پرش به محتوا

کوه ابوقبیس: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ نوامبر ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Salvand
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
*در [[دوران جاهلیت]] این کوه را امین می‌نامیدند. <ref>یاقوت، ج۱، ص۱۰۲</ref>سبب این نامگذاری روایتی  است که بنابر آن، [[حجرالاسود]] نخست از سوی [[حضرت آدم|آدم(ع)]] <ref>ابن سعد، ج۱، ص۳۵قس: یعقوبی، تاریخ، ج۱،ص۶</ref> و سپس در عصر [[حضرت نوح|نوح(ع)]] در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شد.<ref>ازرقی، ج۱،ص۶۵</ref>
*در [[دوران جاهلیت]] این کوه را امین می‌نامیدند. <ref>یاقوت، ج۱، ص۱۰۲</ref>سبب این نامگذاری روایتی  است که بنابر آن، [[حجرالاسود]] نخست از سوی [[حضرت آدم|آدم(ع)]] <ref>ابن سعد، ج۱، ص۳۵قس: یعقوبی، تاریخ، ج۱،ص۶</ref> و سپس در عصر [[حضرت نوح|نوح(ع)]] در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شد.<ref>ازرقی، ج۱،ص۶۵</ref>


== موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای ظاهری==
== موقعیت جغرافیایی و ویژگی‌های ظاهری==
[[پرونده:نقشه کعبه و کوه ابوقبیس.jpg|بندانگشتی|موقعیت مکانی کوه ابوقبیس]]
[[پرونده:نقشه کعبه و کوه ابوقبیس.jpg|بندانگشتی|موقعیت مکانی کوه ابوقبیس]]
*ابوقبیس کوه نسبتا بزرگی است به ارتفاع تقریبی حوالي 420 متر در شرق مسجدلالحرام که خورشید از فراز آن بر [[مسجدالحرام]] می‌تابد<ref>یعقوبی، البلدان، ص۷۸</ref>انصاری دمشقی بلندترین نقطه ابوقبیس را تا دامنه آن حدود یک میل نوشته است.<ref>ص۲۱۵</ref>
*ابوقبیس کوه نسبتاً بزرگی است به ارتفاع تقریبی حوالی ۴۲۰ متر در شرق [[مسجدالحرام]] که خورشید از فراز آن بر مسجدالحرام می‌تابد.<ref>یعقوبی، البلدان، ص۷۸</ref>انصاری دمشقی بلندترین نقطه ابوقبیس را تا دامنه آن، حدود یک میل نوشته است.<ref>ص۲۱۵</ref>
*مسجدالاحرام در چند صدمتری ابوقبیس قرار داد.
*مسجدالاحرام در چند صدمتری ابوقبیس قرار داد.
*صفا و مروه که برخی مناسک حج بر آنها انجام می‌گیرد، در دامن كوه ابو قبيس و كوه قعيقعان قرار دارند.<ref>جعفریان، ص105.</ref>
*[[صفا]] و [[مروه]] که برخی [[مناسک]] [[حج]] بر آنها انجام می‌گیرد، در دامن كوه ابوقبيس و كوه قعيقعان قرار دارند.<ref>جعفریان، ص105.</ref>
*امروزه با وسیع شدن مسعی در صفا و مروه، بخشی از دامنه کوه ابوقبیس برداشته شده و جزو آنها گشته است.<ref>جعفریان، ص105.</ref>
*امروزه با وسیع‌شدن [[مَسعی]] در صفا و مروه، بخشی از دامنه کوه ابوقبیس برداشته شده و جزو آنها گشته است.<ref>جعفریان، ص105.</ref>


