پرش به محتوا

سدیر صیرفی: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(ابرابزار)
خط ۸: خط ۸:
| لقب              =الصیرفی
| لقب              =الصیرفی
| نسب              =سدیر بن حکیم بن الصهیب
| نسب              =سدیر بن حکیم بن الصهیب
| تولد              =  
| تولد              =
| محل تولد          =
| محل تولد          =
| محل زندگی        =[[کوفه]]
| محل زندگی        =[[کوفه]]
خط ۱۶: خط ۱۶:
| مذهب              = [[شیعه]]
| مذهب              = [[شیعه]]
| صحابی            =
| صحابی            =
| راوی از معصوم    = [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]
| راوی از معصوم    = [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر (ع)]] و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق (ع)]]
| مشایخ            =
| مشایخ            =
| راویان از او      =[[عبدالله بن مسکان|عبد الله بن مُسکان]]،حنان بن سدیر، حسین بن نعیم صحاف، اسحاق بن جریر، جمیل بن صالح
| راویان از او      =[[عبدالله بن مسکان|عبدالله بن مُسکان]]، حنان بن سدیر، حسین بن نعیم صحاف، اسحاق بن جریر، جمیل بن صالح
| اعتبار            = [[ثقه]]
| اعتبار            = [[ثقه]]
| موضوع روایات      =
| موضوع روایات      =
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


'''سَدِیر الصَیرفی''' از روایان [[شیعه]] و اصحاب [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] است. پدر و فرزندان سدیر نیز از راویان حدیث و از شیعیان بودند. نزدیک به ۹۰ روایت از سدیر نقل حدیث شده است.  
'''سَدِیر الصَیرفی''' از روایان [[شیعه]] و اصحاب [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر (ع)]] و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق (ع)]] است. پدر و فرزندان سدیر نیز از راویان حدیث و از شیعیان بودند. نزدیک به ۹۰ روایت از سدیر نقل حدیث شده است.
با وجود اختلاف در [[ثقه|وثاقت]] سدیر برخی از پژوهشگران رجال شیعی از جمله [[سید ابوالقاسم خویی]]، [[علامه حلی]] و [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] قائل به وثاقت سدیر الصیرفی شدند.  
با وجود اختلاف در [[ثقه|وثاقت]] سدیر برخی از پژوهشگران رجال شیعی از جمله [[سید ابوالقاسم خویی]]، [[علامه حلی]] و [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] قائل به وثاقت سدیر الصیرفی شدند.
تعدادی از رجال [[اهل سنت و جماعت|اهل تسنن]] مثل [[ذهبی]] نیز سدیر را شخصی مورد اعتماد دانسته و روایاتی در وثاقت وی نقل کرده‌اند. راویان متعددی همچون [[عبدالله بن مسکان|عبدالله بن مُسکان]] از [[اصحاب اجماع]] از سدیر نقل حدیث کرده‌اند.
تعدادی از رجال [[اهل سنت و جماعت|اهل تسنن]] مثل [[ذهبی]] نیز سدیر را شخصی مورد اعتماد دانسته و روایاتی در وثاقت وی نقل کرده‌اند. راویان متعددی همچون [[عبدالله بن مسکان|عبدالله بن مُسکان]] از [[اصحاب اجماع]] از سدیر نقل حدیث کرده‌اند.


