Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۹۹
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
اکثر متکلمان مسلمان از مذاهب مختلف معتقد به خلود [[کفر|کافران]] در [[جهنم]] بودهاند.<ref>برای نمونه: علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۳۴، جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۷۰ش، ج۸، ص۳۰۷؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۱.</ref> اما درباره خلود شخص [[فاسق]]، و به تعبیر دیگر، مؤمن مرتکب [[گناهان کبیره|گناه کبیره]] که بدون [[توبه]] از دنیا رفته، بیشترین اختلاف وجود دارد.<ref>عبدالباری، یوم القیامة، ۲۰۰۴م، ص۳۰۶.</ref> | اکثر متکلمان مسلمان از مذاهب مختلف معتقد به خلود [[کفر|کافران]] در [[جهنم]] بودهاند.<ref>برای نمونه: علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۳۴، جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۷۰ش، ج۸، ص۳۰۷؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۱.</ref> اما درباره خلود شخص [[فاسق]]، و به تعبیر دیگر، مؤمن مرتکب [[گناهان کبیره|گناه کبیره]] که بدون [[توبه]] از دنیا رفته، بیشترین اختلاف وجود دارد.<ref>عبدالباری، یوم القیامة، ۲۰۰۴م، ص۳۰۶.</ref> | ||
[[خوارج]] معتقد بودند مرتکب کبیره کافر است و همیشه در آتش میماند.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۰، ۱۸۶. </ref> در مقابل، [[معتزله]] بر آن بودند که هر فرد مسلمان که مرتکب کبیره و [[فاسق]] شده، نه کافر است و نه مؤمن، بلکه جایگاه او [[منزلة بین المنزلتین]] است؛ گرچه اکثر آنان همانند خوارج معتقد بودند چنین کسی تا ابد در آتش خواهد ماند.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۱۱۵، ۱۱۸-۱۱۹؛ نیز: قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۰۸ق، ص۶۵۰.</ref> | [[خوارج]] معتقد بودند مرتکب کبیره کافر است و همیشه در آتش میماند.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۰، ۱۸۶. </ref> در مقابل، [[معتزله]] بر آن بودند که هر فرد مسلمان که مرتکب کبیره و [[فاسق]] شده، نه کافر است و نه مؤمن، بلکه جایگاه او [[منزلة بین المنزلتین]] است؛ گرچه اکثر آنان همانند خوارج معتقد بودند چنین کسی تا ابد در آتش خواهد ماند.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴؛ بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۱۱۵، ۱۱۸-۱۱۹؛ نیز: قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۰۸ق، ص۶۵۰.</ref> معتزله به آیات [[آیه ۱۴ سوره نساء|آیات ۱۴ سوره نساء]] و [[آیه ۲۳ سوره جن|۲۳ سوره جن]] استناد کردهاند که از عذاب ابدی «عاصیان» خبر داده که هم شامل [[فاسق]] میشود هم کافر.<ref>قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۰۸ق، ص۶۵۷-۶۴۸، ۶۶۰.</ref> | ||
معتزله به آیات [[آیه ۱۴ سوره نساء|آیات ۱۴ سوره نساء]] و [[آیه ۲۳ سوره جن|۲۳ سوره جن]] استناد کردهاند که از عذاب ابدی «عاصیان» خبر داده که هم شامل [[فاسق]] میشود هم کافر.<ref>قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسه، ۱۴۰۸ق، ص۶۵۷-۶۴۸، ۶۶۰.</ref> | |||
===اختصاص عذاب ابدی به کافران=== | ===اختصاص عذاب ابدی به کافران=== | ||
خط ۲۵: | خط ۲۳: | ||
===مخالفت با عذاب ابدی=== | ===مخالفت با عذاب ابدی=== | ||
