پرش به محتوا

سید ابوالقاسم خویی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویکی سازی
(خنثی‌سازی ویرایش 716056 از Salehi (بحث))
جز (ویکی سازی)
خط ۳۸: خط ۳۸:
[[پرونده:Namaze Sistani bar Khoei.jpg|بندانگشتی|220px|[[نماز میت|نماز]] [[سیدعلی سیستانی]] بر جنازه خویی]]
[[پرونده:Namaze Sistani bar Khoei.jpg|بندانگشتی|220px|[[نماز میت|نماز]] [[سیدعلی سیستانی]] بر جنازه خویی]]
سیدابوالقاسم موسوی خویی در [[۱۵ رجب]] ۱۳۱۷ق مطابق با [[۲۸ آبان]] ۱۲۷۸ش در شهر [[خوی]] از توابع [[آذربایجان غربی]] به دنیا آمد.<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۵: تاریخ شمسی بر اساس محاسبه با مبدل تاریخ</ref> پدرش [[سید علی‌اکبر خوئی]]، از شاگردان [[عبدالله مامقانی]] بود که به دلیل عدم موافقت با مشروطه غیرمشروعه،<ref>انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۵۴.</ref> در سال ۱۳۲۸ق از [[ایران]] به [[نجف]] مهاجرت کرد.<ref>صدرایی خویی، سیمای خوی، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۹؛ پیری سبزواری، «آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی؛ قرآن‌شناس بزرگ معاصر»، ص۳۰.</ref>
سیدابوالقاسم موسوی خویی در [[۱۵ رجب]] ۱۳۱۷ق مطابق با [[۲۸ آبان]] ۱۲۷۸ش در شهر [[خوی]] از توابع [[آذربایجان غربی]] به دنیا آمد.<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۵: تاریخ شمسی بر اساس محاسبه با مبدل تاریخ</ref> پدرش [[سید علی‌اکبر خوئی]]، از شاگردان [[عبدالله مامقانی]] بود که به دلیل عدم موافقت با مشروطه غیرمشروعه،<ref>انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۵۴.</ref> در سال ۱۳۲۸ق از [[ایران]] به [[نجف]] مهاجرت کرد.<ref>صدرایی خویی، سیمای خوی، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۹؛ پیری سبزواری، «آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی؛ قرآن‌شناس بزرگ معاصر»، ص۳۰.</ref>
خویی، [[شنبه]] [[۸ صفر]] ۱۴۱۳ق مطابق با [[۱۷ مرداد]] ۱۳۷۱ش، در ۹۶ سالگی (۹۳ سالگی بر اساس تاریخ شمسی) به علت بیماری قلبی در [[کوفه]] درگذشت و در کنار [[مسجد الخضراء (نجف)|مسجد الخضراء]] در صحن [[حرم امام علی(ع)|حرم امیرالمؤمنین]] [[دفن]] شد.<ref>پیری سبزواری، «آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی؛ قرآن‌شناس بزرگ معاصر»، ص۴۱-۴۲.</ref>
خویی، [[شنبه]] [[۸ صفر]] ۱۴۱۳ق مطابق با [[۱۷ مرداد]] [[۱۳۷۱ش]]، در ۹۶ سالگی (۹۳ سالگی بر اساس تاریخ شمسی) به علت بیماری قلبی در [[کوفه]] درگذشت و در کنار [[مسجد الخضراء (نجف)|مسجد الخضراء]] در صحن [[حرم امام علی(ع)|حرم امیرالمؤمنین]] [[دفن]] شد.<ref>پیری سبزواری، «آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی؛ قرآن‌شناس بزرگ معاصر»، ص۴۱-۴۲.</ref>
===همسر و فرزندان===  
===همسر و فرزندان===  
خویی دو بار [[ازدواج]] کرد. فرزندان وی، سه پسر و سه دختر از همسر اول، و چهار پسر و دو دختر از همسر دوم هستند.<ref>[http://mosavikhoyi.blogfa.com/post/14 «معرفی آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی».]</ref> برخی از فرزندان شناخته‌شده خویی عبارتند از:
خویی دو بار [[ازدواج]] کرد. فرزندان وی، سه پسر و سه دختر از همسر اول، و چهار پسر و دو دختر از همسر دوم هستند.<ref>[http://mosavikhoyi.blogfa.com/post/14 «معرفی آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی».]</ref> برخی از فرزندان شناخته‌شده خویی عبارتند از:
خط ۶۰: خط ۶۰:


