پرش به محتوا

عذاب ابدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:


==باور علمای شیعه==
==باور علمای شیعه==
بر اساس گزارش قدردان قراملکی، اصل خلود در نظر عالمان شیعه همگانی و پذیرفته‌شده است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۰.</ref> به‌گفته شیخ مفید، شیعه معتقد است که عذاب ابدی به کافران اختصاص دارد و گناهکاران حتی اگر به جهنم بروند در جهنم ماندگار نخواهند بود.<ref>مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۴۶.</ref> ملاصدرا با تأکید بر اینکه منشأ خلود در جهنم فقط [[کفر]] است، خلود کفار در آتش را صرفاً به‌سبب فساد اعتقادشان می‌داند؛ چون فساد اعتقاد موجب فساد ذات روح و در نهایت باعث هلاکت آن می‌گردد؛ بر خلاف فساد در عمل که احتمال رفع شدنش وجود دارد.<ref>ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۴، ص۳۰۷-۳۱۰</ref>  
بر اساس گزارش قدردان قراملکی، اصل خلود در نظر عالمان شیعه همگانی و پذیرفته‌شده است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۰.</ref> به‌اعتقاد متکلمان شیعه خلود در آتش به کافران اختصاص دارد.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۳۳۰ش، ص۱۴؛ شیخ مفید، رساله شرح عقائد الصدوق، ۱۳۳۰ش، ص۵۵؛ طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴، علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱؛ فاضل مقداد،  اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۱- ۴۴۳.</ref>


=== اختصاص عذاب ابدی به کافران معاند ===
به‌گفته شیخ مفید، شیعه معتقد است که عذاب ابدی به کافران اختصاص دارد و گناهکاران حتی اگر به جهنم بروند در جهنم ماندگار نخواهند بود.<ref>مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۴۶.</ref> ملاصدرا با تأکید بر اینکه منشأ خلود در جهنم فقط [[کفر]] است، خلود کفار در آتش را صرفاً به‌سبب فساد اعتقادشان می‌داند؛ چون فساد اعتقاد موجب فساد ذات روح و در نهایت باعث هلاکت آن می‌گردد؛ بر خلاف فساد در عمل که احتمال رفع شدنش وجود دارد.<ref>ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۴، ص۳۰۷-۳۱۰</ref>
=== استدلال‌های الاهی‌دانان شیعه ===
در [[آیه ۱۲۸ سوره انعام]] (النار مثواکم خالدین فیها الا ما شاء الله) نیز کسانی از حکم عذاب ابدی استثنا شده‌اند، و چون بنابر اجماع، کافر از آتش بیرون نمی‌آید، پس منظور آیه استثنا کردن فاسق مرتکب کبیره است که با خواست و [[مشیت]] خداوند عذابش قطع می‌شود.<ref>برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه،  ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.</ref> [[علامه مجلسی|مجلسی]] از مجموع احادیث ذکر شده دربارهٔ خلود به این نتیجه رسیده که کافران و منکران [[اصول دین]] اسلام و [[ناصبی|دشمنان اهل‌بیت]] در آتش ابدی خواهند بود؛ جز کسانی که در عقلشان کاستی هست یا [[اتمام حجت|حجت بر آنان تمام]] نشده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۶۳.</ref>
در [[آیه ۱۲۸ سوره انعام]] (النار مثواکم خالدین فیها الا ما شاء الله) نیز کسانی از حکم عذاب ابدی استثنا شده‌اند، و چون بنابر اجماع، کافر از آتش بیرون نمی‌آید، پس منظور آیه استثنا کردن فاسق مرتکب کبیره است که با خواست و [[مشیت]] خداوند عذابش قطع می‌شود.<ref>برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه،  ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.</ref> [[علامه مجلسی|مجلسی]] از مجموع احادیث ذکر شده دربارهٔ خلود به این نتیجه رسیده که کافران و منکران [[اصول دین]] اسلام و [[ناصبی|دشمنان اهل‌بیت]] در آتش ابدی خواهند بود؛ جز کسانی که در عقلشان کاستی هست یا [[اتمام حجت|حجت بر آنان تمام]] نشده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۶۳.</ref>


===استدلال‌های متکلمان شیعه===
به نظر آنان، در آیاتی مثل [[آیه ۱۴ سوره نساء]] که برای عذاب ابدی گناهکاران استدلال می شود، یا کلمه خالدین به‌معنای مکث طولانی است، یا باید خلود در آتش را مختص کافر بدانیم.<ref>برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.</ref>  
به‌اعتقاد متکلمان شیعه خلود در آتش به کافران اختصاص دارد.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۳۳۰ش، ص۱۴؛ شیخ مفید، رساله شرح عقائد الصدوق، ۱۳۳۰ش، ص۵۵؛ طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴، علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱؛ فاضل مقداد،  اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۱- ۴۴۳.</ref> به نظر آنان، در آیاتی مثل [[آیه ۱۴ سوره نساء]] که برای عذاب ابدی گناهکاران استدلال می شود، یا کلمه خالدین به‌معنای مکث طولانی است، یا باید خلود در آتش را مختص کافر بدانیم.<ref>برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.</ref>


به‌باور متکلمان شیعه، مؤمنی که مرتکب کبیره شده است، به سبب ایمانش مستحق ثواب دائم است؛ زیرا در آیه ۷ سوره زلزال حتی کوچک‌ترین عمل خیر پاداش دارد و ایمان بزرگ‌ترین عمل خیر است. و از آنجا که ثواب ایمان، ثوابی است جاویدان، پس باید چنین فردی نخست عذاب شود و سپس در بهشت به ثواب جاویدان نائل گردد.<ref>برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.</ref>
به‌باور متکلمان شیعه، مؤمنی که مرتکب کبیره شده است، به سبب ایمانش مستحق ثواب دائم است؛ زیرا در آیه ۷ سوره زلزال حتی کوچک‌ترین عمل خیر پاداش دارد و ایمان بزرگ‌ترین عمل خیر است. و از آنجا که ثواب ایمان، ثوابی است جاویدان، پس باید چنین فردی نخست عذاب شود و سپس در بهشت به ثواب جاویدان نائل گردد.<ref>برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.</ref>
خط ۵۰: خط ۵۳:
به گفته طباطبائی رحمت خدا به معنای رقّت قلب و دلسوزی نیست زیرا این حالات از ویژگی‌های انسان مادی است، بلکه رحمت به معنای اعطا و افاضه آن چیزی است که مناسب استعداد قابل است.<ref name=":0">طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق،  ج۱، ص۴۱۴.</ref>
به گفته طباطبائی رحمت خدا به معنای رقّت قلب و دلسوزی نیست زیرا این حالات از ویژگی‌های انسان مادی است، بلکه رحمت به معنای اعطا و افاضه آن چیزی است که مناسب استعداد قابل است.<ref name=":0">طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق،  ج۱، ص۴۱۴.</ref>


== عذاب ابدی و عدل و حکمت الهی ==
==عذاب ابدی و عدل و حکمت الهی==
برخی دیگر از عالمان مسلمان نیز خلود در عذاب را با [[عدل الهی]] در تعارض انگاشته‌اند که چرا کسی که در دنیا مدت کوتاهی گناه کرده است برای همیشه در جهنم می‌سوزد؟<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۲۸۳.</ref>
برخی دیگر از عالمان مسلمان نیز خلود در عذاب را با [[عدل الهی]] در تعارض انگاشته‌اند و این پرسش را مطرح کرده‌اند که چرا کسی که در دنیا مدت کوتاهی گناه کرده است برای همیشه در جهنم می‌سوزد؟<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۲۸۳.</ref>


اندیشمندان دیگری نیز از منافات عذاب ابدی با [[حکمت|حکمت خداوند]] سخن گفته‌اند<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۳»، ص۱۳۳.</ref> و ادعا کرده‌اند آفرینش موجودی که بناست گرفتار عذاب پایان‌ناپذیر شود حکیمانه نیست.<ref>بلانیان و دهقانی محمودآبادی، «خلود در عذاب»، ص۱۷۹.</ref> چنان که از دیوید هیوم و برتراند راسل دو فیلسوف انگلیسی نیز نقل شده است که عذاب ابدی را عبث و تُهی از هر گونه فایده عاقلانه می‌دانند.<ref>بلانیان و دهقانی محمودآبادی، «خلود در عذاب»، ص۱۷۸.</ref> [[محمدحسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]] الهیات‌پژوه شیعه نیز بر این باور است که هیچ انگیزه موجهی برای عذاب جاودان وجود ندارد.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۵.</ref>
اندیشمندان دیگری نیز از منافات عذاب ابدی با [[حکمت|حکمت خداوند]] سخن گفته‌اند<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۳»، ص۱۳۳.</ref> و ادعا کرده‌اند آفرینش موجودی که بناست گرفتار عذاب پایان‌ناپذیر شود حکیمانه نیست.<ref>بلانیان و دهقانی محمودآبادی، «خلود در عذاب»، ص۱۷۹.</ref> چنان که از دیوید هیوم و برتراند راسل دو فیلسوف انگلیسی نیز نقل شده است که عذاب ابدی را عبث و تُهی از هر گونه فایده عاقلانه می‌دانند.<ref>بلانیان و دهقانی محمودآبادی، «خلود در عذاب»، ص۱۷۸.</ref> [[محمدحسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]] الهیات‌پژوه شیعه نیز بر این باور است که هیچ انگیزه موجهی برای عذاب جاودان وجود ندارد.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۵.</ref>


=== تبیین عذاب ابدی با نظریه تجسم اعمال ===
===تبیین عذاب ابدی با نظریه تجسم اعمال===
برخی از عالمان دینی برای تبیین عذاب ابدی به نظریه [[تجسم اعمال]] اعمال تمسک جسته‌اند.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۷.</ref> و به گفته برخی از پژوهشگران تنها راه تبیین عذاب ابدی  پذیرش تجسم اعمال است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref> زیرا قراردادی دانستن عذاب‌های آخرتی زمینه‌ساز پرسش‌هایی در باب امکان عذاب ابدی می‌شود و نمی‌توان انگیزه معقولی برای عذاب ابدی در نظر گرفت؛ چون در آخرت نه تَشَفّیِ خاطر  معنا دارد، نه از عذاب ظالم چیزی به مظلوم می‌رسد، و نه کسی عبرت می‌گیرد.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref> ولی نظریه تجسم اعمال هم حداکثر می‌تواند امکان خلود در آتش را اثبات کند نه تحقق قطعی آن را.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref>
برخی از عالمان دینی برای تبیین عذاب ابدی به نظریه [[تجسم اعمال]] اعمال تمسک جسته‌اند.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۷.</ref> و به گفته برخی از پژوهشگران تنها راه تبیین عذاب ابدی  پذیرش تجسم اعمال است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref> زیرا قراردادی دانستن عذاب‌های آخرتی زمینه‌ساز پرسش‌هایی در باب امکان عذاب ابدی می‌شود و نمی‌توان انگیزه معقولی برای عذاب ابدی در نظر گرفت؛ چون در آخرت نه تَشَفّیِ خاطر  معنا دارد، نه از عذاب ظالم چیزی به مظلوم می‌رسد، و نه کسی عبرت می‌گیرد.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref> ولی نظریه تجسم اعمال هم حداکثر می‌تواند امکان خلود در آتش را اثبات کند نه تحقق قطعی آن را.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref>


[[علامه طباطبائی]] خلود را بر مبنای اصول فلسفی [[حکمت متعالیه]] از جمله [[حرکت جوهری]] شرح می‌دهد و معتقد است اگر صورت‌های زشت با نفس انسان یکی نشده باشند، نفس بعد از  مدتی عذاب محدود، رها می‌شود؛ ولی اگر [[گناه|گناهان]] جزو ذات نفس او شده باشند، و نفس بدون فشار به معصیت تن در دهد و با گناه سِنخیَّت پیدا کند، در عذاب جاودان خواهد ماند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ناشر منشورات اسماعیلیان، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۴</ref> طباطبائی هم‌چنین توضیح داده است که خلود در آتش و عذاب دائم، اثر و خاصیت صورت شقاوت است که لازمه نفس انسان شقی است، یعنی پس از اینکه ذات انسانی، بر اثر میل شدیدش به شقاوت به واسطه احوال عارض بر او که، به هر حال به اختیار خود او برمی‌گردد، صورت شقاوت به خود گرفت و شقاوت در او متحقق گردید، دیگر جایی برای پرسش باقی نمی‌ماند که چرا لوازم و آثار شقاوت، از جمله عذاب همیشگی، دامن فرد شقی را می‌گیرد.<ref name=":0" />
[[علامه طباطبائی]] خلود را بر مبنای اصول فلسفی [[حکمت متعالیه]] از جمله [[حرکت جوهری]] شرح می‌دهد و معتقد است اگر صورت‌های زشت با نفس انسان یکی نشده باشند، نفس بعد از  مدتی عذاب محدود، رها می‌شود؛ ولی اگر [[گناه|گناهان]] جزو ذات نفس او شده باشند، و نفس بدون فشار به معصیت تن در دهد و با گناه سِنخیَّت پیدا کند، در عذاب جاودان خواهد ماند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ناشر منشورات اسماعیلیان، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۴</ref> طباطبائی هم‌چنین توضیح داده است که خلود در آتش و عذاب دائم، اثر و خاصیت صورت شقاوت است که لازمه نفس انسان شقی است، یعنی پس از اینکه ذات انسانی، بر اثر میل شدیدش به شقاوت به واسطه احوال عارض بر او که، به هر حال به اختیار خود او برمی‌گردد، صورت شقاوت به خود گرفت و شقاوت در او متحقق گردید، دیگر جایی برای پرسش باقی نمی‌ماند که چرا لوازم و آثار شقاوت، از جمله عذاب همیشگی، دامن فرد شقی را می‌گیرد.<ref name=":0" />


== سازگارسازی خلود با برخی آیات قرآن ==
==سازگارسازی خلود با برخی آیات قرآن==
ناسازگاری خلود با برخی آیات قرآن که دلالت بر امکان بخشش عموم افراد دارند، یا عذاب را مشروط به خواست خداوند کرده‌اند، زمینه‌ساز مباحثی تفسیری شده است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> آیاتی مثل [[آیه ۵۳ سوره زمر]]،  [[آیه ۱۰۷ سوره هود|آیه ۱۰۷]] و [[آیه ۱۰۸ سوره هود|۱۰۸ سوره هود]] از این جمله‌اند. <ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>  
ناسازگاری خلود با برخی آیات قرآن که دلالت بر امکان بخشش عموم افراد دارند، یا عذاب را مشروط به خواست خداوند کرده‌اند، زمینه‌ساز مباحثی تفسیری شده است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> آیاتی مثل [[آیه ۵۳ سوره زمر]]،  [[آیه ۱۰۷ سوره هود|آیه ۱۰۷]] و [[آیه ۱۰۸ سوره هود|۱۰۸ سوره هود]] از این جمله‌اند. <ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>  


=== پایان عذاب با پایان آسمان و زمین ===
===پایان عذاب با پایان آسمان و زمین===
در دو آیه [[سوره هود]] باقی‌ماندن دوزخیان و بهشتیان با عبارت «ما دامت السموات و الارض الا ماشاء ربک»  محدود به زمان باقی‌ماندن آسمان و زمین شده است.
در دو آیه [[سوره هود]] باقی‌ماندن دوزخیان و بهشتیان با عبارت «ما دامت السموات و الارض الا ماشاء ربک»  محدود به زمان باقی‌ماندن آسمان و زمین شده است.


Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۶

ویرایش