مخالفت با عذاب ابدی در بین عالمان مذاهب مختلف وجود دارد، اما این مخالفان نظر واحدی ندارند. بنابر پژوهشهای انجام شده مخالفان عذاب ابدی را میتوان در شش گروه جای داد؛<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۵.</ref> ۱. خروج از جهنم و ورود به بهشت،<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۵.</ref> ۲. فنای جهنم و اهل آن،<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۵.</ref> ۳. اعطای قوه صبر به جهنمیان و فراموشی عذاب،<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۶.</ref> ۴. عذاب آمیخته با نعمت،<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۶.</ref> ۵. تبدیل عذاب به گوارایی (عذب)،<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۷.</ref> و ۶. خلود نوعی.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۸.</ref> | مخالفت با عذاب ابدی در بین عالمان مذاهب مختلف وجود دارد، اما این مخالفان نظر واحدی ندارند. بنابر پژوهشهای انجام شده مخالفان عذاب ابدی را میتوان در شش گروه جای داد؛<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۵.</ref> ۱. خروج دوزخیان از جهنم و ورود به بهشت،<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۵.</ref> ۲. فنای جهنم و اهل آن،<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۵.</ref> ۳. اعطای قوه صبر به جهنمیان و فراموشی عذاب،<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۶.</ref> ۴. عذاب آمیخته با نعمت،<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۶.</ref> ۵. تبدیل عذاب به گوارایی (عذب)،<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۷.</ref> و ۶. خلود نوعی.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۸.</ref> | ||
گفته شده که جز جهم بن صفوان و برخی از پیروان وی که قائل به فنای جهنم و بهشت بودهاند و بنابراین به خلود اعتقاد نداشتهاند،<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴.</ref> [[ابنعربی|محییالدین ابنعربی]] برجستهترین مخالف خلود دوزخیان است | گفته شده که جز جهم بن صفوان و برخی از پیروان وی که قائل به فنای جهنم و بهشت بودهاند و بنابراین به خلود اعتقاد نداشتهاند،<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص۴۷۴.</ref> [[ابنعربی|محییالدین ابنعربی]] برجستهترین مخالف خلود دوزخیان است<ref>ساطع و رفیعا، «مقایسه دیدگاه امام خمینی در باب خلود با سایر آرا مخالف و موافق»، ص۷۹.</ref> و نوشته است که اهل آتش پس از اینکه بهقدر اعمالشان عذاب چشیدند، در همان جهنم مشمول فضل و رحمت حق میگردند و دیگر آتش را احساس نمیکنند.<ref>ابنعربی، الفتوحات المکیه، ج۱، ص۱۱۴، ۳۰۳.</ref> ملاصدرای شیرازی نیز در برخی آثارش مانند ابنعربی با خروج کفار از جهنم مخالف است، و بر این باور است که در نهایت عذاب جهنم تمام خواهد شد و اهل جهنم دیگر احساس عذاب و درد نخواهند کرد.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۱.</ref> | ||
[[ابنسینا]] در کتاب النجاة تأکید میکند که رنج و عذاب شدیدی که بر اثر خُلقیات حاصل از پیوند نفس با بدن در دنیا، بعد از مفارقت از بدن برای نفس پدید میآید، عارضی است نه ذاتی. از این رو اندکاندک زایل میشود و سرانجام نفس به سعادت حقیقی میرسد.<ref>ابن سینا، النجاة، ۱۳۷۹ش، ص۶۹۵.</ref> | [[ابنسینا]] در کتاب النجاة تأکید میکند که رنج و عذاب شدیدی که بر اثر خُلقیات حاصل از پیوند نفس با بدن در دنیا، بعد از مفارقت از بدن برای نفس پدید میآید، عارضی است نه ذاتی. از این رو اندکاندک زایل میشود و سرانجام نفس به سعادت حقیقی میرسد.<ref>ابن سینا، النجاة، ۱۳۷۹ش، ص۶۹۵.</ref> | ||
[[فیض کاشانی]]، شاگرد [[ملاصدرا]] نیز در فرازهایی از آثارش عبارات ابنعربی، عبدالرزاق کاشی، قیصری و ملاصدرا مبنی بر نفی عذاب دائم را بدون نقد و ردّ، نقل کرده است.<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۲۱-۱۳۲۵.</ref> [[سید محمدباقر خوانساری|خوانساری]] نویسنده [[روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات (کتاب)|روضات الجنات]] نیز وی را | [[فیض کاشانی]]، شاگرد [[ملاصدرا]] نیز در فرازهایی از آثارش عبارات ابنعربی، عبدالرزاق کاشی، قیصری و ملاصدرا مبنی بر نفی عذاب دائم را بدون نقد و ردّ، نقل کرده است.