پرش به محتوا

اسماعیل (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۲۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۷
جز
افزایش جعبه اطلاعات
imported>Mahdiemadi
جز (افزایش جعبه اطلاعات)
خط ۱: خط ۱:
{{ جعبه اطلاعات پیامبران
| عنوان        = اسماعیل
| عرض          =
| تصویر      = عید قربان ـ فرشچیان.jpg
| عرض تصویر  =
| زیرنویس    = تابلوی [[ذبح اسماعیل]] اثر [[فرشچیان|استاد فرشچیان]]
| اطلاعات پیامبر= اطلاعات پیامبر
| نام در قرآن = اسماعیل
| نام در کتاب مقدس =
| محل تولد = [[مکه]]
| محل زندگی =
| آرامگاه =[[حجر اسماعیل]]
| نام قوم =
| پیش از= [[اسحاق (پیامبر)|اسحاق]]
| پس از =[[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم]]
| نام کتاب =
| خیشاوندان مهم =[[ابراهیم (پیامبر)]] • [[هاجر]] • اسحاق
| معجزات =
| پیامبران هم‌عصر =
| پیروان =
| دین =[[آیین حنیف|حنیف]]
| سن =۱۳۰ سال
| دوره زمانی =
| تکرار نام در قرآن =۱۱ بار
| مخالفان=
| حوادث مهم=[[ذبح اسماعیل]] • بنای [[کعبه]]
}}
'''اسماعیل '''، از [[پیامبر|پیامبران]] الهی و فرزند [[حضرت ابراهیم|ابراهیم‌]] خلیل‌ است. به اعتقاد بیشتر [[مسلمان|مسلمانان‌]] او همان [[ذبیح]] است. همچنین بنا بر [[روایات]] اسلامی نسب‌ پیامبر اکرم، [[حضرت محمد]](ص) به اسماعیل می‌رسد.
'''اسماعیل '''، از [[پیامبر|پیامبران]] الهی و فرزند [[حضرت ابراهیم|ابراهیم‌]] خلیل‌ است. به اعتقاد بیشتر [[مسلمان|مسلمانان‌]] او همان [[ذبیح]] است. همچنین بنا بر [[روایات]] اسلامی نسب‌ پیامبر اکرم، [[حضرت محمد]](ص) به اسماعیل می‌رسد.


خط ۷: خط ۳۴:


==اسماعیل در قرآن==
==اسماعیل در قرآن==
نام‌ اسماعیل‌ ۱۱ بار در [[قرآن]] كریم‌ یاد شده‌ است‌ كه‌ موضوعاتی‌ همچون‌ بنای‌ [[کعبه]] توسط ابراهیم‌ و اسماعیل‌ (ع‌) ، <ref>بقره‌، آیه ۱۲۷.</ref> نزول‌ [[وحی‌]] به‌ وی‌ و نیز یاد او در كنار دیگر پیامبران‌ الهی‌، <ref>بقره‌، آیه۱۳۳، ۱۳۶، ۱۴۰؛ آل‌ عمران‌، آیه ۸۴؛ نساء، آیه ۱۶۳؛ انعام‌، آیه۸۶.</ref> تولد او به‌ عنوان‌ عطیه‌ای‌ خدایی‌ به‌ ابراهیم‌<ref>ابراهیم‌، آیه ۳۹.</ref> و نیز ذكر صفات‌ نیك‌ وی<ref>انبیاء، آیه۸۵؛ ص‌، آیه ۴۸.</ref> از جمله این‌ یاد كرد است‌.
نام‌ اسماعیل‌ ۱۱ بار در [[قرآن]] كریم‌ یاد شده‌ است‌ كه‌ موضوعاتی‌ همچون‌ بنای‌ [[کعبه]] توسط ابراهیم‌ و اسماعیل‌ (ع‌) ، <ref>بقره‌، آیه ۱۲۷.</ref> نزول‌ [[وحی]] به‌ وی‌ و نیز یاد او در كنار دیگر پیامبران‌ الهی‌، <ref>بقره‌، آیه۱۳۳، ۱۳۶، ۱۴۰؛ آل‌ عمران‌، آیه ۸۴؛ نساء، آیه ۱۶۳؛ انعام‌، آیه۸۶.</ref> تولد او به‌ عنوان‌ عطیه‌ای‌ خدایی‌ به‌ ابراهیم‌<ref>ابراهیم‌، آیه ۳۹.</ref> و نیز ذكر صفات‌ نیك‌ وی<ref>انبیاء، آیه۸۵؛ ص‌، آیه ۴۸.</ref> از جمله این‌ یاد كرد است‌.


