پرش به محتوا

ولایت: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۱
جز
خط ۲۳: خط ۲۳:
روایات بسیاری،<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸-۲۴، باب دَعائِم الاسلام.</ref> ولایت را از اساسی‌ترین و مهم‌ترین پایه‌ها و [[ارکان دین اسلام]] برشمرده‌اند؛<ref>طاهری خرم آبادی، ولایت و رهبری در اسلام،‌ ۱۳۹۰ش، ص۱۲۶.</ref> زیرا شامل مساله سرپرستی و زمامداری امور دینی اعم از ظاهری و باطنی، جسمی و روحی، دنیوی و اخروی، مادی و معنوی، عبادی و اجتماعی می‌شود؛ مسائلی که همه از شئون دین اسلام هستند و از اموری‌اند که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول الله(ص)]] بر آن ولایت داشته است.<ref>حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ش، ج۲، ص۲۰۶.</ref>
روایات بسیاری،<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸-۲۴، باب دَعائِم الاسلام.</ref> ولایت را از اساسی‌ترین و مهم‌ترین پایه‌ها و [[ارکان دین اسلام]] برشمرده‌اند؛<ref>طاهری خرم آبادی، ولایت و رهبری در اسلام،‌ ۱۳۹۰ش، ص۱۲۶.</ref> زیرا شامل مساله سرپرستی و زمامداری امور دینی اعم از ظاهری و باطنی، جسمی و روحی، دنیوی و اخروی، مادی و معنوی، عبادی و اجتماعی می‌شود؛ مسائلی که همه از شئون دین اسلام هستند و از اموری‌اند که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول الله(ص)]] بر آن ولایت داشته است.<ref>حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ش، ج۲، ص۲۰۶.</ref>


همچنین در [[روایات]]،<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۸۳،‌ ح۸ و ج۲، ص۱۸و۱۹،‌ ح۵.</ref> ولایت شرط قبول اعمال بیان شده است.<ref>مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۷۰.</ref> گفته شده آن مقداری که رسول خدا(ص) به ولایت سفارش کردند، به دیگر مسائل دینی سفارش نکردند.{{مدرک}} حضرت محمد(ص) در روایات متعددی همچون [[حدیث عشیره|روایت عشیره]]، [[حدیث انس|روایت انس]]، [[حدیث غدیر|روایت غدیر]]، [[حدیث منزلت|روایت منزلت،]] [[حدیث ثقلین|روایت ثقلین]]، [[حدیث سفینه|روایت سفینه]] و ... به مساله ولایت اشاره کرده‌اند.<ref>حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ش، ج۲، ص۲۰۶.</ref> علاوه بر این، [[شهادت ثالثه]] در اندیشه [[شیعه امامیه|شیعه]]؛ یعنی شهادت به [[ولایت امام علی(ع)]] در [[اذان]] و [[اقامه]] بعد از شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اکرم(ص) نیز نشان دهنده اهمیت ولایت در اندیشه [[شیعه امامیه|شیعه]]؛ در اندیشه شیعه است، امری که علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] آن را [[بدعت]] دانسته‌اند؛ در حالی که شواهدی وجود دارد که مساله شهادت به ولایت امام علی(ع) در اذان قبلا توسط افرادی همچون [[سلمان]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] در زمان حیات پیامبر مورد استفاده قرار گرفته است.<ref>جمعی از نویسندگان، پاسخ به پرسش‌های کلامی- تاریخی و فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹-۵۳۵.</ref>
همچنین در [[روایات]]،<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۸۳،‌ ح۸ و ج۲، ص۱۸و۱۹،‌ ح۵.</ref> ولایت شرط قبول اعمال بیان شده است.<ref>مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۷۰.</ref> گفته شده آن مقداری که رسول خدا(ص) به ولایت سفارش کردند، به دیگر مسائل دینی سفارش نکردند.{{مدرک}} حضرت محمد(ص) در روایات متعددی همچون [[حدیث عشیره|روایت عشیره]]، [[حدیث انس|روایت انس]]، [[حدیث غدیر|روایت غدیر]]، [[حدیث منزلت|روایت منزلت،]] [[حدیث ثقلین|روایت ثقلین]]، [[حدیث سفینه|روایت سفینه]] و ... به مساله ولایت اشاره کرده‌اند.<ref>حسینی تهرانی، امام شناسی، ۱۴۲۶ش، ج۲، ص۲۰۶.</ref> علاوه بر این، [[شهادت ثالثه]] یعنی شهادت به [[ولایت امام علی(ع)]] در [[اذان]] و [[اقامه]] بعد از شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت پیامبر اکرم(ص) نیز نشان دهنده اهمیت ولایت در اندیشه [[شیعه امامیه|شیعه]]؛ است، امری که علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] آن را [[بدعت]] دانسته‌اند؛ در حالی که شواهدی وجود دارد که مساله شهادت به ولایت امام علی(ع) در اذان قبلا توسط افرادی همچون [[سلمان]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] در زمان حیات پیامبر مورد استفاده قرار گرفته است.<ref>جمعی از نویسندگان، پاسخ به پرسش‌های کلامی- تاریخی و فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹-۵۳۵.</ref>


ولایت در بسیاری از علوم اسلامی همچون [[تفسیر]]، حدیث، [[کلام اسلامی|کلام]]، [[فقه]] و [[عرفان]] و [[تصوف]] مورد بحث قرار گرفته است. مفسران به جهت آیات مرتبط با ولایت، محدثان به دلیل احادیث دال بر ولایت، متکلمان به خاطر متون دینی شامل ولایت، فقیهان به سبب قواعدی همچون «مَن لا وَلیَّ له فالإمامُ ولیُّ دمه» و مباحث مرتبط و عارفان و صوفیان نیز به این جهت که ولایت را از مقامات سالکان و عارفان می‌دانند، از ولایت بحث و گفتگو کرده‌اند.<ref>عروج‌نیا و صحرائی، «نگاهی نو به معنای ولایت»، ص۸۰.</ref>
ولایت در بسیاری از علوم اسلامی همچون [[تفسیر]]، حدیث، [[کلام اسلامی|کلام]]، [[فقه]] و [[عرفان]] و [[تصوف]] مورد بحث قرار گرفته است. مفسران به جهت آیات مرتبط با ولایت، محدثان به دلیل احادیث دال بر ولایت، متکلمان به خاطر متون دینی شامل ولایت، فقیهان به سبب قواعدی همچون «مَن لا وَلیَّ له فالإمامُ ولیُّ دمه» و مباحث مرتبط و عارفان و صوفیان نیز به این جهت که ولایت را از مقامات سالکان و عارفان می‌دانند، از ولایت بحث و گفتگو کرده‌اند.<ref>عروج‌نیا و صحرائی، «نگاهی نو به معنای ولایت»، ص۸۰.</ref>
۱۶٬۷۷۹

ویرایش