<ref>فیض کاشانی، علم الیقین، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۲۱-۱۳۲۵.</ref> [[سید محمدباقر خوانساری|خوانساری]] نویسنده [[روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات (کتاب)|روضات الجنات]] نیز وی را جزو مخالفان عذاب ابدی معرفی کرده است.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ش، ج۶، ص۸۱.</ref> [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] را نیز در همین دسته از عالمان قرار دادهاند که به نجات از عذاب و بهرهمندی دوزخیان از شفاعت باور دارد<ref>ساطع و رفیعا، «مقایسه دیدگاه امام خمینی در باب خلود با سایر آرا مخالف و موافق»، ص۹۵.</ref> و برای این مدعا به رحمت عام الهی و زوالناپذیری [[فطرت|فطرت الهی انسان]] تمسک کرده است.<ref>ساطع و رفیعا، «مقایسه دیدگاه امام خمینی در باب خلود با سایر آرا مخالف و موافق»، ص۹۵.</ref> | ||
==باور علمای شیعه== | ==باور علمای شیعه== | ||
بر اساس گزارش قدردان قراملکی، اصل خلود در نظر عالمان شیعه همگانی و پذیرفتهشده است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۰.</ref> بهاعتقاد متکلمان شیعه خلود در آتش به کافران اختصاص دارد.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۳۳۰ش، ص۱۴؛ شیخ مفید، رساله شرح عقائد الصدوق، ۱۳۳۰ش، ص۵۵؛ طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴، علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۱- ۴۴۳.</ref> | بر اساس گزارش قدردان قراملکی، اصل خلود در نظر عالمان شیعه همگانی و پذیرفتهشده است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۲»، ص۱۲۰.</ref> بهاعتقاد متکلمان شیعه خلود در آتش به کافران اختصاص دارد.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۳۳۰ش، ص۱۴؛ شیخ مفید، رساله شرح عقائد الصدوق، ۱۳۳۰ش، ص۵۵؛ طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴، علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۱- ۴۴۳.</ref> | ||
=== اختصاص عذاب ابدی به کافران معاند === | ===اختصاص عذاب ابدی به کافران معاند=== | ||
بهگفته شیخ مفید، شیعه معتقد است که عذاب ابدی به کافران اختصاص دارد و گناهکاران حتی اگر به جهنم بروند در جهنم ماندگار نخواهند بود.<ref>مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۴۶.</ref> ملاصدرا با تأکید بر اینکه منشأ خلود در جهنم فقط [[کفر]] است، خلود کفار در آتش را صرفاً بهسبب فساد اعتقادشان میداند؛ چون فساد اعتقاد موجب فساد ذات روح و در نهایت باعث هلاکت آن میگردد؛ بر خلاف فساد در عمل که احتمال رفع شدنش وجود دارد.<ref>ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۴، ص۳۰۷-۳۱۰</ref> | بهگفته شیخ مفید، شیعه معتقد است که عذاب ابدی به کافران اختصاص دارد و گناهکاران حتی اگر به جهنم بروند در جهنم ماندگار نخواهند بود.<ref>مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۴۶.</ref> ملاصدرا با تأکید بر اینکه منشأ خلود در جهنم فقط [[کفر]] است، خلود کفار در آتش را صرفاً بهسبب فساد اعتقادشان میداند؛ چون فساد اعتقاد موجب فساد ذات روح و در نهایت باعث هلاکت آن میگردد؛ بر خلاف فساد در عمل که احتمال رفع شدنش وجود دارد.<ref>ملاصدرا، اسفار، ۱۹۸۱م، ج۴، ص۳۰۷-۳۱۰</ref> | ||
در نظر [[ سید محمدحسین طباطبائی |علامه طباطبایی]] قرآن دربارهٔ خلود و جاودانگی عذاب صراحت دارد، چنانکه [[آیه ۷۶ سوره بقره]] تصریح کرده است که آنان از آتش خارج نخواهند شد. روایات متعدد اهلبیت نیز در این باب واضح است؛ از این رو برخی روایات غیرشیعی که حاکی از انقطاع عذاب است، به دلیل مخالفت با قرآن باید کنار گذاشته شود.<ref> طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۳.</ref> | |||
در [[ | |||
به نظر | ===استدلالهای الاهیدانان شیعه=== | ||
