Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۲۶
ویرایش
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
درباره محل [[دفن]] زینب(س) اختلاف است. مشهور این است که قبر حضرت زینب(س) در [[دمشق]] است؛ اما برخی [[مقام حضرت زینب (مصر)|مقام السیدة زینب]] در [[مصر]] و قبرستان بقیع را محل دفن او دانستهاند. | درباره محل [[دفن]] زینب(س) اختلاف است. مشهور این است که قبر حضرت زینب(س) در [[دمشق]] است؛ اما برخی [[مقام حضرت زینب (مصر)|مقام السیدة زینب]] در [[مصر]] و قبرستان بقیع را محل دفن او دانستهاند. | ||
== | ==ولادت، نام، لقب و کنیه== | ||
زینب دختر [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]]<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۳۲.</ref> و خواهرِ [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن]](ع) و [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]]<ref>شریف القرشی، السیده زینب، ۱۴۲۲ق، ص۲۹-۳۳.</ref> و [[امکلثوم دختر امام علی(ع)|امکلثوم]]<ref>دخیل، اعلام النساء، ۱۴۱۲ق، ص۲۶۹.</ref> است. زینب | زینب دختر [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]]<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۳۲.</ref> و خواهرِ [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن]](ع) و [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]]<ref>شریف القرشی، السیده زینب، ۱۴۲۲ق، ص۲۹-۳۳.</ref> و [[امکلثوم دختر امام علی(ع)|امکلثوم]]<ref>دخیل، اعلام النساء، ۱۴۱۲ق، ص۲۶۹.</ref> است. درباره تاریخ ولادت او اختلاف وجود دارد: برخی منابع، ولادتش را در [[۵ جمادیالاول]]،<ref>دخیل، اعلام النساء، ۱۴۱۲ق، ص۲۶۹؛ قزوینی، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ۱۴۲۴ق، ص۳۱.</ref> [[سال ۵ هجری قمری|سال پنجم]]<ref>دخیل، اعلام النساء، ۱۴۱۲ق، ص۲۶۹.</ref> و برخی دیگر [[سال ۶ هجری قمری|سال ۶ قمری]]<ref>ابوالحسن العلوی، اخبار الزینبیات، ۱۴۱۰ق، ص۲۳؛ شرفالدین، عقیلة الوحی، ص۴۱؛ قزوینی، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ۱۴۲۴ق، ص۳۱.</ref> در [[مدینه]] گفتهاند. در برخی منابع، ولادت وی را پنج سال پیش از [[رحلت پیامبر(ص)]] ذکر کردهاند.<ref>کحّاله، أعلام النساء، ۲۰۰۸، ج۲، ص۹۱؛ حسّون، اعلام النساء المؤمنات، ۱۴۲۱ق، ص۴۳۶.</ref> | ||
نامگذاری حضرت زینب(س)، توسط [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] صورت گرفت؛ گفته شده است که [[جبرئیل]] از سوی [[خدا|خداوند]] این نام را به پیامبر(ص) رسانده است.<ref>نقدی، زینب الکبری، ۱۳۶۲ش، ص۱۷؛ شریف القرشی، السیده زینب، ۱۴۲۲ق، ص۳۹.</ref> در کتاب «[[الخصائص الزینبیة (کتاب)|الخصائص الزینبیة]]» آمده است پیامبر(ص) او را بوسید و فرمود: «حاضران امّتم، غایبان را از کرامت این دخترم زینب آگاه کنند؛ همانا او مانند جدهاش [[حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها|خدیجه]] است.»<ref>جزائری، الخصائص الزینبیة، ۱۴۲۵ق، ص۴۴.</ref> زینب در لغت به معنای «درخت نیکو منظر و خوشبو»<ref> ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۵۳، ذیل واژه «زنب»؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۱۴۲۶ق، ص۹۵.</ref> یا «زینت پدر»<ref>فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۱۴۲۶ق، ص۹۵؛ حسینی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۰.</ref> آمده است. | |||