===مرجعیت===
===مرجعیت===
آغاز [[مرجع تقلید|مرجعیت]] خویی به روشنی مشخص نیست، اما بسیاری از منابع، آغاز جدی مرجعیت او را پس از درگذشت [[سید حسین طباطبایی بروجردی|بروجردی]] دانسته و تاکید کرده‌اند که پس از درگذشت [[سید محسن طباطبائی حکیم]]، خویی مخصوصاً در عراق، مرجع برتر شناخته می‌شد<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۲، ص۳-۵؛ رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۵.</ref> و جایگاه مرجعیت او در میان شیعیان ایران هم مهم گزارش شده است.<ref>جعفریان، تشیع در عراق، مرجعیت و ایران، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۸.</ref> خویی، از جمله مراجعی دانسته شده که در میان اکثر شیعیان، اعم از عرب و غیرعرب، نفوذ چشمگیری داشته است.<ref>جعفریان، تشیع در عراق، مرجعیت و ایران، ۱۳۸۶ش، ص۵۱.</ref>
آغاز [[مرجع تقلید|مرجعیت]] خویی به روشنی مشخص نیست، اما بسیاری از منابع، آغاز جدی [[مرجعیت]] او را پس از درگذشت [[سید حسین طباطبایی بروجردی|بروجردی]] دانسته و تاکید کرده‌اند که پس از درگذشت [[سید محسن طباطبائی حکیم]]، خویی مخصوصاً در عراق، مرجع برتر شناخته می‌شد<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۲، ص۳-۵؛ رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۵.</ref> و جایگاه مرجعیت او در میان شیعیان ایران هم مهم گزارش شده است.<ref>جعفریان، تشیع در عراق، مرجعیت و ایران، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۸.</ref> خویی، از جمله مراجعی دانسته شده که در میان اکثر شیعیان، اعم از عرب و غیرعرب، نفوذ چشمگیری داشته است.<ref>جعفریان، تشیع در عراق، مرجعیت و ایران، ۱۳۸۶ش، ص۵۱.</ref>


۱۴ نفر از مجتهدین نجف از جمله [[صدرا بادکوبه‌اى]]، [[سید محمدباقر صدر]]، [[سید محمد روحانی]]، [[مجتبى لنکرانى]]، [[موسی زنجانی]]، [[یوسف کربلائی]]، [[سید یوسف حکیم]]، و [[سید جعفر مرعشی]] اعلمیت خویی را اعلام کردند.<ref>خاطرات آیت الله عباس خاتم یزدی، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۰-۹۸.</ref> [[سید موسی صدر]] از سوی [[مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان]]، خویی را مرجع [[اعلمیت|اعلم]] معرفی کرد.<ref>ضاهر، مسیرة االإمام السید موسی الصدر، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۲۹۴-۲۹۳.</ref>
۱۴ نفر از مجتهدین نجف از جمله [[صدرا بادکوبه‌اى]]، [[سید محمدباقر صدر]]، [[سید محمد روحانی]]، [[مجتبى لنکرانى]]، [[موسی زنجانی]]، [[یوسف کربلائی]]، [[سید یوسف حکیم]]، و [[سید جعفر مرعشی]] اعلمیت خویی را اعلام کردند.<ref>خاطرات آیت الله عباس خاتم یزدی، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۰-۹۸.</ref> [[سید موسی صدر]] از سوی [[مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان]]، خویی را مرجع [[اعلمیت|اعلم]] معرفی کرد.<ref>ضاهر، مسیرة االإمام السید موسی الصدر، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۲۹۴-۲۹۳.</ref>
خط ۷۰: خط ۷۰:
پس از درگذشت [[محمدحسین غروی نائینی]] و [[محمدحسین غروی اصفهانی]]، مجلس درس سید ابوالقاسم خویی و [[محمدعلی کاظمی خراسانی]]، از درس‌های مهم نجف گزارش شده و بر این اساس، پس از درگذشت کاظمی خراسانی، مجلس درس خویی، از مجالس مشهور [[حوزه علمیه نجف|حوزه درسی نجف]] معرفی شده است.<ref>انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۱.</ref> چنانکه خویی در زندگی‌نامه خودنوشت آورده، در خلال سال‌های طولانی تدریس، جز در روزهای بیماری و سفر، هیچ گاه دست از تعلیم شاگردان خویش نکشیده است.<ref>انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۲.</ref> او در مجموع ۷۰ سال به تدریس دروس سطح و خارج در [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] پرداخته و بر اساس منابع، نزدیک پنجاه سال، مجلس درسی نام‌آوری در حوزه علمیه نجف را عهده‌دار بوده و طلابی از [[ایران]]، [[هند]]، [[افغانستان]]، [[پاکستان]]، [[عراق]]، [[لبنان]] و برخی کشورهای دیگر، در درس او حاضر می‌شده‌اند.<ref>انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۵.</ref>
پس از درگذشت [[محمدحسین غروی نائینی]] و [[محمدحسین غروی اصفهانی]]، مجلس درس سید ابوالقاسم خویی و [[محمدعلی کاظمی خراسانی]]، از درس‌های مهم نجف گزارش شده و بر این اساس، پس از درگذشت کاظمی خراسانی، مجلس درس خویی، از مجالس مشهور [[حوزه علمیه نجف|حوزه درسی نجف]] معرفی شده است.<ref>انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۱.</ref> چنانکه خویی در زندگی‌نامه خودنوشت آورده، در خلال سال‌های طولانی تدریس، جز در روزهای بیماری و سفر، هیچ گاه دست از تعلیم شاگردان خویش نکشیده است.<ref>انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۲.</ref> او در مجموع ۷۰ سال به تدریس دروس سطح و خارج در [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]] پرداخته و بر اساس منابع، نزدیک پنجاه سال، مجلس درسی نام‌آوری در حوزه علمیه نجف را عهده‌دار بوده و طلابی از [[ایران]]، [[هند]]، [[افغانستان]]، [[پاکستان]]، [[عراق]]، [[لبنان]] و برخی کشورهای دیگر، در درس او حاضر می‌شده‌اند.<ref>انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۵.</ref>


