پرش به محتوا

اصول دین: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۳۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:


== تقلید در اصول‌ دین‌ ==
== تقلید در اصول‌ دین‌ ==
به باور شیخ انصاری تقلید در اصول دین اشکال ندارد؛ زیرا روایات تنها بر وجوب معرفت پ تصدیق در ایمان شرط .ردند و دلیلی بر وجوب تحقیق وجود ندارد و ثانیا به علت وجود شبهات فراوان، با صِرف تحقیق، امکان رسیدن به یقین وجود ندارد.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۴.</ref>
به گفته شهید ثانی در حقائق الایمان علماء مسلمان به‌جز گروه اندکی، همه معتقدند که در اصول دین تقلید جایز نیست؛ یعنی بر هر شخصی لازم است خود با تحقیق و استدلال به آنها برسد.<ref>شهید ثانی، حقائق الأیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref> البته به گفته او آنها در اینکه این وجوب عقلی است یا نقلی اختلاف‌نظر دارند. شیعیان و معتزله، بر این باورند که وجوب عقلی است و اشاعره به وجوب نقلی آن باور دارند.<ref>شهید ثانی، حقائق الأیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref><br /> یکی از دلایل عقلی بر عدم جواز تقلید در اصول دین این است: انسان از نعمت‌اهی بی‌شماری به می‌برد. به حکم عقل سپاسگزاری از مُنعِم واجب است. سپاسگزاری شایسته از مُنعِم مبتنی بر شناخت او است. شناخت خدا از طریق تکلیف به این دلیل که امری ظنی است، به دست نمی‌آید.<ref>شهید ثانی، حقائق الأیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹، ۶۰.</ref><br />به باور شیخ انصاری تقلید در اصول دین اشکال ندارد؛ زیرا روایات تنها بر وجوب معرفت پ تصدیق در ایمان شرط .ردند و دلیلی بر وجوب تحقیق وجود ندارد و ثانیا به علت وجود شبهات فراوان، با صِرف تحقیق، امکان رسیدن به یقین وجود ندارد.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۴.</ref>
 
بسیاری از [[کلام|متکلمان]] مسلمان باور دارند که در اصول دین، [[تقلید]] جایز نیست و اعتقاد به [[اصول دین]] باید از روی تحقیق باشد و بر این باور، ادعای [[اجماع]] نیز کرده‌<ref>انیس الموحدین، ص۲۲؛ حقائق الایمان، ص۵۹.</ref>و استدلال‌هایی ارائه نموده‌اند.
 
یكی‌ از استدلال‌ها در منع تقلید این‌ است‌: مقلَّد یا از بر حق‌ بودن‌ مقلَّد خود آگاه‌ است‌، یا آگاه‌ نیست‌. اگر آگاه‌ نیست‌، در این‌ صورت‌ احتمال‌ بر خطا بودن‌ وی‌ را می‌دهد و بر این‌ مبنا تقلید، قبیح‌ است‌، زیرا او نیز از جهل‌ و خطا ایمن‌ نیست‌. اگر می‌داند كه‌ او بر حق‌ است‌، از دو حال‌ خارج‌ نیست‌: یا اینکه آگاهی‌ از روی‌ بداهت‌ حاصل‌ شده‌، یا با دلیل‌ ثابت‌ شده‌ است‌. گزاره اول‌ باطل‌ است‌، و بر مبنای‌ گزاره دوم‌، یا این‌ دلیل‌ غیرتقلیدی‌ است‌، یا از روی‌ تقلید حاصل‌ شده‌ است‌. در صورت‌ اخیر شمار اشخاصی‌ كه‌ تقلید از آنها لازم‌ است‌، نهایتی‌ نخواهد داشت‌. پس‌ تنها فرض‌ معقول‌ این‌ است‌ كه‌ با دلیل‌ به‌ بر حق‌ بودن‌ وی‌ پی‌ برده‌ است‌ و این‌ در واقع‌ تقلید نیست‌؛ پس‌ در این‌ زمینه‌ تقلید باطل‌ است‌.<ref>سید مرتضی‌، ص۱۶۴- ۱۶۵.</ref>


==مصداق‌های اصول دین==
==مصداق‌های اصول دین==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۵۳

ویرایش