پرش به محتوا

امر بین الامرین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
==جایگاه امر بین الامرین در تبیین اختیار==
==جایگاه امر بین الامرین در تبیین اختیار==
{{اعتقادات شیعه}}
{{اعتقادات شیعه}}
امرٌ بین الامرین عبارتی است برگفته از چند حدیث از امامان شیعه که در بحث [[جبر و اختیار]]، رابطه فعل انسان با قدرت و اراده الهی را تبیین می‌کند. عبارت رسیده از امامان به شکل «لا جبرَ و لا تفویضَ، بَلْ امرٌ بَینَ الأمرَین» نقل شده است. به این معنا که نه [[جبرگرایی|جبر]] صحیح است نه [[تفویض معتزلی|تفویض]] بلکه راهی بین این دو وجود دارد.  
امرٌ بین الامرین یکی از نظریاتی است که متکلمان مسلمان به‌ویژه عالمان شیعه در کنار [[نظریه کسب]] و [[تفویض معتزلی|نظریه تفویض]] برای تبیین پدیده اختیار انسانی ارائه کرده‌اند. این عبارت برگرفته از چند حدیث از امامان شیعه است که در بحث [[جبر و اختیار]]، رابطه فعل انسان با قدرت و اراده الهی را تبیین می‌کند. عبارت رسیده از امامان به شکل «لا جبرَ و لا تفویضَ، بَلْ امرٌ بَینَ الأمرَین» نقل شده است. به این معنا که نه [[جبرگرایی|جبر]] صحیح است نه [[تفویض معتزلی|تفویض]] بلکه راهی بین این دو وجود دارد.  


بنابر نظریه جبر، اراده انسان در افعال او دخالت ندارد و کارهای او محتوم و بیرون از اختیار اوست و بنابر نظریه [[تفویض معتزلی]]، اراده انسان در افعالش از هر جهت مؤثر است و قدرت [[خداوند]] هیچ تأثیری در آنها ندارد، بلکه خداوند فقط انسان و قدرت او را به وجود آورده است. «امر بین الأمرین» این دو نظریه را باطل می‌شمارد و در کارهای اختیاری انسان، هم [[اراده الهی|اراده خدا]] و هم اراده انسان را مؤثر می‌شمرد و این دو اراده را در طول هم می‌داند؛ این، همان حقیقت اختیار انسان در کارها است.<ref>طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۱۶۱-۱۷۴، پاورقی.</ref>
بنابر نظریه جبر، اراده انسان در افعال او دخالت ندارد و کارهای او محتوم و بیرون از اختیار اوست و بنابر نظریه [[تفویض معتزلی]]، اراده انسان در افعالش از هر جهت مؤثر است و قدرت [[خداوند]] هیچ تأثیری در آنها ندارد، بلکه خداوند فقط انسان و قدرت او را به وجود آورده است. «امر بین الأمرین» این دو نظریه را باطل می‌شمارد و در کارهای اختیاری انسان، هم [[اراده الهی|اراده خدا]] و هم اراده انسان را مؤثر می‌شمرد و این دو اراده را در طول هم می‌داند؛ این، همان حقیقت اختیار انسان در کارها است.<ref>طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۱۶۱-۱۷۴، پاورقی.</ref>


=== تفسیر امر بین الامرین ===
===تفسیر امر بین الامرین===
<br />[[محمدتقی جعفری|علامه جعفری]] بر این باور است که  تقریر [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خوئی]]  برای امربین الامرین بهترین تفسیر است به این بیان که فرض کنیم فردی مبتلا به فلج است، به طوری که توانایی حرکت ندارد و ما می‌توانیم با وصل کردن سیم برق او را به حرکت وادار کنیم و آن شخص فلج با نیروئی که ما در اختیارش گذارده‌ایم اختیاراً کارهایی را انجام دهد. در اینجا آنچه از این کار به ما مستند است ‌نیرو و قدرتی است که ما توسط برق در او ایجاد کرده‌ایم و در هر لحظه قدرت سلبِ آن را داریم. از طرف دیگر بهره‌برداری از این قدرت به اختیار اوست. همچنین است مَثل انسان‌ها‌، در هر لحظه. چرا که ریزش آن نیرو از فیّاضِ مطلق انجام می‌گیرد و در هر لحظه‌ای هم می‌تواند آن را قطع کند، ولی اختیار بهره‌برداری از آن نیرو کاملاً به دست ماست. <ref>جعفری، جبر و اختیار، صص۲۱۴-۲۱۵.
<br />[[محمدتقی جعفری|علامه جعفری]] بر این باور است که  تقریر [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خوئی]]  برای امربین الامرین بهترین تفسیر است به این بیان که فرض کنیم فردی مبتلا به فلج است، به طوری که توانایی حرکت ندارد و ما می‌توانیم با وصل کردن سیم برق او را به حرکت وادار کنیم و آن شخص فلج با نیروئی که ما در اختیارش گذارده‌ایم اختیاراً کارهایی را انجام دهد. در اینجا آنچه از این کار به ما مستند است ‌نیرو و قدرتی است که ما توسط برق در او ایجاد کرده‌ایم و در هر لحظه قدرت سلبِ آن را داریم. از طرف دیگر بهره‌برداری از این قدرت به اختیار اوست. همچنین است مَثل انسان‌ها‌، در هر لحظه. چرا که ریزش آن نیرو از فیّاضِ مطلق انجام می‌گیرد و در هر لحظه‌ای هم می‌تواند آن را قطع کند، ولی اختیار بهره‌برداری از آن نیرو کاملاً به دست ماست. <ref>جعفری، جبر و اختیار، صص۲۱۴-۲۱۵.
</ref>
</ref>
خط ۲۴: خط ۲۴:
الامر بین الامرین نخستین بار از [[امیرمؤمنان|امام علی(ع)]] و در پاسخ فردی نقل شده است که درباره معنای [[قضا و قدر|قَدَر]] پرسید، و ایشان با نفی [[جبر و اختیار|جبر]] و  [[تفویض معتزلی|تفویض]] از عبارت امر بین الامرین استفاده کرده‌ است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۵۷.</ref> از دیگر [[ائمه]] به‌ویژه [[امام صادق(ع)]] و [[امام رضا(ع)]] نیز احادیث فراوانی در دست است. از [[امام هادی(ع)]] رساله‌ای(نامه) مفصل در پاسخ به پرسش مردم [[اهواز]] درباره جبر و تفویض نقل شده است که در آن نامه امام هادی با ذکر آیات و روایات و تمثیلاتی جبر و تفویض را ابطال، و امر بین‌الامرین را اثبات کرده است.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۲۵۱.</ref>
الامر بین الامرین نخستین بار از [[امیرمؤمنان|امام علی(ع)]] و در پاسخ فردی نقل شده است که درباره معنای [[قضا و قدر|قَدَر]] پرسید، و ایشان با نفی [[جبر و اختیار|جبر]] و  [[تفویض معتزلی|تفویض]] از عبارت امر بین الامرین استفاده کرده‌ است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۵۷.</ref> از دیگر [[ائمه]] به‌ویژه [[امام صادق(ع)]] و [[امام رضا(ع)]] نیز احادیث فراوانی در دست است. از [[امام هادی(ع)]] رساله‌ای(نامه) مفصل در پاسخ به پرسش مردم [[اهواز]] درباره جبر و تفویض نقل شده است که در آن نامه امام هادی با ذکر آیات و روایات و تمثیلاتی جبر و تفویض را ابطال، و امر بین‌الامرین را اثبات کرده است.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۲۵۱.</ref>


==دلایل اثبات نظریه==
در کتاب‌های [[حدیث|حدیثی]] مختلف در باب‌های خاصی مانند «باب الجبر و القدر و الأمر بین الأمرین»<ref>کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۵۵.</ref> و «باب المشیة و الارادة»<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰؛ صدوق، ''التوحید''، ص۳۳۶.</ref> و «باب الإستطاعة»<ref> صدوق، ''التوحید''، ص۳۴۴، باب۵۶</ref> روایت‌هایی درباره این موضوع آمده است که در مجموع می‌توان آنها را به پنج دسته تقسیم کرد:
به گفته متکلمان شیعه، آیات [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]] معصومان و برهان‌های عقلی، درستی این نظریه را اثبات می‌کنند.
 
===آیات قرآن===
از آیات قرآن می‌توان به [[آیه]] {{متن قرآن|{{قلم رنگ۱|سیاه|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿٥﴾}}|سوره=[[سوره حمد|حمد]]|آیه=۵}} اشاره کرد. این آیه با اعتقاد به [[جبر و اختیار|جبر]] سازگار نیست؛ زیرا اگر [[خداوند]] خالق افعال ما باشد و اراده ما دخالتی در آنها نداشته باشد، بی‌معناست که [[عبادت]] را به خود نسبت دهیم و بگوییم: «نعبد: عبادت می‌کنیم»؛ چنانکه آیه مذکور، با عقیده به [[تفویض]] هم که مبتنی بر عدم دخالت خداوند در افعال بندگان است، سازگار نیست؛ زیرا استعانت (نستعین: یاری می‌طلبیم) از کسی که دخالتی در تحققِ عمل ندارد، بی‌معناست<ref>طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۴.</ref>. [[امام صادق(ع)]] در پاسخ به سوالی درباره این مسئله، به آیه مذکور استدلال کرده‌ است<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۵۶.</ref>.
 
علاوه بر این، آیه ۱۷ [[سوره انفال]] هم در این مسئله مورد استناد قرار گرفته است:
 
{{متن قرآن|{{قلم رنگ۱|سیاه|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ رَمَىٰ...}}﴿١٧﴾|ترجمه= شما آنان را نكشتيد، بلكه خدا آنان را كُشت. و چون [ريگ به سوى آنان‌] افكندى، تو نيفكندى، بلكه خدا افكند...|سوره=انفال|آیه=۱۷}}
 
این آیه شریفه، فعل «کُشتن» و «تیراندازی» را ابتدا با عبارت «تقتلوهم» و «رمیت» برای مؤمنان و [[پیامبر(ص)]] اثبات و سپس از آنان نفی کرده و به خداوند نسبت داده است. این نفی و اثبات از یک جهت نیست؛ چرا که تناقض‌گویی خواهد بود، بلکه آیه، مستقل بودن مؤمنان و پیامبر را در افعالشان نفی کرده، اما این را اثبات کرده است که آنان در این اعمال دخالت داشته‌اند. این همان چیزی است که امر بین الامرین خوانده شده است<ref>زنوزی، لمعات الهیه، ص ۲۰۷.</ref>.
 
همچنین دسته‌ای از آیات، انسان را مختار معرفی کرده‌اند و افعال را به او نسبت داده‌اند، مانند {{متن قرآن|{{قلم رنگ۱|سیاه|وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾}}|ترجمه=و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست.|سوره=[[سوره نجم|نجم]]|آیه=۳۹}} و در دسته‌ای دیگر، اذن و [[مشیت]] خداوند مؤثر در افعال معرفی شده است، مانند {{متن قرآن|{{قلم رنگ۱|سیاه|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّـهِ...}}﴿٦٤﴾|ترجمه=و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند...|سوره=[[سوره نساء|نساء]]|آیه=۶۴}} دسته اول آیات، مقابل عقیده [[جبر و اختیار|جبر]] و دسته دوم مقابل عقیده [[تفویض]] است و جمع بین آنها این است که گفته شود خداوند به بندگان خود اختیار و مشیت داده است؛ ولی این اختیار و مشیت در طول مشیت الهی است.
 
===احادیث===
در کتاب‌های [[حدیث|حدیثی]] مختلف در باب‌های خاصی مانند «باب الجبر و القدر و الأمر بین الأمرین»<ref>کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۵۵.</ref> و «باب المشیة والارادة»<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰؛ صدوق، ''التوحید''، ص۳۳۶.</ref> و «باب الإستطاعة»<ref> صدوق، ''التوحید''، ص۳۴۴، باب۵۶</ref> روایت‌هایی درباره این موضوع آمده است که در مجموع می‌توان آنها را به پنج دسته تقسیم کرد:


#روایاتی که جبر را منافی [[تکلیف]]، [[وعد]] و [[وعید]]، [[ثواب و عقاب]] و در نتیجه منافی با ملاک و [[حکمت]] [[خداوند]] معرفی می‌کند.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۹۶، ح۱۹.</ref>
#روایاتی که جبر را منافی [[تکلیف]]، [[وعد]] و [[وعید]]، [[ثواب و عقاب]] و در نتیجه منافی با ملاک و [[حکمت]] [[خداوند]] معرفی می‌کند.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۹۶، ح۱۹.</ref>
خط ۴۷: خط ۳۲:
#روایاتی که برای هدایت ذهن‌های مردم عادی، حقیقت امر بین الامرین را در قالب مثال‌هایی بیان کرده است.<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰.</ref>
#روایاتی که برای هدایت ذهن‌های مردم عادی، حقیقت امر بین الامرین را در قالب مثال‌هایی بیان کرده است.<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰.</ref>