خویی، یک دوره کامل [[درس خارج]] [[فقه]] و شش دوره درس خارج [[اصول فقه]] را به شاگردان خود تعلیم داد. او همچنین در یک دوره کوتاه به تدریس [[تفسیر قرآن]] پرداخت.<ref>انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۲.</ref>
خویی، یک دوره کامل [[درس خارج]] [[فقه]] و شش دوره [[درس خارج]] [[اصول فقه]] را به شاگردان خود تعلیم داد. او همچنین در یک دوره کوتاه به تدریس [[تفسیر قرآن]] پرداخت.<ref>انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۲.</ref>


'''شیوه تدریس'''{{سخ}}
'''شیوه تدریس'''{{سخ}}
خط ۸۱: خط ۸۱:
[[پرونده:اجود-التقریرات.jpg|بندانگشتی|150px|[[اجود التقریرات|اَجوَد التقریرات]]]]
[[پرونده:اجود-التقریرات.jpg|بندانگشتی|150px|[[اجود التقریرات|اَجوَد التقریرات]]]]


آثار مختلفی از جمله تألیفات و رساله‌های علمی، [[رساله توضیح‌المسائل|رساله‌های عملیه]]، و تقریرات درس‌های اساتید، از جمله آثاری است که توسط خویی نگاشته شده است. بسیاری از آثار خویی، در کتابی پنجاه جلدی با عنوان «[[موسوعة الامام الخوئی (کتاب)|موسوعة الامام الخوئی]]» گردآوری شده است که ۴۲ جلد از این مجموعه، شامل یک دوره کامل [[فقه استدلالی]]، و جلد ۴۳ تا ۴۸، یک دوره کامل اصول فقه است. جلد ۴۹ از این مجموعه، شامل چند رساله رجالی و سه رساله از تقریرات درس‌های خویی و مواردی دیگر است و جلد پنجاه، حاوی کتاب [[البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|البیان فی تفسیر القرآن]] است.<ref>رییس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۲۲.</ref>
آثار مختلفی از جمله تألیفات و رساله‌های علمی، [[رساله توضیح‌المسائل|رساله‌های عملیه]]، و تقریرات درس‌های اساتید، از جمله آثاری است که توسط خویی نگاشته شده است. بسیاری از آثار خویی، در کتابی پنجاه جلدی با عنوان «[[موسوعة الامام الخوئی (کتاب)|موسوعة الامام الخوئی]]» گردآوری شده است که ۴۲ جلد از این مجموعه، شامل یک دوره کامل [[فقه استدلالی]]، و جلد ۴۳ تا ۴۸، یک دوره کامل [[اصول فقه]] است. جلد ۴۹ از این مجموعه، شامل چند رساله [[رجال]]ی و سه رساله از تقریرات درس‌های خویی و مواردی دیگر است و جلد پنجاه، حاوی کتاب [[البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|البیان فی تفسیر القرآن]] است.<ref>رییس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۲۲.</ref>


