پرش به محتوا

کیسان ابوعمره: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Roohish (بحث | مشارکت‌ها)
imported>Kmhoseini
خط ۱۲: خط ۱۲:
##به روایتی نیز حضرت علی(ع)، مختار را کیسان نامید.<ref>مسعودی، ج۳، ص۲۷۷</ref>. پدر مختار، او را پس از تولد نزد حضرت علی برد. آن حضرت دست محبت بر سر نوزاد کشید و فرمود: کَیس (<small>یعنی زیرک</small>) و از همان زمان او کیسان نام گرفت.
##به روایتی نیز حضرت علی(ع)، مختار را کیسان نامید.<ref>مسعودی، ج۳، ص۲۷۷</ref>. پدر مختار، او را پس از تولد نزد حضرت علی برد. آن حضرت دست محبت بر سر نوزاد کشید و فرمود: کَیس (<small>یعنی زیرک</small>) و از همان زمان او کیسان نام گرفت.
##برخی هم گفته‌اند [[محمد بن حنفیه]] هنگامی که مختار را برای خونخواهی [[امام حسین|امام حسین(ع)]] به [[عراق]] فرستاد و هوشیاری و فراست لازم را در او دید، او را کیسان نامید<ref>مفید، ص۲۹۶؛ ابن نما حلی، ذوب النضار فی شرح الثار، ص۶۱</ref>.
##برخی هم گفته‌اند [[محمد بن حنفیه]] هنگامی که مختار را برای خونخواهی [[امام حسین|امام حسین(ع)]] به [[عراق]] فرستاد و هوشیاری و فراست لازم را در او دید، او را کیسان نامید<ref>مفید، ص۲۹۶؛ ابن نما حلی، ذوب النضار فی شرح الثار، ص۶۱</ref>.
#کیسان (کنیه‌اش ابوعمره) فردی غیر از مختار<ref>مسعودی،  ج۳، ص۲۷۷</ref>و نامش برگرفته از نام غلام حضرت علی بود<ref>کشی، رجال، ص۱۲۸</ref>و فرقۀ کیسانیه نیز به او منسوب ‏اند، نه به مختار<ref>نشوان بن سعید، الحورالعین، ص۱۸۲</ref>. وی در قیام مختار بر ضد [[بنی امیه]] نقش مهمی داشت و از موالی (وابستگان ایرانی عربها) بنو عُرَینه، از طوایف قبیلۀ عرب بَجیله، بود<ref>بلاذری، کتاب جهل من انساب الأشراف، ج۶، ص۳۹۵؛ دینوری،  الأخبارالطوال، ص۲۸۹؛ طبری، ج۶، ص۳۳؛ نوبختی، فرق الشیعة، ص۲۳</ref>. به نظر می‌رسد چون این کیسان شهرت چندانی نداشته است، فرقه‌ای که نام خود را از او گرفتند، بر این اعتقاد شدند که کیسان لقب مختار است.<ref>پلّا، ج۷، ص۶۱۰</ref>
#کیسان (کنیه‌اش ابوعمره) فردی غیر از مختار بوده<ref>مسعودی،  ج۳، ص۲۷۷؛ کشی، رجال، ص۱۲۸</ref> و برخی از منابع او را ابو عمره سائب بن مالک اسعدی (درگذشت 67ق.) دانسته‌اند <ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص 37</ref> و فرقۀ کیسانیه نیز به او منسوب ‏اند، نه به مختار<ref>نشوان بن سعید، الحورالعین، ص۱۸۲</ref>. وی در قیام مختار بر ضد [[بنی امیه]] نقش مهمی داشت و از موالی (وابستگان ایرانی عربها) بنو عُرَینه، از طوایف قبیلۀ عرب بَجیله، بود<ref>بلاذری، کتاب جهل من انساب الأشراف، ج۶، ص۳۹۵؛ دینوری،  الأخبارالطوال، ص۲۸۹؛ طبری، ج۶، ص۳۳؛ نوبختی، فرق الشیعة، ص۲۳</ref>. به نظر می‌رسد چون این کیسان شهرت چندانی نداشته است، فرقه‌ای که نام خود را از او گرفتند، بر این اعتقاد شدند که کیسان لقب مختار است.<ref>پلّا، ج۷، ص۶۱۰</ref>
#بعید نیست، شخصیت کیسان، مثل [[عبدالله بن سبا]] شخصیتی مجهول و ساختگی باشد<ref>[http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/77817?SearchText=%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86 نک: فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۱۹، کیسانیه، افسانه یا حقیقت؟!]</ref>.
#بعید نیست، شخصیت کیسان، مثل [[عبدالله بن سبا]] شخصیتی مجهول و ساختگی باشد<ref>[http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/77817?SearchText=%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86 نک: فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۱۹، کیسانیه، افسانه یا حقیقت؟!]</ref>.



