر، متوفی ۱۳۵۵ ش) به فارسی ترجمه کرده که در ۱۳۰۸ ش در تهران به چاپ رسیده است (آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۸، ج۱۷، ص۲۷۳؛ مشار، ج۳، ستون ۸۶۵، ۸۶۶؛ عبدالعزیز جواهرکلام، ص۱ـ۳). از دیگر آثار اوست: جواهرالا´ثار، در شش جلد به عربی، که ترجمه منظوم مثنوی مولوی است، جلد اول و دوم آن در ۱۳۳۶ ش و ۱۳۳۷ ش در تهران چاپ شده است؛ تاریخ طهران و ری، در دو جلد (جلد اول چاپ ۱۳۲۵ ش در تهران)؛ دائرهالمعارف الشیعه الامامیه الاثْنَی عَشَریه، که در آن به اَعلام، خاندانها، کتابها و نیز مسائلی که امامیه با فرقه‌های دیگر در آن اختلاف نظر دارند، پرداخته است و شش جلد از آن در فاصله سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۹ ش در تهران چاپ شده است؛ فهرست نسخ خطی کتابخانه معارف (دو جلد، تهران ۱۳۱۳ـ۱۳۱۴ ش) و دیوان شعر (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۹، قسم ۳، ص۶۸۹، ج۱۶، ص۳۸۸؛ مشار، ج۳، ستون ۸۶۵ ـ۸۶۶؛ عواد، ۱۹۶۹، ج۲، ص۲۸۵؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۲؛ برای دیگر آثار رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۹، قسم ۱، ص۲۲۹؛ عبدالعزیز جواهرکلام، ص۳؛ مشار، ج۳، ستون ۸۶۵؛ عبدالحسین جواهری، همانجا). همچنین مقالات بسیاری از عبدالعزیز در نشریات مصر و بیروت به چاپ رسیده است (عبدالعزیز جواهرکلام، همانجا؛ حسن امین، ج۳، ص۱۳۳).
عبدالعزیز جواهری در ۱۳۰۸/۱۲۶۹ ش در نجف به دنیا آمد. دروس مقدماتی را نزد پدرش خواند و فقه و اصول را از علمای نجف فراگرفت و به تحقیق و تألیف پرداخت، سپس در ایران سکونت گزید. وی به دانشهای گوناگون وقوف داشت و شعر نیز می‌سرود. عبدالعزیز در دانشگاه تهران تدریس می‌کرد و بیش از شصت سال ساکن تهران بود و در ۱۳۶۴ ش در این شهر درگذشت (خاقانی، ج۵، ص۴۴۷؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۱ـ۲۳؛ حسن امین، ج۳، ص۱۳۳؛ برای نمونه اشعار او رجوع کنید به خاقانی، ج۵، ص۴۴۹ـ۴۶۶). برخی از تألیفات وی عبارت‌اند از: شرحِ کفایه الاصول، در سه جلد؛ ترجمه مقدمه ابن خلدون به فارسی؛ کتابخانه‌های ایران از ماقبل از اسلام تا عصر حاضر (تهران ۱۳۱۱ ش)؛ آثار الشیعه الامامیه، در بیست جلد، درباره ادوار سیاسی و ادبی، آثار ادبی، تاریخ بلاد و شرح حال افراد نامی شیعه از ابتدای شکل گیری آن تا عصر حاضر که مؤلف برای نگارش آن از کتابخانه‌های ایران، عراق و دیگر کشورها استفاده کرده است. جلد دوم و سوم این کتاب در ۱۳۰۳ ش و ۱۳۰۷ ش در تهران چاپ شده است. جلد چهارم آن را علی جواهرالکلام (از نوادگان دختری صاحب جواهر، متوفی ۱۳۵۵ ش) به فارسی ترجمه کرده که در ۱۳۰۸ ش در تهران به چاپ رسیده است (آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱، ص۸، ج۱۷، ص۲۷۳؛ مشار، ج۳، ستون ۸۶۵، ۸۶۶؛ عبدالعزیز