*'''تالیفات و رساله‌های علمی'''
*'''تالیفات و رساله‌های علمی'''
سید ابوالقاسم خویی، آثاری در موضوعات مختلف از جمله علوم قرآنی، فقه، اصول فقه و رجال داشته است؛ از جمله:  
سید ابوالقاسم خویی، آثاری در موضوعات مختلف از جمله علوم قرآنی، فقه، اصول فقه و رجال داشته است؛ از جمله:  
#[[رسالة فی نفحات الاعجاز]]، اثری [[کلام امامیه|کلامی]] در اثبات [[اعجاز قرآن|اعجاز]]<ref>پیرچراغ، «آیت الله خوئی و البیان»، ص۷۶.</ref> و جاودانه بودن قرآن کریم است که در پاسخ به کتاب «[[حسن الایجاز فی ابطال الاعجاز (کتاب)|حسن الایجاز فی ابطال الاعجاز]]»، اثر فردی با نام مستعار نصیرالدین ظافر نوشته شده است.<ref> انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۹.</ref> خویی این کتاب را در ۲۵ سالگی نوشته و اولین اثر اوست.<ref> انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۷۰.</ref>
#[[رسالة فی نفحات الاعجاز]]، اثری [[کلام امامیه|کلامی]] در اثبات [[اعجاز قرآن|اعجاز]]<ref>پیرچراغ، «آیت الله خوئی و البیان»، ص۷۶.</ref> و جاودانه بودن قرآن کریم است که در پاسخ به کتاب «[[حسن الایجاز فی ابطال الاعجاز (کتاب)|حسن الایجاز فی ابطال الاعجاز]]»، اثر فردی با نام مستعار نصیرالدین ظافر نوشته شده است.<ref> انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۹.</ref> خویی این کتاب را در ۲۵ سالگی نوشته و اولین اثر اوست.<ref> انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۷۰.</ref>
#[[البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|البیان فی تفسیر القرآن]]، شامل مقدمه‌ای مبسوط درباره برخی مباحث علوم قرآنی و نیز [[تفسیر قرآن|تفسیر]] شش آیه از [[سوره فاتحه|سوره حمد]] است.<ref> انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۷۰.</ref> مقدمه این کتاب، حاوی موضوعات مختلفی از جمله فضیلت، [[اعجاز قرآن|اعجاز]]، و جاودانگی قرآن کریم است. در این مقدمه، بر نادرستی [[عدم تحریف قرآن|تحریف قرآن کریم]] تاکید شده. همچنین بررسی ۳۶ آیه از قرآن کریم که ادعای منسوخ شدن آنها مطرح شده، در این مقدمه آمده و خویی معتقد است آیات مذکور [[منسوخ]] نشده‌اند.<ref> انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۷۰.</ref> به گفته برخی محققان، البیان از آغاز انتشار، مورد توجه مجامع علمی و مبنای درس‌های این رشته در حوزه و دانشگاه قرار گرفت.<ref>ایازی، «چه کسانی مروج مکتب تفسیری آیت الله خویی شدند؟»، ص۲۳۱.</ref>
#[[البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|البیان فی تفسیر القرآن]]، شامل مقدمه‌ای مبسوط درباره برخی مباحث [[علوم قرآنی]] و نیز [[تفسیر قرآن|تفسیر]] شش آیه از [[سوره فاتحه|سوره حمد]] است.<ref> انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۷۰.</ref> مقدمه این کتاب، حاوی موضوعات مختلفی از جمله فضیلت، [[اعجاز قرآن|اعجاز]]، و جاودانگی قرآن کریم است. در این مقدمه، بر نادرستی [[عدم تحریف قرآن|تحریف قرآن کریم]] تاکید شده. همچنین بررسی ۳۶ آیه از قرآن کریم که ادعای منسوخ شدن آنها مطرح شده، در این مقدمه آمده و خویی معتقد است آیات مذکور [[منسوخ]] نشده‌اند.<ref> انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۷۰.</ref> به گفته برخی محققان، البیان از آغاز انتشار، مورد توجه مجامع علمی و مبنای درس‌های این رشته در حوزه و دانشگاه قرار گرفت.<ref>ایازی، «چه کسانی مروج مکتب تفسیری آیت الله خویی شدند؟»، ص۲۳۱.</ref>
#[[معجم رجال الحدیث (کتاب)|معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرجال]]، در ۲۳ جلد، کتابی [[علم رجال|رجالی]] است که اولین بار در ۱۳۹۸ق در [[نجف]] چاپ شد<ref>پیرچراغ، «آیت الله خوئی و البیان»، ص۷۶.</ref> و شرح حال بیش از ۱۵ هزار تن از راویان احادیث را بیان کرده و در توضیح هر راوی، تمام راویان از آن شخص را ذکر کرده است. این اثر، مفصل‌ترین مجموعه‌های رجالی شیعه دانسته شده است.<ref>پیرچراغ، «آیت الله خوئی و البیان»، ص۷۶.</ref>
#[[معجم رجال الحدیث (کتاب)|معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرجال]]، در ۲۳ جلد، کتابی [[علم رجال|رجالی]] است که اولین بار در ۱۳۹۸ق در [[نجف]] چاپ شد<ref>پیرچراغ، «آیت الله خوئی و البیان»، ص۷۶.</ref> و شرح حال بیش از ۱۵ هزار تن از راویان احادیث را بیان کرده و در توضیح هر راوی، تمام راویان از آن شخص را ذکر کرده است. این اثر، مفصل‌ترین مجموعه‌های رجالی شیعه دانسته شده است.<ref>پیرچراغ، «آیت الله خوئی و البیان»، ص۷۶.</ref>


خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:


===آرا و نظریات علمی===
===آرا و نظریات علمی===
سید ابوالقاسم خویی، در فقه و اصول فقه، نظرات و آرای قابل توجهی داشته که گاه با نظرات مشهور فقیهان [[شیعه]] متفاوت بوده و به گزارش برخی، ۳۰۰ [[فتوا]] بر خلاف فتواهای مشهور فقیهان شیعه، در میان فتاوای خویی دیده می‌شود.<ref>[http://faridmod.blogfa.com/post-421.aspx «دخالت آخوند خراسانی در مشروطه متعارف نبود»].</ref> برخی از این موارد عبارت است از:
سید ابوالقاسم خویی، در فقه و [[اصول فقه]]، نظرات و آرای قابل توجهی داشته که گاه با نظرات مشهور فقیهان [[شیعه]] متفاوت بوده و به گزارش برخی، ۳۰۰ [[فتوا]] بر خلاف فتواهای مشهور فقیهان شیعه، در میان فتاوای خویی دیده می‌شود.<ref>[http://faridmod.blogfa.com/post-421.aspx «دخالت آخوند خراسانی در مشروطه متعارف نبود»].</ref> برخی از این موارد عبارت است از:
* مخالفت با مکلف بودن کافران به فروع دین: خویی مانند [[یوسف بن احمد بحرانی|یوسف بحرانی]] و بر خلاف نظر همه علمای شیعه که معتقدند [[کافران]] علاوه بر [[اصول دین]]، [[تکلیف|مکلف]] به [[فروع دین]] هم شده‌اند،<ref>فیاض، «نوآوری‌های اصولی و فقهی آیت الله خویی»، ص۳۳۶ و ۳۳۷.</ref> بر این باور است که کافران تا زمانی که [[اسلام]] را نپذیرند، مکلف به [[فروع دین]] نمی‌شوند.<ref>فیاض، «نوآوری‌های اصولی و فقهی آیت الله خویی»، ص۳۳۶ و ۳۳۷.</ref>
* مخالفت با مکلف بودن کافران به فروع دین: خویی مانند [[یوسف بن احمد بحرانی|یوسف بحرانی]] و بر خلاف نظر همه علمای شیعه که معتقدند [[کافران]] علاوه بر [[اصول دین]]، [[تکلیف|مکلف]] به [[فروع دین]] هم شده‌اند،<ref>فیاض، «نوآوری‌های اصولی و فقهی آیت الله خویی»، ص۳۳۶ و ۳۳۷.</ref> بر این باور است که کافران تا زمانی که [[اسلام]] را نپذیرند، مکلف به [[فروع دین]] نمی‌شوند.<ref>فیاض، «نوآوری‌های اصولی و فقهی آیت الله خویی»، ص۳۳۶ و ۳۳۷.</ref>
* عدم پذیرش نسبی بودن آغاز ماه قمری: به باور خویی، بر خلاف نظر مشهور، آغاز ماه قمری برای همه یکسان است و نمی‌توان آن را چیزی نسبی دانست. چرا که معیار آغاز [[ماه قمری]]، بر اساس آرای خویی، بیرون رفتن ماه از محاق است که پدیده‌ای تکوینی است و به وضع قرارگیری خورشید، ماه و زمین مرتبط است و وابسته به اجزا و مناطق گوناگون زمین نیست.<ref>فیاض، «نوآوری‌های اصولی و فقهی آیت الله خویی»، ص۳۳۶ و ۳۳۷.</ref>
* عدم پذیرش نسبی بودن آغاز ماه قمری: به باور خویی، بر خلاف نظر مشهور، آغاز ماه قمری برای همه یکسان است و نمی‌توان آن را چیزی نسبی دانست. چرا که معیار آغاز [[ماه قمری]]، بر اساس آرای خویی، بیرون رفتن ماه از محاق است که پدیده‌ای تکوینی است و به وضع قرارگیری خورشید، ماه و زمین مرتبط است و وابسته به اجزا و مناطق گوناگون زمین نیست.<ref>فیاض، «نوآوری‌های اصولی و فقهی آیت الله خویی»، ص۳۳۶ و ۳۳۷.</ref>
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:


==اقدامات سیاسی==
==اقدامات سیاسی==
سید ابوالقاسم خویی، تا پیش از مرجعیت، بیانیه‌ها و اطلاعیه‌هایی در محکومیت اقدامات [[حکومت پهلوی]] صادر کرده، در یک دوره بیش از ده ساله، تقریباً سیاست سکوت را در پیش گرفته و سپس در آستانه پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی در ایران]] در بهمن ۱۳۵۷ش، به حمایت از [[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]] و انقلاب اسلامی پرداخته است. سرانجام حمایت خویی از [[انتفاضه شعبانیه عراق|انتفاضه شعبانیه]] شیعیان [[عراق]]، به حصر خانگی او انجامید.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> برخی از اقدامات اجتماعی و سیاسی آیت الله خویی عبارتند از:
سید ابوالقاسم خویی، تا پیش از [[مرجعیت]]، بیانیه‌ها و اطلاعیه‌هایی در محکومیت اقدامات [[حکومت پهلوی]] صادر کرده، در یک دوره بیش از ده ساله، تقریباً سیاست سکوت را در پیش گرفته و سپس در آستانه پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی در ایران]] در بهمن [[۱۳۵۷ش]]، به حمایت از [[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]] و انقلاب اسلامی پرداخته است. سرانجام حمایت خویی از [[انتفاضه شعبانیه عراق|انتفاضه شعبانیه]] شیعیان [[عراق]]، به حصر خانگی او انجامید.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> برخی از اقدامات اجتماعی و سیاسی آیت الله خویی عبارتند از:


===مواضع علیه حکومت پهلوی===
===مواضع علیه حکومت پهلوی===
خویی در مهر ۱۳۴۱ش در تلگرافی به محمدرضا پهلوی، شاه ایران، با [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] مخالفت کرد و آن را مغایر شرع خواند.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> همچنین در پیامی به [[سید محمد بهبهانی]]، تاکید کرد که «خاموش کردن صدای ملت با قوه قهریه، دیری نخواهد پایید و تبلیغات عوام‌فریبانه، مشکلات را حل نمی‌کند و اقتصاد ورشکسته و ناخشنودی مردم را درمان نخواهد کرد.»<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> او همچنین در واکنش به [[واقعه فیضیه]] در ابتدای سال ۱۳۴۲ش، تلگرامی به محمدرضا فرستاد و از «انحطاط مملکت اسلامی و خط مشی زمامدارانش» اظهار تأسف کرد.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> یک ماه بعد در پاسخ به نامه جمعی از علمای ایران، عدم صلاحیت حاکمان فاسد را اعلام کرد؛ وظیفه روحانیت را سنگین دانست و سکوت را ناروا شمرد.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> ستمگر خواندن دستگاه حاکم ایران پس از کشتار مردم در [[۱۵ خرداد]] ۱۳۴۲ش، حکم به ممنوعیت شرکت در انتخابات دوره ۲۱ مجلس و از اعتبار ساقط دانستن آن، حمایت از [[امام خمینی]] در پی دستگیری و شایعه محاکمه امام، برخی دیگر از واکنش‌های سیاسی اوست.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref>
خویی در مهر [[۱۳۴۱ش]] در تلگرافی به محمدرضا پهلوی، شاه ایران، با [[لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی]] مخالفت کرد و آن را مغایر شرع خواند.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> همچنین در پیامی به [[سید محمد بهبهانی]]، تاکید کرد که «خاموش کردن صدای ملت با قوه قهریه، دیری نخواهد پایید و تبلیغات عوام‌فریبانه، مشکلات را حل نمی‌کند و اقتصاد ورشکسته و ناخشنودی مردم را درمان نخواهد کرد.»<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> او همچنین در واکنش به [[واقعه فیضیه]] در ابتدای سال ۱۳۴۲ش، تلگرامی به محمدرضا فرستاد و از «انحطاط مملکت اسلامی و خط مشی زمامدارانش» اظهار تأسف کرد.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> یک ماه بعد در پاسخ به نامه جمعی از علمای ایران، عدم صلاحیت حاکمان فاسد را اعلام کرد؛ وظیفه روحانیت را سنگین دانست و سکوت را ناروا شمرد.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> ستمگر خواندن دستگاه حاکم ایران پس از کشتار مردم در [[۱۵ خرداد]] ۱۳۴۲ش، حکم به ممنوعیت شرکت در انتخابات دوره ۲۱ مجلس و از اعتبار ساقط دانستن آن، حمایت از [[امام خمینی]] در پی دستگیری و شایعه محاکمه امام، برخی دیگر از واکنش‌های سیاسی اوست.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref>


===اخراج ایرانیان از عراق===
===اخراج ایرانیان از عراق===
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:


===دوره سکوت بیش از ده ساله===
===دوره سکوت بیش از ده ساله===
خویی، پس از مرجعیت، از سیاست کناره گرفت.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> این دوره، با سال‌های حضور [[امام خمینی]] در [[نجف]] همزمان بود.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> سکوت او در برابر رخدادهای دوران انقلاب ۱۳۵۷ش ایران، اعتراضاتی را در ایران برانگیخت.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> حضور فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی در بیت (دفتر مرجعیت) او در [[۲۸ آبان]] ۱۳۵۷ش، به این اعتراضات دامن زد، خویی در یادداشتی خطاب به برخی علما، این ملاقات را ناگهانی و ناخواسته دانست.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶-۵۱۷.</ref>
خویی، پس از [[مرجعیت]]، از سیاست کناره گرفت.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> این دوره، با سال‌های حضور [[امام خمینی]] در [[نجف]] همزمان بود.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> سکوت او در برابر رخدادهای دوران انقلاب ۱۳۵۷ش ایران، اعتراضاتی را در ایران برانگیخت.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> حضور فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی در بیت (دفتر مرجعیت) او در [[۲۸ آبان]] ۱۳۵۷ش، به این اعتراضات دامن زد، خویی در یادداشتی خطاب به برخی علما، این ملاقات را ناگهانی و ناخواسته دانست.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶-۵۱۷.</ref>


===ملاقات فرح دیبا با خویی===
===ملاقات فرح دیبا با خویی===
فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی، شاه وقت ایران، در [[۲۸ آبان]] ۱۳۵۷ش، همزمان با [[عید غدیر]]، به دیدار سید ابوالقاسم خویی رفت.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶-۵۱۷.</ref> این دیدار در شرایطی صورت گرفت که انقلاب اسلامی مردم ایران اوج گرفته و [[سید روح‌الله موسوی خمینی]] از [[عراق]] اخراج شده بود.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> ملاقات فرح دیبا با خویی، موجب شد خویی در محافل انقلابی ایران مورد انتقاد قرار گیرد.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> از همین رو این مرجع تقلید در یادداشتی خطاب به [[سید محمدصادق روحانی|سید صادق روحانی]]، ضمن تاکید بر ناگهانی و ناخواسته بودن این ملاقات، یادآور شد که در این دیدار، «شدیداً نسبت به حوادث ناگوار و فجایعی که در کشور ایران رخ داده، اعتراض نمودیم.»<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶-۵۱۷؛ [http://mobahesat.ir/7723 طباطبایی، «دیدار پرماجرا و روایت‌های متفاوت».]</ref> حسین فردوست، از نزدیکان محمدرضا پهلوی، درباره این دیدار گفت: آیت الله سید ابوالقاسم خویی تقاضای ملاقات [[فرح پهلوی]] را بدون پاسخ گذاشته بود و فرح شخصاً با [[حجاب]] اسلامی به منزل آیت الله خویی می‌رود.<ref>هاشمیان‌فر، گونه‌شناسی رفتار سیاسی مراجع تقلید، ۱۳۹۰ش، ص۲۲۴.</ref>
فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی، شاه وقت [[ایران]]، در [[۲۸ آبان]] [[۱۳۵۷ش]]، همزمان با [[عید غدیر]]، به دیدار سید ابوالقاسم خویی رفت.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶-۵۱۷.</ref> این دیدار در شرایطی صورت گرفت که انقلاب اسلامی مردم ایران اوج گرفته و [[سید روح‌الله موسوی خمینی]] از [[عراق]] اخراج شده بود.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> ملاقات فرح دیبا با خویی، موجب شد خویی در محافل انقلابی ایران مورد انتقاد قرار گیرد.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.</ref> از همین رو این مرجع تقلید در یادداشتی خطاب به [[سید محمدصادق روحانی|سید صادق روحانی]]، ضمن تاکید بر ناگهانی و ناخواسته بودن این ملاقات، یادآور شد که در این دیدار، «شدیداً نسبت به حوادث ناگوار و فجایعی که در کشور ایران رخ داده، اعتراض نمودیم.»<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶-۵۱۷؛ [http://mobahesat.ir/7723 طباطبایی، «دیدار پرماجرا و روایت‌های متفاوت».]</ref> حسین فردوست، از نزدیکان محمدرضا پهلوی، درباره این دیدار گفت: آیت الله سید ابوالقاسم خویی تقاضای ملاقات [[فرح پهلوی]] را بدون پاسخ گذاشته بود و فرح شخصاً با [[حجاب]] اسلامی به منزل آیت الله خویی می‌رود.<ref>هاشمیان‌فر، گونه‌شناسی رفتار سیاسی مراجع تقلید، ۱۳۹۰ش، ص۲۲۴.</ref>


===همراهی با انقلاب اسلامی ایران===
===همراهی با انقلاب اسلامی ایران===
خویی پس از ملاقات فرح دیبا، در شرایطی که مبارزات مردم ایران علیه حکومت پهلوی تشدید شده بود، به همراهی با انقلاب اسلامی ایران پرداخت و پس از آن هم در موارد مختلف، از [[جمهوری اسلامی ایران]] حمایت کرد. وی پیش از پیروزی انقلاب، در بیانیه‌ای خطاب به مراجع، علما و ملت ایران، از مردم خواست که با [[شجاعت]] و با حفظ موازین شرعی قدم بردارند.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۷.</ref> خویی پس از آن در جریان همه‌پرسی تعیین نظام جمهوری اسلامی، مردم را به رأی دادن به جمهوری اسلامی فراخواند، از شاگردان خود خواست تا در امور انقلاب مشارکت کنند و در [[جنگ عراق با ایران]]، به رغم فشار دولت [[صدام]] مبنی بر حمایت از عراق، حکم به جواز استفاده از [[وجوهات شرعی]] در تأمین ملزومات رزمندگان ایران داد.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۷.</ref>
خویی پس از ملاقات فرح دیبا، در شرایطی که مبارزات مردم ایران علیه حکومت پهلوی تشدید شده بود، به همراهی با [[انقلاب اسلامی ایران]] پرداخت و پس از آن هم در موارد مختلف، از [[جمهوری اسلامی ایران]] حمایت کرد. وی پیش از پیروزی انقلاب، در بیانیه‌ای خطاب به مراجع، علما و ملت ایران، از مردم خواست که با [[شجاعت]] و با حفظ موازین شرعی قدم بردارند.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۷.</ref> خویی پس از آن در جریان همه‌پرسی تعیین نظام جمهوری اسلامی، مردم را به رأی دادن به جمهوری اسلامی فراخواند، از شاگردان خود خواست تا در امور انقلاب مشارکت کنند و در [[جنگ عراق با ایران]]، به رغم فشار دولت [[صدام]] مبنی بر حمایت از عراق، حکم به جواز استفاده از [[وجوهات شرعی]] در تأمین ملزومات رزمندگان ایران داد.<ref>رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۷.</ref>


===انتفاضه شعبانیه عراق===
===انتفاضه شعبانیه عراق===
confirmed، templateeditor
۱۰٬۴۰۳

ویرایش