==اهمیت==
==اهمیت==


===اهمیت مذهبی===
===اهمیت مذهبی===
*از علل اهمیت این کوه، نزدیکی آن به کعبه است. ابوقبیس نزدیکترین کوه به مسجدالحرام است.<ref>بن ظهیره، ص298.</ref>
*از علل اهمیت این کوه، نزدیکی آن به [[کعبه]] است. ابوقبیس نزدیک‌ترین کوه به [[مسجدالحرام]] است.<ref>بن ظهیره، ص298.</ref>
*در روایات محلی مکه آمده است که ابوقبیس نخستین کوهی است که خداوند آفریده است. <ref>ازرقی، ۱/۳۲</ref>
*در روایات محلی [[مکه]] آمده است که ابوقبیس نخستین کوهی است که خداوند آفریده است. <ref>ازرقی، ۱/۳۲</ref>
*گویند هنگامی که آدم(ع) و حوا از [[بهشت]] رانده شدند بر کوه ابوقبیس نزدیک غاری فرود آمدند که آدم آن را غار کنز نامید و از خدا خواست که این کوه را مقدس بدارد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۵-۶</ref>
*گویند هنگامی که [[آدم(ع)]] و [[حوا]] از [[بهشت]] رانده شدند، بر کوه ابوقبیس نزدیک غاری فرود آمدند که آدم آن را غار کنز نامید و از [[خدا]] خواست که این کوه را مقدس بدارد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۵-۶</ref>
*در حکایات و روایات درباره  قبرآدم(ع) اختلاف است. به نقل برخی گزارشها او در [[غار کنز]] واقع در ابوقبیس توسط فرزندش شیث(ع) به خاک سپرده شد و حوا و شیث نیز در این غار مدفون شده‌اند.<ref>طبری،۱/۱۶/-۱۶۲؛ ابن ظهیره، ص279.</ref> بنابر گزارشهای تایید نشده، اجساد آنان تا هنگام طوفان در غار کنز قرار داشت تا آنکه [[نوح(ع)]] پیش از طوفان اجساد رابیرون آورد و در تابوت نهاد و با خود به کشتی برد. چون طوفان فرونشست دوباره اجساد را به جایگاه نخستین در کوه ابوقبیس بازگرداند<ref>طبری،۱/۱۶/-۱۶۲ابن ظهیره، ص279.</ref> برخی نیز نقل کرده اند که آدم(ع) کتاب‌های خود یا صحایف مُنزَلِه را در غار کنز کوه ابوقبیس دفن کرده است.<ref>یاقوت، ج۳، ص۷۶۸</ref>ابن ظهیره مورخ اهل مکه قرن دهم قمری این اخبار را با تردید نقل و  تصریح کرده که در روزگار او، محل این غار معلوم نیست.<ref>ابن ظهیره، ص297.</ref>
*در حکایات و روایات درباره  قبرآدم(ع) اختلاف است. به نقل برخی گزارش‌ها او در [[غار کنز]] واقع در ابوقبیس توسط فرزندش [[شیث(ع)]] به خاک سپرده شد و حوا و شیث نیز در این غار دفن شده‌اند.<ref>طبری،۱/۱۶/-۱۶۲؛ ابن ظهیره، ص279.</ref> بنابر گزارش‌های تأییدنشده، اجساد آنان تا هنگام طوفان در غار کنز قرار داشت تا آنکه [[نوح(ع)]] پیش از طوفان، اجساد را بیرون آورد و در تابوت نهاد و با خود به کشتی برد. چون طوفان فرونشست دوباره اجساد را به جایگاه نخستین در کوه ابوقبیس بازگرداند<ref>طبری،۱/۱۶/-۱۶۲ابن ظهیره، ص279.</ref> برخی نیز نقل کرده‌اند آدم(ع) کتاب‌های خود یا صحایف مُنزَلِه را در غار کنز کوه ابوقبیس دفن کرده است.<ref>یاقوت، ج۳، ص۷۶۸</ref>ابن ظهیره مورخ اهل مکه در قرن دهم قمری، این اخبار را با تردید نقل و  تصریح کرده در روزگار او، محل این غار معلوم نیست.<ref>ابن ظهیره، ص297.</ref>
*گویند ابراهیم و [[حضرت اسماعیل|اسماعیل(ع)]] پایه‌های خانه [[کعبه]] را تا جایگاه [[حجرالاسود]] برافراشتند. آنگاه [[حضرت ابراهیم]](ع) حجرالاسود را که در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شده بود برگرفت و در جایگاه خود قرار داد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۷</ref>
*گویند [[حضرت ابراهیم(ع)]] و [[حضرت اسماعیل|اسماعیل(ع)]] پایه‌های خانه [[کعبه]] را تا جایگاه [[حجرالاسود]] برافراشتند. آنگاه حضرت ابراهیم(ع) حجرالاسود را که در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شده بود، برگرفت و در جایگاه خود قرار داد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۷</ref>
*بنابر روایتی به هنگام [[شق القمر]] نیمی از ماه برفراز ابوقبیس و نیمی بر بالای قعیقعان دیده شد.<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۸۰؛ ابن کثیر، ج۲، ص۱۱۷</ref>
*بنابر روایتی به هنگام [[شق القمر]] نیمی از ماه برفراز ابوقبیس و نیمی بر بالای قعیقعان دیده شد.<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۸۰؛ ابن کثیر، ج۲، ص۱۱۷</ref>
*به گفته برخی منابع تاریخی محلی مکه، فضیلت ابوقبیس از آن رو است که پیامبر(ص)بسیار بر آن عبادت می‌کرد و این فضیلت را هیچ کوهی ندارد.<ref>فاسی، ج 1 ص 441- 442.</ref>
*به گفته برخی منابع تاریخ محلی مکه، فضیلت ابوقبیس از آن رو است که [[پیامبر(ص)]] بسیار بر آن عبادت می‌کرد و این فضیلت را هیچ کوهی ندارد.<ref>فاسی، ج 1 ص 441- 442.</ref>
*کوه ابوقبیس بنابر گزارش سفرنامه‌های حج از زیارتگاههای حجاج بوده است.<ref>برای نمونه نک: عبدالعزيز دولتشين روسی، ص192.</ref>
*کوه ابوقبیس بنابر گزارش سفرنامه‌های حج از زیارتگاه‌های حُجاج بوده است.<ref>برای نمونه نک: عبدالعزيز دولتشين روسی، ص192.</ref>