نسخهٔ ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۴، ساعت ۲۲:۲۹

کیسان، از اهالی کوفه و یاران نزدیک مختار ثقفی که کنیه او ابوعمره بوده است. مختار پس از تسلط بر کوفه، او را به سرپرستی نگهبانان (شرطه) این شهر گماشت. او قاتلان امام حسین(ع) را به مختار معرفی می‌کرد و عمر بن سعد و بنا به قولی شمر بن ذی‏ الجوشن به دست او کشته شده‌اند و همچنین خولی بن یزید اصبحی به دست او اسیر گشته است.

کیسان در جنگ بین مصعب‏ بن زبیر و مختار، که در سال ۶۷ق و در مکانی به نام حمام اعین رخ داد، فرمانده سپاه مختار بود و بنا به قولی[۱] در همین جنگ کشته شد.

در باره این که او دقیقا چه کسی بوده، نظریات متفاوتی وجود دارد.

مصداق کیسان

درباره کیستی کیسان، چند نظریه مطرح است:

  1. کیسان، غلام علی(ع) بود که در جنگ صفین(سال ۳۷) به شهادت رسید[۲].
  2. لقب یا نام مختار بن ابی عبید ثقفی بود و فرقه کیسانیه به او منسوب ‏است.[۳].
    1. برخی معتقدند که این لقب مختار، برگرفته از نام یکی از یارانش، ابوعمره کیسان است.[۴]
    2. به روایتی نیز حضرت علی(ع)، مختار را کیسان نامید.[۵]. پدر مختار، او را پس از تولد نزد حضرت علی برد. آن حضرت دست محبت بر سر نوزاد کشید و فرمود: کَیس (یعنی زیرک) و از همان زمان او کیسان نام گرفت.
    3. برخی هم گفته‌اند محمد بن حنفیه هنگامی که مختار را برای خونخواهی امام حسین(ع) به عراق فرستاد و هوشیاری و فراست لازم را در او دید، او را کیسان نامید[۶].
  3. کیسان (کنیه‌اش ابوعمره) فردی غیر از مختار بوده[۷] و برخی از منابع او را ابو عمره سائب بن مالک اسعدی (درگذشت 67ق.) دانسته‌اند [۸] و فرقۀ کیسانیه نیز به او منسوب ‏اند، نه به مختار[۹]. وی در قیام مختار بر ضد بنی امیه نقش مهمی داشت و از موالی (وابستگان ایرانی عربها) بنو عُرَینه، از طوایف قبیلۀ عرب بَجیله، بود[۱۰]. به نظر می‌رسد چون این کیسان شهرت چندانی نداشته است، فرقه‌ای که نام خود را از او گرفتند، بر این اعتقاد شدند که کیسان لقب مختار است.[۱۱]
  4. بعید نیست، شخصیت کیسان، مثل عبدالله بن سبا شخصیتی مجهول و ساختگی باشد[۱۲].

بنا بر وجود خارجی چنین شخصیتی (نفی نظریه چهارم)، از میان سه نظر اول، کیسان، غلام حضرت علی(ع)، مورد نظر نیست چون او پیش از به وجود آمدن فرقه کیسانیه به شهادت رسید. قول دوم نیز از نظر تاریخی به اثبات نرسیده است. از این رو ادامه این نوشتار درباره شخصیت مورد اشاره در قول سوم است.

کیسان و مختار

ارتباط نزدیک بین آن دو

کیسانٍ مکنّا به ابوعمره، از شیعه طرفداری می‌کرد و از عثمان بد می‌گفت[۱۳]. گفته شده، کیسان صاحب سر مختار بود و بر کار و رأی او غلبه داشت و مختار را به انتقام خون امام حسین برانگیخت.[۱۴] در میان یاران و لشکریان مختار، که بیشتر از موالی بودند، کیسان از مشاوران نزدیک و دوستان برجستۀ مختار بود.[۱۵]

اقدامات کیسان برای مختار

سرپرستی نگهبانان

چون در سال ۶۶ مختار به قصد انتقام گرفتن از عاملان واقعۀ کربلا و قاتلان امام حسین(ع)، در کوفه بر ضد بنی امیه قیام کرد، کیسان را- که بسیار به او اعتماد داشت- به سرپرستی شُرطه (پلیس و شهربانی) و به قولی به ریاست نگهبانان (حَرَس) خود گماشت[۱۶] و به او دستور داد هزار کارگر فراهم آورد تا با کلنگ خانه‌های اشراف و کسانی را که به جنگ امام حسین(ع) رفته بودند، خراب کند. کیسان که آنان را خوب می‌شناخت، در کوفه به جستجو پرداخت و به هرکدام از آنان که دست می‌یافت او را می‌کشت، خانه هایشان را ویران می‌کرد و اموال آنان را به یکی از ایرانیانی که در خدمت مختار بودند می‌بخشید[۱۷] چنان شد که مردم کوفه به نام او مثل می‌زدند و هرگاه کسی دچار فقر می‌شد، می‌گفتند ابوعمره به خانۀ او آمده است.[۱۸] کیسان در گفتار و رفتار و کشتار مخالفان، از مختار نیز تندروتر بود.[۱۹]

کشتن شمربن ذی ‏الجوشن

مختار کیسان را برای کشتن شمر بن ذی الجوشن مأمور کرد. چون شمر از کوفه گریخت، کیسان با گروهی به تعقیب وی رفت و در حوالی روستای کلتانیه (میان شوش و صَیمره) بر او دست یافت و خود کیسان، یا یکی از یارانش، شمر را کشت و جسد او را جلوی سگ‌ها انداختند.[۲۰]

اسیر کردن خولی

کیسان به همراه مُعاذبن هانی کِندی (برادرزادۀ حُجربن عدیخولی بن یزید اَصْبَحی را ـ که سر امام حسین را نزد عبیدالله بن زیاد برد ـ در خانه‌اش محاصره کرد واو را نزد مختار برد. مختار خولی را کشت و در آتش سوزاند.[۲۱]

کشتن عمرسعد

پس از آن، مختار کیسان را برای قتل عمربن سعد (فرمانده لشکر یزید در واقعۀ کربلا) مأمور کرد. کیسان مخفیانه به سوی خانه عمربن سعد در کوفه رفت و او را غافلگیر کرد و گردن زد و سرش را برای مختار برد.[۲۲]

فرماندهی سپاه مختار

عبدالله بن زبیر- که بر حجاز و مناطقی دیگر از جهان اسلام استیلا یافته بود و طرفداران و یاران مختار را مانع بزرگی برای خود می‌دانست- در سال ۶۷ برادرش، مصعب بن زبیر، رابه جنگ مختار فرستاد. در جنگی که در جایی به نام حمّام اَعْین (از توابع کوفه) روی داد، کیسان فرمانده موالی سپاه مختار بود.

کشته شدن

در جنگی که بین سپاه مختار، به فرماندهی کیسان ابوعمره، و لشگریان عبدالله بن زبیر، به فرماندهی مصعب بن زبیر، در جایی به نام حمّام اَعْین رخ داد، لشکریان مختار شکست خوردند و خود مختار و به احتمال قوی، کیسان نیز در این جنگ کشته شدند.[۲۳]

پانویس

  1. نک: طبری، ج۶، ص۹۳ـ ۱۱۶
  2. رک: نصربن مزاحم، وقعة صِفّین، ص۲۴۹؛ طبری، ج۵، ص۱۹
  3. اخبارالدولة العباسیة، ص۱۶۵؛ مسعودی، ج۳، ص۲۷۶؛ مقدسی، البدء والتاریخ، ج۵، ص۱۳۱
  4. نوبختی، فرق الشیعة، ص۲۳؛ کشّی، رجال، ص۱۲۸
  5. مسعودی، ج۳، ص۲۷۷
  6. مفید، ص۲۹۶؛ ابن نما حلی، ذوب النضار فی شرح الثار، ص۶۱
  7. مسعودی، ج۳، ص۲۷۷؛ کشی، رجال، ص۱۲۸
  8. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج2، ص 37
  9. نشوان بن سعید، الحورالعین، ص۱۸۲
  10. بلاذری، کتاب جهل من انساب الأشراف، ج۶، ص۳۹۵؛ دینوری، الأخبارالطوال، ص۲۸۹؛ طبری، ج۶، ص۳۳؛ نوبختی، فرق الشیعة، ص۲۳
  11. پلّا، ج۷، ص۶۱۰
  12. نک: فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۱۹، کیسانیه، افسانه یا حقیقت؟!
  13. طبری، ج۶، ص۳۵
  14. کشی، رجال، ص۱۲۸
  15. رک: طبری، ج۶، ص۳۵
  16. دینوری، الأخبارالطوال، ص۲۸۹؛ طبری، ج۶، ص۳۳
  17. دینوری، الأخبارالطوال، ص۲۹۲
  18. کشی، رجال، ص۱۲۸
  19. نوبختی، فرق الشیعة، ص۲۳
  20. یاقوت حموی، معجم البلدان، ذیل «‌کلتانیه »؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۸، ص۲۷۰ـ ۲۷۱
  21. طبری، ج۶، ص۵۹ـ ۶۰؛ طوسی، الامالی، ص۲۴۴
  22. بلاذری، کتاب جهل من انساب الأشراف، ج۶، ص۴۰۶؛ طبری، ج۶، ص۶۱؛ ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۶، ص۲۴۵ـ ۲۴۶؛ قس دینوری، الأخبارالطوال، ص۳۰۱، که گفته است یکی از یاران مختار، عمربن سعد را اسیر کرد و نزد مختار برد و سپس کیسان به دستور مختار او را گردن زد
  23. رک: طبری، ج۶، ص۹۳ـ ۱۱۶

منابع

  • احمد ابن اعثم الکوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
  • اسماعیل ابن کثیر الدمشقی، البدایة والنهایة، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
  • جعفربن محمدابن نماحلی، ذوب النضار فی شرح الثار، چاپ فارس حسون کریم، قم ۱۴۱۶.
  • اخبارالدولةالعباسیة، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، بیروت ۱۳۹۱.
  • احمدبن یحیی بلاذری، کتاب جهل من انساب الأشراف، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
  • سیدعلوی، سیدابراهیم، «‌کیسانیه، افسانه یا حقیقت؟! (۱) »، فصلنامه کلام اسلامی، پاییز ۱۳۷۵، شماره ۱۹.
  • شارل پلا، تعلیقات، مسعودی، مروج الذهب.
  • احمدبن داود دینوری، الأخبارالطوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰.
  • طبری، تاریخ، بیروت.
  • محمدبن حسن طوسی، الامالی، قم ۱۴۱۴.
  • محمدبن عمر کَشّی، اختیار معرفةالرجال المعروف برجال الکشی (برگزیدۀ محمدبن حسن طوسی)، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸.
  • مسعودی، مروج الذهب، بیروت.
  • محمدبن محمد مفید، الفصول المختارة، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۴۱۴ق/ ۱۹۹۳.
  • مطهربن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ ۱۹۱۹.
  • نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، چاپ کمال مصطفی، افست تهران ۱۹۷۲.
  • نصربن مزاحم، وقعة صِفّین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۲.
  • یاقوت حموی، معجم البلدان، اعداد و دراسه محمد العمری ابوعبدالله، دارالصمیعی، ریاض، ۱۳۷۳ = ۱۴۱۵ق.
  • حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ش.

پیوند به بیرون