عالمان دینی شیعه برای این نظر که عذاب ابدی همگانی نیست و فقط کافران معاند را شامل میشود به آیاتی از قرآن و روایات و نیز استدلالهایی عقلانی استناد کردهاند. | |||
گفتهاند: در [[آیه ۱۲۸ سوره انعام]] با عبارت «إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ» کسانی از حکم عذاب ابدی استثنا شدهاند، و چون بنابر اجماع، کافر از آتش بیرون نمیآید، پس منظور آیه استثناکردن فاسقِ مرتکب کبیره است که با خواست و [[مشیت]] خداوند عذابش قطع میشود.<ref>برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.</ref> [[علامه مجلسی|مجلسی]] از مجموع احادیث ذکرشده دربارهٔ خلود به این نتیجه رسیده که کافران و منکران [[اصول دین|اصول دین اسلام]] و [[ناصبی|دشمنان اهلبیت]] در آتش ابدی خواهند بود؛ جز کسانی که در عقلشان کاستی هست یا [[اتمام حجت|حجت بر آنان تمام]] نشده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۶۳.</ref> | |||
به نظر عالمان شیعه، در آیاتی مثل [[آیه ۱۴ سوره نساء]] که برای عذاب ابدی گناهکاران استدلال می شود، یا کلمه خالدین بهمعنای مکث طولانی است، یا باید خلود در آتش را مختص کافر بدانیم.<ref>برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.</ref> | |||
بهباور متکلمان شیعه، مؤمنی که مرتکب کبیره شده است، به سبب ایمانش مستحق ثواب دائم است؛ زیرا در آیه ۷ سوره زلزال حتی کوچکترین عمل خیر پاداش دارد و ایمان بزرگترین عمل خیر است. و از آنجا که ثواب ایمان، ثوابی است جاویدان، پس باید چنین فردی نخست عذاب شود و سپس در بهشت به ثواب جاویدان نائل گردد.<ref>برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.</ref> | بهباور متکلمان شیعه، مؤمنی که مرتکب کبیره شده است، به سبب ایمانش مستحق ثواب دائم است؛ زیرا در آیه ۷ سوره زلزال حتی کوچکترین عمل خیر پاداش دارد و ایمان بزرگترین عمل خیر است. و از آنجا که ثواب ایمان، ثوابی است جاویدان، پس باید چنین فردی نخست عذاب شود و سپس در بهشت به ثواب جاویدان نائل گردد.<ref>برای نمونه: طوسی، تجرید الاعتقاد، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۴؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۷ق، ص۵۶۱-۵۶۳؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳-۴۴۵.</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۶۱: | ||
===تبیین عذاب ابدی با نظریه تجسم اعمال=== | ===تبیین عذاب ابدی با نظریه تجسم اعمال=== | ||
برخی از عالمان دینی | برخی از عالمان دینی سازگاری عذاب ابدی و عدل الهی را تنها از طریق نظریه تجسم اعمال ممکن میدانند است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref> از نظر ایشان ناسازگاری عذاب با عدل ناشی از باور به عذاب قراردادی و اعتباری است. زیرا قراردادیدانستن عذابهای آخرتی زمینهساز پرسشهایی در باب امکان عذاب ابدی میشود و نمیتوان انگیزه معقولی برای عذاب ابدی در نظر گرفت؛ چون در آخرت نه تَشَفّیِ خاطر معنا دارد، نه از عذاب ظالم چیزی به مظلوم میرسد، و نه کسی عبرت میگیرد.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref> به همین جهت گروهی از ایشان برای تبیین عذاب ابدی به نظریه [[تجسم اعمال]] اعمال تمسک جستهاند.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۷.</ref> از سوی دیگر گفته شده نظریه تجسم اعمال هم حداکثر میتواند امکان خلود در آتش را اثبات کند نه تحقق قطعی آن را.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref> | ||