جواهرکلام، ص۱ـ۳). از دیگر آثار اوست: جواهرالا´ثار، در شش جلد به عربی، که ترجمه منظوم مثنوی مولوی است، جلد اول و دوم آن در ۱۳۳۶ ش و ۱۳۳۷ ش در تهران چاپ شده است؛ تاریخ طهران و ری، در دو جلد (جلد اول چاپ ۱۳۲۵ ش در تهران)؛ دائرهالمعارف الشیعه الامامیه الاثْنَی عَشَریه، که در آن به اَعلام، خاندانها، کتابها و نیز مسائلی که امامیه با فرقه‌های دیگر در آن اختلاف نظر دارند، پرداخته است و شش جلد از آن در فاصله سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۹ ش در تهران چاپ شده است؛ فهرست نسخ خطی کتابخانه معارف (دو جلد، تهران ۱۳۱۳ـ۱۳۱۴ ش) و دیوان شعر (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۹، قسم ۳، ص۶۸۹، ج۱۶، ص۳۸۸؛ مشار، ج۳، ستون ۸۶۵ ـ۸۶۶؛ عواد، ۱۹۶۹، ج۲، ص۲۸۵؛ عبدالحسین جواهری، ص۲۲؛ برای دیگر آثار رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۹، قسم ۱، ص۲۲۹؛ عبدالعزیز جواهرکلام، ص۳؛ مشار، ج۳، ستون ۸۶۵). همچنین مقالات بسیاری از عبدالعزیز در نشریات مصر و بیروت به چاپ رسیده است (عبدالعزیز جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵؛ حسن امین، ج۳، ص۱۳۳).


5) باقر، از فرزندان صاحب جواهر. وی قبل از ۱۲۶۰ در نجف به دنیا آمد و در ۱۳۱۷ وفات کرد. او شش پسر داشت که از میان آنان صادق و علی فقهایی مشهور بودند (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۲، ص۸۶۲؛ عبدالحسین جواهرکلام، همان مصاحبه).
۵) باقر، از فرزندان صاحب جواهر. وی قبل از ۱۲۶۰ در نجف به دنیا آمد و در ۱۳۱۷ وفات کرد. او شش پسر داشت که از میان آنان صادق و علی فقهایی مشهور بودند (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۲، ص۸۶۲؛ عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵ ).


الف) شیخ صادق جواهری، از شاگردان حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی، آخوند خراسانی، محمدحسین کاظمی و محمدطه نجف بود (آقابزرگ طهرانی، همانجا). وی از فقیهان بزرگ زمان خود به شمار می‌رفت و آیت اللّه سیدمحسن حکیم نزد او درس خوانده بود (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۱؛ محسن امین، ج۹، ص۵۶). شیخ صادق در ۱۳۲۹ وفات کرد (آل محبوبه؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، همانجاها).
الف) شیخ صادق جواهری، از شاگردان حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی، آخوند خراسانی، محمدحسین کاظمی و محمدطه نجف بود (آقابزرگ طهرانی، همانجا). وی از فقیهان بزرگ زمان خود به شمار می‌رفت و آیت اللّه سیدمحسن حکیم نزد او درس خوانده بود (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۱؛ محسن امین، ج۹، ص۵۶). شیخ صادق در ۱۳۲۹ وفات کرد (آل محبوبه؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۲، ص۸۶۲).