کنیه او را امکلثوم و امالحسن گفتهاند.<ref>شریف القرشی، السیده زینب، ۱۴۲۲ق، ص۳۹؛ قزوینی، زینب الکبری من المهد الی اللحد، ۱۴۲۴ق، ص۳۸.</ref> القاب فراوانی نیز برای وی نقل شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: جزائری، الخصائص الزینبیة، ۱۴۲۵ق، ص۵۲-۵۳؛ ربانی خلخالی، چهره درخشان عقیله بنیهاشم زینب کبری، ۱۳۸۷ش، ص۱۶-۱۹.</ref> برخی بیش از ۶۰ لقب برای او ذکر کردهاند<ref>نگاه کنید به: ربانی خلخالی، چهره درخشان عقیله بنیهاشم زینب کبری، ۱۳۸۷ش، ص۱۶-۱۹.</ref> که بعضی از آنها عبارتند از: زینب کبری، [[عقیله بنیهاشم (لقب)|عَقیله بنیهاشم]]، [[عالمة غیر معلمة|عالمة غیر مُعَلَّمَة]]، فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة،{{یاد|امام سجاد(ع) پس از سخنرانی حضرت زینب(س)در کوفه به او فرمود: «أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ '''عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ؛ خدای را سپاس که تو عالمی هستی که نزد کسی نیاموختهای و فهیم و دانایی هستی که نیاز به فراگرفتن از دیگران نداشتهای.» (طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۰۵.)}} عارفه، موثّقه، فاضله، کامله، عابده آل علی، صدیقه صغری، معصومه صغری، امینةالله، نائبةالزهرا، نائبةالحسین، عقیلة النساء، شریکة الشهداء، بلیغه، فصیحه، شریکةالحسین، محبوبة المصطفی.<ref> جزائری، الخصائص الزینبیة، ۱۴۲۵ق، ص۵۲-۵۳؛ ربانی خلخالی، چهره درخشان عقیله بنیهاشم زینب کبری، ۱۳۸۷ش، ص۱۶-۱۹.</ref> | |||
کنیه او را امکلثوم و امالحسن گفتهاند.<ref>شریف القرشی، السیده زینب، ۱۴۲۲ق، | |||
حضرت زینب(س) را به سبب سختیهای بسیاری که در زندگی دید، ام المصائب نیز لقب دادهاند.<ref>امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۳۷.</ref> درگذشت جدش پیامبر(ص)، بیماری و به [[شهادت حضرت فاطمه(س)|شهادت]] رسیدن [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|مادرش]]، شهادت پدرش [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]]، شهادت برادرش [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام مجتبی(ع)]]، [[واقعه کربلا|واقعه کربلا]] و به اسارت رفتن در [[کوفه]] و [[شام]] از جمله وقایع سخت و تلخ زندگی وی به شمار میآید.<ref>امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۳۷.</ref> | حضرت زینب(س) را به سبب سختیهای بسیاری که در زندگی دید، ام المصائب نیز لقب دادهاند.<ref>امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۳۷.</ref> درگذشت جدش پیامبر(ص)، بیماری و به [[شهادت حضرت فاطمه(س)|شهادت]] رسیدن [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|مادرش]]، شهادت پدرش [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]]، شهادت برادرش [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام مجتبی(ع)]]، [[واقعه کربلا|واقعه کربلا]] و به اسارت رفتن در [[کوفه]] و [[شام]] از جمله وقایع سخت و تلخ زندگی وی به شمار میآید.<ref>امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۳۷.</ref> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۶: | ||
