پرش به محتوا

مناظره امام رضا با عمران صابی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (ویکی‌سازی)
جز (تمیزکاری)
خط ۲۹: خط ۲۹:
گفت: بله سرورم، فهمیدم، و گواهی می‌دهم که خداوند تعالی همان گونه است که توضیح دادی و به یکتایی وصفش نمودی، و گواهی می‌دهم که [[محمد(ص)|محمّد]] بنده اوست که به نور هدایت و دین حقّ مبعوث شده است، آنگاه رو به قبله، به [[سجده]] افتاده [[اسلام]] آورد.
گفت: بله سرورم، فهمیدم، و گواهی می‌دهم که خداوند تعالی همان گونه است که توضیح دادی و به یکتایی وصفش نمودی، و گواهی می‌دهم که [[محمد(ص)|محمّد]] بنده اوست که به نور هدایت و دین حقّ مبعوث شده است، آنگاه رو به قبله، به [[سجده]] افتاده [[اسلام]] آورد.


[[حسن بن محمد نوفلی]] گوید: وقتی سایر متکلّمین، عمران صابی را چنین دیدند-با آنکه سرسخت بود و تا به حال کسی در بحث بر او غلبه نکرده بود-هیچ کس به [[حضرت رضا]] علیه‌السلام نزدیک نشد، و دیگر از حضرت سؤالی نکردند، کم کم [[مغرب]] در آمده و [[مأمون]] و حضرت رضا علیه‌السلام برخاسته به داخل رفت، و مردم نیز متفرّق شدند.
[[حسن بن محمد نوفلی]] گوید: وقتی سایر متکلّمین، عمران صابی را چنین دیدند-با آنکه سرسخت بود و تا به حال کسی در بحث بر او غلبه نکرده بود-هیچ کس به [[امام رضا(ع)]] نزدیک نشد، و دیگر از حضرت سؤالی نکردند، کم کم [[مغرب]] در آمده و [[مأمون]] و حضرت رضا علیه‌السلام برخاسته به داخل رفت، و مردم نیز متفرّق شدند.


سپس حضرت رضا علیه‌السلام پس از بازگشت از منزل گفت:
سپس [[امام رضا(ع)]] پس از بازگشت از منزل گفت:
::ای غلام، نزد عمران صابی برو و او را نزد من بیاور.
::ای غلام، نزد عمران صابی برو و او را نزد من بیاور.


خط ۴۴: خط ۴۴:
::این گونه [[واجب]] است، سپس دستور شام دادند و مرا سمت راست و عمران را سمت چپ خود نشاندند، بعد از شام به عمران گفتند: به منزل بازگرد و فردا أوّل وقت نزد ما بیا تا از غذای [[مدینه]] به تو بدهیم.
::این گونه [[واجب]] است، سپس دستور شام دادند و مرا سمت راست و عمران را سمت چپ خود نشاندند، بعد از شام به عمران گفتند: به منزل بازگرد و فردا أوّل وقت نزد ما بیا تا از غذای [[مدینه]] به تو بدهیم.


بعد از این قضیه متکلّمان از گروه‌های مختلف نزد عمران می‌آمدند و او سخنان و ادله ایشان را جواب داده، باطل می‌کرد، تا اینکه از او کناره گرفتند، و [[مأمون]] ده هزار درهم به او هدیه داد و [[فضل]] نیز به او اموالی بخشید و مرکبی به او داد و [[حضرت رضا]] علیه‌السلام او را مأمور صدقات [[بلخ]] نمود<ref>از آنجا که أوّل شرط پذیرش [[ولایتعهدی امام رضا|ولایتعهدی مأمون]] از طرف حضرت رضا علیه‌السلام عدم دخالت در عزل و نصب بوده ظاهراً منصوب کردن عمران به صدقات بلخ مورد تردید است، و بنا بر نظر جناب استاد غفّاری-أیده اللّٰه- «‌مراد از نمایندگی، اخذ وجوه مربوط به امام علیه‌السلام بوده است ». افزوده مترجم احتجاج در پاورقی ص۴۵۲، ر.ک: طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ترجمه بهراد جعفری، تهران: اسلامیه،  ۱۳۸۱ ، ص۴۵۲</ref>  و از این راه به منافع زیادی دست یافت.<ref>طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ترجمه بهراد جعفری، تهران: اسلامیه،  ۱۳۸۱ ، صص۴۴۷-۴۵۲</ref>
بعد از این قضیه متکلّمان از گروه‌های مختلف نزد عمران می‌آمدند و او سخنان و ادله ایشان را جواب داده، باطل می‌کرد، تا اینکه از او کناره گرفتند، و [[مأمون]] ده هزار درهم به او هدیه داد و [[فضل]] نیز به او اموالی بخشید و مرکبی به او داد و [[امام رضا(ع)]] او را مأمور صدقات [[بلخ]] نمود<ref>از آنجا که أوّل شرط پذیرش [[ولایتعهدی امام رضا|ولایتعهدی مأمون]] از طرف [[امام رضا(ع)]] عدم دخالت در عزل و نصب بوده ظاهراً منصوب کردن عمران به صدقات بلخ مورد تردید است، و بنا بر نظر جناب استاد غفّاری-أیده اللّٰه- «‌مراد از نمایندگی، اخذ وجوه مربوط به امام علیه‌السلام بوده است ». افزوده مترجم احتجاج در پاورقی ص۴۵۲، ر.ک: طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ترجمه بهراد جعفری، تهران: اسلامیه،  ۱۳۸۱ ، ص۴۵۲</ref>  و از این راه به منافع زیادی دست یافت.<ref>طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ترجمه بهراد جعفری، تهران: اسلامیه،  ۱۳۸۱ ، صص۴۴۷-۴۵۲</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹

ویرایش