ب) شیخ علی جواهری در نجف به دنیا آمد و سرپرستی و تربیت او را برادر بزرگش، صادق، برعهده گرفت (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۲، ص۸۶۲). وی فقه و اصول را نزد استادان حوزه فراگرفت و در علم رجال از دانش سیدمحمد هندی بهره برد. استادانش به رفعت علم و فضل و اجتهاد وی تصریح نموده‌اند (آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۱؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۳۵۰). او از علوم غریبه نیز مطّلع بود (آل محبوبه؛ آقابزرگ طهرانی، همانجاها). شیخ علی جواهری در نجف حلقه درس تشکیل داد و به سبب احاطه‌اش بر آرای فقیهان متقدم و متأخر، عمق تحقیق، تسلط در تدریس، شیوایی بیان و دقت نظر، از مشهورترین فقهای زمان خود شد و شاگردان فراوانی در حلقه درسش شرکت می‌کردند و برخی از او اجازه روایت نیز گرفتند (حرزالدین، ج۲، ص۷۱ـ۷۲، ۲۴۶ـ۲۴۷؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۰، ۲۷۰، ۲۷۶، ج۳، ص۳۶۶؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۵۱، ۴۳۱، قسم ۴، ص۱۳۵۰؛ محسن امین، ج۵، ص۲۸۴، ج۶، ص۱۳۱، ج۹، ص۵۶، ۳۳۱؛ مرعشی نجفی، ص۱۰۵ـ۱۰۶).
ب) شیخ علی جواهری در نجف به دنیا آمد و سرپرستی و تربیت او را برادر بزرگش، صادق، برعهده گرفت (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۲، ص۸۶۲). وی فقه و اصول را نزد استادان حوزه فراگرفت و در علم رجال از دانش سیدمحمد هندی بهره برد. استادانش به رفعت علم و فضل و اجتهاد وی تصریح نموده‌اند (آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۱؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۳۵۰). او از علوم غریبه نیز مطّلع بود (آل محبوبه؛ آقابزرگ طهرانی، همانجاها). شیخ علی جواهری در نجف حلقه درس تشکیل داد و به سبب احاطه‌اش بر آرای فقیهان متقدم و متأخر، عمق تحقیق، تسلط در تدریس، شیوایی بیان و دقت نظر، از مشهورترین فقهای زمان خود شد و شاگردان فراوانی در حلقه درسش شرکت می‌کردند و برخی از او اجازه روایت نیز گرفتند (حرزالدین، ج۲، ص۷۱ـ۷۲، ۲۴۶ـ۲۴۷؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۰، ۲۷۰، ۲۷۶، ج۳، ص۳۶۶؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۵۱، ۴۳۱، قسم ۴، ص۱۳۵۰؛ محسن امین، ج۵، ص۲۸۴، ج۶، ص۱۳۱، ج۹، ص۵۶، ۳۳۱؛ مرعشی نجفی، ص۱۰۵ـ۱۰۶).


شیخ علی جواهری، پس از وفات میرزامحمدتقی شیرازی در ۱۳۳۸، یکی از مراجع تقلید شد و در پی رحلت شیخ الشریعه اصفهانی در ۱۳۳۹، از مراجع تقلید مشهور گشت و مقلدان فراوانی در عراق و دیگر بلاد اسلامی یافت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۰؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۳۵۰؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۴۱). وی در ۱۳۴۰/ ۱۳۰۱ ش وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان دفن شد. در سوک او مجالس متعددی برگزار و در رثایش اشعار بسیاری سروده شد (رجوع کنید به حرزالدین، ج۲، ص۱۳۰؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۳۵۱). حاشیه بر عروهالوثقی از آثار اوست (همانجاها).
شیخ علی جواهری، پس از وفات میرزامحمدتقی شیرازی در ۱۳۳۸، یکی از مراجع تقلید شد و در پی رحلت شیخ الشریعه اصفهانی در ۱۳۳۹، از مراجع تقلید مشهور گشت و مقلدان فراوانی در عراق و دیگر بلاد اسلامی یافت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۲۰؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۳۵۰؛ خاقانی، ج۱۰، ص۱۴۱). وی در ۱۳۴۰/ ۱۳۰۱ ش وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان دفن شد. در سوک او مجالس متعددی برگزار و در رثایش اشعار بسیاری سروده شد (رجوع کنید به حرزالدین، ج۲، ص۱۳۰؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۳۵۱). حاشیه بر عروهالوثقی از آثار اوست (رجوع کنید به حرزالدین، ج۲، ص۱۳۰؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۴، ص۱۳۵۱).


