پرش به محتوا

وجوب دفع ضرر محتمل: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویکی سازی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


==معرفی و جایگاه==
==معرفی و جایگاه==
دفع ضرر محتمل قاعده‌ای مربوط به [[عقل عملی]]{{یاد|عقل عملی را به قوه ادراک امور مربوط به عمل انسان معنا کرده‌اند. (جهامی، الموسوعة الجامعة لمصطلحات الفکر العربي و الإسلامي، ۲۰۰۶م، ج۱، ص۱۸۳۳.)}} است که بر اساس آن باید از ضرری که به وجود نیامده ولی پدید آمدنش احتمال دارد، پیشگیری کرد.<ref>لطفی، «دفع ضرر محتمل»، ص۸۴۵؛ برنجکار و نصرتیان اهور، «کاربست عقل عملی در استنباط آموزه های کلامی با تکیه بر متون کلامی»، ص۱۷.</ref> این قاعده را یکی از مهم‌ترین قواعد مورد استناد در [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]] و [[کلام اسلامی|کلام]] دانسته‌اند که عمدتا در منابع امامیه به کار رفته است.<ref>لطفی، «دفع ضرر محتمل»، ص۸۴۵.</ref>
لزوم دفع ضرر محتمل قاعده‌ای مربوط به [[عقل عملی]]{{یاد|عقل عملی را به قوه ادراک امور مربوط به عمل انسان معنا کرده‌اند. (جهامی، الموسوعة الجامعة لمصطلحات الفکر العربي و الإسلامي، ۲۰۰۶م، ج۱، ص۱۸۳۳.)}} است که بر اساس آن باید از ضرری که به وجود نیامده ولی پدید آمدنش احتمال دارد، پیشگیری کرد.<ref>لطفی، «دفع ضرر محتمل»، ص۸۴۵؛ برنجکار و نصرتیان اهور، «کاربست عقل عملی در استنباط آموزه های کلامی با تکیه بر متون کلامی»، ص۱۷.</ref> این قاعده را یکی از مهم‌ترین قواعد مورد استناد در [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]] و [[کلام اسلامی|کلام]] دانسته‌اند که عمدتا در منابع امامیه به کار رفته است.<ref>لطفی، «دفع ضرر محتمل»، ص۸۴۵.</ref> این قاعده را عقلی دانسته‌اند از این جهت که عقل تفاوتی میان دفع ضرر احتمالی و ضرر قطعی نمی‌گذارد. همچنین گفته شده دلیل این قاعده بنای عقلاست به این معنا که عقلای عالم در همه زمان‌ها جلوی ضرر احتمالی را می‌گیرند.<ref>تسخیری، القواعد الأصولیة و الفقهیة، ۱۴۳۱ق، ج۱، ۳۸۷.</ref>


گفته شده در این قاعده، آ‌ن‌چه به قطعیت می‌توان گفت ضرر به معنای ضرر اخروی یا عِقاب است.<ref>تسخیری، القواعد الأصولیة و الفقهیة، ۱۴۳۱ق، ج۱، ۳۸۷؛ مصطفوی، القواعد الفقهیة، ۱۴۲۱ق، ص۳۰۶.</ref> گرچه احتمال داده شده قاعده شامل ضرر دنیوی (مادی) نیز بشود، اما شواهدی وجود دارد که عقل همیشه ضرر محتمل دنیوی را دفع نمی‌کند. بلکه در مواردی عقل و شرع به آن حکم می‌کنند.<ref>زاهدی، خودآموز کفایه، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۲۲۱.</ref> مراد از احتمال نیز هر نوع احتمالی را شامل می‌شود، خواه زیاد باشد و در حد ظن برسد و خواه کم بوده و یک احتمال مشکوک و موهوم باشد.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص۴۱۴-۴۱۵؛ شیخ انصاری، الحاشیة علی استصحاب القوانین، ۱۴۳۰ق، ص۱۱۷.</ref>
گفته شده این قاعده قطعا شامل ضرر اخروی یا عِقاب می‌شود.<ref>تسخیری، القواعد الأصولیة و الفقهیة، ۱۴۳۱ق، ج۱، ۳۸۷؛ مصطفوی، القواعد الفقهیة، ۱۴۲۱ق، ص۳۰۶.</ref> گرچه احتمال داده شده قاعده شامل ضرر دنیوی (مادی) نیز بشود، اما شواهدی وجود دارد که عقل همیشه ضرر محتمل دنیوی را دفع نمی‌کند. بلکه در مواردی عقل و شرع به آن حکم می‌کنند.<ref>زاهدی، خودآموز کفایه، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۲۲۱.</ref> مراد از احتمال نیز هر نوع احتمالی را شامل می‌شود، خواه زیاد باشد و در حد ظن برسد و خواه کم بوده و یک احتمال مشکوک و موهوم باشد.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۳۷۵ش، ص۴۱۴-۴۱۵؛ شیخ انصاری، الحاشیة علی استصحاب القوانین، ۱۴۳۰ق، ص۱۱۷.</ref>


===مستند قاعده===
=== معقول بودن ایمان ===
بر اساس بیان [[محمدعلی تسخیری]] (درگذشت: [[سال ۱۳۹۹ هجری شمسی|۱۳۹۹ش]]) از فقهای شیعه، مستند این قاعده [[سیره عقلاء|بنای عقلا]]ست. به این صورت که عقلای عالم در همه زمان‌ها این‌گونه هستند که جلوی ضرر احتمالی را می‌گیرند. البته دلیل عقلی نیز برای اثبات قاعده به دو صورت ارائه شده است:
با تاکید بر محتوای این قاعده، گفته شده است که ایمان به خدا و قیامت معقول‌تر از انکار آن است.<ref>پاکتچی و دیگران، مبانی و روش اندیشه علمی امام صادق (ع)، ۱۳۹۱ش، ص۸۹.</ref> در [[حدیث|روایتی]] از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است که در مناظره با [[ابن‌ ابی‌العوجاء]] یکی از ملحدان مشهور آن زمان، ذکر می‌کنند که اگر [[خدا]] و [[قیامت|قیامتی]] نباشد، [[مؤمن|مومنان]] به خدا و قیامت اهل نجاتند. در حالی که اگر خدا و قیامتی باشند مؤمنان نجات یافته و ملحدان هلاک خواهند شد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۷۸.</ref> [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا (ع)]] نیز در نقلی به یکی از ملحدین چنین تذکر می‌دهند که اگر اعتقادات ما به گفته شما نادرست باشد در آن صورت کارهایی همچون [[نماز]] و [[روزه]]، [[زکات]] و اقرار به وجود خدا ضرری به ما نخواهد رساند. چرا که به گفته ملحدان، [[مرگ]] نابودی است و حیاتی نیست که اعمال نادرست موجب رنج و عذاب گردد. اما اگر سخن ما درست باشد -که این‌گونه نیز هست- ما اهل نجات خواهیم بود و شما هلاک خواهید شد.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۱۷۱؛ شریف شیرازی، الكشف الوافي في شرح أصول الكافي‏، ۱۴۳۰ق، ۳۹۷-۳۹۸.</ref>


۱. [[عقل]] در دفع ضرر تفاوتی میان ضرر قطعی و احتمالی نمی‌گذارد. به صورتی که اگر کسی بدون عذر جلوی ضرر ظنی را نگیرد مرتکب کار قبیح و مذموم از نظر عقل شده است؛
پاسکال (درگذشت: ۱۶۶۲م) فیلسوف [[فرانسه|فرانسوی]] نیز در استدلالی برای [[اثبات خدا|اثبات خداوند]] یا لزوم باور به وجود خدا از معقول بودن ایمان به خدا به دلیل احتمال ضرر شدید در فرض کفر بهره برده است.<ref>پاکتچی و دیگران، مبانی و روش اندیشه علمی امام صادق (ع)، ۱۳۹۱ش، ص۸۹؛ مروارید و مهدوی‌مهر، «بررسی تمایز ماهوی «برهان شرط‌بندی پاسکال» و «حدیث محاجّۀ امام علیه‌السلام و ابن أبی‌العوجاء» و نتایج فلسفی و کلامی آن»، ص۵۸-۵۹.</ref> در نظر او، انسان باید در زندگی بر وجود خداوند شرط‌بندی کند، زیرا اگر به وجود خدا ایمان داشته باشد و او واقعا وجود نداشته باشد، ضرر چندانی نکرده است. اما اگر به وجود خدا ایمان نداشته باشد و او وجود داشته باشد، ضرر زیادی متحمل خواهد شد. بنابراین، منطقی است که بر وجود خداوند شرط بندی کنیم.<ref>Pascal, Pensées,1900, p9</ref>
 
۲. اگر بگوییم که دفع ضرر محتمل واجب نیست در آن صورت به این معناست که ترک دفع جایز است. و این جواز مستلزم رجحان دادن مرجوح بر راجح است که از نظر عقل قبیح است.<ref>تسخیری، القواعد الأصولیة و الفقهیة، ۱۴۳۱ق، ج۱، ۳۸۷.</ref>


==کارکردهای کلامی==
==کارکردهای کلامی==
قاعده دفع ضرر محتمل را از اصول بنیادین [[کلام اسلامی|علم کلام]] دانسته‌اند که از ارکان [[توحید]] بوده و بدون آن نظام اعتقادی شکل نمی‌گیرد.<ref>برنجکار و نصرتیان اهور، «کاربست عقل عملی در استنباط آموزه های کلامی با تکیه بر متون کلامی»، ص۱۷.</ref> [[متکلم|متکلمین]] مکاتب کلامی مختلفی همچون [[معتزله]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: قاضی عبدالجبار، المختصر فی أصول الدین، ۱۹۷۱م، ص۱۷۲.</ref> [[اشاعره]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۰.</ref> [[ماتریدیه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ماتریدی، التوحید، ۱۴۲۷ق، ص۱۰۱.</ref> و [[امامیه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۷؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۶۵؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۶.</ref> از این قاعده بهره برده‌اند. متکلمین در مباحثی بر اساس این قاعده استدلال کرده‌اند که به مواردی اشاره می‌شود:{{جعبه نقل قول|تاریخ بایگانی||عنوان=[[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] در مناظره با [[ابن‌ ابی‌العوجاء]] زندیق:|نقل‌قول=در صورتی که آن‌چه تو می‌گویی (نبود خدا و قیامت و ...) درست باشد، که این‌گونه نیست، هم تو اهل نجات خواهی بود و هم ما. اما اگر آن‌چه ما می‌گوییم راست باشد (خدا و قیامتی باشد)، ما نجات خواهیم یافت و تو اهل هلاکت خواهی بود.|منبع=<small>[[کلینی]]، [[الکافی‏ (کتاب)|الکافی]]، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۷۸.</small>|تراز=چپ|عرض=۳۲۰px|حاشیه=۵px|اندازه خط=۱۲px|رنگ پس‌زمینه=|گیومه نقل‌قول=|تراز منبع=راست}}
قاعده دفع ضرر محتمل را از اصول بنیادین [[کلام اسلامی|علم کلام]] دانسته‌اند که از ارکان [[توحید]] بوده و بدون آن نظام اعتقادی شکل نمی‌گیرد.<ref>برنجکار و نصرتیان اهور، «کاربست عقل عملی در استنباط آموزه های کلامی با تکیه بر متون کلامی»، ص۱۷.</ref> [[متکلم|متکلمین]] مکاتب کلامی مختلفی همچون [[معتزله]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: قاضی عبدالجبار، المختصر فی أصول الدین، ۱۹۷۱م، ص۱۷۲.</ref> [[اشاعره]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به:‌ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۴۰.</ref> [[ماتریدیه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ماتریدی، التوحید، ۱۴۲۷ق، ص۱۰۱.</ref> و [[امامیه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۷؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۶۵؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۶.</ref> از این قاعده بهره برده‌اند. متکلمین در مباحثی بر اساس این قاعده استدلال کرده‌اند که به مواردی اشاره می‌شود:
 
*'''ضرورت تحقیق در دین:''' تفکر و کسب معرفت مبتنی بر دلیل، در امور اعتقادی از نظر عقل، ضروری بوده و نمی‌توان در مسائل اعتقادی به صرف تقلید تکیه کرد؛ چرا که ممکن است با باورهای نادرست که بدون ارائه دلیل به‌دست آمده، ضرر بزرگ و قابل جبرانی به ما برسد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۷؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۶۵؛ ابن‌میثم بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛ آل‌کاشف الغطاء، مبادی الایمان، داراضواء، ص۷۲.</ref>
*'''وجوب نظر:''' تفکر و کسب معرفت مبتنی بر دلیل، در امور اعتقادی از نظر عقل، ضروری بوده و نمی‌توان در مسائل اعتقادی به صرف تقلید تکیه کرد؛ چرا که ممکن است با باورهای نادرست که بدون ارائه دلیل به‌دست آمده، ضرر بزرگ و قابل جبرانی به ما برسد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۷؛ ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۶۵؛ ابن‌میثم بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛ آل‌کاشف الغطاء، مبادی الایمان، داراضواء، ص۷۲.</ref>
*'''وجوب توبه:''' [[توبه|توبه کردن]] و جبران گناه و خطا بر اساس این قاعده از نظر عقل واجب است، چرا که ممکن است در اثر این [[گناه]] خسارت زیادی به ما برسد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۶؛ علامه حلی، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ۱۳۶۳ش، ص۱۷۷؛ اعرجی، إشراق اللاهوت في نقد شرح الیاقوت، ۱۳۸۱ش، ص۴۲۶.</ref>
*'''وجوب توبه:''' [[توبه|توبه کردن]] و جبران گناه و خطا بر اساس این قاعده از نظر عقل واجب است، چرا که ممکن است در اثر این [[گناه]] خسارت زیادی به ما برسد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۸۶؛ علامه حلی، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ۱۳۶۳ش، ص۱۷۷؛ اعرجی، إشراق اللاهوت في نقد شرح الیاقوت، ۱۳۸۱ش، ص۴۲۶.</ref>
*'''عدم اعتماد به قول غیر معصوم:''' نمی‌توان در مسائل دین به سخن افراد غیر معصوم اطمینان کرد، چرا که ممکن است سخن او خطا بوده و ضرر بزرگی را متوجه ما بکند.<ref>علامه حلی، الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۷۰ و ۹۰ و ۱۰۳ و ۱۰۷ و ۱۳۲.</ref>
*'''عدم اعتماد به قول غیر معصوم:''' نمی‌توان در مسائل دین به سخن افراد غیر معصوم اطمینان کرد، چرا که ممکن است سخن او خطا بوده و ضرر بزرگی را متوجه ما بکند.<ref>علامه حلی، الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۷۰ و ۹۰ و ۱۰۳ و ۱۰۷ و ۱۳۲.</ref>
*'''ضرورت عصمت امام:''' [[امامت|امام]] باید [[عصمت|معصوم]] باشد، چرا که پیشوای غیر معصوم احتمال گمراه کردن و کشاندن به خسارت دارد.<ref>علامه حلی، الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۲۳۳ و ۲۶۵.</ref>
*'''ضرورت عصمت امام:''' [[امامت|امام]] باید [[عصمت|معصوم]] باشد، چرا که پیشوای غیر معصوم احتمال گمراه کردن و کشاندن به خسارت دارد.<ref>علامه حلی، الالفین، ۱۴۰۹ق، ص۲۳۳ و ۲۶۵.</ref>
*'''وجوب حفظ جان:''' به حکم عقل حفظ جان از ضررهای احتمالی واجب است.<ref>خواجویی، جامع الشتات، ۱۴۱۸ق، ص۳۰.</ref>
*'''معقول  نبودن انکار آخرت:''' حتی اگر کسی دلیلی برای پذیرش [[آخرت]] نداشته باشد باز انکار آن معقول نیست، چرا که با عدم باور به آخرت احتمال ضرر بسیار بزرگ و شقاوت در زندگی ابدی وجود دارد.<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۵.</ref>
*'''معقول  نبودن انکار آخرت:''' حتی اگر کسی دلیلی برای پذیرش [[آخرت]] نداشته باشد باز انکار آن معقول نیست، چرا که با عدم باور به آخرت احتمال ضرر بسیار بزرگ و شقاوت در زندگی ابدی وجود دارد.<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۵.</ref>
===احتجاج امامان(ع) با ملحدان===
در [[حدیث|روایتی]] از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] نقل شده است که در مناظره با [[ابن‌ ابی‌العوجاء]] یکی از ملحدان مشهور آن زمان، پس از بیان دلایل و استدلال‌های باور به [[خدا|خداوند]] و [[قیامت]] به مفاد قاعده عقلی دفع ضرر محتمل توجه می‌دهند.<ref>پاکتچی و دیگران، مبانی و روش اندیشه علمی امام صادق (ع)، ۱۳۹۱ش، ص۸۹.</ref> بر اساس این گزارش، [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)‌]] ذکر می‌کنند که اگر [[خدا]] و [[قیامت|قیامتی]] نباشد [[مؤمن|مومنان]] به خدا و قیامت هلاکتی نخواهند داشت و اهل نجاتند. در حالی که اگر خدا و قیامتی باشند مؤمنان نجات یافته و ملحدان هلاک خواهند شد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۷۸.</ref>
[[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا (ع)]] نیز در نقلی به یکی از ملحدین چنین تذکر می‌دهند که اگر اعتقادات ما به گفته شما نادرست باشد در آن صورت کارهایی همچون [[نماز]] و [[روزه]]، [[زکات]] و اقرار به وجود خدا ضرری به ما نخواهد رساند. چرا که به گفته ملحدان، [[مرگ]] نابودی است و حیاتی نیست که اعمال نادرست موجب رنج و عذاب گردد. اما اگر سخن ما درست باشد -که این‌گونه نیز هست- ما اهل نجات خواهیم بود و شما هلاک خواهید شد.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۱۷۱؛ شریف شیرازی، الكشف الوافي في شرح أصول الكافي‏، ۱۴۳۰ق، ۳۹۷-۳۹۸.</ref>
===استدلال شرط‌بندی پاسکال===
پاسکال (درگذشت: ۱۶۶۲م) فیلسوف [[فرانسه|فرانسوی]] در استدلالی برای [[اثبات خدا|اثبات خداوند]] یا لزوم باور به وجود خدا از معقول بودن ایمان به خدا به دلیل احتمال ضرر شدید در فرض کفر بهره برده است.<ref>پاکتچی و دیگران، مبانی و روش اندیشه علمی امام صادق (ع)، ۱۳۹۱ش، ص۸۹؛ مروارید و مهدوی‌مهر، «بررسی تمایز ماهوی «برهان شرط‌بندی پاسکال» و «حدیث محاجّۀ امام علیه‌السلام و ابن أبی‌العوجاء» و نتایج فلسفی و کلامی آن»، ص۵۸-۵۹.</ref> در نگاه او انسان در دنیا همانند فردی است که باید در وجود یا عدم خداوند شرط‌بندی کند و راه سومی ندارد. در این صورت در صورت عدم خدا اگر به وجود خدا باور داشته باشد سود زیادی از دست نداده و ضرر مهمی به او نرسیده است. اما در صورت وجود خداوند اگر به او ایمان نداشته باشد ضرر بسیاری کرده و شقاوت و بدبختی را به جان خریده است. به همین جهت عاقلانه است که در زندگی روی وجود خداوند شرط ببندیم نه عدم خدا.<ref>Pascal, Pensées,1900, p9</ref>


==استفاده از قاعده در علم اصول==
==استفاده از قاعده در علم اصول==
خط ۱۴۲: خط ۱۳۰:
{{پایان چپ‌چین}}
{{پایان چپ‌چین}}
{{پایان}}
{{پایان}}
== پیوند به بیرون ==
==پیوند به بیرون==
* [https://rch.ac.ir/article/Details/9610]
*[https://rch.ac.ir/article/Details/9610]
{{کلام اسلامی}}
{{کلام اسلامی}}
{{اصول فقه}}
{{اصول فقه}}
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۳۸۴

ویرایش