===اهمیت اجتماعی و نظامی===
===اهمیت اجتماعی و نظامی===
در منابع تاریخی و روایی، کاربردهای سیاسی، اجتماعی و نظامی نیز برای این کوه ذکر شده از جمله برخی بزرگان و امیران و نیز حکومتهای دوره اسلامی، نظر به مشرف بودن این کوه بر مسجدالحرام و شهر مکه، بر فراز آن قلعه یا سنگرهای نظامی می‌ساخته‌اند که در منابع تاریخی انعکاسی نیز یافته است. همچنین جون کوه بر مسجدالحرام و محله‌های اطراف آن اشراف داشته، برخی اعلانهای عمومی بر دامنه این کوه انجام می‌شده و کسی بدانجا می‌رفته و با صدای بلند جار می‌کشیده است.
در منابع تاریخی و روایی، کاربردهای سیاسی، اجتماعی و نظامی نیز برای این کوه ذکر شده است، از جمله برخی بزرگان و امیران و نیز حکومت‌های دوره اسلامی، نظر به مشرف‌بودن این کوه بر [[مسجدالحرام]] و شهر [[مکه]]، بر فراز آن، قلعه یا سنگرهای نظامی می‌ساخته‌اند که در منابع تاریخی انعکاسی نیز یافته است. همچنین چون کوه بر مسجدالحرام و محله‌های اطراف آن اشراف داشته، برخی اعلان‌های عمومی بر دامنه این کوه انجام می‌شده و کسی بدانجا می‌رفته و با صدای بلند جار می‌کشیده است.
*در ۶۴ق. در دوره خلافت [[یزید بن معاویه]]، چون [[عبدالله بن زبیر]] از بیعت با وی سرپیچید، او سپاهی را راهی حجاز کرد. [[حصین بن نمیر]] از سوی یزید راهی مکه شد. او برای جنگ با ابن زبیر، که خلافت یزید را به رسمیت نمی‌شناخت، بر ابوقبیس منجنیق‌هایی نهاد. ابن زبیر و یارانش به مسجدالحرام پناه برده بودند. حصین بر پناهندگان حرم [[کعبه]] گلوله‌های سوزان آغشته به نفت و سنگ پرتاب  و کعبه را دستخوش حریق کرد. <ref>ازرقی، ج۱، ص۱۹۶؛دینوری، ص۲۶۷-۲۶۸؛ابن فهد، ج2، ص61.</ref>
*در ۶۴ق. در دوره خلافت [[یزید بن معاویه]]، چون [[عبدالله بن زبیر]] از بیعت با وی سرپیچید، یزید سپاهی راهی [[حجاز]] کرد. [[حصین بن نمیر]] از سوی یزید راهی مکه شد. او برای جنگ با ابن زبیر، که خلافت یزید را به رسمیت نمی‌شناخت، بر ابوقبیس منجنیق‌هایی نهاد. ابن زبیر و یارانش به مسجدالحرام پناه برده بودند. حصین بر پناهندگان حرم [[کعبه]] گلوله‌های سوزان آغشته به نفت و سنگ پرتاب  و کعبه را دستخوش حریق کرد. <ref>ازرقی، ج۱، ص۱۹۶؛دینوری، ص۲۶۷-۲۶۸؛ابن فهد، ج2، ص61.</ref>
*[[حجاج بن یوسف]]  در دوره خلافت [[عبدالملک بن مروان]]، در ۷۲ ق از سوی وی به جنگ ابن زبیر رفت و از فراز این کوه [[کعبه]] را با منجنیق سنگباران کرد.<ref>بلاذری، ج۵، ص۳۵۸؛ طبری، ج۶، ص۱۷۴، ۱۷۸؛ ابن اثیر، ج۴، ص۳۵۰</ref>
*[[حجاج بن یوسف]]  در دوره خلافت [[عبدالملک بن مروان]]، در ۷۲ ق از سوی وی به جنگ ابن زبیر رفت و از فراز این کوه [[کعبه]] را با منجنیق سنگباران کرد.<ref>بلاذری، ج۵، ص۳۵۸؛ طبری، ج۶، ص۱۷۴، ۱۷۸؛ ابن اثیر، ج۴، ص۳۵۰</ref>
*سلیم خان تکابی که به سال 1310 قمری/ 1272 شمسی به مکه رفته، از وجود پایگاههای نظامی بر  این کوه خبر داده هرچند نام کوه را ثبت نکرده است.<ref>تکابی، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، ص111 و 112.</ref>
*سلیم خان تکابی که به سال 1310 قمری/ 1272 شمسی به مکه رفته، از وجود پایگاههای نظامی بر  این کوه خبر داده هرچند نام کوه را ثبت نکرده است.<ref>تکابی، پنجاه سفرنامه حج قاجاری، ص111 و 112.</ref>
کاربر ناشناس