==جایگاه==  
== جایگاه ==
سدیر بن حُکَیم بن صُهَیب<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۴۶؛ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴.</ref> با لقب الصیرفی<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴.</ref> و کنیه ابالفضل<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴؛ کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۰؛ برقی، رجال البرقی، ۱۳۴۲ش، ص۱۸؛ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۴۶.</ref> از روایان حدیث امام باقر(ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۱، ص۱۹۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج‏۱، ص۱۰۵.</ref> و امام صادق(ع)<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج‏۱، ص۱۵۸؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۴۲۷؛ مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۳، ص۱۵۵.</ref> است. [[حکیم بن صهیب]] پدر سدیر از راویان امام سجاد(ع) و امام باقر(ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ ش، ص۱۱۳.</ref> و دو فرزند سدیر به نام‌های [[حنان بن سدیر]] بن حکیم از راویان امام صادق(ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۹۳.</ref> و [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم]](ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۳۴.</ref> و فرزند دیگرش [[خالد بن سدیر]] بن حکیم صهیب الصیرفی از راویان امام صادق(ع) است.<ref>ابن داود، الرجال، ۱۳۴۲ش، ص۱۳۸.</ref> [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] نویسنده کتاب [[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]] از یک روایت استفاده می‌کند که پدر سدیر، جد و عموی وی از شیعیان و خواص و مقربین اهل‌بیت(ع) هستند.<ref>مامقانی، تنقیح المقال، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۳۰، ص۱۶۴.</ref> [[محمد بن عمر کشی|کشی]] در رجال خود قائل شده که حنان پسر سدیر به مذهب [[واقفیه]] پیوسته است.<ref>کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۵۵۵.</ref> مجموع روایاتی که با نام سدیر در اسناد به‌کار رفته به ۶۸ مورد و با عنوان سدیر الصیرفی به ۲۱ مورد می‌رسد.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹، ص۳۹.</ref> البته در منابع رجالی و تاریخی درباره هویت سدیر مطالب بیشتری ذکر نشده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴؛ خویی، معجم الرجال، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۹، ص۳۹.</ref>
سدیر بن حُکَیم بن صُهَیب<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۴۶؛ طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴.</ref> با لقب الصیرفی<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴.</ref> و کنیه ابالفضل<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴؛ کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۰؛ برقی، رجال البرقی، ۱۳۴۲ش، ص۱۸؛ نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۱۴۶.</ref> از روایان حدیث امام باقر (ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۱، ص۱۹۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج‏۱، ص۱۰۵.</ref> و امام صادق (ع)<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج‏۱، ص۱۵۸؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۴۲۷؛ مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، مؤسسه آل البیت (ع)، ج۳، ص۱۵۵.</ref> است. [[حکیم بن صهیب]] پدر سدیر از راویان امام سجاد (ع) و امام باقر (ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ ش، ص۱۱۳.</ref> و دو فرزند سدیر به نام‌های [[حنان بن سدیر]] بن حکیم از راویان امام صادق (ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۹۳.</ref> و [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم]] (ع)<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۳۳۴.</ref> و فرزند دیگرش [[خالد بن سدیر]] بن حکیم صهیب الصیرفی از راویان امام صادق (ع) است.<ref>ابن داود، الرجال، ۱۳۴۲ش، ص۱۳۸.</ref> [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] نویسنده کتاب [[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]] از یک روایت استفاده می‌کند که پدر سدیر، جد و عموی وی از شیعیان و خواص و مقربین اهل‌بیت (ع) هستند.<ref>مامقانی، تنقیح المقال، مؤسسه آل البیت (ع)، ج۳۰، ص۱۶۴.</ref> [[محمد بن عمر کشی|کشی]] در رجال خود قائل شده که حنان پسر سدیر به مذهب [[واقفیه]] پیوسته است.<ref>کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۵۵۵.</ref> مجموع روایاتی که با نام سدیر در اسناد به‌کار رفته به ۶۸ مورد و با عنوان سدیر الصیرفی به ۲۱ مورد می‌رسد.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹، ص۳۹.</ref> البته در منابع رجالی و تاریخی دربارهٔ هویت سدیر مطالب بیشتری ذکر نشده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۴؛ خویی، معجم الرجال، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۹، ص۳۹.</ref>