در آیه ۸۵ از [[سوره انبیاء]]، حضرت اسماعیل‌ در كنار پیامبرانی‌ چون‌ [[ادریس]] و [[ذوالكفل‌]]، از صابران‌ دانسته‌ شده‌است‌ و برخی‌ از مفسران‌ سر نهادن‌ اسماعیل‌ برای‌ ذبح‌ را یكی‌ از نشانه‌های آشكار صبر او دانسته‌اند.<ref>نك: فخرالدین‌ رازی‌، ، ج۲۲، ص۲۱۰.</ref>
در آیه ۸۵ از [[سوره انبیاء]]، حضرت اسماعیل‌ در كنار پیامبرانی‌ چون‌ [[ادریس]] و [[ذوالكفل‌]]، از صابران‌ دانسته‌ شده‌است‌ و برخی‌ از مفسران‌ سر نهادن‌ اسماعیل‌ برای‌ ذبح‌ را یكی‌ از نشانه‌های آشكار صبر او دانسته‌اند.<ref>نك: فخرالدین‌ رازی‌، ، ج۲۲، ص۲۱۰.</ref>
خط ۱۵: خط ۴۲:


==داستان‌ زندگی‌ اسماعیل‌ (ع) ==
==داستان‌ زندگی‌ اسماعیل‌ (ع) ==
در منابع‌ روایی‌، در تفصیل‌ داستان‌ زندگی‌ اسماعیل‌ آمده‌ است‌ كه‌ [[ساره‌]] همسر ابراهیم‌ (ع‌)، چون‌ عقیم‌ بود و شوهرش‌ را علاقمند به داشتن فرزند دید، كنیز خود [[هاجر]] را به‌ همسری‌ او درآورد تا شاید بتواند، صاحب‌ فرزندی‌ شود. هاجر از ابراهیم‌ باردار شد و فرزندی‌ آورد كه‌ او را اسماعیل‌ نام‌ نهادند.<ref>طبری، تاریخ‌، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷؛ مقایسه کنید: پیدایش‌، بابهای‌ ۱۵ و ۱۶.</ref>
در منابع‌ روایی‌، در تفصیل‌ داستان‌ زندگی‌ اسماعیل‌ آمده‌ است‌ كه‌ [[ساره]] همسر ابراهیم‌ (ع‌)، چون‌ عقیم‌ بود و شوهرش‌ را علاقمند به داشتن فرزند دید، كنیز خود [[هاجر]] را به‌ همسری‌ او درآورد تا شاید بتواند، صاحب‌ فرزندی‌ شود. هاجر از ابراهیم‌ باردار شد و فرزندی‌ آورد كه‌ او را اسماعیل‌ نام‌ نهادند.<ref>طبری، تاریخ‌، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷؛ مقایسه کنید: پیدایش‌، بابهای‌ ۱۵ و ۱۶.</ref>


در بسیاری‌ از [[روایت|روایات‌]]، بشارت‌ الهی‌ درباره تولد فرزندی‌ «علیم‌» و «حلیم‌» برای ابراهیم‌ را كه‌ در آیاتی‌ از [[قرآن کریم]] ذكر شده‌ است‌،<ref>حجر، آیه ۵۳؛ صافات‌، آیه ۱۰۱</ref> مژده‌ به‌ تولد اسماعیل‌ دانسته‌ و او را دارنده این‌ صفات‌ شمرده‌اند.<ref>نك: كرمانی‌، ص۱۶۳-۱۶۴؛ مجاهد، ص۵۴۳؛ طبرسی‌، ج، ۸، ص۷۱۰.</ref> اگرچه‌ در روایات‌ مختلف‌، درباره تولد اسماعیل‌ به‌ هنگام‌ پیری پدر، اتفاق‌ رأی وجود دارد، اما در باره سن‌ ابراهیم‌ (ع‌) در آن‌ زمان‌ اختلاف‌ به‌ چشم‌ می‌خورد و گروهی‌ وی‌ را به‌ هنگام‌ ولادت‌ اسماعیل‌ ۹۹ ساله‌ دانسته‌اند.<ref>نك: بغوی‌، ج۳، ص۳۸۶؛ زمخشری‌، ج۲، ص۳۸۱؛ قس‌: ابن‌سعد، ج۱، ص۲۵.</ref>
در بسیاری‌ از [[روایت|روایات‌]]، بشارت‌ الهی‌ درباره تولد فرزندی‌ «علیم‌» و «حلیم‌» برای ابراهیم‌ را كه‌ در آیاتی‌ از [[قرآن کریم]] ذكر شده‌ است‌،<ref>حجر، آیه ۵۳؛ صافات‌، آیه ۱۰۱</ref> مژده‌ به‌ تولد اسماعیل‌ دانسته‌ و او را دارنده این‌ صفات‌ شمرده‌اند.<ref>نك: كرمانی‌، ص۱۶۳-۱۶۴؛ مجاهد، ص۵۴۳؛ طبرسی‌، ج، ۸، ص۷۱۰.</ref> اگرچه‌ در روایات‌ مختلف‌، درباره تولد اسماعیل‌ به‌ هنگام‌ پیری پدر، اتفاق‌ رأی وجود دارد، اما در باره سن‌ ابراهیم‌ (ع‌) در آن‌ زمان‌ اختلاف‌ به‌ چشم‌ می‌خورد و گروهی‌ وی‌ را به‌ هنگام‌ ولادت‌ اسماعیل‌ ۹۹ ساله‌ دانسته‌اند.<ref>نك: بغوی‌، ج۳، ص۳۸۶؛ زمخشری‌، ج۲، ص۳۸۱؛ قس‌: ابن‌سعد، ج۱، ص۲۵.</ref>


===اسماعیل (ع) و اسحاق (ع) ===
===اسماعیل (ع) و اسحاق (ع) ===
نقل شده است که پس‌ از تولد اسماعیل‌، ساره‌ كه‌ خود فرزندی‌ نداشت‌، نسبت به [[هاجر]] و فرزند او حس حسادت داشت، ولی‌ او نیز مدتی‌ بعد با بشارت‌ الهی‌ در سن‌ پیری‌ فرزندی‌ آورد كه‌ او را [[اسحاق‌]] نامیدند. در روایات‌ آمده‌ است‌ ابراهیم‌ كه‌ اسماعیل‌ را بسیار دوست‌ می‌داشت‌، یك‌ بار كه‌ اسحاق‌ را بر دامان‌ خود داشت‌، با دیدن‌ اسماعیل‌ او را به‌ جای‌ اسحاق‌ نشاند.<ref>نك: مسعودی‌، اثبات‌...، ۳۱، كه‌ سن‌ اسحاق‌ را در این‌ زمان‌ ۳ سال‌ ذكر می‌كند</ref> این‌ امر آتش‌ غضب‌ ساره‌ را برانگیخت‌ و از حضور هاجر و فرزندش‌ نزد ابراهیم‌ (ع‌) اظهار دلتنگی‌ كرد و شوهر را واداشت‌ تا آنان‌ را از منطقۀ [[شام‌]] دور سازد؛ آنگاه‌ از سوی‌ پروردگار به ابراهیم‌ داده شد تا هاجر و اسماعیل‌ را به‌ [[مکه]] ببرد.<ref>نك: ازرقی‌، اخبار مكة، ج۲، ص۳۹؛ طبری‌، تاریخ، ج۱، ص۲۵۳-۲۵۴</ref>
نقل شده است که پس‌ از تولد اسماعیل‌، ساره‌ كه‌ خود فرزندی‌ نداشت‌، نسبت به [[هاجر]] و فرزند او حس حسادت داشت، ولی‌ او نیز مدتی‌ بعد با بشارت‌ الهی‌ در سن‌ پیری‌ فرزندی‌ آورد كه‌ او را [[اسحاق (پیامبر)|اسحاق]] نامیدند. در روایات‌ آمده‌ است‌ ابراهیم‌ كه‌ اسماعیل‌ را بسیار دوست‌ می‌داشت‌، یك‌ بار كه‌ اسحاق‌ را بر دامان‌ خود داشت‌، با دیدن‌ اسماعیل‌ او را به‌ جای‌ اسحاق‌ نشاند.<ref>نك: مسعودی‌، اثبات‌...، ۳۱، كه‌ سن‌ اسحاق‌ را در این‌ زمان‌ ۳ سال‌ ذكر می‌كند</ref> این‌ امر آتش‌ غضب‌ ساره‌ را برانگیخت‌ و از حضور هاجر و فرزندش‌ نزد ابراهیم‌ (ع‌) اظهار دلتنگی‌ كرد و شوهر را واداشت‌ تا آنان‌ را از منطقۀ [[شام]] دور سازد؛ آنگاه‌ از سوی‌ پروردگار به ابراهیم‌ داده شد تا هاجر و اسماعیل‌ را به‌ [[مکه]] ببرد.<ref>نك: ازرقی‌، اخبار مكة، ج۲، ص۳۹؛ طبری‌، تاریخ، ج۱، ص۲۵۳-۲۵۴</ref>


===ورود به مکه===
===ورود به مکه===
بر پایه روایات‌ اسلامی‌، [[ابراهیم‌]] (ع‌)، [[هاجر]] و اسماعیل‌ را با خود برد و برای‌ پیمودن‌ راه‌، خداوند [[جبرئیل‌]] را راهنمای‌ آنان‌ قرار داد، تا آنكه‌ به‌ سرزمینی‌ بی‌آب‌ و علف‌ رسیدند كه‌ همان‌ [[مكه]]‌ بود و سپس‌ جبرئیل‌، ابراهیم‌ را آگاه کرد كه‌ وعده‌گاه‌ خداوندی‌ همانجاست‌. بعد از ورود به مکه، ابراهیم‌ (ع‌)، همسر و فرزند را آنجا در امان‌ پروردگار بگذاشت‌ و راه‌ بازگشت‌ به سوی‌ شام‌ را در پیش‌ گرفت‌.
بر پایه روایات‌ اسلامی‌، [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم‌]] (ع‌)، [[هاجر]] و اسماعیل‌ را با خود برد و برای‌ پیمودن‌ راه‌، خداوند [[جبرئیل]] را راهنمای‌ آنان‌ قرار داد، تا آنكه‌ به‌ سرزمینی‌ بی‌آب‌ و علف‌ رسیدند كه‌ همان‌ [[مكه]]‌ بود و سپس‌ جبرئیل‌، ابراهیم‌ را آگاه کرد كه‌ وعده‌گاه‌ خداوندی‌ همانجاست‌. بعد از ورود به مکه، ابراهیم‌ (ع‌)، همسر و فرزند را آنجا در امان‌ پروردگار بگذاشت‌ و راه‌ بازگشت‌ به سوی‌ شام‌ را در پیش‌ گرفت‌.


===چاه زمزم===
===چاه زمزم===
در ادامۀ داستان‌ آمده‌ است‌ كه‌ وقتی آذوقۀ آن‌ دو تمام‌ شد، تشنگی‌ بر كودك‌ غالب شد و هاجر برای یافتن‌ آبی‌ كه‌ عطش‌ فرزند را فرو نشاند، به‌ هرطرف می‌دوید و ۷ بار، مسیر [[صفا]] تا [[مروه‌]] را پیمود و هیچ‌ نیافت‌.
{{اصلی|چاه زمزم}}
در ادامۀ داستان‌ آمده‌ است‌ كه‌ وقتی آذوقۀ آن‌ دو تمام‌ شد، تشنگی‌ بر كودك‌ غالب شد و هاجر برای یافتن‌ آبی‌ كه‌ عطش‌ فرزند را فرو نشاند، به‌ هرطرف می‌دوید و ۷ بار، مسیر [[صفا]] تا [[مروه]] ([[سعی بین صفا و مروه]]) را پیمود و هیچ‌ نیافت‌.


بار آخِر از کنار اسماعیل‌ صدایی‌ شنید و از ترس‌ آنكه‌ حیوانی‌ درنده‌ به کودک آسیبی برساند، به سوی‌ او دوید، اما با نهایت‌ شادمانی‌ متوجه‌ شد كه‌ در زیر پای‌ كودك‌ آبی‌ جاری‌ شده است و این همان چشمه‌ای‌ كه‌ بعدها با نام‌ [[زمزم]] شناخته‌ شد.<ref>نك: طبری‌، تاریخ‌،ج۱، ص۲۵۴- ۲۵۸؛ بیهقی‌، ج۱، ص۴۸؛ قمی‌، ج۱، ص۶۰ -۶۱؛ مقدسی‌،ج۳، ص۶۰ -۶۲</ref> در برخی‌ منابع‌، آن‌ آب‌ را، «چاه‌ اسماعیل‌» نیز خوانده‌اند.<ref>نك: ابن‌هشام‌، ج۱، ص۱۱۶؛ طبری‌، همان‌، ج۲، ص۲۵۱</ref>
بار آخِر از کنار اسماعیل‌ صدایی‌ شنید و از ترس‌ آنكه‌ حیوانی‌ درنده‌ به کودک آسیبی برساند، به سوی‌ او دوید، اما با نهایت‌ شادمانی‌ متوجه‌ شد كه‌ در زیر پای‌ كودك‌ آبی‌ جاری‌ شده است و این همان چشمه‌ای‌ كه‌ بعدها با نام‌ [[زمزم]] شناخته‌ شد.<ref>نك: طبری‌، تاریخ‌،ج۱، ص۲۵۴- ۲۵۸؛ بیهقی‌، ج۱، ص۴۸؛ قمی‌، ج۱، ص۶۰ -۶۱؛ مقدسی‌،ج۳، ص۶۰ -۶۲</ref> در برخی‌ منابع‌، آن‌ آب‌ را، «چاه‌ اسماعیل‌» نیز خوانده‌اند.<ref>نك: ابن‌هشام‌، ج۱، ص۱۱۶؛ طبری‌، همان‌، ج۲، ص۲۵۱</ref>


===آموختن زبان عربی===
===آموختن زبان عربی===
در منابع‌ عربی‌اسلامی‌ نكته‌ای‌ كه‌ سرنوشت‌ اسماعیل‌ را با سرنوشت‌ مردم‌ [[عرب‌]] پیوند زده‌ است‌، همراه‌ شدن‌ با قبیلۀ [[جرهم‌]] از [[اعراب‌ بائده‌]] و «[[مستعرب‌]]» شدن‌ اوست‌ كه‌ شخصیت‌ اسماعیل‌ را به‌ عنوان‌ یك‌ «مهاجرِ عربی‌ شده‌» مطرح‌ می‌سازد.
در منابع‌ عربی‌اسلامی‌ نكته‌ای‌ كه‌ سرنوشت‌ اسماعیل‌ را با سرنوشت‌ مردم‌ [[عرب‌]] پیوند زده‌ است‌، همراه‌ شدن‌ با قبیلۀ [[جرهم‌]] از [[اعراب‌ بائده‌]] و «[[مستعرب‌]]» شدن‌ اوست‌ كه‌ شخصیت‌ اسماعیل‌ را به‌ عنوان‌ یك‌ «مهاجرِ عربی‌ شده‌» مطرح‌ می‌سازد.


مطابق‌ روایات‌ با گذشت‌ مدتی از مهاجرت‌ اسماعیل‌ به‌ مكه‌، از بركت‌ وجود چشمۀ زمزم‌، آن‌ منطقۀ خشك‌، قابل‌ زیست‌ شد و جرهمیان‌ كه‌ در مسیر كوچ‌ خود، از آن‌ حوالی‌ می‌گذشتند، یا به‌ روایتی‌ در آن‌ روزگار در نزدیكی‌ مكه‌ ساکن بودند، پس‌ از آگاه شدن از وجود آب‌، با كسب‌ اجازه‌ در آن‌ مكان‌ مقیم شدند.<ref>نك: طبری‌، تاریخ‌، ج۱، ص۲۵۸؛ ابن‌قتیبه‌، ص۳۴؛ قمی‌، ج۱، ص۶۱؛ طبرسی‌، ج۱، ص۳۸۳؛ مقدسی‌، ج۳، ص۶۰</ref>
مطابق‌ روایات‌ با گذشت‌ مدتی از مهاجرت‌ اسماعیل‌ به‌ مكه‌، از بركت‌ وجود چشمۀ زمزم‌، آن‌ منطقۀ خشك‌، قابل‌ زیست‌ شد و جرهمیان‌ كه‌ در مسیر كوچ‌ خود، از آن‌ حوالی‌ می‌گذشتند، یا به‌ روایتی‌ در آن‌ روزگار در نزدیكی‌ مكه‌ ساکن بودند، پس‌ از آگاه شدن از وجود آب‌، با كسب‌ اجازه‌ در آن‌ مكان‌ مقیم شدند.<ref>نك: طبری‌، تاریخ‌، ج۱، ص۲۵۸؛ ابن‌قتیبه‌، ص۳۴؛ قمی‌، ج۱، ص۶۱؛ طبرسی‌، ج۱، ص۳۸۳؛ مقدسی‌، ج۳، ص۶۰</ref>
خط ۴۸: خط ۷۶:
===قربانی کردن اسماعیل (ع) ===
===قربانی کردن اسماعیل (ع) ===
{{اصلی|ذبح اسماعیل}}
{{اصلی|ذبح اسماعیل}}
[[پرونده:عید قربان ـ فرشچیان.jpg|260px|بندانگشتی|تابلوی [[ذبح اسماعیل]] اثر استاد [[فرشچیان]]]]
حدیثی‌ مشهور از رسول‌ اكرم‌ (ص‌) است‌ كه‌ در آن‌، حضرت‌ خود را «ابن‌ الذبیحین‌» (اشاره‌ به‌ اسماعیل‌ و [[عبدالله بن عبدالمطلب]]) خوانده‌اند.<ref>نك: ابن‌ بابویه‌، ج۱، ص۵۶؛ نیز برای‌ اثری‌ با عنوان‌ مسئلةالذبیح‌ از مكی‌ بن‌ ابی‌طالب‌، نك: ابن‌خیر، ص۴۱</ref>
حدیثی‌ مشهور از رسول‌ اكرم‌ (ص‌) است‌ كه‌ در آن‌، حضرت‌ خود را «ابن‌ الذبیحین‌» (اشاره‌ به‌ اسماعیل‌ و [[عبدالله بن عبدالمطلب]]) خوانده‌اند.<ref>نك: ابن‌ بابویه‌، ج۱، ص۵۶؛ نیز برای‌ اثری‌ با عنوان‌ مسئلةالذبیح‌ از مكی‌ بن‌ ابی‌طالب‌، نك: ابن‌خیر، ص۴۱</ref>


