Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۱٬۴۷۷
ویرایش
(ویرایش) |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==از ولایت عهدی تا کسب خلافت== | ==از ولایت عهدی تا کسب خلافت== | ||
[[متوکل عباسی]] فرزندان خود [[منتصر عباسی|منتصر]] و معتز را به ترتیب بهعنوان ولایتعهدی برگزید؛<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۸.</ref> اما پس از مدتی به دلیل بدبینی نسبت به منتصر، معتز را مقدم نمود. گفته شده بدگویی مشاورانی چون فتح بن خاقان و کوشش مادر معتز | [[متوکل عباسی]] فرزندان خود [[منتصر عباسی|منتصر]] و معتز را به ترتیب بهعنوان ولایتعهدی برگزید؛<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۸.</ref> اما پس از مدتی به دلیل بدبینی نسبت به منتصر، معتز را مقدم نمود. گفته شده بدگویی مشاورانی چون فتح بن خاقان و کوشش مادر معتز بر مقدم شدنش در ولایتهدی تأثیرگذار بود.<ref>ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۸۴-۸۵.</ref> | ||
منتصر در [[سال ۲۴۸ هجری قمری|سال ۲۴۸ق]] با توطئه و همدستی سرداران ترک، پدرش متوکل را به قتل رساند و قدرت را به دست گرفت؛<ref>طبری، تاریخ الطبری، 1387ق، ج۹، ص ۲۲۲-۲۳۰.</ref> اما او نیز با توطئه ترکان<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۹.</ref> و یا بر اثر بیماری درگذشت<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۲۵۲-۲۵۳.</ref> و پسرعمویش مستعین به خلافت نشست.<ref>طبری، تاريخ الطبري، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۲۵۶.</ref> مستعین در اقدامات خود، معتز و برادرش ابراهیم را در [[سامرا]] زندانی کرد.<ref>ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰.</ref> سپاهیان سامرا هنگام خروج مستعین از شهر و حضور در [[بغداد]]، دست به شورش زدند و معتز را از زندان آزاد کرده و با او به عنوان [[خلافت|خلیفه]]، [[بیعت]] نمودند.<ref>ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰.</ref> این امر سبب جنگهایی میان معتز و مستعین شد<ref>ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰؛ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۱.</ref> که در نهایت مستعین به نفع معتز از قدرت کنارهگیری کرد<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۱۲؛ ابنفوطی، مجمع الآداب، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۳۱۸؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰.</ref> و معتز خلافت را به دست گرفت.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۸-۳۰۹؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱.</ref> معتز پسرعمویش را به واسط [[تبعید]] کرد و در نهایت او را به قتل رساند.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۸-۳۰۹؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱.</ref> | منتصر در [[سال ۲۴۸ هجری قمری|سال ۲۴۸ق]] با توطئه و همدستی سرداران ترک، پدرش متوکل را به قتل رساند و قدرت را به دست گرفت؛<ref>طبری، تاریخ الطبری، 1387ق، ج۹، ص ۲۲۲-۲۳۰.</ref> اما او نیز با توطئه ترکان<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۹۲ش، ص۱۶۹.</ref> و یا بر اثر بیماری درگذشت<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۲۵۲-۲۵۳.</ref> و پسرعمویش مستعین به خلافت نشست.<ref>طبری، تاريخ الطبري، ۱۳۸۷ق، ج۹، ص۲۵۶.</ref> مستعین در اقدامات خود، معتز و برادرش ابراهیم را در [[سامرا]] زندانی کرد.<ref>ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰.</ref> سپاهیان سامرا هنگام خروج مستعین از شهر و حضور در [[بغداد]]، دست به شورش زدند و معتز را از زندان آزاد کرده و با او به عنوان [[خلافت|خلیفه]]، [[بیعت]] نمودند.<ref>ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰.</ref> این امر سبب جنگهایی میان معتز و مستعین شد<ref>ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰؛ قرشی، زندگانی امام حسن عسکری(ع)، ۱۳۷۵ش، ص۲۶۱.</ref> که در نهایت مستعین به نفع معتز از قدرت کنارهگیری کرد<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۱۲؛ ابنفوطی، مجمع الآداب، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۳۱۸؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰.</ref> و معتز خلافت را به دست گرفت.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۸-۳۰۹؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱.</ref> معتز پسرعمویش را به واسط [[تبعید]] کرد و در نهایت او را به قتل رساند.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۸، ص۳۰۸-۳۰۹؛ ابنشاکر کتبی، فوات الوفیات، بیروت، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱.</ref> |