==وثاقت سدیر==
== وثاقت سدیر ==
علمای رجال در منابع متقدم و متأخر رجالی حکم به وثاقت سدیر دادند.[[علامه حلی]] در کتاب [[الخلاصه]] گریه و دعای [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق]](ع) برای آزادی سدیر از زندان حکومت را دال بر علو مرتبه‌اش می‌داند.<ref>علامه حلی، الخلاصة للحلی، ۱۴۰۲ ه، ص۸۵.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] در کتاب [[معجم رجال الحدیث (کتاب)|معجم الرجال]] قائل است که: همه راویانی که در اسناد کتاب [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|تفسیر علی بن ابراهیم]] و کتاب [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] قرار دارند جزء افراد ثقه به شمار می‌روند<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۱، ص۴۹-۵۰.</ref> و سدیر از جمله راویانی است که نامش در اسناد این دو کتاب آمده است.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۸ و قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج‏۱، ص۱۸۸.</ref>  
علمای رجال در منابع متقدم و متأخر رجالی حکم به وثاقت سدیر دادند. [[علامه حلی]] در کتاب [[الخلاصه]] گریه و دعای [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق]] (ع) برای آزادی سدیر از زندان حکومت را دال بر علو مرتبه‌اش می‌داند.<ref>علامه حلی، الخلاصة للحلی، ۱۴۰۲ ه، ص۸۵.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] در کتاب [[معجم رجال الحدیث (کتاب)|معجم الرجال]] قائل است که: همه راویانی که در اسناد کتاب [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|تفسیر علی بن ابراهیم]] و کتاب [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] قرار دارند جزء افراد ثقه به‌شمار می‌روند<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۱، ص۴۹–۵۰.</ref> و سدیر از جمله راویانی است که نامش در اسناد این دو کتاب آمده است.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۸ و قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج‏۱، ص۱۸۸.</ref>
[[عبدالله مامقانی|مامقانی]] پژوهشگر رجال شیعی در [[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]] می‌نویسد: از روایات استفاده می‌شود که سدیر از بزرگان شیعه است که دارای روایات فراوان بوده و بزرگان اصحاب اجماع همچون عبدالله بن مُسکان از وی نقل حدیث کرده‌اند.<ref>مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال،مؤسسه آل البیت(ع)، ج ۳۰ ص۱۶۳.</ref>  
[[عبدالله مامقانی|مامقانی]] پژوهشگر رجال شیعی در [[تنقیح المقال فی علم الرجال (کتاب)|تنقیح المقال]] می‌نویسد: از روایات استفاده می‌شود که سدیر از بزرگان شیعه است که دارای روایات فراوان بوده و بزرگان اصحاب اجماع همچون عبدالله بن مُسکان از وی نقل حدیث کرده‌اند.<ref>مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، مؤسسه آل البیت (ع)، ج ۳۰ ص۱۶۳.</ref>


محمدجواد شبیری پژوهشگر رجال شیعی در [[وثاقت]] سدیر گفته است:
محمدجواد شبیری پژوهشگر رجال شیعی در [[وثاقت]] سدیر گفته است:
علمای اهل تسنن نسبت به راویان شیعه بسیار حساس بوده و با کوچکترین مطلبی روایان شعیه را تضعیف می‌کنند؛ اما با وجود تصریح به شیعه بودن سدیر، بزرگان رجالی اهل تسنن همچون عقیلی و ابن عُدی حکم به توثیق سدیر داده‌اند. افزون بر آنکه امام باقر(ع) با کنایه از سدیر یاد می‌کند و این نشانگر آن است که سدیر در زمان حضرت(ع) شخصیت شناخته شده‌ای بوده است.<ref>«[https://sath3.eshia.ir/feqh/archive/text/shobeiry%20mohammad/feqh/1401/14010725/ درس خارج فقه استاد سید محمدجواد شبیری]»، مدرسه فقاهت</ref>
علمای اهل تسنن نسبت به راویان شیعه بسیار حساس بوده و با کوچک‌ترین مطلبی روایان شعیه را تضعیف می‌کنند؛ اما با وجود تصریح به شیعه بودن سدیر، بزرگان رجالی اهل تسنن همچون عقیلی و ابن عُدی حکم به توثیق سدیر داده‌اند. افزون بر آنکه امام باقر (ع) با کنایه از سدیر یاد می‌کند و این نشانگر آن است که سدیر در زمان حضرت (ع) شخصیت شناخته شده‌ای بوده است.<ref>«[https://sath3.eshia.ir/feqh/archive/text/shobeiry%20mohammad/feqh/1401/14010725/ درس خارج فقه استاد سید محمدجواد شبیری]»، مدرسه فقاهت</ref>
البته بعضی از روایات بر مذمت سدیر دلالت دارند<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۸، ص۳۳۱؛ کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۰.</ref> که همین امر سبب اختلاف در وثاقت سدیر در میان بعضی از پژوهشگران رجال شیعی شده است. آیت الله خویی نظریه مذمت سدیر را رد کرده و بیان کرده: برداشت نادرست از فهم روایات سبب شده تا بعضی‌ها قائل به مذمت سدیر شوند در حالی که همان روایات نه تنها بر مذمت سدیر دلالتی ندارد بلکه بر مدح سدیر دلالت می‌کند.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹ ص۳۸.</ref> افزون بر آنکه بعضی از روایاتی که بر مذمت سدیر دلالت می‌کنند سندشان نیز ضعیف است.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹ ص۳۹.</ref> ذهبی از عالمان رجال اهل سنت در کتاب میزان الاعتدال روایتی در ثقه بودن سدیر نقل می‌کند.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۱۱۶.</ref>
البته بعضی از روایات بر مذمت سدیر دلالت دارند<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۸، ص۳۳۱؛ کشی، إختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۰.</ref> که همین امر سبب اختلاف در وثاقت سدیر در میان بعضی از پژوهشگران رجال شیعی شده است. آیت الله خویی نظریه مذمت سدیر را رد کرده و بیان کرده: برداشت نادرست از فهم روایات سبب شده تا بعضی‌ها قائل به مذمت سدیر شوند در حالی که همان روایات نه تنها بر مذمت سدیر دلالتی ندارد بلکه بر مدح سدیر دلالت می‌کند.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹ ص۳۸.</ref> افزون بر آنکه بعضی از روایاتی که بر مذمت سدیر دلالت می‌کنند سندشان نیز ضعیف است.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج ۹ ص۳۹.</ref> ذهبی از عالمان رجال اهل سنت در کتاب میزان الاعتدال روایتی در ثقه بودن سدیر نقل می‌کند.<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۱۱۶.</ref>


