سبکشمردن نماز: تفاوت میان نسخهها
←اهمیت
(←اهمیت) |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
فقیهان شیعه سبکشمردن نماز و هر حکم واجبی را [[حرام]] میدانند. [[حدیث|احادیث]] زیادی مومنان را از سبکشمردن نماز نهی کرده است. بنا بر روایتی [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] زمانی که در حال [[احتضار]] بود، بستگان خود را فراخواند و گفت: [[شفاعت]] ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد.به پیامدهای سبکشمردن نماز در روایات اشاره شده است، از جمله: قبولنشدن نماز، بیبرکتشدن عمر و مال، مرگ با خواری، تشنگی و گرسنگی و [[عذاب قبر|فشار قبر]]. | فقیهان شیعه سبکشمردن نماز و هر حکم واجبی را [[حرام]] میدانند. [[حدیث|احادیث]] زیادی مومنان را از سبکشمردن نماز نهی کرده است. بنا بر روایتی [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] زمانی که در حال [[احتضار]] بود، بستگان خود را فراخواند و گفت: [[شفاعت]] ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد.به پیامدهای سبکشمردن نماز در روایات اشاره شده است، از جمله: قبولنشدن نماز، بیبرکتشدن عمر و مال، مرگ با خواری، تشنگی و گرسنگی و [[عذاب قبر|فشار قبر]]. | ||
==اهمیت== | ==اهمیت== | ||
حرمت سبکشمردن و سهلانگاری در نماز عنوان بابی از [[وسائل الشیعة (کتاب)|کتاب وسائل الشیعه]] را به خود اختصاص داده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۳.</ref> گفته شده [[حدیث|احادیث]] زیادی مومنان را از سبکشمردن نماز نهی کرده است.<ref>طیب حسینی و جولایی، «مفهومشناسی استخفاف و اضاعه نماز و تهاون نسبت به آن»، ص۵۸.</ref> در روایتی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است: [[شفاعت]] ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد.<ref>شیخ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۴۸۴.</ref> به گفته ایشان نمازی که سبک شمرده شود، از سوی [[خدا]] پذیرفته نمیشود.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۶۹.</ref> نماز را چهره دین دانستهاند که اگر خدشهدار شود انگار همه دین آسیب دیده و احتمال دادهاند که هشدارها و تهدید در موضوع استخفاف آن به همین سبب باشد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/89/6893/82980/%D9%87%D8%B4%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AC «هشدارهای اجتماعی؛ سبکشمردن دین و نمادهای دینی»]، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.</ref> | حرمت سبکشمردن و سهلانگاری در نماز عنوان بابی از [[وسائل الشیعة (کتاب)|کتاب وسائل الشیعه]] را به خود اختصاص داده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۳.</ref> گفته شده [[حدیث|احادیث]] زیادی [[مؤمن|مومنان]] را از سبکشمردن نماز نهی کرده است.<ref>طیب حسینی و جولایی، «مفهومشناسی استخفاف و اضاعه نماز و تهاون نسبت به آن»، ص۵۸.</ref> در روایتی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است: [[شفاعت]] ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد.<ref>شیخ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۴۸۴.</ref> به گفته ایشان نمازی که سبک شمرده شود، از سوی [[خدا]] پذیرفته نمیشود.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۶۹.</ref> نماز را چهره دین دانستهاند که اگر خدشهدار شود انگار همه دین آسیب دیده و احتمال دادهاند که هشدارها و تهدید در موضوع استخفاف آن به همین سبب باشد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/89/6893/82980/%D9%87%D8%B4%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AC «هشدارهای اجتماعی؛ سبکشمردن دین و نمادهای دینی»]، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.</ref> | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
[[فخرالدین طریحی|طریحی]] در [[مجمع البحرین و مطلع النیرین (کتاب)|مجمع البحرین]] معنای اصطلاح استخفاف نماز را اهانت و تحقیر آن در قالب تکذیب و انکار میداند.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۴۸.</ref> برخی پژوهشگران مقصود وی را تکذیب و انکار اهمیت و جایگاه نماز دانستهاند، نه اصل مشروعیت آن، زیرا اصل نماز از [[ضروری دین|ضروریات دین]] است و تکذیب آن باعث [[کفر]] فرد میشود. علاوه بر اینکه تعبیر استخفاف نماز در مورد چنین شخصی استفاده نمیشود.<ref>طیب حسینی و جولایی، «مفهومشناسی استخفاف و اضاعه نماز و تهاون نسبت به آن»، ص۶۲.</ref> به نظر [[میرزا جواد تبریزی]] از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] منظور از سبکشمردن نماز در روایات، [[نماز قضا|قضاشدن]] آن در اثر سهلانگاری در [[ادا]] و خواندن در وقت است.<ref>تبریزی، صراط النجاه، ۱۴۲۷ق، ج۱۰، ص۴۲۹.</ref> [[محمدتقی شهیدیپور]]، فقیه شیعی نیز سبکشمردن نماز را به نمازنخواندن بدون عذر یا بیمبالاتی و ترک [[واجبات نماز|واجبات]] تفسیر میکند.<ref>[https://shahidipoor.ir/9513-2/#_Toc481838299 «کتاب الصلوه/ بررسی معنی استخفاف در نماز/ تعداد نمازهای واجب»]، پایگاه اطلاعرسانی محمدتقی شهیدی.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی]] از مراجع تقلید شیعه حاضرنشدن در [[نماز جماعت]] به دلیل سادهانگاری و بیاهمیتدانستن آن را سبکشمردن آن دانسته است. به نظر وی اگر کسی سبب عدم مشارکت در نماز جماعت را مستحببودن و جواز شرعی ترک آن اعلام کرد، مرتکب سبکشماری نشده است.<ref>خویی، صراط النجاه، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۳۲.</ref> [[مرتضی مطهری]] سبکشمارنده نماز را مشمول [[آیه ۴۳ سوره مدثر]] قرار میدهد. به باور او تحقیر و بیاعتنایی به نماز فرد را از جایگاه نمازگزاران در [[قیامت|روز قیامت]] خارج میکند.<ref>مطهری، آشنایی با قرآن(۱۰)، ۱۳۸۹ش، ص۱۷۰ ـ ۱۷۱.</ref> | [[فخرالدین طریحی|طریحی]] در [[مجمع البحرین و مطلع النیرین (کتاب)|مجمع البحرین]] معنای اصطلاح استخفاف نماز را اهانت و تحقیر آن در قالب تکذیب و انکار میداند.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۴۸.</ref> برخی پژوهشگران مقصود وی را تکذیب و انکار اهمیت و جایگاه نماز دانستهاند، نه اصل مشروعیت آن، زیرا اصل نماز از [[ضروری دین|ضروریات دین]] است و تکذیب آن باعث [[کفر]] فرد میشود. علاوه بر اینکه تعبیر استخفاف نماز در مورد چنین شخصی استفاده نمیشود.<ref>طیب حسینی و جولایی، «مفهومشناسی استخفاف و اضاعه نماز و تهاون نسبت به آن»، ص۶۲.</ref> به نظر [[میرزا جواد تبریزی]] از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] منظور از سبکشمردن نماز در روایات، [[نماز قضا|قضاشدن]] آن در اثر سهلانگاری در [[ادا]] و خواندن در وقت است.<ref>تبریزی، صراط النجاه، ۱۴۲۷ق، ج۱۰، ص۴۲۹.</ref> [[محمدتقی شهیدیپور]]، فقیه شیعی نیز سبکشمردن نماز را به نمازنخواندن بدون عذر یا بیمبالاتی و ترک [[واجبات نماز|واجبات]] تفسیر میکند.<ref>[https://shahidipoor.ir/9513-2/#_Toc481838299 «کتاب الصلوه/ بررسی معنی استخفاف در نماز/ تعداد نمازهای واجب»]، پایگاه اطلاعرسانی محمدتقی شهیدی.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی]] از مراجع تقلید شیعه حاضرنشدن در [[نماز جماعت]] به دلیل سادهانگاری و بیاهمیتدانستن آن را سبکشمردن آن دانسته است. به نظر وی اگر کسی سبب عدم مشارکت در نماز جماعت را مستحببودن و جواز شرعی ترک آن اعلام کرد، مرتکب سبکشماری نشده است.<ref>خویی، صراط النجاه، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۳۲.</ref> [[مرتضی مطهری]] سبکشمارنده نماز را مشمول [[آیه ۴۳ سوره مدثر]] قرار میدهد. به باور او تحقیر و بیاعتنایی به نماز فرد را از جایگاه نمازگزاران در [[قیامت|روز قیامت]] خارج میکند.<ref>مطهری، آشنایی با قرآن(۱۰)، ۱۳۸۹ش، ص۱۷۰ ـ ۱۷۱.</ref> |