====توضیح برخی احادیث====
==دلایل اثبات نظریه==
 
به گفته متکلمان شیعه، آیات [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]] معصومان و برهان‌های عقلی، درستی این نظریه را اثبات می‌کنند.
[[امام صادق]](ع) مسئله اختیار انسان در افعالش را به انسان [[معصیت|معصیت‌کاری]] تشبیه کرده که تو او را از معصیت نهی می‌کنی، ولی او نهی را قبول نمی‌کند و معصیت را انجام می‌دهد. حضرت می‌فرماید: از آن جهت که شخص [[گناه|گنهکار]] نهی را قبول نکرده و تو او را ترک کرده‌ای، چنین نیست که تو او را به معصیت امر کرده‌ باشی.<ref> صدوق، ''التوحید''، باب ۵۹، ص۳۶۲، ح۸</ref>
 
[[ملاصدرا|ملاّصدرا]] در توضیح این حدیث می‌نویسد: از آن جهت که او را نهی کرده، کار را به او واگذار نکرده و از آن حیث که او را واگذاشته، او را مجبور نکرده است.<ref> ملاصدرا، ''شرح اصول کافی''، ص۴۱۶.</ref>


[[امام رضا]](ع) می‌فرماید: «خداوند عزوجل فرموده است:‌ای پسر آدم! تو به مشیت من آن کسی هستی که می‌خواهی و به قوت من دستورهایم را به جا آوردی و به نعمت من بر معصیت من نیرو یافتی. تو را شنوا و بینا قرار دادم. آنچه از کار نیک به تو می‌رسد از ناحیه خداوند است و آنچه از بدی به تو می‌رسد، از خودت است و این بدین سبب است که من به کارهای نیک تو از تو سزاوارترم و تو به کارهای بدت از من سزاوارتری و این بدان سبب است که من درباره آنچه انجام می‌دهم، بازخواست نمی‌شوم؛ در حالی که مردم بازخواست می‌شوند».<ref> کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰؛ صدوق، ''التوحید''، ص۳۳۸، باب۵۵، ح۶.</ref>
===استناد به آیات قرآن===
طباطبائی فیلسوف و مفسر شیعه برای امر بین الامرین به [[ایاک نعبد و ایاک نستعین|آیه إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ]] استناد کرده است. زیرا آیه عبادت‌کردن را به انسان نسبت‌ داده است که با اعتقاد به [[جبر و اختیار|جبر]] سازگار نیست؛ و سوی دیگر با عبارت نستعین دخالت خدا در افعال را نشان داده است که با عقیده به [[تفویض معتزلی|تفویض]] هم‌خوانی ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۴.</ref> [[امام صادق(ع)]] در پاسخ به سوالی درباره این مسئله، به آیه مذکور استدلال کرده‌ است<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۵۶.</ref>.


بر اساس این روایت [[مشیت]] و قوت در کارهای انسان ضروری است و هر دو را [[خداوند]] به انسان داده است. از طرفی خداوند دستور به کارهای نیک ([[حسنات]]) داده و از [[گناه|گناهان]] نهی کرده است؛ پس درست این است که حسنات به خداوند نسبت داده شود و گناهان ([[سیئات]])به بندگان.<ref>کلینی، ''اصول کافی''، ج۱، ص۱۶۰، تعلیقه علامه طباطبایی.</ref>
زنوزی فیلسوف شیعه به [[آیه ۱۷ سوره انفال]] هم استناد کرده است که در آن فعل «کُشتن» و «تیراندازی» را ابتدا با عبارت «تقتلوهم» و «رمیت» برای مؤمنان و [[پیامبر(ص)]] اثبات و سپس از آنان نفی کرده و به خداوند نسبت داده است. به گفته زنوزی این آیه ضمن پذیرش دخالت پیامبر و مؤمنان در تیراندازی و قتل، مستقل‌بودن ایشان در افعالشان را نفی کرده است. این همان چیزی است که امر بین الامرین خوانده شده است<ref>زنوزی، لمعات الهیه، ص ۲۰۷.</ref>.


===دلایل عقلی===
===دلایل عقلی===
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۰۶

ویرایش