کاربر ناشناس
اسما و صفات خدا: تفاوت میان نسخهها
←تقسیم بندیصفات
imported>Pourrezaei بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Pourrezaei |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
صفات الهی را از جهات گوناگون به چند قسم تقسیم كردهاند: | صفات الهی را از جهات گوناگون به چند قسم تقسیم كردهاند: | ||
=== | ===1. صفات جمال (ثبوتی) و جلال (سلبی)=== | ||
{{اصلی|صفات جمال و جلال الهی}} | {{اصلی|صفات جمال و جلال الهی}} | ||
«صفات جمال یا صفات ثبوتی» صفاتیاند كه بر وجود كمالی در خداوند دلالت میكنند مانند عالِم و علم، قدرت و قادر، خلق و خالق، رزق و رازق و غیره. و «صفات جلال یا صفات سلبی» صفاتیاند كه یا بر سلب نقص از خداوند دلالت میكنند مانند غنیّ و جسم نبودن. | «صفات جمال یا صفات ثبوتی» صفاتیاند كه بر وجود كمالی در خداوند دلالت میكنند مانند عالِم و علم، قدرت و قادر، خلق و خالق، رزق و رازق و غیره. و «صفات جلال یا صفات سلبی» صفاتیاند كه یا بر سلب نقص از خداوند دلالت میكنند مانند غنیّ و جسم نبودن. | ||
===2- صفات ذات و صفات فعل | ===2- صفات ذات و صفات فعل=== | ||
{{اصلی|صفات ذات و صفات فعل}} | {{اصلی|صفات ذات و صفات فعل}} | ||
هر گاه برای انتزاع صفتی از حق تعالی تصور ذات كافی بوده و تصور فاعلیت خداوند لازم نباشد، آن صفت، صفت ذات یا ذاتی خواهد بود. مانند صفت حیات و حی. و هر گاه تصور فاعلیت خداوند لازم باشد، آن را صفت فعل یا فاعل گویند، مانند خلق و خالق. | هر گاه برای انتزاع صفتی از حق تعالی تصور ذات كافی بوده و تصور فاعلیت خداوند لازم نباشد، آن صفت، صفت ذات یا ذاتی خواهد بود. مانند صفت حیات و حی. و هر گاه تصور فاعلیت خداوند لازم باشد، آن را صفت فعل یا فاعل گویند، مانند خلق و خالق. | ||
=== | ===3- صفات نفسی و اضافی=== | ||
«صفات نفسی» آن دسته از اوصافاند كه مفاهیم آنها مشتمل بر اضافه و نسبت به غیر خدا نیست، مانند «حیات» اما «صفت اضافی» به لحاظ مفهومی مشتمل بر نوعی اضافه به غیر اوست، مانند «علم»، «قدرت» و «اراده» زیرا مفهوم علم مشتمل بر اضافه به چیز دیگر یعنی «معلوم» و مفهوم «قدرت» و «اراده» اضافه به «مقدور» و «مراد» است.<ref> آموزش كلام اسلامی، ص 199-200.</ref> | «صفات نفسی» آن دسته از اوصافاند كه مفاهیم آنها مشتمل بر اضافه و نسبت به غیر خدا نیست، مانند «حیات» اما «صفت اضافی» به لحاظ مفهومی مشتمل بر نوعی اضافه به غیر اوست، مانند «علم»، «قدرت» و «اراده» زیرا مفهوم علم مشتمل بر اضافه به چیز دیگر یعنی «معلوم» و مفهوم «قدرت» و «اراده» اضافه به «مقدور» و «مراد» است.<ref> آموزش كلام اسلامی، ص 199-200.</ref> | ||
=== | ===4- صفات خبری(تشبیهی) و تنزیهی=== | ||
این تقسیم از [[اهل حدیث]] نقل شده است. صفات خبری(یا تشبیهی) صفاتیاند كه در خبر آسمانی (كتاب و سنت) وارد شدهاند و اگر در خبر آسمانی نیامده بودند، به مقتضای عقل برای خداوند اثبات نمیشدند، از سویی اگر به مفاد ظاهری آنها قایل شویم، «تشبیه» خداوند به مخلوقات و «تجسیم» لازم خواهد آمد. | این تقسیم از [[اهل حدیث]] نقل شده است. صفات خبری(یا تشبیهی) صفاتیاند كه در خبر آسمانی (كتاب و سنت) وارد شدهاند و اگر در خبر آسمانی نیامده بودند، به مقتضای عقل برای خداوند اثبات نمیشدند، از سویی اگر به مفاد ظاهری آنها قایل شویم، «تشبیه» خداوند به مخلوقات و «تجسیم» لازم خواهد آمد. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
صفات تنزیهی صفاتی هستند که بیانگر تنزیه و پیراستن خداوند متعال از صفات اجسام و خصوصیات ممکنات هستند مانند: لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ | صفات تنزیهی صفاتی هستند که بیانگر تنزیه و پیراستن خداوند متعال از صفات اجسام و خصوصیات ممکنات هستند مانند: لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ | ||
=== | ===5- صفات حقیقی و اضافی=== | ||
صفات ذات را به دو گونۀ حقیقی و اضافی تقسیم كردهاند. صفات ذاتی حقیقی آن است كه حقیقتاً ذات به آن وصف میگردد مانند علم و قدرت، و صفت اضافی آن است كه از صفات حقیقی انتزاع میشود ولی خود حقیقتاً از صفات ذات نیست، مانند صفت عالمیت و قادریت، كه از در نظر گرفتن نسبت علم و قدرت با ذات انتزاع شدهاند و ورای ذات و صفت علم و قدرت، حقیقتی ندارند. | صفات ذات را به دو گونۀ حقیقی و اضافی تقسیم كردهاند. صفات ذاتی حقیقی آن است كه حقیقتاً ذات به آن وصف میگردد مانند علم و قدرت، و صفت اضافی آن است كه از صفات حقیقی انتزاع میشود ولی خود حقیقتاً از صفات ذات نیست، مانند صفت عالمیت و قادریت، كه از در نظر گرفتن نسبت علم و قدرت با ذات انتزاع شدهاند و ورای ذات و صفت علم و قدرت، حقیقتی ندارند. | ||
صفت ذاتی حقیقی را به حقیقی محض و حقیقی ذات الاضافه تقسیم نمودهاند. حقیقی محض آن است كه به چیزی جز ذات خداوند تعلق ندارد، مانند صفت حیات، و حقیقی ذات الاضافه آن است كه به غیر ذات متعلق میشود مانند علم و قدرت. | صفت ذاتی حقیقی را به حقیقی محض و حقیقی ذات الاضافه تقسیم نمودهاند. حقیقی محض آن است كه به چیزی جز ذات خداوند تعلق ندارد، مانند صفت حیات، و حقیقی ذات الاضافه آن است كه به غیر ذات متعلق میشود مانند علم و قدرت. | ||
=== | ===6- اسم و اسمالاسم=== | ||
از نظر عرفان که «اسم» را حقیقتى عینى میداند، تمام حقایقى که از نظر فلسفى و طبیعى، عقل و نفس، فَلَک یا ملک نامیده میشوند، «از آن جهت که مظهر هویّت مطلقه بوده و او را نشان میدهند، اسماى الهى خوانده میشوند.» <ref> تحریر تمهید القواعد، همان، ص150 </ref> و اسم الاسم الفاظ و کلماتى هستند که حکایت از اسماى الهى دارند. | از نظر عرفان که «اسم» را حقیقتى عینى میداند، تمام حقایقى که از نظر فلسفى و طبیعى، عقل و نفس، فَلَک یا ملک نامیده میشوند، «از آن جهت که مظهر هویّت مطلقه بوده و او را نشان میدهند، اسماى الهى خوانده میشوند.» <ref> تحریر تمهید القواعد، همان، ص150 </ref> و اسم الاسم الفاظ و کلماتى هستند که حکایت از اسماى الهى دارند. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
به عبارت دیگر «اسم» معانى مختلفى دارد؛ در عرف و لغت بر لفظ دال بر مسمی اطلاق میشود و در اصطلاح عرفان به معناى ذات همراه با تَعَیُّن است و بنا بر این اصطلاح خاص، نامهاى لفظىِ ذات و صفات خداى سبحان اسم اسم الاسم هستند مانند اسمایى كه در قرآن كریم و روایات و ادعیه نظیر دعاى جوشن كبیر آمده است و مفاهیمِ نامهاى لفظى «اسم الاسم» هستند. | به عبارت دیگر «اسم» معانى مختلفى دارد؛ در عرف و لغت بر لفظ دال بر مسمی اطلاق میشود و در اصطلاح عرفان به معناى ذات همراه با تَعَیُّن است و بنا بر این اصطلاح خاص، نامهاى لفظىِ ذات و صفات خداى سبحان اسم اسم الاسم هستند مانند اسمایى كه در قرآن كریم و روایات و ادعیه نظیر دعاى جوشن كبیر آمده است و مفاهیمِ نامهاى لفظى «اسم الاسم» هستند. | ||
=== | ===7- اسماء ظاهر و اسامی مستأثره=== | ||
عرفاى اسلامى نوعى دیگر از اسماء اللّه را تحت عنوان اسماى مستأثره مطرح كردهاند اما متكلمان به این عنوان اشاره نكردهاند. واژه مستأثره برگرفته از دعاى پیامبر عظیم الشأن اسلام است كه فرمود: اللهم إنّى أسئلك لكلّ اسم هو لك سمّیت به نفسك، أوأنزلت فى كتابك، أو علمته أحداً من عبادك أو استأثرت به فى علم غیبك. <ref> مكارم الاخلاق،ص251</ref> | عرفاى اسلامى نوعى دیگر از اسماء اللّه را تحت عنوان اسماى مستأثره مطرح كردهاند اما متكلمان به این عنوان اشاره نكردهاند. واژه مستأثره برگرفته از دعاى پیامبر عظیم الشأن اسلام است كه فرمود: اللهم إنّى أسئلك لكلّ اسم هو لك سمّیت به نفسك، أوأنزلت فى كتابك، أو علمته أحداً من عبادك أو استأثرت به فى علم غیبك. <ref> مكارم الاخلاق،ص251</ref> | ||