پرش به محتوا

وجوب شکر منعم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ایجاد مدخل)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
*اگر فرد سرمایه‌داری که خزینه‌های زیادی دارد به فردی قطره آبی یا تکه نانی بدهد و آن فرد با سر و صدا آن نعمت را فریاد کند و شکر کند مستحق تادیب و مواخذه است. چرا که در مقابل دارایی او این اِنعام قابل ذکر نیست. خداوند هم مالک همه هستی است و نعمت‌هایی که به انسان داده در مقابل دارایی او بسیار ناچیز است.<ref>فخر رازی، المحصول فی علم اصول الفقه، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۶۸.</ref> [[شیخ بهائی|شیخ بهایی]] در نقد این استدلال گفته است که نعمت‌ها گرچه به نسبت دارایی الهی ناچیزند اما به نسبت انسان بزرگ و فراوانند و عقل ترک شکر را کفران می‌داند.<ref>شیخ بهایی، زبدة الأصول مع حواشي المصنف علیها، ۱۳۸۳ش، ص۱۱۸.</ref>
*اگر فرد سرمایه‌داری که خزینه‌های زیادی دارد به فردی قطره آبی یا تکه نانی بدهد و آن فرد با سر و صدا آن نعمت را فریاد کند و شکر کند مستحق تادیب و مواخذه است. چرا که در مقابل دارایی او این اِنعام قابل ذکر نیست. خداوند هم مالک همه هستی است و نعمت‌هایی که به انسان داده در مقابل دارایی او بسیار ناچیز است.<ref>فخر رازی، المحصول فی علم اصول الفقه، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۶۸.</ref> [[شیخ بهائی|شیخ بهایی]] در نقد این استدلال گفته است که نعمت‌ها گرچه به نسبت دارایی الهی ناچیزند اما به نسبت انسان بزرگ و فراوانند و عقل ترک شکر را کفران می‌داند.<ref>شیخ بهایی، زبدة الأصول مع حواشي المصنف علیها، ۱۳۸۳ش، ص۱۱۸.</ref>


==نمونه کاربردهای قاعده در علوم==
==نمونه کاربردهای قاعده در علوم دینی ==
وجوب شکر منعم قاعده‌ای است که در علوم مختلف متناسب با موضوع و مسائل آن علم به کار گرفته شده است. برای نمونه به چند مورد از این کاربرده‌ها اشاره می‌شود:
وجوب شکر منعم قاعده‌ای است که در علوم مختلف دینی متناسب با موضوع و مسائل آن علم به کار گرفته شده است. برای نمونه به چند مورد از این کاربرده‌ها اشاره می‌شود:


===دلیل بر وجوب نظر===
===دلیل بر وجوب نظر===
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۳۱۴

ویرایش