پرش به محتوا

امر به معروف و نهی از منکر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ویکی سازی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


==وظیفه‌ای فردی یا اجتماعی==
==وظیفه‌ای فردی یا اجتماعی==
در طول تاریخ [[فقه]] اسلامی، می‌توان به عنوان یک رویۀ عام ملاحظه کرد که میان جایگاه امر به معروف و دیدگاه سیاسی مذاهب رابطه‌ای مستقیم وجود داشته، و نحوه گسترش مباحث امر به معروف با مواضع سیاسی آن مذهب متناسب بوده است.
در طول تاریخ [[فقه]] اسلامی، می‌توان به عنوان یک رویّ ۀ عام ملاحظه کرد که میان جایگاه امر به معروف و دیدگاه سیاسی مذاهب رابطه‌ای مستقیم وجود داشته، و نحوه گسترش مباحث امر به معروف با مواضع سیاسی آن مذهب متناسب بوده است.
بی تردید امر به معروف و نهی از منکر بدون وجود شخص یا اشخاص «امر شونده» یا «نهی شونده» تحقق نخواهد یافت و بدین ترتیب، عمل امر به معروف و نهی از منکر، از حوزۀ حقوق و اختیارات فردی شخص امرکننده یا نهی کننده فراتر رفته، با حقوق دیگر افراد اجتماع ارتباط می‌یابد.<ref>پاکتچى، جایگاه امر به معروف در دانش فقه، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۲۰۴.</ref>
بی تردید امر به معروف و نهی از منکر بدون وجود شخص یا اشخاص «امر شونده» یا «نهی شونده» تحقق نخواهد یافت و بدین ترتیب، عمل امر به معروف و نهی از منکر، از حوزۀ حقوق و اختیارات فردی شخص امرکننده یا نهی کننده فراتر رفته، با حقوق دیگر افراد اجتماع ارتباط می‌یابد.<ref>پاکتچى، جایگاه امر به معروف در دانش فقه، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۲۰۴.</ref>


خط ۱۷: خط ۱۷:
==جایگاه موضوع نزد شیعه==
==جایگاه موضوع نزد شیعه==
در یادکرد مشهور از «[[فروع دین]]» نزد [[شیعه اثناعشری|امامیه]]، امر به معروف و نهی از منکر، ردیف هفتم و هشتم از فروع دهگانۀ دین را به خود اختصاص داده است. بر پایۀ بخش بندی سنتی فقه اسلامی که هر یک از بخش‌های اصلی دانش فقه عنوان یک «کتاب» یافته است، در برخی از منابع فقه امامیه، امر به معروف و نهی از منکر عنوان کتابی مستقل یافته و در جایگاهی پس از کتاب «جهاد»، نقطۀ پایانی بر مباحث عبادات شمرده شده است. همین ویژگی، یعنی جای گرفتن امر به معروف و نهی از منکر در شمار عبادات، و قرار گرفتن آن در کنار [[جهاد]]، شاخصی آشکار است که نشان می‌دهد امر به معروف از دیدگاه [[فقها]]، در ردیف یکی از عبادات جای گرفته، و البته همچون جهاد، عبادتی با تأثیر اجتماعی تلقی شده است.<ref>پاکتچى، جایگاه امر به معروف در دانش فقه، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۲۰۸.</ref>
در یادکرد مشهور از «[[فروع دین]]» نزد [[شیعه اثناعشری|امامیه]]، امر به معروف و نهی از منکر، ردیف هفتم و هشتم از فروع دهگانۀ دین را به خود اختصاص داده است. بر پایۀ بخش بندی سنتی فقه اسلامی که هر یک از بخش‌های اصلی دانش فقه عنوان یک «کتاب» یافته است، در برخی از منابع فقه امامیه، امر به معروف و نهی از منکر عنوان کتابی مستقل یافته و در جایگاهی پس از کتاب «جهاد»، نقطۀ پایانی بر مباحث عبادات شمرده شده است. همین ویژگی، یعنی جای گرفتن امر به معروف و نهی از منکر در شمار عبادات، و قرار گرفتن آن در کنار [[جهاد]]، شاخصی آشکار است که نشان می‌دهد امر به معروف از دیدگاه [[فقها]]، در ردیف یکی از عبادات جای گرفته، و البته همچون جهاد، عبادتی با تأثیر اجتماعی تلقی شده است.<ref>پاکتچى، جایگاه امر به معروف در دانش فقه، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۲۰۸.</ref>
در بررسی آثار فقهی امامیه در سده‌های ۳ و ۴ق /۹ و ۱۰م باید یادآور شد که در طیفی از نوشته‌های فقهی - روایی این عصر، مانند «کتب» [[حسین بن سعید اهوازی]]<ref>نک: نجاشی، الرجال، ص۵۸، فهرست ابواب.</ref> و مجموعۀ آثار فقهی [[شیخ صدوق|ابن بابویه]] و نیز در آثار [[فقیهان]] اهل [[اجتهاد]] مانند تهذیب الشیعۀ [[ابن جنید اسکافی]]<ref>نک: نجاشی، الرجال، صص۳۸۵-۳۸۷، فهرست ابواب.</ref>، بخشی به امر به معروف اختصاص داده نشده است. در مقابل باید به آثاری چون [[کافی|الکافی]] [[شیخ کلینی|کلینی]]<ref>کلینی، الکافی، ج۵، صص۵۵ بب.</ref>و [[فقه الرضا(ع)]]<ref>فقه الرضا(ع)، ص۳۷۵.</ref> اشاره کرد که منبع نخست به عنوان بخشی از کتاب الجهاد، و منبع دوم به عنوان ملحقات اخلاقی در پایان کتاب به موضوع امر به معروف پرداخته‌اند.
در بررسی آثار فقهی امامیه در سده‌های ۳ و ۴ق /۹ و ۱۰م باید یادآور شد که در طیفی از نوشته‌های فقهی - روایی این عصر، مانند «کتب» [[حسین بن سعید اهوازی]]<ref>نک: نجاشی، الرجال، ص۵۸، فهرست ابواب.</ref> و مجموعۀ آثار فقهی [[شیخ صدوق|ابن بابویه]] و نیز در آثار [[فقیهان]] اهل [[اجتهاد]] مانند تهذیب الشیعۀ [[ابن جنید اسکافی]]<ref>نک: نجاشی، الرجال، صص۳۸۵-۳۸۷، فهرست ابواب.</ref>، بخشی به امر به معروف اختصاص داده نشده است. در مقابل باید به آثاری چون [[کافی|الکافی]] [[شیخ کلینی|کلینی]]<ref>کلینی، الکافی،۱۴۰۷ق، ج۵، صص۵۵ بب.</ref>و [[فقه الرضا(ع)]]<ref>فقه الرضا(ع)، ۱۴۰۶ق، ص۳۷۵.</ref> اشاره کرد که منبع نخست به عنوان بخشی از کتاب الجهاد، و منبع دوم به عنوان ملحقات اخلاقی در پایان کتاب به موضوع امر به معروف پرداخته‌اند.