عصر عاشورا هنگامی که به دستور [[شمر]]، بدن امام حسین(ع) را تیرباران کردند و اطراف او را گرفتند، حضرت زینب(س) از خیمه بیرون آمد و [[عمر بن سعد]] (فرمانده لشکر دشمن) را این گونه مورد خطاب قرار داد: «یابن سَعد! اَیُقتَلُ اَبُو عبدالله وَ أنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟؛ فرزند سعد! آیا ابوعبدالله (امام حسین(ع) کشته میشود و تو تماشا میکنی؟!»<ref>مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۱۲.</ref> او هیچ جوابی نداد و زینب (س) فریاد برآورد: «وای برادرم! وای سرورم! وای اهل بیتم! ای کاش آسمان بر زمین واژگون میشد! و ای کاش کوهها خرد و پراکنده بر هامون میریخت.»<ref>سید بن طاووس، اللهوف، ۱۳۷۸ش، ص۱۵۹و۱۶۱.</ref> | عصر عاشورا هنگامی که به دستور [[شمر]]، بدن امام حسین(ع) را تیرباران کردند و اطراف او را گرفتند، حضرت زینب(س) از خیمه بیرون آمد و [[عمر بن سعد]] (فرمانده لشکر دشمن) را این گونه مورد خطاب قرار داد: «یابن سَعد! اَیُقتَلُ اَبُو عبدالله وَ أنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟؛ فرزند سعد! آیا ابوعبدالله (امام حسین(ع) کشته میشود و تو تماشا میکنی؟!»<ref>مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۱۲.</ref> او هیچ جوابی نداد و زینب (س) فریاد برآورد: «وای برادرم! وای سرورم! وای اهل بیتم! ای کاش آسمان بر زمین واژگون میشد! و ای کاش کوهها خرد و پراکنده بر هامون میریخت.»<ref>سید بن طاووس، اللهوف، ۱۳۷۸ش، ص۱۵۹و۱۶۱.</ref> | ||
زینب(س)، هنگام رسیدن بر بالین برادرش گفت: «خدایا! این قربانی را از ما بپذیر!»<ref>: مغنیه، الحسين و بطلة كربلاء، ص۴۳۳؛ فیض الاسلام، خاتون دوسرا، ۱۳۶۶ش، ص۱۸۵.</ref> | زینب(س)، هنگام رسیدن بر بالین برادرش گفت: «خدایا! این قربانی را از ما بپذیر!»<ref>:مغنیه، الحسين و بطلة كربلاء، ص۴۳۳؛ فیض الاسلام، خاتون دوسرا، ۱۳۶۶ش، ص۱۸۵.</ref> | ||
همچنین نقل شده است که رو به سوی [[مدینه]] نمود و خطاب به [[پیامبر(ص)]] گفت: | همچنین نقل شده است که رو به سوی [[مدینه]] نمود و خطاب به [[پیامبر(ص)]] گفت: | ||
:::«ای پیامبر! اینان دختران شمایند که به اسیری میروند. اینان فرزندان شمایند که با بدنهای خونین، روی زمین افتادهاند و باد صبا بر پیکر آنان میوزد! ای رسول خدا! این حسین است که سرش را از قفا بریدهاند و عمامه و ردایش را به غارت بردهاند. پدرم فدای کسی که سپاهیان، او را غارت کردند، سپس خیمهگاهش را سرنگون ساختند! فدای آن مسافری که دیگر امید بازگشتش نیست!» سخنان و نالههایش، دوست و دشمن را تحت تأثیر قرار داد و همگان را به گریه واداشت.<ref>ابو مخنف، وقعة الطف، ۱۴۲۷ق، ص۲۹۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۸ق، ج۵، ص۳۴۸-۳۴۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۵۹.</ref> | :::«ای پیامبر! اینان دختران شمایند که به اسیری میروند. اینان فرزندان شمایند که با بدنهای خونین، روی زمین افتادهاند و باد صبا بر پیکر آنان میوزد! ای رسول خدا! این حسین است که سرش را از قفا بریدهاند و عمامه و ردایش را به غارت بردهاند. پدرم فدای کسی که سپاهیان، او را غارت کردند، سپس خیمهگاهش را سرنگون ساختند! فدای آن مسافری که دیگر امید بازگشتش نیست!» سخنان و نالههایش، دوست و دشمن را تحت تأثیر قرار داد و همگان را به گریه واداشت.<ref>ابو مخنف، وقعة الطف، ۱۴۲۷ق، ص۲۹۵؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۸ق، ج۵، ص۳۴۸-۳۴۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۵۹.</ref> |