در تفصیل‌ روایی‌ داستان‌ ذبح‌ چنین‌ می‌یابیم‌ كه‌ پس‌ از بنای‌ كعبه‌، ابراهیم‌ (ع‌) پس‌ از دریافت‌ فرمان‌ الهی‌ به‌ ذبح‌ در رؤیا، آن‌ را با فرزند مطرح‌ می‌سازد و او نیز به‌ امر الهی‌ گردن‌ می‌نهد.<ref>یعقوبی‌، ج۱، ص۲۶۴-۲۶۷؛ طبرسی‌، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱</ref> در پرداخت‌ داستان‌ در روایات‌ آمده‌ است‌ كه‌ [[ابلیس‌]] چون‌ آگاه‌ شد كه‌ ابراهیم‌، همراه‌ فرزند برای‌ انجام‌ دادن‌ فرمان‌ راه‌ كوه‌ ثبیر را در پیش‌ گرفته‌اند، سعی‌ در فریفتن‌ اسماعیل‌ كرد و چون‌ توفیقی‌ نیافت‌، نزد هاجر رفت‌ و تلاشی‌ زیادی كرد تا او را فریب‌ دهد ولی موفق نشد.
در تفصیل‌ روایی‌ داستان‌ ذبح‌ چنین‌ می‌یابیم‌ كه‌ پس‌ از بنای‌ كعبه‌، ابراهیم‌ (ع‌) پس‌ از دریافت‌ فرمان‌ الهی‌ به‌ ذبح‌ در رؤیا، آن‌ را با فرزند مطرح‌ می‌سازد و او نیز به‌ امر الهی‌ گردن‌ می‌نهد.<ref>یعقوبی‌، ج۱، ص۲۶۴-۲۶۷؛ طبرسی‌، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱</ref> در پرداخت‌ داستان‌ در روایات‌ آمده‌ است‌ كه‌ [[ابلیس‌]] چون‌ آگاه‌ شد كه‌ ابراهیم‌، همراه‌ فرزند برای‌ انجام‌ دادن‌ فرمان‌ راه‌ كوه‌ ثبیر را در پیش‌ گرفته‌اند، سعی‌ در فریفتن‌ اسماعیل‌ كرد و چون‌ توفیقی‌ نیافت‌، نزد هاجر رفت‌ و تلاشی‌ زیادی كرد تا او را فریب‌ دهد ولی موفق نشد.


ابراهیم‌ و اسماعیل‌ (ع‌) به بالای كوه‌ رسیدند و آنگاه‌ كه‌ اسماعیل‌ پدر را در آن‌ كار نگران‌ دید، نگرانی‌ را از دل‌ او برد و رضایت خود به‌ اطاعت‌ فرمان‌ الهی‌ را گوشزد كرد. پس‌ هنگامی‌ كه‌ ابراهیم‌ كارد را بر گلوی‌ اسماعیل‌ نهاد، آوای‌ غیبی‌ او را از ادامۀ كار بازداشت‌. فرمان‌ آمد كه‌ خداوند در مقابل‌ صبر و صدق‌ ایشان‌، گوسفندی‌ را فدیه‌ نهاده‌ است‌ و ابراهیم‌ را مأمور ساخت‌ تا گوسفند را به‌ جای‌ اسماعیل‌، قربانی‌ كند.<ref>طبری‌، تاریخ‌، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵؛ طبرسی‌، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱</ref>
[[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم‌]] و اسماعیل‌ (ع‌) به بالای كوه‌ رسیدند و آنگاه‌ كه‌ اسماعیل‌ پدر را در آن‌ كار نگران‌ دید، نگرانی‌ را از دل‌ او برد و رضایت خود به‌ اطاعت‌ فرمان‌ الهی‌ را گوشزد كرد. پس‌ هنگامی‌ كه‌ ابراهیم‌ كارد را بر گلوی‌ اسماعیل‌ نهاد، آوای‌ غیبی‌ او را از ادامۀ كار بازداشت‌. فرمان‌ آمد كه‌ خداوند در مقابل‌ صبر و صدق‌ ایشان‌، گوسفندی‌ را فدیه‌ نهاده‌ است‌ و ابراهیم‌ را مأمور ساخت‌ تا گوسفند را به‌ جای‌ اسماعیل‌، قربانی‌ كند.<ref>طبری‌، تاریخ‌، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵؛ طبرسی‌، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱</ref>


داستان قربانی کردن اسماعیل در آیات ۱۰۰ تا ۱۰۷ [[سوره ص]] ذکر شده است.{{هم‌چنین ببینید|سوره ص}}
داستان قربانی کردن اسماعیل در آیات ۱۰۰ تا ۱۰۷ [[سوره ص]] ذکر شده است.{{هم‌چنین ببینید|سوره ص}}
خط ۶۶: خط ۹۳:


===اسحاق جانشین اسماعیل (ع) ===
===اسحاق جانشین اسماعیل (ع) ===
اسماعیل‌ پیش‌ از مرگ‌ وصیت‌ كرد تا دخترش‌ با عیصو (عیص‌) فرزند [[اسحاق بن ابراهیم|اسحاق‌]] ازدواج‌ كند و نیز نبوت‌ را به‌ برادرش‌ اسحاق‌ سپرد.<ref>مسعودی‌، اثبات‌، ص۳۵؛ ثعلبی‌، ص۱۰۰</ref> اسماعیل‌ كه‌ در طی‌ سال‌ها عهده‌دار امور خانه كعبه‌ بود، سرپرستی كعبه‌ را به‌ فرزندش‌ [[نابت‌ بن اسماعیل|نابت‌]] سپرد.<ref>ابن‌ اثیر، ج۲، ص۴۲</ref>
اسماعیل‌ پیش‌ از مرگ‌ وصیت‌ كرد تا دخترش‌ با عیصو (عیص‌) فرزند [[اسحاق (پیامبر)|اسحاق‌]] ازدواج‌ كند و نیز نبوت‌ را به‌ برادرش‌ اسحاق‌ سپرد.<ref>مسعودی‌، اثبات‌، ص۳۵؛ ثعلبی‌، ص۱۰۰</ref> اسماعیل‌ كه‌ در طی‌ سال‌ها عهده‌دار امور خانه كعبه‌ بود، سرپرستی كعبه‌ را به‌ فرزندش‌ [[نابت‌ بن اسماعیل|نابت‌]] سپرد.<ref>ابن‌ اثیر، ج۲، ص۴۲</ref>


==نوادگان اسماعیل (ع) ==
==نوادگان اسماعیل (ع) ==
براساس نقل‌های تاریخی، اسماعیل دوازده پسر داشت که از بین آنان، قیدار، مدین‌ و ادبیل‌ مشهورترند. مدین‌ به‌ سرزمینی‌ در شمال‌ كه‌ به‌ نام‌ خود او به‌ سرزمین‌ مدین‌ شناخته‌ شد، كوچ کرد و از فرزندان‌ او [[شعیب‌]] به‌ پیامبری‌ برگزیده‌ شد.<ref>نك: دینوری‌، ص۹؛ ثعلبی‌، همانجا؛ مقایسه کنید با: سفر پیدایش‌، ۲۵: ۱۳-۱۵</ref>
براساس نقل‌های تاریخی، اسماعیل دوازده پسر داشت که از بین آنان، قیدار، مدین‌ و ادبیل‌ مشهورترند. مدین‌ به‌ سرزمینی‌ در شمال‌ كه‌ به‌ نام‌ خود او به‌ سرزمین‌ مدین‌ شناخته‌ شد، كوچ کرد و از فرزندان‌ او [[شعیب (پیامبر)|شعیب]] به‌ پیامبری‌ برگزیده‌ شد.<ref>نك: دینوری‌، ص۹؛ ثعلبی‌، همانجا؛ مقایسه کنید با: سفر پیدایش‌، ۲۵: ۱۳-۱۵</ref>


در منابع‌ یاد شده‌، همچنین‌ اسماعیل‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از اجداد اصلی‌ عرب‌ به‌ شمار آمده‌ است‌ و نسب‌ [[عدنان‌]]، نیای‌ بخش‌ وسیعی‌ از قبایل‌ عرب‌، به او باز می‌گردد؛ در حالی‌ كه‌ اقلیتی‌ از منابع‌ كهن‌ نسب‌‌شناسی‌، نسب‌ تمامی‌ قبایل‌، حتی‌ اعراب‌ [[قحطانی‌]] را بدو رسانیده‌اند و اسماعیل‌ را ابوالعرب‌ خوانده‌اند.<ref>نك: ابن‌ هشام‌، ج۱، ص۸؛ مسعودی‌، اثبات‌، ص۳۴؛ مقدسی‌، ج۴، ص۱۰۵.</ref>
در منابع‌ یاد شده‌، همچنین‌ اسماعیل‌ به‌ عنوان‌ یكی‌ از اجداد اصلی‌ عرب‌ به‌ شمار آمده‌ است‌ و نسب‌ [[عدنان‌]]، نیای‌ بخش‌ وسیعی‌ از قبایل‌ عرب‌، به او باز می‌گردد؛ در حالی‌ كه‌ اقلیتی‌ از منابع‌ كهن‌ نسب‌‌شناسی‌، نسب‌ تمامی‌ قبایل‌، حتی‌ اعراب‌ [[قحطانی‌]] را بدو رسانیده‌اند و اسماعیل‌ را ابوالعرب‌ خوانده‌اند.<ref>نك: ابن‌ هشام‌، ج۱، ص۸؛ مسعودی‌، اثبات‌، ص۳۴؛ مقدسی‌، ج۴، ص۱۰۵.</ref>


بر اساس چند روایت، اسماعیل‌ در كنار [[هود]]، [[صالح‌]]، شعیب‌ و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله]] یكی‌ از ۵ پیامبر عرب‌ معرفی‌ شده‌ <ref>الاختصاص‌، ص۲۶۴-۲۶۵؛ ابن‌ قتیبه‌، ص۵۶؛ نیز نك: ابن‌ عبدربه‌، ج۳، ص۴۰۵</ref> و رسول‌ اكرم‌ (ص‌) به‌ عنوان‌ فرد برگزیده‌ از ذریۀ او شناخته‌ شده‌ است‌.<ref>نك: ابن‌ هشام‌، ج۱، ص۴؛ ابن‌ سعد، ج۱، بخش ۱، ص۲؛ احمد بن‌ حنبل‌، ج۴، ص۱۰۷؛ ترمذی‌، ج۵، ص۵۸۳؛ طبری‌، تاریخ‌، ج۷، ص۱۶۵؛ برای‌ نسب‌ متصل‌ آن‌ حضرت‌، نك: ابن‌ عبدربه‌، ج۵، ص۸۹؛ ابن‌ عنبه‌، ص۵۹.</ref>
بر اساس چند روایت، اسماعیل‌ در كنار [[هود (پیامبر)|هود]]، [[صالح (پیامبر)|صالح]]، شعیب‌ و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله]] یكی‌ از ۵ پیامبر عرب‌ معرفی‌ شده‌ <ref>الاختصاص‌، ص۲۶۴-۲۶۵؛ ابن‌ قتیبه‌، ص۵۶؛ نیز نك: ابن‌ عبدربه‌، ج۳، ص۴۰۵</ref> و رسول‌ اكرم‌ (ص‌) به‌ عنوان‌ فرد برگزیده‌ از ذریۀ او شناخته‌ شده‌ است‌.<ref>نك: ابن‌ هشام‌، ج۱، ص۴؛ ابن‌ سعد، ج۱، بخش ۱، ص۲؛ احمد بن‌ حنبل‌، ج۴، ص۱۰۷؛ ترمذی‌، ج۵، ص۵۸۳؛ طبری‌، تاریخ‌، ج۷، ص۱۶۵؛ برای‌ نسب‌ متصل‌ آن‌ حضرت‌، نك: ابن‌ عبدربه‌، ج۵، ص۸۹؛ ابن‌ عنبه‌، ص۵۹.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==