[[شیخ مفید]] با در نظر داشتن شرایط در عصر غیبت، مسألۀ امر به معروف و نهی از منکر را با موضوعی حکومتی چون اقامۀ حدود به مقایسه نهاده است. وی در کتاب فقهی خود [[المقنعه]] بابی را به عنوان ملحقی بر کتاب الحدود، با عنوان «کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و اقامه الحدود» گشوده که با وجود اختصار، از مهم‌ترین بخشهای کتاب او به شمار آمده، و مضامینی اساسی حاکی از اندیشه سیاسی و اجتماعی وی را دربرگرفته است.<ref>المقنعة، ص۸۰۸ بب.</ref>
[[شیخ مفید]] با در نظر داشتن شرایط در عصر غیبت، مسألۀ امر به معروف و نهی از منکر را با موضوعی حکومتی چون اقامۀ حدود به مقایسه نهاده است. وی در کتاب فقهی خود [[المقنعه]] بابی را به عنوان ملحقی بر کتاب الحدود، با عنوان «کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و اقامة الحدود» گشوده که با وجود اختصار، از مهم‌ترین بخشهای کتاب او به شمار آمده، و مضامینی اساسی حاکی از اندیشه سیاسی و اجتماعی وی را دربرگرفته است.<ref>صدوق، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۸۰۸ بب.</ref>


[[سید مرتضی]] در رساله‌ای مربوط به محدودۀ همکاری با حاکمان، پذیرش مناصبی را که امکان عمل به امر به معروف و نهی از منکر را برای مؤمنی حق طلب فراهم آورد، واجب شمرده است.<ref>مسألة فی العمل مع السلطان، صص۸۹ بب.</ref> [[شیخ الطائفه|شیخ طوسی]] بحث امر به معروف را پس از مبحث جهاد آورده، و به بسط احکام آن پرداخته است. [[شهید اول]] در کتاب [[کتاب الدروس|الدروس]] عنوان این مباحث را «کتاب الحسبه» نهاده است.<ref>نک: شهید اول، الدروس، صص۱۶۴- ۱۶۵.</ref>
[[سید مرتضی]] در رساله‌ای مربوط به محدودۀ همکاری با حاکمان، پذیرش مناصبی را که امکان عمل به امر به معروف و نهی از منکر را برای مؤمنی حق طلب فراهم آورد، واجب شمرده است.<ref>مسألة فی العمل مع السلطان، صص۸۹ بب.</ref> [[شیخ الطائفه|شیخ طوسی]] بحث امر به معروف را پس از مبحث جهاد آورده، و به بسط احکام آن پرداخته است. [[شهید اول]] در کتاب [[کتاب الدروس|الدروس]] عنوان این مباحث را «کتاب الحسبه» نهاده است.<ref>نک: شهید اول، الدروس، صص۱۶۴- ۱۶۵.</ref>


در عصر صفوی با مفتوح شدن باب حکومت برای امامیه و نیاز به گسترش در مباحث اجتماعی فقه، در سطح محدودی موجب گسترش باب امر به معروف شد؛ چنانکه زمینه برای تألیف برخی تک نگاری‌ها که به طور مبسوط تری به این مبحث بپردازند، فراهم آمد. از آن میان می‌توان به کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، اثر [[حسن بن علی بن عبدالعالی کرکی]] در اواخر قرن ۱۰ق /۱۶م اشاره کرد.<ref>برای نسخه‌های خطی آن، نک: مدرسی، ص۱۷۰.</ref> اثری با همین عنوان نیز از میرزا [[محمد اخباری]] (د ۱۲۳۲ق /۱۸۱۷م) در دست است.<ref>برای فهرستی از این دست آثار، نک: مدرسی.</ref>
در عصر صفوی با مفتوح شدن باب حکومت برای [[امامیه]] و نیاز به گسترش در مباحث اجتماعی فقه، در سطح محدودی موجب گسترش باب امر به معروف شد؛ چنانکه زمینه برای تألیف برخی تک نگاری‌ها که به طور مبسوط تری به این مبحث بپردازند، فراهم آمد. از آن میان می‌توان به کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، اثر [[حسن بن علی بن عبدالعالی کرکی]] در اواخر قرن ۱۰ق /۱۶م اشاره کرد.<ref>برای نسخه‌های خطی آن، نک: مدرسی، ص۱۷۰.</ref> اثری با همین عنوان نیز از میرزا [[محمد اخباری]] (د ۱۲۳۲ق /۱۸۱۷م) در دست است.<ref>برای فهرستی از این دست آثار، نک: مدرسی.</ref>


[[مرتضی مطهری|مطهری]] (۱۲۹۸-۱۳۵۸ش.) [[مجتهد]] و اسلام پژوه معتقد است چون در جامعه هر مقدار هم پیشگیری بشود بالاخره ممکن است افراد به فساد گرایش پیدا کنند یا جامعه از مسیر عدالت منحرف شود و هم‌چنین ممکن است تفرق و تشتت به عللی در جامعه اسلامی رخ بدهد؛ پس یک جریانی (که همان عامل امر به معروف و نهی از منکر است) لازم است که بیاید اصلاح کند؛ اگر اخلاق فاسد شد، امر به معروف و نهی از منکر بشتابد برای اصلاح اخلاق و اگرعدالت و مساوات از بین رفت، امر به معروف و نهی از منکر بشتابد برای اصلاح مفاسدی که از این راه پیدا شده و اگر تفرق و تشتّت پیدا شد، باز امر به معروف و نهی از منکر بشتابد و به جای تفرق از نو وحدت را ایجاد کند. <ref>https://lms.motahari.ir/book-page/84/پانزده%20گفتار?page=322</ref>
[[مرتضی مطهری|مطهری]] (۱۳۵۸ش.) [[مجتهد]] و اسلام پژوه معتقد است چون در جامعه هر مقدار هم پیشگیری بشود بالاخره ممکن است افراد به فساد گرایش پیدا کنند یا جامعه از مسیر عدالت منحرف شود و هم‌چنین ممکن است تفرق و تَشَتُّت به عللی در جامعه اسلامی رخ بدهد؛ پس یک جریانی (که همان عامل امر به معروف و نهی از منکر است) لازم است که بیاید اصلاح کند؛ اگر اخلاق فاسد شد، امر به معروف و نهی از منکر بشتابد برای اصلاح اخلاق و اگرعدالت و مساوات از بین رفت، امر به معروف و نهی از منکر بشتابد برای اصلاح مفاسدی که از این راه پیدا شده و اگر تفرق و تشتّت پیدا شد، باز امر به معروف و نهی از منکر بشتابد و به جای تفرق از نو وحدت را ایجاد کند. <ref>https://lms.motahari.ir/book-page/84/پانزده%20گفتار?page=322</ref>


==فقه امامیه==
==فقه امامیه==
۱۷٬۳۶۶

ویرایش