==راویان از سدیر==
== راویان از سدیر ==
راویانی که از سدیر روایت نقل کرده‌اند عبارتند از:
راویانی که از سدیر روایت نقل کرده‌اند عبارتند از:
عبد الله بن مُسکان از راویان اصحاب اجماع<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۸، ص۱۸۹.</ref> حسین بن نُعیم صَحّاف<ref>طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۲۳.</ref> حکم بن زبیر<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۵، ص۵۶۹.</ref> خطاب بن مُصعَب<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص۳۶۶.</ref> ابی الوفاء المرادی <ref>طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج‏۱، ص۳۱۱.</ref> اسحاق بن جریر<ref>ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ ق، ج‏۴، ص۴۷.</ref> بَکر بن محمد الاَزدی<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۸، ص۲۶۴.</ref> جمیل بن صالح<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص۲۷۴.</ref> حَنان بن سدیر<ref>حمیری، قرب الإسناد، ۱۴۱۳ ق، ص ۹۶.</ref> رُزَیق بن الزبیر<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۶، ص۵۰۷.</ref> سَعدان بن مسلم<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ ق، ج‏۲، ص۴۸۷.</ref> هاشم بن المُثنی<ref>طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج‏۷، ص۴۱۶.</ref> یونس بن یعقوب<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ ق، ج‏۲، ص۴۸۷.</ref> سلیمان الدَیمُلی.<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ ق، ج‏۱، ص۲۳۰.</ref>
عبدالله بن مُسکان از راویان اصحاب اجماع<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۸، ص۱۸۹.</ref> حسین بن نُعیم صَحّاف<ref>طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۲۳.</ref> حکم بن زبیر<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۵، ص۵۶۹.</ref> خطاب بن مُصعَب<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص۳۶۶.</ref> ابی الوفاء المرادی<ref>طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج‏۱، ص۳۱۱.</ref> اسحاق بن جریر<ref>ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ ق، ج‏۴، ص۴۷.</ref> بَکر بن محمد الاَزدی<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۸، ص۲۶۴.</ref> جمیل بن صالح<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص۲۷۴.</ref> حَنان بن سدیر<ref>حمیری، قرب الإسناد، ۱۴۱۳ ق، ص ۹۶.</ref> رُزَیق بن الزبیر<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۶، ص۵۰۷.</ref> سَعدان بن مسلم<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ ق، ج‏۲، ص۴۸۷.</ref> هاشم بن المُثنی<ref>طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج‏۷، ص۴۱۶.</ref> یونس بن یعقوب<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ ق، ج‏۲، ص۴۸۷.</ref> سلیمان الدَیمُلی.<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ ق، ج‏۱، ص۲۳۰.</ref>


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
 
* ابن داود، حسن بن علیّ بن داود، الرجال، تهران، بی نا، چاپ اول، ۱۳۴۲ش.
*ابن داود، حسن بن علیّ بن داود، الرجال، تهران، بی نا، چاپ اول، ۱۳۴۲ش.
* ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات - نجف اشرف، بی نا، چاپ اول، ۱۳۵۶ش.
*ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات - نجف اشرف، بی نا، چاپ اول، ۱۳۵۶ش.
* برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، بی نا، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.
*برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، بی نا، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.
* برقی، احمد بن محمد بن خالد، رجال البرقی الطبقات، تهران، بی نا، چاپ اول، ۱۳۴۲ش.
*برقی، احمد بن محمد بن خالد، رجال البرقی الطبقات، تهران، بی نا، چاپ اول، ۱۳۴۲ش.
* حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد (ط - الحدیثة)، قم، بی نا، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
*حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد (ط - الحدیثة)، قم، بی نا، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
* خوئی، السید أبو القاسم الموسوی، معجم رجال الحدیث، بی جا، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، بی تا.
*خوئی، السید أبو القاسم الموسوی، معجم رجال الحدیث، بی جا، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، بی تا.
* ذهبی، شمس‌الدین، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، به تحقیق: علی محمد البجاوی، دار المعرفة بیروت، لبنان، الطبعة: الأولی، ۱۳۸۲ق.
*ذهبی، شمس‌الدین، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، به تحقیق: علی محمد البجاوی، دار المعرفة بیروت، لبنان، الطبعة: الأولی، ۱۳۸۲ق.
* شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، بی جا، بی نا، چاپ: دوم، ۱۴۱۳ق.
*شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، بی جا، بی نا، چاپ: دوم، ۱۴۱۳ق.
* شیخ طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) تهران، بی نا، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
*شیخ طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) تهران، بی نا، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* شیخ طوسی، محمد بن الحسن، رجال الطوسی، قم، بی نا، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
*شیخ طوسی، محمد بن الحسن، رجال الطوسی، قم، بی نا، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
* صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، ایران، قم، بی نا، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
*صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، ایران، قم، بی نا، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، تحقیق بحر العلوم، محمد صادق، ناشر الشریف الرضی، ایران- قم، سال چاپ ۱۴۰۲ق.
*علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، تحقیق بحر العلوم، محمد صادق، ناشر الشریف الرضی، ایران- قم، سال چاپ ۱۴۰۲ق.  
* قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، بی نا، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
*قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، بی نا، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
* کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، مشهد، بی نا، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
*کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، مشهد، بی نا، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، (ط - الإسلامیة) - تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
*کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، (ط - الإسلامیة) - تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
* کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تهران، بی نا، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
*کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تهران، بی نا، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
* مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله، قم، موسسة آل البیت (ع) لإحیاء التراث، بی تا.
*مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، عبدالله، قم، موسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، بی تا.
* نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، بی نا، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش.
*نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، بی نا، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش.
{{پایان}}
{{پایان}}


خط ۷۷: خط ۷۶:
[[رده:راویان از امام باقر]]
[[رده:راویان از امام باقر]]
[[رده:راویان از امام صادق]]
[[رده:راویان از امام صادق]]
[[رده:محدثان قرن ۲ (قمری)]]
[[رده:مقاله‌های جدید]]
[[رده:یاران امام باقر]]
[[رده:یاران امام باقر]]
[[رده:یاران امام صادق]]
[[رده:یاران امام صادق]]
[[رده:محدثان قرن ۲ (قمری)]]
[[رده:مقاله‌های جدید]]