Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۵۳
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) (←منابع) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
در برابر این دیدگاه، عدهای از محققان، ظنّ قوی را در ایمان به اصول دین كافی دانسته و گفتهاند ظن قوی موجب سكون و آرامش نفس است و علم معتبر از نظر [[شارع]] نیز چیزی نیست جز آنچه مایه آرامش و سكون نفس است.<ref>حق الیقین، ص۵۷۱و۵۷۵؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۳۱.</ref> بنابراین، آنچه در ایمان به اصول دین لازم است، اطمینان است، كه آن را یقین عرفی نیز گویند. در یقین عرفی احتمال خلاف به كلی منتفی نیست، ولی چون ضعیف است مورد اعتنا واقع نمیشود؛ بر خلاف یقین منطقی بالمعنی الأخصّ كه احتمال خلاف در آن به كلی منتفی است. | در برابر این دیدگاه، عدهای از محققان، ظنّ قوی را در ایمان به اصول دین كافی دانسته و گفتهاند ظن قوی موجب سكون و آرامش نفس است و علم معتبر از نظر [[شارع]] نیز چیزی نیست جز آنچه مایه آرامش و سكون نفس است.<ref>حق الیقین، ص۵۷۱و۵۷۵؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۳۱.</ref> بنابراین، آنچه در ایمان به اصول دین لازم است، اطمینان است، كه آن را یقین عرفی نیز گویند. در یقین عرفی احتمال خلاف به كلی منتفی نیست، ولی چون ضعیف است مورد اعتنا واقع نمیشود؛ بر خلاف یقین منطقی بالمعنی الأخصّ كه احتمال خلاف در آن به كلی منتفی است. | ||
شیخ انصاری در کتاب رسائل نوشته است که ظن در اصول دین کافی نیست.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹.</ref> وکسی کهمی تواند واجب است که تحقیق کند تا به یقین برسد<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹، ۵۷۰.</ref> به نوشته او علت این وجود ای روایایت فراوانی است که بر وجوب ایمان و علم و معرفت و اقرار دلالت میکنند همچنین به گفته او کسی که به یقین نرسید است مؤمن به شمار نمی یاید؛ زیرا روایات دمعرفت را در ایمان شرط دانسته اند.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹.</ref> البته به عقیده شیخ انصاری کسی که در اصول دین به یقین نرسیده و تنها ظن دارد، هرچند مؤمن نیست، کافر هم به شمار نمیآید؛ زیرا روایات فراوانی بر این دلالت میکنند که برخی از مسلمانان نه مؤمناند نه کافر<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۱.</ref> | |||
شیخ انصاری در کتاب رسائل نوشته است که ظن در اصول دین کافی نیست.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹.</ref> وکسی کهمی تواند واجب است که تحقیق کند تا به یقین برسد<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹، ۵۷۰.</ref> به نوشته او علت این وجود ای روایایت فراوانی است که بر وجوب ایمان و علم و معرفت و اقرار دلالت میکنند همچنین به گفته او کسی که به یقین نرسید است مؤمن به شمار نمی یاید؛ زیرا روایات دمعرفت را در ایمان شرط دانسته اند.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹.</ref> البته به عقیده شیخ انصاری کسی که در اصول دین به یقین نرسیده و تنها ظن دارد، هرچند مؤمن نیست، کافر هم به شمار نمیآید؛ زیرا روایات فراوانی بر این دلالت میکنند که برخی از مسلمانان نه مؤمناند نه کافر<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۱.</ref> | |||
== تقلید در اصول دین == | |||
به باور شیخ انصاری تقلید در اصول دین اشکال ندارد؛ زیرا روایات تنها بر وجوب معرفت پ تصدیق در ایمان شرط .ردند و دلیلی بر وجوب تحقیق وجود ندارد و ثانیا به علت وجود شبهات فراوان، با صِرف تحقیق، امکان رسیدن به یقین وجود ندارد.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۴.</ref> | |||
بسیاری از [[کلام|متکلمان]] مسلمان باور دارند که در اصول دین، [[تقلید]] جایز نیست و اعتقاد به [[اصول دین]] باید از روی تحقیق باشد و بر این باور، ادعای [[اجماع]] نیز کرده<ref>انیس الموحدین، ص۲۲؛ حقائق الایمان، ص۵۹.</ref>و استدلالهایی ارائه نمودهاند. | بسیاری از [[کلام|متکلمان]] مسلمان باور دارند که در اصول دین، [[تقلید]] جایز نیست و اعتقاد به [[اصول دین]] باید از روی تحقیق باشد و بر این باور، ادعای [[اجماع]] نیز کرده<ref>انیس الموحدین، ص۲۲؛ حقائق الایمان، ص۵۹.</ref>و استدلالهایی ارائه نمودهاند. |