پرش به محتوا

اصول دین: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۹۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ نوامبر ۲۰۱۷
←‏تقلید در اصول‌ دین‌: افزودن فتوای مراجع تقلید فعلی
(اصلاح تاریخ نشر دو کتاب)
(←‏تقلید در اصول‌ دین‌: افزودن فتوای مراجع تقلید فعلی)
خط ۲۳: خط ۲۳:


== تقلید در اصول‌ دین‌ ==
== تقلید در اصول‌ دین‌ ==
به گفته [[شهید ثانی]] در [[حقائق الایمان]]، علماء مسلمان به‌جز گروه اندکی، همه معتقدند که در اصول دین [[تقلید]] جایز نیست؛<ref>شهید ثانی، حقائق الأیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref> او یکی از دلایل عقلی بر عدم جواز تقلید در اصول دین را این‌گونه بیان می‌کند: انسان از نعمت‌‌های بی‌شماری بهره می‌برد. به حکم عقل، سپاسگزاری از مُنعِم واجب است. سپاسگزاریِ شایسته از مُنعِم، مبتنی بر شناخت او یعنی یقین به او است. تقلید یقین‌آور نیست. بنابراین شناخت خدا از طریق تقلید به دست نمی‌آید.<ref>شهید ثانی، حقائق الأیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹، ۶۰.</ref><br />به گفته شیخ انصاری [[وجوب]] تحقیق و استدلال در اصول دین دیدگاه مشهور است و دیدگاه‌های دیگری هم هست؛ ازجمله برخی تقلید را در صورتی که از آن، علم به دست آید، جایز دانسته‌اند.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۴.</ref> به باور خود او تقلید در اصول دین اشکال ندارد؛ زیرا اولا [[روایات]] وجود معرفت را در ایمان شرط کردند و دلیلی بر وجوب تحقیق وجود ندارد و ثانیا به علت وجود شبهات فراوان، با صِرف تحقیق هم، امکان رسیدن به یقین وجود ندارد.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۴.</ref> [[شیخ طوسی]] هم معتقد است کسی که توان تحقیق درباره اصول دین را ندارد، می‌تواند از عالم [[تقلید]] کند.<ref>شیخ طوسی، العده، ۱۴۱۷ق،  ج۲، ص۷۳۰.</ref>
به گفته [[شهید ثانی]] در [[حقائق الایمان]]، علماء مسلمان به‌جز گروه اندکی، همه معتقدند که در اصول دین [[تقلید]] جایز نیست؛<ref>شهید ثانی، حقائق الأیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref> دلیل آنها بر جایزنبودن تقلید در اصول دین این است که ایمان به اصول دین باید از روی یقین باشد؛ حال آنکه تقلید یقین‌آور نیست.<ref>شهید ثانی، حقائق الأیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹، ۶۰.</ref><br />به گزارش شیخ انصاری، [[وجوب]] تحقیق و استدلال در اصول دین دیدگاه مشهور است و دیدگاه‌های دیگری هم هست؛ ازجمله برخی تقلید را در صورتی که از آن، علم به دست آید، جایز دانسته‌اند.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۴.</ref> به باور خود او تقلید در اصول دین اشکال ندارد؛ زیرا اولا [[روایات]] وجود معرفت را در ایمان شرط کردند و دلیلی بر وجوب تحقیق وجود ندارد و ثانیا به علت وجود شبهات فراوان، با صِرف تحقیق هم، امکان رسیدن به یقین وجود ندارد.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۴.</ref> [[شیخ طوسی]] هم معتقد است کسی که توان تحقیق درباره اصول دین را ندارد، می‌تواند از عالم [[تقلید]] کند.<ref>شیخ طوسی، العده، ۱۴۱۷ق،  ج۲، ص۷۳۰.</ref><br />
امروزه نخستین مسئله رساله‌های توضیح المسائل، تقلید در اصول دین است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۱.</ref> طبق فتوای مراجع تقلید اعتقاد مسلمان به اصول دین باید یقینی و از روی دلیل باشد و نباید دراین زمینه سخن کسی را بدون دلیل پذیرفت.<ref>نگاه کنید به امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۱.</ref> البته برخی از آنها همچون [[سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، [[سیدعلی سیستانی]] و [[لطف الله صافی گلپایگانی]] افزوده‌اند که اگر کسی به اصول دین یقین پیدا کرد، گرچه از روی دلیل نباشد، مسلمان به شمار می‌آید.<ref>نگاه کنید به امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۱.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۱۵۴

ویرایش