6) شیخ حسن، معروف به حسن صغیر، کوچک‌ترین فرزند صاحب جواهر. وی در ۱۲۶۴ یا ۱۲۶۵ یا ۱۲۶۶ (مقارن با وفات پدرش) در نجف به دنیا آمد (رجوع کنید به حرزالدین، ج۱، ص۲۴۷؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۴؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۹۳) و تحت سرپرستی برادرزاده‌اش، شیخ علی بن محمد جواهری، قرار گرفت (آل محبوبه، همانجا). او پس از گذراندن دروس مقدماتی، مدارج عالی فقه و اصول را نزد استادان آن روزگار سپری کرد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۵؛ آقابزرگ طهرانی، همانجا؛ عبدالحسین جواهری، ص۷)، اما بیشترین بهره را از محضر حاج آقارضا همدانی برد و از نزدیکان او به شمار می‌آمد (آل محبوبه، همانجا).
۶) شیخ حسن، معروف به حسن صغیر، کوچک‌ترین فرزند صاحب جواهر. وی در ۱۲۶۴ یا ۱۲۶۵ یا ۱۲۶۶ (مقارن با وفات پدرش) در نجف به دنیا آمد (رجوع کنید به حرزالدین، ج۱، ص۲۴۷؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۴؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۹۳) و تحت سرپرستی برادرزاده‌اش، شیخ علی بن محمد جواهری، قرار گرفت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۴). او پس از گذراندن دروس مقدماتی، مدارج عالی فقه و اصول را نزد استادان آن روزگار سپری کرد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۵؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۱، ص۳۹۳؛ عبدالحسین جواهری، ص۷)، اما بیشترین بهره را از محضر حاج آقارضا همدانی برد و از نزدیکان او به شمار می‌آمد (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۵).


شیخ حسن سپس به تدریس پرداخت و شاگردانی را تربیت کرد. وی در ۱۳۰۶ ش در نجف وفات یافت (حرزالدین، ج۱، ص۲۴۷؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۵). آثار او عبارت‌اند از: شرح شرایع الاسلام محقق حلّی، و حاشیه بر فرائدالاصول شیخ مرتضی انصاری، بر پایه تقریرات درس آخوند خراسانی (آل محبوبه، همانجا). شیخ حسن جواهری سه پسر داشت به نامهای عبدالصاحب، محمدعلی و جواد.
شیخ حسن سپس به تدریس پرداخت و شاگردانی را تربیت کرد. وی در ۱۳۰۶ ش در نجف وفات یافت (حرزالدین، ج۱، ص۲۴۷؛ آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۵). آثار او عبارت‌اند از: شرح شرایع الاسلام محقق حلّی، و حاشیه بر فرائدالاصول شیخ مرتضی انصاری، بر پایه تقریرات درس آخوند خراسانی (آل محبوبه، ج۲، ص۱۰۵). شیخ حسن جواهری سه پسر داشت به نامهای عبدالصاحب، محمدعلی و جواد.