[[علامه طباطبائی]] خلود را بر مبنای اصول فلسفی [[حکمت متعالیه]] از جمله [[حرکت جوهری]] شرح میدهد و معتقد است اگر صورتهای زشت با نفس انسان یکی نشده باشند، نفس بعد از مدتی عذاب محدود، رها میشود؛ ولی اگر [[گناه|گناهان]] جزو ذات نفس او شده باشند، و نفس بدون فشار به معصیت تن در دهد و با گناه سِنخیَّت پیدا کند، در عذاب جاودان خواهد ماند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ناشر منشورات اسماعیلیان، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۴</ref> طباطبائی همچنین توضیح داده است که خلود در آتش و عذاب دائم، اثر و خاصیت صورت شقاوت است که لازمه نفس انسان شقی است، یعنی پس از اینکه ذات انسانی، بر اثر میل شدیدش به شقاوت به واسطه احوال عارض بر او که، به هر حال به اختیار خود او برمیگردد، صورت شقاوت به خود گرفت و شقاوت در او متحقق گردید، دیگر جایی برای پرسش باقی نمیماند که چرا لوازم و آثار شقاوت، از جمله عذاب همیشگی، دامن فرد شقی را میگیرد.<ref name=":0" /> | [[علامه طباطبائی]] خلود را بر مبنای اصول فلسفی [[حکمت متعالیه]] از جمله [[حرکت جوهری]] شرح میدهد و معتقد است اگر صورتهای زشت با نفس انسان یکی نشده باشند، نفس بعد از مدتی عذاب محدود، رها میشود؛ ولی اگر [[گناه|گناهان]] جزو ذات نفس او شده باشند، و نفس بدون فشار به معصیت تن در دهد و با گناه سِنخیَّت پیدا کند، در عذاب جاودان خواهد ماند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ناشر منشورات اسماعیلیان، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۴</ref> طباطبائی همچنین توضیح داده است که خلود در آتش و عذاب دائم، اثر و خاصیت صورت شقاوت است که لازمه نفس انسان شقی است، یعنی پس از اینکه ذات انسانی، بر اثر میل شدیدش به شقاوت به واسطه احوال عارض بر او که، به هر حال به اختیار خود او برمیگردد، صورت شقاوت به خود گرفت و شقاوت در او متحقق گردید، دیگر جایی برای پرسش باقی نمیماند که چرا لوازم و آثار شقاوت، از جمله عذاب همیشگی، دامن فرد شقی را میگیرد.<ref name=":0" /> | ||
==سازگارسازی خلود با برخی آیات قرآن== | ==سازگارسازی خلود با برخی آیات قرآن== | ||
ناسازگاری خلود با برخی آیات قرآن که دلالت بر امکان بخشش عموم افراد دارند، یا عذاب را مشروط به خواست خداوند کردهاند، زمینهساز مباحثی تفسیری شده است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> آیاتی مثل [[آیه ۵۳ سوره زمر]]، | ناسازگاری خلود با برخی آیات قرآن که دلالت بر امکان بخشش عموم افراد دارند، یا عذاب را مشروط به خواست خداوند کردهاند، زمینهساز مباحثی تفسیری شده است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> آیاتی مثل [[آیه ۵۳ سوره زمر]]، [[آیه ۱۰۷ سوره هود|آیه ۱۰۷]] و [[آیه ۱۰۸ سوره هود|۱۰۸ سوره هود]] از این جملهاند.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> | ||
===پایان عذاب با پایان آسمان و زمین=== | ===پایان عذاب با پایان آسمان و زمین=== | ||
کسانی همچون ابنقیم جوزی عالم اهل سنت، از آیات ۱۰۷ و ۱۰۸ [[سوره هود]]، که با عبارت «ما دامت السموات و الارض» باقیماندن دوزخیان و بهشتیان را محدود به زمان باقیماندن آسمان و زمین کرده است نتیجه گرفتهاند که ابدی نبودن عذاب و آتش در جهنم ابدی نیست.<ref>ابن قیم الجوزیه، حادی الارواح، ۱۳۹۲ق، ص۴۰۴.</ref> [[محمد رشیدرضا]] در [[تفسیر المنار]] بر این باور است که بر خلاف وعدهٔ خلود اهل جنت، وعید خلود اهل آتش به [[ مشیت |مشیت الهی]] بستگی دارد، یعنی اگر خدا بخواهد آنان از آتش نجات مییابند.<ref> رشیدرضا، المنار، ۱۳۷۱ق، ج۸، ص۶۹.</ref> | |||
طباطبائی در تفسیر دو آیه ۱۰۷ و ۱۰۸ سوره هود میگوید آسمانها و زمینِ قیامت بر خلاف آسمانها و زمینِ دنیا است و فنا نمیشود، پس ناسازگاری پیش نمیآید و خلود به جای خود باقی است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ۱۰۷-۱۰۸.</ref> برخی دیگر، آسمان و زمین را همین آسمان و زمین دنیا دانسته و مراد از بهشت و جهنم را [[بهشت و جهنم برزخی]] میدانند که تا قیامت و برچیده شدن نظام آسمان و زمین فعلی ادامه دارد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۳۹، ص۴۱۵.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |