Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱
ویرایش
imported>Naimi |
جز (ویرایش شکلی و لینک کلمات) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| آثار = | | آثار = | ||
}} | }} | ||
'''طلحة بن عبیدالله''' | '''طلحة بن عبیدالله''' از [[اصحاب پیامبر|اصحاب]] [[پیامبر(ص)]] و [[اسلام|مسلمانان]] نخستین که در جنگهای صدر اسلام حضور داشت و از خود رشادتهایی نشان داد. او پسرعموی [[ابوبکر بن ابوقحافه]] خلیفه اول مسلمانان نیز بود. وی پس از وفات پیامبر(ص) به همکاری با [[خلفای ثلاثه|خلفای نخستین]] روی آورد و در کشورگشاییهای آنان حضور فعال داشت. طلحه از سوی [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] به عنوان یکی از اعضای [[شورای شش نفره]] برای تعیین خلیفه سوم معرفی شد. منابع تاریخی از حضور وی در ماجرای قتل [[عثمان|عثمان بن عفان]] و تحریک مردم به قتل خلیفه سخن گفتهاند. | ||
طلحه، پس از کشته شدن عثمان، با [[حضرت علی(ع)]] | طلحه، پس از کشته شدن عثمان، با [[حضرت علی(ع)]] بیعت کرد، اما پس از مدتی [[بیعت]] خود را شکست و به همراه [[زبیر بن عوام|زبیر]] و [[عایشه]] همسر پیامبر(ص) و برخی [[امویان]] که به [[ناکثین]] شهرت یافتند، [[جنگ جمل]] را علیه امام علی(ع) به راه انداخت و در این جنگ توسط [[مروان بن حکم]] (که در سپاه ناکثین حضور داشت) کشته شد. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
پیامبر(ص) در مکه، بین طلحه و [[زبیر بن عوام]]<ref>ابن هشام،السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۵۶۱.</ref> یا [[سعید بن زید]]<ref>هاشمی بغدادی، المحبر، دار الآفاق الجدیدة، ص۷۱.</ref> یا [[سعد بن ابی وقاص]]<ref>ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۲۸.</ref> عقد اخوت بست. حضرت محمد(ص) همچنین پس از مهاجرت به مدینه، بین طلحه و [[کعب بن مالک]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۶۴.</ref> یا [[ابوایوب انصاری]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۶۸.</ref> یا [[ابی بن کعب]]<ref>هاشمی بغدادی، المحبر، دار الآفاق الجدیدة، ص۷۳؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۷۱.</ref> در ماجرای [[عقد اخوت]]، پیمان برادری بست. | پیامبر(ص) در مکه، بین طلحه و [[زبیر بن عوام]]<ref>ابن هشام،السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۵۶۱.</ref> یا [[سعید بن زید]]<ref>هاشمی بغدادی، المحبر، دار الآفاق الجدیدة، ص۷۱.</ref> یا [[سعد بن ابی وقاص]]<ref>ابن قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۲۲۸.</ref> عقد اخوت بست. حضرت محمد(ص) همچنین پس از مهاجرت به مدینه، بین طلحه و [[کعب بن مالک]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۶۴.</ref> یا [[ابوایوب انصاری]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۶۸.</ref> یا [[ابی بن کعب]]<ref>هاشمی بغدادی، المحبر، دار الآفاق الجدیدة، ص۷۳؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۷۱.</ref> در ماجرای [[عقد اخوت]]، پیمان برادری بست. | ||
طلحه از جمله راویانی است که [[حدیث|روایت]] مشهوری از پیامبر را نقل کرده که بر اساس آن، پیامبر در پاسخ به این سوال که چگونه باید بر او صلوات فرستاد، پاسخ دادهاند: بگو: «اللَّهمّ صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی إبراهیم إنک حمید مجید و بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی آل إبراهیم إنک حمید مجید.»<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۳.</ref> اشخاصی که از وی روایاتی نقل کردهاند، عبارتند از فرزندانش: یحیی، موسی و | طلحه از جمله راویانی است که [[حدیث|روایت]] مشهوری از پیامبر را نقل کرده که بر اساس آن، پیامبر در پاسخ به این سوال که چگونه باید بر او [[صلوات]] فرستاد، پاسخ دادهاند: بگو: «اللَّهمّ صل علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی إبراهیم إنک حمید مجید و بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی آل إبراهیم إنک حمید مجید.»<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۳.</ref> اشخاصی که از وی روایاتی نقل کردهاند، عبارتند از فرزندانش: یحیی، موسی و عیسی و همچنین [[قیس بن ابوحازم]]، [[احنف بن قیس]]، [[سائب بن یزید]]، [[ابوعثمان نهدی]] و [[ابوسلمة بن عبدالرحمن]].<ref>ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۲۳.</ref> | ||
==حضور در غزوات== | ==حضور در غزوات== | ||
طلحه، هنگام [[غزوه بدر]]، در [[مدینه]] حضور نداشت و پیامبر(ص)، او و [[سعید بن زید]] را برای تجسس به سمت [[شام]] فرستاده بود. وی پس از اتمام جنگ بدر به مدینه بازگشت و به [[پیامبر(ص)]] مراجعه و سهم خود از [[غنایم]] این [[غزوه]] را درخواست کرد و پیامبر(ص) سهمی از غنایم را به وی اختصاص داد.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۰۵؛ ابن خیاط، تاریخ خلیفه، ۱۴۱۵ق، ص۲۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵.</ref> او در [[غزوه احد]] حضور داشت و بنابر برخی نقلها از خود رشادتهایی نشان داد. وی در این جنگ زخمی شد و برخی انگشتانش از کار افتاد.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۵۶-۱۵۷.</ref> | طلحه، هنگام [[غزوه بدر]]، در [[مدینه]] حضور نداشت و پیامبر(ص)، او و [[سعید بن زید]] را برای تجسس به سمت [[شام]] فرستاده بود. وی پس از اتمام جنگ بدر به مدینه بازگشت و به [[پیامبر(ص)]] مراجعه و سهم خود از [[غنایم]] این [[غزوه]] را درخواست کرد و پیامبر(ص) سهمی از غنایم را به وی اختصاص داد.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۰۵؛ ابن خیاط، تاریخ خلیفه، ۱۴۱۵ق، ص۲۴؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۶۴-۷۶۵.</ref> او در [[غزوه احد]] حضور داشت و بنابر برخی نقلها از خود رشادتهایی نشان داد. وی در این جنگ زخمی شد و برخی انگشتانش از کار افتاد.<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۵۶-۱۵۷.</ref> | ||
طلحه پس از شکست مسلمانان در اواخر جنگ | طلحه پس از شکست مسلمانان در اواخر جنگ احد و پخش شدن شایعه کشته شدن پیامبر(ص)، به همراه برخی [[مهاجرین]] و [[انصار]] از جمله [[عمر بن خطاب]]، از جنگ کنارهگیری کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۲، ص۵۱۷.</ref> برخی منابع نیز، طلحه را از معدود کسانی دانستهاند که پس از فرار مسلمانان در پی حمله [[قریش]] در اواسط نبرد، ثابتقدم نزدیک پیامبر(ص) ماند.<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۲۲۹.</ref> | ||
او همچنین قبل از [[غزوه تبوک]]، عهدهدار هدایت [[سریه|سریهای]] شد که هدف آن، متفرق کردن گروهی از | او همچنین قبل از [[غزوه تبوک]]، عهدهدار هدایت [[سریه|سریهای]] شد که هدف آن، متفرق کردن گروهی از [[منافق|منافقانی]] بود که در خانه سویلم یهودی جمع شده بودند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۵۱۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳.</ref> | ||
==آزردن پیامبر(ص) و نزول آیه== | ==آزردن پیامبر(ص) و نزول آیه== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
طلحة بن عبیدالله از جمله کسانی بود که در رکاب خلیفه اول ([[ابوبکر]])، در [[غزوات]]، حضور داشت.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۰۰؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۵۷.</ref> وی همچنین به همراه [[عمر بن خطاب]]، [[عثمان بن عفان]] و [[عبدالرحمن بن ابوبکر]] از جمله کسانی بود که قبل از دفن ابوبکر، وارد قبر وی شدند و سپس ابوبکر را در کنار پیامبر(ص) دفن کردند.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۹۵.</ref> | طلحة بن عبیدالله از جمله کسانی بود که در رکاب خلیفه اول ([[ابوبکر]])، در [[غزوات]]، حضور داشت.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۰۰؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۵۷.</ref> وی همچنین به همراه [[عمر بن خطاب]]، [[عثمان بن عفان]] و [[عبدالرحمن بن ابوبکر]] از جمله کسانی بود که قبل از دفن ابوبکر، وارد قبر وی شدند و سپس ابوبکر را در کنار پیامبر(ص) دفن کردند.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۹۵.</ref> | ||
طلحه در برخی موارد ابوبکر را به خاطر میدان دادن بیش از اندازه به عمر بن خطاب سرزنش مینمود<ref>طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۳، ص۲۷۵.</ref> و از جمله کسانی بود که به [[خلیفه اول]] پس از اعلام جانشینی عمر بن خطاب به عنوان [[خلافت|خلیفه]]، اعتراض کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۳، ص۴۳۳.</ref> [[عمر بن خطاب|عمر]] در وصف طلحه گفته است: «او مردی است در جستجوی آبرو و ستایش که مال خود را میبخشد تا به مال دیگران برسد و نیز به کبر گرفتار است.»<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۸.</ref> | طلحه در برخی موارد ابوبکر را به خاطر میدان دادن بیش از اندازه به عمر بن خطاب سرزنش مینمود<ref>طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۳، ص۲۷۵.</ref> و از جمله کسانی بود که به [[خلیفه اول]] پس از اعلام جانشینی عمر بن خطاب به عنوان [[خلافت|خلیفه]]، اعتراض کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۳، ص۴۳۳.</ref> [[عمر بن خطاب|عمر]] در وصف طلحه گفته است: «او مردی است در جستجوی آبرو و ستایش که مال خود را میبخشد تا به مال دیگران برسد و نیز به [[تکبر|کبر]] گرفتار است.»<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۸.</ref> | ||
طلحه از جمله شرکتکنندگان در برخی فتوحات از جمله [[فتح ایران]] است که به همراه [[عبدالرحمن بن عوف]] و [[زبیر بن عوام]] هنگام [[خلافت]] عمر بن خطاب در این سلسله جنگها شرکت داشت.<ref>طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۳، ص۴۸۱و۴۸۸.</ref> وی همچنین در برخی کشورگشاییها به [[عمر بن خطاب|عمر]] مشاوره میداد.<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۹۲.</ref> | طلحه از جمله شرکتکنندگان در برخی فتوحات از جمله [[فتح ایران]] است که به همراه [[عبدالرحمن بن عوف]] و [[زبیر بن عوام]] هنگام [[خلافت]] عمر بن خطاب در این سلسله جنگها شرکت داشت.<ref>طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۳، ص۴۸۱و۴۸۸.</ref> وی همچنین در برخی کشورگشاییها به [[عمر بن خطاب|عمر]] مشاوره میداد.<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۹۲.</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۲: | ||
{{اعضای شورای شش نفره}} | {{اعضای شورای شش نفره}} | ||
{{اصلی|شورای شش نفره}} | {{اصلی|شورای شش نفره}} | ||
طلحه به همراه [[علی(ع)|امام علی (ع)]]، [[عثمان بن عفان]]، [[زبیر بن عوام]]، [[عبدالرحمن بن عوف]] و [[سعد بن ابی وقاص]] در شورای شش نفره تعیین خلیفه سوم قرار گرفت.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۸.</ref> | طلحه به همراه [[علی(ع)|امام علی (ع)]]، [[عثمان بن عفان]]، [[زبیر بن عوام]]، [[عبدالرحمن بن عوف]] و [[سعد بن ابی وقاص]] در شورای شش نفره تعیین خلیفه سوم قرار گرفت.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۸.</ref> برخی معتقدند که وی در آن زمان، خارج از شهر مدینه بود و پس از بازگشت، عثمان را به عنوان انتخاب خوداعلام کرد.<ref>ابن قتیبة، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲و۴۴.</ref> برخی نیز گفتهاند وی پس از مرگ عمر و [[بیعت]] با عثمان به [[مدینه]] بازگشت.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۰۴.</ref> | ||
برخی معتقدند که وی در آن زمان، خارج از شهر مدینه بود و پس از بازگشت، عثمان را به عنوان انتخاب خوداعلام کرد.<ref>ابن قتیبة، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲و۴۴.</ref> برخی نیز گفتهاند وی پس از مرگ عمر و [[بیعت]] با عثمان به [[مدینه]] بازگشت.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۰۴.</ref> | |||
===شرکت در قتل عثمان=== | ===شرکت در قتل عثمان=== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۱: | ||
طلحه در ماجرای قتل عثمان متهم به قتل خلیفه سوم شده است که برای آن شواهدی وجود دارد؛ از جمله: | طلحه در ماجرای قتل عثمان متهم به قتل خلیفه سوم شده است که برای آن شواهدی وجود دارد؛ از جمله: | ||
* [[عثمان بن عفان]] در زمان محاصرهشدن خانهاش، طلحه را مسئول مخالفتها میدانست و او را تحریککننده اصلی شورش علیه خلافت معرفی میکرد<ref>طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۳۷۹.</ref>. | * [[عثمان بن عفان]] در زمان محاصرهشدن خانهاش، طلحه را مسئول مخالفتها میدانست و او را تحریککننده اصلی شورش علیه [[خلافت]] معرفی میکرد<ref>طبری، تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۴، ص۳۷۹.</ref>. | ||
* | * یعقوبی از طلحه در کنار زبیر و [[عایشه]] به عنوان اصلیترین تحریککنندگان مردم بر قتل خلیفه سوم نام میبرد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۷۵.</ref> | ||
* | * پسرش [[محمد بن طلحه بن عبیدالله|محمد]] نیز وی را در قتل عثمان شریک میدانست.<ref>ابن قتیبة، الإمامة والسیاسة، ۱۹۹۲م، ج۱، ص۸۴.</ref> | ||
* [[مروان بن حکم]] علت کشتن طلحه را در [[جنگ جمل]] این مطلب عنوان میکرد که هیچکس بر کشتن عثمان بیشتر از طلحه سعی نمیکرد.<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۷۸.</ref> | * [[مروان بن حکم]] علت کشتن طلحه را در [[جنگ جمل]] این مطلب عنوان میکرد که هیچکس بر کشتن عثمان بیشتر از طلحه سعی نمیکرد.<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۷۸.</ref> | ||
== بیعتشکنی و جنگ جمل == | == بیعتشکنی و جنگ جمل == | ||
{{اصلی|جنگ جمل}} | {{اصلی|جنگ جمل}} | ||
طلحه اولین نفر بود که پس از قتل [[عثمان بن عفان|عثمان]] با [[امام علی(ع)]] بیعت کرد<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۷۸؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۶.</ref> و چون دستش فلج بود، مردی از [[قبیله بنی اسد|بنیاسد]] | طلحه اولین نفر بود که پس از قتل [[عثمان بن عفان|عثمان]] با [[امام علی(ع)]] بیعت کرد<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۷۸؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۶.</ref> و چون دستش فلج بود، مردی از [[قبیله بنی اسد|بنیاسد]] بیعت وی را شوم دانست.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۰۶ و ۲۰۷.</ref> وی پس از اندک زمانی، این [[بیعت]] را نقض و برای تشکیل سپاهی علیه حضرت علی(ع) به همراه [[زبیر]] و [[عایشه]] عازم [[بصره]] شد و با قیام، [[جنگ جمل]] را به راهانداخت.<ref>ابن خیاط، تاریخ خلیفه، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۸.</ref> | ||
نقل شده که وقتی طلحه و زبیر وارد [[بصره]] شدند، [[عبدالله بن حکیم تمیمی]] نوشتههای طلحه را پیششان آورد که نشان از جمعآوری سپاه علیه عثمان داشت. عبدالله به طلحه گفت: چه شده است که دیروز بر جمعآوری سپاه تأکید داشتی و امروز مطالبه خون عثمان میکنی؟ طلحه گفت امروز چیزی جز [[توبه]] و طلب خونش را در ماجرای عثمان صحیح نیافتم.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۲۹ و ۲۳۰.</ref> | |||