الف) عبدالصاحب در ۱۳۰۰ در نجف متولد شد. وی به تحصیل علوم پرداخت و بیشترین استفاده علمی را از آقاضیاءالدین عراقی (متوفی ۱۳۲۱ ش) برد و از شاگردان خاص و مقرِّر درس او به شمار می‌رفت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۷؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۱۲۸؛ آستان قدس رضوی. کتابخانه، ج۵، ص۲۲۶). وی در تدریس متون درسی فقه و اصول مهارت داشت (مشار، ج۳، ستون ۸۵۸). سیدضیاءالدین بن محمدعلی بحرالعلوم و جعفر آل محبوبه از شاگردان او بودند (بحرالعلوم، ج۱، ص۱۷۹؛ آل محبوبه، همانجا). عبدالصاحب در ۱۳۱۲ ش در نجف درگذشت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۸؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۱۲۹). آثار او عبارت‌اند از: شرحِ تبصره المتعلمین علامه حلّی (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۳، ص۱۳۵)؛ الاشارات و الدلائل فی ما تقدم و تأخر من الوسائل، درباره تعیین مواردی در کتاب وسائل الشیعه که شیخ حرّعاملی با تعابیر «‌تقدم‌» و «‌تأخر‌» و مانند اینها و بدون ذکر نشانی به احادیث هم مضمون ارجاع داده است. این کتاب در ۱۳۵۶/ ۱۳۱۶ ش چاپ شد (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۹۵؛ عواد، ۱۹۶۹، ج۲، ص۲۸۰؛ آستان قدس رضوی. کتابخانه، ج۵، ص۲۲۶ـ۲۲۷). تقریراتِ درس آقاضیاءالدین عراقی درباره مباحث الفاظ و ادله عقلی، و حاشیه بر بعضی کتابهای فقهی نیز از دیگر آثار اوست (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۱۲۹).
الف) عبدالصاحب در ۱۳۰۰ در نجف متولد شد. وی به تحصیل علوم پرداخت و بیشترین استفاده علمی را از آقاضیاءالدین عراقی (متوفی ۱۳۲۱ ش) برد و از شاگردان خاص و مقرِّر درس او به شمار می‌رفت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۷؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۱۲۸؛ آستان قدس رضوی. کتابخانه، ج۵، ص۲۲۶). وی در تدریس متون درسی فقه و اصول مهارت داشت (مشار، ج۳، ستون ۸۵۸). سیدضیاءالدین بن محمدعلی بحرالعلوم و جعفر آل محبوبه از شاگردان او بودند (بحرالعلوم، ج۱، ص۱۷۹؛ آل محبوبه، آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۷). عبدالصاحب در ۱۳۱۲ ش در نجف درگذشت (آل محبوبه، ج۲، ص۱۱۸؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۱۲۹). آثار او عبارت‌اند از: شرحِ تبصره المتعلمین علامه حلّی (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۳، ص۱۳۵)؛ الاشارات و الدلائل فی ما تقدم و تأخر من الوسائل، درباره تعیین مواردی در کتاب وسائل الشیعه که شیخ حرّعاملی با تعابیر «‌تقدم‌» و «‌تأخر‌» و مانند اینها و بدون ذکر نشانی به احادیث هم مضمون ارجاع داده است. این کتاب در ۱۳۵۶/ ۱۳۱۶ ش چاپ شد (آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۹۵؛ عواد، ۱۹۶۹، ج۲، ص۲۸۰؛ آستان قدس رضوی. کتابخانه، ج۵، ص۲۲۶ـ۲۲۷). تقریراتِ درس آقاضیاءالدین عراقی درباره مباحث الفاظ و ادله عقلی، و حاشیه بر بعضی کتابهای فقهی نیز از دیگر آثار اوست (آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباءالبشر، قسم ۳، ص۱۱۲۹).


ب) جواد (متوفی قبل از ۱۳۰۶ ش)، از عالمان نیکوسیرت به شمار می‌رفت. پسرش، اسحاق، مدرّس ریاضیات بود (عبدالحسین جواهری، ص۱، ۵؛ امینی، ۱۳۸۵، ص۱۲۹).
ب) جواد (متوفی قبل از ۱۳۰۶ ش)، از عالمان نیکوسیرت به شمار می‌رفت. پسرش، اسحاق، مدرّس ریاضیات بود (عبدالحسین جواهری، ص۱، ۵؛ امینی، ۱۳۸۵، ص۱۲۹).


پسر دیگر شیخ جواد، اسماعیل، نیز شماری از رباعیات خیام را به عربی ترجمه کرد (عبدالحسین جواهرکلام، همان مصاحبه).
پسر دیگر شیخ جواد، اسماعیل، نیز شماری از رباعیات خیام را به عربی ترجمه کرد (عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵ ).


از شرح احوال و سوانح حیات دو پسر دیگر صاحب جواهر (ابراهیم و موسی) و فرزندان آنان اطلاعی در دست نیست. تنها گفته شده است که شیخ جعفربن باقربن صادق، فرزند ابراهیم، از عالمان خرمشهر بود و در زمان حکومت رضاشاه، به سبب انتقادات بسیار از او، به بروجرد تبعید شد و در ۱۳۵۰ در آنجا درگذشت (عبدالحسین جواهری، ص۷).
از شرح احوال و سوانح حیات دو پسر دیگر صاحب جواهر (ابراهیم و موسی) و فرزندان آنان اطلاعی در دست نیست. تنها گفته شده است که شیخ جعفربن باقربن صادق، فرزند ابراهیم، از عالمان خرمشهر بود و در زمان حکومت رضاشاه، به سبب انتقادات بسیار از او، به بروجرد تبعید شد و در ۱۳۵۰ در آنجا درگذشت (عبدالحسین جواهری، ص۷).


شیخ عیسی جواهری، فرزند شیخ موسی، نیز از عالمان بود. وی در نجف متولد شد. در جوانی به ایران آمد و در کرمانشاه سکونت گزید. عیسی جواهری در ۱۳۰۷ ش در کرمانشاه وفات یافت و در مقبره خانوادگی در نجف به خاک سپرده شد (عبدالحسین جواهرکلام، همان مصاحبه).
شیخ عیسی جواهری، فرزند شیخ موسی، نیز از عالمان بود. وی در نجف متولد شد. در جوانی به ایران آمد و در کرمانشاه سکونت گزید. عیسی جواهری در ۱۳۰۷ ش در کرمانشاه وفات یافت و در مقبره خانوادگی در نجف به خاک سپرده شد (عبدالحسین جواهرکلام، مصاحبه مورخ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵).
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
==منابع==
آستان قدس رضوی. کتابخانه، فهرست کتابخانه آستانه قدس رضوی، ج۵، مشهد ۱۳۲۹ ش؛ محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛ همو، طبقات اعلام الشیعه: الکرام البرره، مشهد ۱۴۰۴؛ همان: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴؛ جعفربن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶؛ حسن اسدی، ثوره النجف علی الانگلیز، او، الشراره الاولی لثوره العشرین، بغداد ۱۹۷۵؛ حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعه، بیروت ۱۴۰۸ـ ۱۴۱۶/۱۹۸۷ـ۱۹۹۶؛ محسن امین؛ محمدهادی امینی، معجم المطبوعات النجفیه: منذ دخول الطباعه الی نجف حتی الان، نجف ۱۳۸۵/ ۱۹۶۶؛ همو، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف ۱۴۱۳/۱۹۹۲؛ مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری قدس سره، قم ۱۳۷۳ ش؛ ناصرالدین انصاری قمی، «‌درگذشت آیت اللّه حاج شیخ علی جواهری »، آینه پژوهش، سال ۶، ش ۱ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۴)؛ محمدمهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رجال السید بحرالعلوم، المعروف بالفوائد الرجالیه، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران ۱۳۶۳ ش؛ کامل سلمان جبوری، النجف الاشرف و حرکه الجهاد: عام ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ه / ۱۹۱۴ م، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛ عبدالحسین جواهرکلام، تربت پاکان قم، قم ۱۳۸۲ـ ۱۳۸۳ش؛ عبدالعزیز جواهرکلام، کتابخانهای ایران: از ماقبل از اسلام تا عصر حاضر، تهران ۱۳۱۱ ش؛ عبدالحسین جواهری، «‌النجم الزاهر فی اعلام آل الجواهر »، (جزوه تکثیر شده)؛ محسن جواهری، الفرائد الغوالی علی شواهد الامالی السیدالمرتضی، ج۱، چاپ محمدحسن جواهری، نجف: مطبعه الا´داب، [بی تا.]؛ عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران ۱۳۶۴ ش؛ محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵؛ علی خاقانی، شعراء الغری، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸؛ کورکیس عواد، الذخائر الشرقیه، چاپ جلیل عطیه، بیروت ۱۹۹۹؛ همو، معجم المؤلفین العراقیین فی القرنین التاسع عشر و العشرین، بغداد ۱۹۶۹؛ محمد غروی، مع علماء النجف الاشرف، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹؛ عبداللّه مامقانی، مخزن المعانی فی ترجمه المحقق المامقانی، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۲۳؛ شهاب الدین مرعشی نجفی، الاجازه الکبیره، او، الطریق و المحجّه لثمره المهجه، اعداد و تنظیم محمد سمامی حائری، قم ۱۴۱۴؛ خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
آستان قدس رضوی. کتابخانه، فهرست کتابخانه آستانه قدس رضوی، ج۵، مشهد ۱۳۲۹ ش؛ محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛ همو، طبقات اعلام الشیعه: الکرام البرره، مشهد ۱۴۰۴؛ همان: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴؛ جعفربن باقر آل محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶؛ حسن اسدی، ثوره النجف علی الانگلیز، او، الشراره الاولی لثوره العشرین، بغداد ۱۹۷۵؛ حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعه، بیروت ۱۴۰۸ـ ۱۴۱۶/۱۹۸۷ـ۱۹۹۶؛ محسن امین؛ محمدهادی امینی، معجم المطبوعات النجفیه: منذ دخول الطباعه الی نجف حتی الان، نجف ۱۳۸۵/ ۱۹۶۶؛ همو، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف ۱۴۱۳/۱۹۹۲؛ مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری قدس سره، قم ۱۳۷۳ ش؛ ناصرالدین انصاری قمی، «‌درگذشت آیت اللّه حاج شیخ علی جواهری »، آینه پژوهش، سال ۶، ش ۱ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۴)؛ محمدمهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رجال السید بحرالعلوم، المعروف بالفوائد الرجالیه، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران ۱۳۶۳ ش؛ کامل سلمان جبوری، النجف الاشرف و حرکه الجهاد: عام ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ه / ۱۹۱۴ م، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛ عبدالحسین جواهرکلام، تربت پاکان قم، قم ۱۳۸۲ـ ۱۳۸۳ش؛ عبدالعزیز جواهرکلام، کتابخانهای ایران: از ماقبل از اسلام تا عصر حاضر، تهران ۱۳۱۱ ش؛ عبدالحسین جواهری، «‌النجم الزاهر فی اعلام آل الجواهر »، (جزوه تکثیر شده)؛ محسن جواهری، الفرائد الغوالی علی شواهد الامالی السیدالمرتضی، ج۱، چاپ محمدحسن جواهری، نجف: مطبعه الا´داب، [بی تا.]؛ عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران ۱۳۶۴ ش؛ محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵؛ علی خاقانی، شعراء الغری، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸؛ کورکیس عواد، الذخائر الشرقیه، چاپ جلیل عطیه، بیروت ۱۹۹۹؛ همو، معجم المؤلفین العراقیین فی القرنین التاسع عشر و العشرین، بغداد ۱۹۶۹؛ محمد غروی، مع علماء النجف الاشرف، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹؛ عبداللّه مامقانی، مخزن المعانی فی ترجمه المحقق المامقانی، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۲۳؛ شهاب الدین مرعشی نجفی، الاجازه الکبیره، او، الطریق و المحجّه لثمره المهجه، اعداد و تنظیم محمد سمامی حائری، قم ۱۴۱۴؛ خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
۱۳۶

ویرایش