۱۷٬۱۳۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) (اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
| نویسنده = | | نویسنده = | ||
| نقل قول = | | نقل قول = | ||
عمل (و حکمرانى) تو رزق و خوراک تو نیست (ترا حکومت ندادهاند تا آنچه بیابى از آن خود پنداشته بخورى) ولى آن عمل امانت و سپردهاى در گردن تو است (كه بايستى آنرا مواظبت نموده در راه آن قدمى بر خلاف دستور دین بر ندارى)« إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ» و خواستهاند که تو نگهبان باشى براى کسی که از تو بالاتر است (تو زیر دست امیرى هستى که ترا حافظ و نگهبان قرار داده و ولایتى بتو سپرده که آن را از جانب او مواظبت نمائى، پس ترا نمىرسد که در کار رعیّت به میل خود رفتار نمائى (پیش از آنکه بتو دستور دهند کارى انجام دهى) و نمىرسد که متوجّه کار بزرگى شوى مگر به اعتماد امر و فرمانى که به تو رسیده باشد، و در دستهاى تو است مال و دارائى از مال خداوند بىهمتاى بزرگ، و تو يكى از خزانه داران آن هستى تا آن را به من سپارى، و امید است من بدترين والیها و فرماندهان براى تو نباشم (بلكه اين دستور سود دنيا و آخرت ترا در بر دارد) و درود بر آنکه شایسته درود است.<ref> | عمل (و حکمرانى) تو رزق و خوراک تو نیست (ترا حکومت ندادهاند تا آنچه بیابى از آن خود پنداشته بخورى) ولى آن عمل امانت و سپردهاى در گردن تو است (كه بايستى آنرا مواظبت نموده در راه آن قدمى بر خلاف دستور دین بر ندارى)« إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ» و خواستهاند که تو نگهبان باشى براى کسی که از تو بالاتر است (تو زیر دست امیرى هستى که ترا حافظ و نگهبان قرار داده و ولایتى بتو سپرده که آن را از جانب او مواظبت نمائى، پس ترا نمىرسد که در کار رعیّت به میل خود رفتار نمائى (پیش از آنکه بتو دستور دهند کارى انجام دهى) و نمىرسد که متوجّه کار بزرگى شوى مگر به اعتماد امر و فرمانى که به تو رسیده باشد، و در دستهاى تو است مال و دارائى از مال خداوند بىهمتاى بزرگ، و تو يكى از خزانه داران آن هستى تا آن را به من سپارى، و امید است من بدترين والیها و فرماندهان براى تو نباشم (بلكه اين دستور سود دنيا و آخرت ترا در بر دارد) و درود بر آنکه شایسته درود است.<ref>فیضالاسلام، نهج البلاغه، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۸۰۳.</ref> | ||
| عرض = 290px | | عرض = 290px | ||
}} | }} | ||
اشعث بن قیس از [[قبیله کنده]] و اهل [[حضرموت|حَضرَموت یمن]] بود.<ref> | اشعث بن قیس از [[قبیله کنده]] و اهل [[حضرموت|حَضرَموت یمن]] بود.<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref> برخی از تاریخنگاران نام او را مَعْدیکَرِب، لقبش را اشعث به معنای ژولیدهموی و کنیهاش را ابومحمد دانستهاند.<ref>ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۳۹؛ ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۸.</ref> در سال دهم هجری<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۸.</ref> به همراه افرادی از قبیلهاش به مدینه نزد پیامبر(ص) رفت و مسلمان شد.<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref> از اینرو از [[صحابه|صحابه پیامبر(ص)]] شمرده شده و شرح حالش در منابع صحابهنگاری ذکر شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۳؛ ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۸-۱۱۹؛ ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref> همچنین در منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] از جمله [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: بخاری صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۸ باب القسامه.</ref> و [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] روایاتی وجود دارد که وی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] نقل کرده است.<ref>ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۳۹.</ref> | ||
اشعث پس از درگذشت پیامبر(ص) از [[بیعت]] با [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] خودداری کرد.<ref> | اشعث پس از درگذشت پیامبر(ص) از [[بیعت]] با [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] خودداری کرد.<ref>ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۳۳۴.</ref> ابوبکر سربازانی را به یمن فرستاد تا اشعث را [[اسیر]] کنند و به [[مدینه]] ببرند. بعد از آن ابوبکر اشعث را آزاد کرد و خواهرش [[ام فروه خواهر ابوبکر|ام فروه]] را به [[ازدواج]] او درآورد.<ref>ابناثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۸؛ ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۳۹؛ خلیفه، تاریخ خلیفه، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۱.</ref> | ||
اشعث در دوره خلافت [[عمر بن خطاب]] در [[نبرد یرموک]]، فتح عراق<ref> | اشعث در دوره خلافت [[عمر بن خطاب]] در [[نبرد یرموک]]، فتح عراق<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۴.</ref> و [[جنگ قادسیه|نبرد قادسیه]]<ref>دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۲۰.</ref> شرکت داشت و در [[کوفه]] ساکن شد.<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۴.</ref> او همچنین کارگزار [[عثمان بن عفان]] در [[آذربایجان (منطقه)|آذربایجان]] بود<ref>دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۵۶.</ref> و در دوره [[خلافت امام علی(ع)]] هم در همین منصب باقی ماند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۲۰۰.</ref>به گفته ابنحبیب مورخ قرن سوم، اشعث در [[جنگ جمل]] در سپاه امام علی(ع) حضور داشت<ref>ابنحبیب، المحبر، دارالآفاق الجدیده، ص۲۹۱و۲۹۲.</ref> اما نامه امام علی(ع) به وی حاکی از آن است که در جنگ جمل حضور نداشته است.<ref>منقری، وقعة صفین، ۱۳۸۲ق، ص۲۰-۲۱.</ref> | ||
اشعث در ۶۳ سالگی درگذشت.<ref> | اشعث در ۶۳ سالگی درگذشت.<ref>ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۴۰.</ref> مرگ او در سال ۴۰<ref>خلیفه، تاریخ خلیفه، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۰؛ ابناثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۹؛ ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۳۳۴.</ref> یا ۴۲ قمری ثبت شده است.<ref>ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۹.</ref> ابونعیم در [[معرفة الصحابه]] مینویسد که اشعث بعد از شهادت امام علی(ع) چهل شب زنده بود و پس از مرگش [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]] که دامادش بود بر او [[نماز میت|نماز]] گزارد.<ref>اصفهانی، معرفة الصحابه، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۸۵، ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۴؛ ابناثیر، اسد الغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۹.</ref> | ||
==نقشآفرینی در توقف جنگ صفین== | ==نقشآفرینی در توقف جنگ صفین== | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
اشعث در جنگ صفین نظر [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] را درباره قرار دادن یک حَکَم از [[شام]] و دیگری از [[عراق]] پسندید.<ref>منقری، وقععة صفین، ۱۳۸۲ق، ص۴۹۹.</ref> او با حَکَم بودن [[عبدالله بن عباس]] از جانب امام علی(ع) و عراقیان مخالفت کرد و خودش [[ابوموسی اشعری]] را پیشنهاد داد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۱۸۹.</ref> به گزارش [[احمد بن ابییعقوب|یعقوبی]] مورخ قرن سوم، هنگام نوشتن صلحنامه میان نمایندگان دو سپاه بر سر لقب [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]] برای امام علی(ع) اختلاف شد و اشعث خواستار محو آن در صلحنامه گردید.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۱۸۹.</ref> | اشعث در جنگ صفین نظر [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] را درباره قرار دادن یک حَکَم از [[شام]] و دیگری از [[عراق]] پسندید.<ref>منقری، وقععة صفین، ۱۳۸۲ق، ص۴۹۹.</ref> او با حَکَم بودن [[عبدالله بن عباس]] از جانب امام علی(ع) و عراقیان مخالفت کرد و خودش [[ابوموسی اشعری]] را پیشنهاد داد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۱۸۹.</ref> به گزارش [[احمد بن ابییعقوب|یعقوبی]] مورخ قرن سوم، هنگام نوشتن صلحنامه میان نمایندگان دو سپاه بر سر لقب [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]] برای امام علی(ع) اختلاف شد و اشعث خواستار محو آن در صلحنامه گردید.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۱۸۹.</ref> | ||
اشعث اعتقاد داشت که پیش از آغاز دوباره جنگ با [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] باید با خوارج نهروان جنگید،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۸۲.</ref> اما پس از [[جنگ نهروان]] که امام علی(ع) یارانش را به جنگ با معاویه فراخواند، خستگی از جنگ را بهانه کرد. گفته او در سپاه امام علی(ع) نیز تأثیر گذاشت و به همین سبب امام علی(ع) از جنگ با معاویه منصرف و راهی کوفه شد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۸۹؛ ثقفی، الغارات، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۲۴-۲۵؛ دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۱۱؛ | اشعث اعتقاد داشت که پیش از آغاز دوباره جنگ با [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] باید با خوارج نهروان جنگید،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۸۲.</ref> اما پس از [[جنگ نهروان]] که امام علی(ع) یارانش را به جنگ با معاویه فراخواند، خستگی از جنگ را بهانه کرد. گفته او در سپاه امام علی(ع) نیز تأثیر گذاشت و به همین سبب امام علی(ع) از جنگ با معاویه منصرف و راهی کوفه شد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۸۹؛ ثقفی، الغارات، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۲۴-۲۵؛ دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۱۱؛ ابنعدیم، بغیة الطلب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۹۱۱.</ref> | ||
==همراهی با | ==همراهی با ابنملجم در قتل امام علی(ع)== | ||
بر اساس منابع تاریخی، اشعث از ماجرای شهادت امام علی(ع) آگاهی داشته است. به گزارش [[احمد بن ابییعقوب|یعقوبی]] هنگامی که [[ | بر اساس منابع تاریخی، اشعث از ماجرای شهادت امام علی(ع) آگاهی داشته است. به گزارش [[احمد بن ابییعقوب|یعقوبی]] هنگامی که [[ابنملجم مرادی|ابنملجم]] برای کشتن امام علی (ع) از [[مصر]] به [[کوفه]] رفت، یک ماه در منزل اشعث اقامت گزید و شمشیرش را آماده میکرد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۱۲.</ref> بنابر گزارشی، اشعث از ابنملجم خواست پیش از دمیدن صبح در مقصود خود یعنی قتل امام علی(ع) اقدام کند تا نزد مردم رسوا نشود.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۶.</ref> اشعث پس از ضربه ابنملجم، فرزندش [[قیس بن اشعث کندی|قیس]] را فرستاد تا وضعیت امام علی(ع) را به وی گزارش کند.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۷.</ref> روایتی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نیز حاکی از نقش اشعث در [[شهادت امام علی(ع)]] است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۶۷، ح۱۸۷.</ref> با این حال گزارشی تاریخی وجود دارد که اشعث هنگامی که از قصد [[ابنملجم مرادی]] آگاه شد آن را به اطلاع امام علی(ع) رساند.<ref>مبرد، الکامل، بینا، ج۲، ص۱۴۶.</ref> | ||
چنانکه در منابع تاریخی آمده است، اشعث امام علی(ع) را به مرگ تهدید کرده بود.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۴۰-۴۱؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص۴۸.</ref> گفته شده امام علی(ع) به او اعتماد نداشته<ref>بهرامیان، «اشعث بن قیس کندی»، ص۴۸.</ref> و [[لعنت]] | چنانکه در منابع تاریخی آمده است، اشعث امام علی(ع) را به مرگ تهدید کرده بود.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۴۰-۴۱؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص۴۸.</ref> گفته شده امام علی(ع) به او اعتماد نداشته<ref>بهرامیان، «اشعث بن قیس کندی»، ص۴۸.</ref> و او را [[لعنت]] کرده و [[منافق]] خطاب کرده است.<ref>نهج البلاغه، خطبه۱۹.</ref> به گفته [[مرتضی مطهری]]، اشعث مردی پستفطرت بود که روش عدالت علی(ع) را نمیپسندید و با معاویه سروسرّی داشت.<ref> مطهری، داستان راستان، ج۲، ص۲۰۳.</ref> وی همچنین اشعث را یک شاهزاده اشرافی میداند که روی همان تعصبات قومی با امام علی(ع) مخالفت میکرد و از پشت به او خنجر میزد.<ref>[https://lms.motahari.ir/book-page/155/اسلام%20و%20مسئله%20ملیت?page=96 اسلام و مسئله ملیت]</ref> | ||
وی | |||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
برخی از فرزندان و نوادگان اشعث عبارتند از: | برخی از فرزندان و نوادگان اشعث عبارتند از: | ||
*[[محمد بن اشعث بن قیس کندی|محمد بن اشعث]]، از افراد [[زیاد بن ابیه]] و [[عبیدالله بن زیاد| | *[[محمد بن اشعث بن قیس کندی|محمد بن اشعث]]، از افراد [[زیاد بن ابیه]] و [[عبیدالله بن زیاد|ابنزیاد]] بود که در دستگیری [[حجر بن عدی]]،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> [[هانی بن عروه]]<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۶۷.</ref> و [[مسلم بن عقیل]]<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۶۹.</ref> نقش داشت. همچنین بر پایه روایتی که در [[الکافی (کتاب)|الکافی]] از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل شده، محمد بن اشعث در شهادت امام حسین(ع) نیز نقش داشته است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۶۷، ح۱۸۷.</ref> | ||
*[[قیس بن اشعث کندی|قیس بن اشعث]]، از کسانی بود که به [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] نامه نوشت و او را به [[کوفه ]] دعوت کرد، اما به [[لشکر عمر بن سعد|لشکر شام]] پیوست.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۲۵.</ref> | *[[قیس بن اشعث کندی|قیس بن اشعث]]، از کسانی بود که به [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] نامه نوشت و او را به [[کوفه ]] دعوت کرد، اما به [[لشکر عمر بن سعد|لشکر شام]] پیوست.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۲۵.</ref> | ||
*[[جعده دختر اشعث]]، همسر [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن مجتبی]] بود که به گزارش منابع، به تحریک [[معاویة بن ابیسفیان]] او را مسموم کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص۸۰.</ref> | *[[جعده دختر اشعث]]، همسر [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن مجتبی]] بود که به گزارش منابع، به تحریک [[معاویة بن ابیسفیان]] او را مسموم کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص۸۰.</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۵: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
*ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، بیتا. | *ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، بیتا. | ||
*الاصبهانی، ابونعیم، معرفة الصحابه، | *ابناثیر، علی بن محمد، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م. | ||
*ابنحبیب بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، تحقیق ایلزة لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیده، بیتا. | |||
*ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م. | |||
*ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م. | |||
*ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد بجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م. | |||
*ابنعدیم، عمر بن احمد، بغیة الطلب فی تاریح حلب، تحقیق سهیل زکار،دمشق، دار الفکر، ۱۴۰۹ق /۱۹۸۸م. | |||
*ابنقتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشه، قاهره، الهیئة المصریه العامة للکتاب، ۱۹۹۲م. | |||
*ابنهشام، عبدالملک، السیره النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، بیروت، داراحیاء التراث العربی. | |||
*الاصبهانی، ابونعیم، معرفة الصحابه، تحقیق: عادل بن یوسف العزازی، ریاض، دارالوطن، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. | |||
*بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق محمد زهیر بن ناصر الناصر، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق. | *بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق محمد زهیر بن ناصر الناصر، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق. | ||
*بهرامیان، علی، «اشعث بن قیس کندی»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی(ج۹)، تهران، ۱۳۷۹ش. | *بهرامیان، علی، «اشعث بن قیس کندی»، دایرة المعارف بزرگ اسلامی(ج۹)، تهران، ۱۳۷۹ش. |
ویرایش