حضرت علی(ع) در این جنگ، طلحه را مکارترین شخص توصیف و | حضرت علی(ع) در این جنگ، طلحه را مکارترین شخص توصیف کرد و او را در کنار زبیر، عایشه و [[یعلی بن منیه]] به عنوان سرسختترین دشمنان یاد کرده است.<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۶۳ و ۴۶۴.</ref> | ||
[[مروان بن حکم]] در ابتدای جنگ | [[مروان بن حکم]] در ابتدای جنگ بیان داشت «بعد از امروز دیگر طلب خون عثمان را نخواهم کرد.» مروان در ابتدای جنگ یا پس از فرار سپاهیان جمل و آشکار شدن شکستشان، تیری به سمت طلحه بن عبیدالله انداخت که بر زانوی طلحه اصابت کرد و وی به خاطر همین تیر از پا در آمد و او در کنار رود آبی در بصره به خاک سپردند.<ref>ابن خیاط، تاریخ خلیفه، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۸؛ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۴۶-۲۴۷، ج۶، ص۲۵۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۶۸.</ref> گفتهاند وی در هنگام وفات ۶۴ یا ۶۲ سال داشت.<ref>بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱۰، ص۱۲۸؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۸۲.</ref> | ||
==ثروت طلحه== | ==ثروت طلحه== | ||
وقتی طلحه | وقتی طلحه کشته شد، ثروت بسیاری بر جای گذاشت. ارزش غلات طلحه در [[عراق]] بین چهارصد تا پانصد هزار درهم و درآمد روزانه وی از غلات عراق حدود هزار درهم بود. همچنین ارزش غلات وی در سراة حدود ده هزار دینار بود. همچنین نقل است که ارزش میراث باقی مانده از وی از زمین و دام و اموال و پول نقد (درهم و دینار) سی میلیون درهم بوده است. دو میلیون و دویست هزار درهم و دویست هزار دینار نقد باقی گذاشت و بقیه به صورت زمین و دام و کالا بود. همچنین نقل شده هنگامی که طلحة بن عبید الله کشته شد در دست خزانهدارش دو میلیون و دویست هزار درهم پول نقد بود و نخلستانها و دیگر اموالش را به سی میلیون درهم ارزیابی کردند. در نقلی دیگر آمده است که از طلحة بن عبید الله یکصد پوست گاو نر انباشته از زر که در هر یک سیصد رطل طلا بود، باقی ماند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۶۶-۱۶۷.</ref> | ||
==جایگاه نزد اهل سنت== | ==جایگاه نزد اهل سنت== | ||
طلحه نزد [[اهل سنت]] از جایگاه والایی برخوردار است و وی را یکی از [[عشره مبشره]]، یعنی ده نفری که توسط پیامبر(ص) بشارت به بهشت داده شدند، طلحه | طلحه نزد [[اهل سنت]] از جایگاه والایی برخوردار است و وی را یکی از [[عشره مبشره]]، یعنی ده نفری که توسط [[پیامبر(ص)]] بشارت به بهشت داده شدند، میدانند. وی دارای صفاتی از جمله طلحه الخیر و طلحه فیاض است و یکی از بیست صحابه دارای [[فتوا]] دانسته شده است. وی از جمله راویان بزرگ از پیامبر(ص) است که کسانی مانند پسرانش: یحیی و موسی، قیس بن ابوحازم، ابوسلمه بن عبدالرحمن و مالک بن ابوعامر از وی [[حدیث|روایت]] میکردند.<ref>ابن حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۴۳۰.</ref> همچنین طلحه را در کنار [[حمزه بن عبدالمطلب]]، [[جعفر بن ابیطالب]]، [[علی(ع)]]، [[ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب]]، [[ابوعبیده جراح]]، [[عثمان بن عفان]]، [[عثمان بن مظعون]]، [[عبدالرحمن بن عوف]]، [[سعد بن ابی وقاص]] و [[زبیر بن عوام]]، از دوازده حواری پیامبر(ص) به شمار میآورند.<ref>بغدادی، المنمق، ۱۴۰۵ق، ص۴۲۳؛ بسوی، المعرفة و التاریخ، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۵۳۵-۵۳۶.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |