confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
دوران زندگی عبدالعظیم مصادف با شرایط خفقان و سرکوب [[شیعیان]] توسط [[بنی عباس]] بود. او نیز همچون پدرانش سالها تحت تعقیب بود. او گرچه زمانی که در [[مدینه]]، [[بغداد]] و [[سامرا]] میزیست اما روش [[تقیه]] میکرد و عقیده خود را پنهان میداشت، ولی با این حال مورد غضب [[متوکل]] و [[معتز]] بود.<ref> بر آستان کرامت، ۱۳۹۲ش، ص۷.</ref> | دوران زندگی عبدالعظیم مصادف با شرایط خفقان و سرکوب [[شیعیان]] توسط [[بنی عباس]] بود. او نیز همچون پدرانش سالها تحت تعقیب بود. او گرچه زمانی که در [[مدینه]]، [[بغداد]] و [[سامرا]] میزیست اما روش [[تقیه]] میکرد و عقیده خود را پنهان میداشت، ولی با این حال مورد غضب [[متوکل]] و [[معتز]] بود.<ref> بر آستان کرامت، ۱۳۹۲ش، ص۷.</ref> | ||
=== هجرت به ری === | === هجرت به ری === | ||
بنابر گزارشهای تاریخی، عبدالعظیم در زمان [[معتز]] خلیفه | بنابر گزارشهای تاریخی، عبدالعظیم در زمان [[معتز]]، [[فهرست خلفای بنیعباس|خلیفه عباسی]]، به جهت اذیت و آزار و ترس از قتل، به امر [[امام هادی(ع)]] از [[سامرا]] به [[ری]] -که از پایگاههای مهم [[عباسیان]] بود- هجرت کرد. برخی هم نقل کردهاند به قصد [[زیارت]] قبر [[امام رضا(ع)]] به قصد [[خراسان]] هجرت کرد و در ری برای زیارت [[حمزة بن موسی بن جعفر]] توقف کرد و در آنجا مخفی شد.<ref>واعظ کجوری، جنه النعیم، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۳۱.</ref> | ||
نجاشی به نقل از [[احمد بن محمد بن خالد برقی]] نقل کرده است که عبدالعظیم در حال فرار از سلطان، به [[ری]] آمد و در سرداب خانه یکی از شیعیان در محله «سِکة المَوالی» (کوچه و محله دوستان اهلبیت) ساکن شد. او در همان سرداب به عبادت میپرداخت، روز را [[روزه]] میگرفت و شب را به [[عبادت]] میگذراند. وی مخفیانه از منزل بیرون میآمد و به زیارت قبری میرفت که آن را قبر یکی از فرزندان [[موسی بن جعفر]](ع) میدانست. پیوسته در آن سرداب بود و خبر ورود او به شیعیان [[آل محمد]] یکی پس از دیگری میرسید تا اکثر شیعیان با وی آشنا شدند.<ref> نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۲۴۸.</ref> | نجاشی به نقل از [[احمد بن محمد بن خالد برقی]] نقل کرده است که عبدالعظیم در حال فرار از سلطان، به [[ری]] آمد و در سرداب خانه یکی از شیعیان در محله «سِکة المَوالی» (کوچه و محله دوستان اهلبیت) ساکن شد. او در همان سرداب به عبادت میپرداخت، روز را [[روزه]] میگرفت و شب را به [[عبادت]] میگذراند. وی مخفیانه از منزل بیرون میآمد و به زیارت قبری میرفت که آن را قبر یکی از فرزندان [[موسی بن جعفر]](ع) میدانست. پیوسته در آن سرداب بود و خبر ورود او به شیعیان [[آل محمد]] یکی پس از دیگری میرسید تا اکثر شیعیان با وی آشنا شدند.<ref> نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۲۴۸.</ref> |