Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
نوع ارتباط جانداران با یکدیگر را متفاوت دانستهاند؛ برخی جانداران مانند حشرات از طریق ارسال امواج با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و برخی مانند پرندگان و چهارپایان از طریق ایجاد صدا. به اعتقاد مفسران، [[خدا|خداوند]] به [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان(ع)]] فهم سخن و ارتباط حیوانات را آموخته بود؛ حتی اگر این ارتباط از طریق ارسال امواج و یا حس بویایی بوده باشد. | نوع ارتباط جانداران با یکدیگر را متفاوت دانستهاند؛ برخی جانداران مانند حشرات از طریق ارسال امواج با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و برخی مانند پرندگان و چهارپایان از طریق ایجاد صدا. به اعتقاد مفسران، [[خدا|خداوند]] به [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان(ع)]] فهم سخن و ارتباط حیوانات را آموخته بود؛ حتی اگر این ارتباط از طریق ارسال امواج و یا حس بویایی بوده باشد. | ||
داستان گفتگو سلیمان با هدهد از داستانهایی است که در قرآن ذکر شده است، در این داستان سلیمان که متوجه عدم حضور هدهد گشته بود گفت اگر هدهد دلیل موجه برای غیبتش نداشته باشد او را تنبیه خواهد کرد. پس از مدتی هدهد بازگشت و گزارشی از کشور سبأ و [[ملکه سبا|زنی که بر آن حکومت | داستان گفتگو سلیمان با هدهد از داستانهایی است که در قرآن ذکر شده است، در این داستان سلیمان که متوجه عدم حضور هدهد گشته بود گفت اگر هدهد دلیل موجه برای غیبتش نداشته باشد او را تنبیه خواهد کرد. پس از مدتی هدهد بازگشت و گزارشی از کشور سبأ و [[ملکه سبا|زنی که بر آن حکومت میکرد]]، داد. هدهد در ادامه برخی اوصاف خداوند را ذکر کرد. سلیمان نیز پس از بررسی کلام هدهد، او را به همراه نامهای به آن دیار فرستاد. | ||
قرآن داستانی از فهم سخن مورچه توسط سلیمان را نیز ذکر کرده است. در این داستان مورچهای به مورچههای دیگر میگوید که وارد خانههای خود گردند تا سلیمان و سپاهیانش در حالی که متوجه نیستند آنها را نابود نکنند. سلیمان از کلام مورچه تبسم کرد و خداوند را شکر گزارد. | قرآن داستانی از فهم سخن مورچه توسط سلیمان را نیز ذکر کرده است. در این داستان مورچهای به مورچههای دیگر میگوید که وارد خانههای خود گردند تا سلیمان و سپاهیانش در حالی که متوجه نیستند آنها را نابود نکنند. سلیمان از کلام مورچه تبسم کرد و خداوند را شکر گزارد. | ||
== سخنگفتن با حیوانات == | ==سخنگفتن با حیوانات== | ||
برخی پژوهشگران گفت وگوی حیوانات در [[قرآن|قرآن کریم]] را به چهار صورت ترسیم کردهاند:{{ستون|۲}} | برخی پژوهشگران گفت وگوی حیوانات در [[قرآن|قرآن کریم]] را به چهار صورت ترسیم کردهاند:{{ستون|۲}} | ||
* گفتوگو حیوانات با انسانها | * گفتوگو حیوانات با انسانها | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
برخی مفسران نیز معتقدند حیوانات علاوه بر صوتهایی که بیانگر حالات آنها است، توانایی دارند به فرمان خدا در شرایط خاصی سخن بگویند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۱۹.</ref> | برخی مفسران نیز معتقدند حیوانات علاوه بر صوتهایی که بیانگر حالات آنها است، توانایی دارند به فرمان خدا در شرایط خاصی سخن بگویند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۱۹.</ref> | ||
== «به ما زبان پرندگان آموختهاند <small>(نمل:۱۶)</small>» == | ==«به ما زبان پرندگان آموختهاند <small>(نمل:۱۶)</small>»== | ||
قرآن از زبان حضرت سلیمان نقل میکند: «یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْر؛ ای مردم! به ما زبان پرندگان آموختهاند»<ref>سوره نمل، آیه۱۶.</ref> منطق در استفادههای قرآنی معنایی گسترده داشته و به معنای دلالت شیء بر معنای مقصود است و فراتر از کلام را شامل میشود.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۳۵۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] ظاهر این آیه را چنین دانسته که پرندگان به نوبه خود نطقی دارند که خداوند سلیمان را از آن آگاه کرد. علامه مخالف استنباط برخی مفسران است که گفتهاند پرندگان نطق نداشتهاند و در آنجا به معجزه الهی به نطق آمدهاند.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۳۵۱.</ref> | قرآن از زبان حضرت سلیمان نقل میکند: «یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْر؛ ای مردم! به ما زبان پرندگان آموختهاند»<ref>سوره نمل، آیه۱۶.</ref> منطق در استفادههای قرآنی معنایی گسترده داشته و به معنای دلالت شیء بر معنای مقصود است و فراتر از کلام را شامل میشود.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۳۵۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] ظاهر این آیه را چنین دانسته که پرندگان به نوبه خود نطقی دارند که خداوند سلیمان را از آن آگاه کرد. علامه مخالف استنباط برخی مفسران است که گفتهاند پرندگان نطق نداشتهاند و در آنجا به معجزه الهی به نطق آمدهاند.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۳۵۱.</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
براساس برخی روایات، باد صدای حیوانات را به گوش سلیمان میرساند. برخی تفاسیر این مطلب را باورپذیر دانستهاند؛ زیرا امروزه دستگاه تلفن و انواع تماسها این نوع مطالب را باورپذیر میکند.<ref>طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۰، ص۱۲۲.</ref> [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] عالم و مفسر شیعه معتقد است هیچ دلیلی وجود ندارد که داستان سلیمان و مور یا سلیمان و هدهد بر کنایه و مجاز و یا زبان حال و مانند آن حمل گردد؛ زیرا حفظ ظاهر آنها و حمل بر معنی حقیقی امکان پذیر است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۳۶.</ref> سخن گفتن سلیمان با حیوانات در شعر فارسی نیز بروز داشته است.<ref>عطار، الهی نامه، بخش دوم، «[https://ganjoor.net/attar/elahiname/ebkhsh2/sh5 حکایت سلیمان داود علیهما السلام با مور عاشق]»، سایت گنجور؛ اعتصامی، دیوان اشعار، «[https://ganjoor.net/parvin/divanp/mtm/sh81 شمارهٔ ۸۱ - سعی و عمل]»، گنجور.</ref> | براساس برخی روایات، باد صدای حیوانات را به گوش سلیمان میرساند. برخی تفاسیر این مطلب را باورپذیر دانستهاند؛ زیرا امروزه دستگاه تلفن و انواع تماسها این نوع مطالب را باورپذیر میکند.<ref>طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۰، ص۱۲۲.</ref> [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] عالم و مفسر شیعه معتقد است هیچ دلیلی وجود ندارد که داستان سلیمان و مور یا سلیمان و هدهد بر کنایه و مجاز و یا زبان حال و مانند آن حمل گردد؛ زیرا حفظ ظاهر آنها و حمل بر معنی حقیقی امکان پذیر است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۳۶.</ref> سخن گفتن سلیمان با حیوانات در شعر فارسی نیز بروز داشته است.<ref>عطار، الهی نامه، بخش دوم، «[https://ganjoor.net/attar/elahiname/ebkhsh2/sh5 حکایت سلیمان داود علیهما السلام با مور عاشق]»، سایت گنجور؛ اعتصامی، دیوان اشعار، «[https://ganjoor.net/parvin/divanp/mtm/sh81 شمارهٔ ۸۱ - سعی و عمل]»، گنجور.</ref> | ||
== فهم کلام مورچه == | ==فهم کلام مورچه== | ||
یکی از مواردی که قرآن از فهم زبان حیوانات توسط سلیمان نقل کرده، گفتار مورچهای است که به مورچههای دیگر میگوید وارد خانههای خود گردند تا سلیمان و سپاهیانش در حالی که متوجه نیستند آنها را نابود نکنند.<ref>طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۰، ص۱۲۱.</ref> سلیمان از کلام مورچه تبسم کرد و خداوند را شکر کرد.<ref>طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۰، ص۱۲۲.</ref> [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] به این نکته توجه داده که صوت مورچه برای سلیمان مفهوم بود، به همین جهت در قران از تعبیر قول «مِن قَوْلِهَا» استفاده کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۳۳۶.</ref> | یکی از مواردی که قرآن از فهم زبان حیوانات توسط سلیمان نقل کرده، گفتار مورچهای است که به مورچههای دیگر میگوید وارد خانههای خود گردند تا سلیمان و سپاهیانش در حالی که متوجه نیستند آنها را نابود نکنند.<ref>طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۰، ص۱۲۱.</ref> سلیمان از کلام مورچه تبسم کرد و خداوند را شکر کرد.<ref>طیب، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۰، ص۱۲۲.</ref> [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] به این نکته توجه داده که صوت مورچه برای سلیمان مفهوم بود، به همین جهت در قران از تعبیر قول «مِن قَوْلِهَا» استفاده کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۳۳۶.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول|نظر کردن به درویشان مُنافیِّ بزرگی نیست{{سخ}} سلیمان با چُنان حشمت، نظرها بود با مورش<ref>حافظ، غزلیات، «[https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh278 غزل شمارهٔ ۲۷۸]»، گنجور.</ref>|عرض=35%|رنگ پسزمینه=#c0c3f0|عنوان=[[حافظ شیرازی]]:|تراز=چپ}} | {{جعبه نقل قول|نظر کردن به درویشان مُنافیِّ بزرگی نیست{{سخ}} سلیمان با چُنان حشمت، نظرها بود با مورش<ref>حافظ، غزلیات، «[https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh278 غزل شمارهٔ ۲۷۸]»، گنجور.</ref>|عرض=35%|رنگ پسزمینه=#c0c3f0|عنوان=[[حافظ شیرازی]]:|تراز=چپ}} | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
برخی مفسران معتقدند از این آیه برداشت میشود که مورچگان نیز درک، نِِظام و گفتگو میان خود را دارد و امروزه علم نیز این را ثابت میکند و شناخت سلیمان از آن تنها توسط معجزه بوده است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۱۲.</ref> | برخی مفسران معتقدند از این آیه برداشت میشود که مورچگان نیز درک، نِِظام و گفتگو میان خود را دارد و امروزه علم نیز این را ثابت میکند و شناخت سلیمان از آن تنها توسط معجزه بوده است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۱۲.</ref> | ||
== سخنگفتن با هدهد == | ==سخنگفتن با هدهد== | ||
پرندگان در اطاعت سلیمان بودند. سلیمان متوجه عدم حضور هدهد گشت<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۴۰.</ref> و گفت که اگر هدهد برای غیبت خود دلیل موجهی نداشته باشد او را تنبیه شدید یا ذبح خواهد کرد. پس از مدتی نه چندان طولانی، هدهد بازگشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۴۲.</ref> هدهد سخنان خود را برای ترغیب سلیمان و دلجویی از او، به خاطر قبول عذرش چنین آغاز کرد که بر چیزی آگاهی یافته که سلیمان از آن بیاطلاع است.<ref>طاهرینیا، «تکلم و گفت و گوی حیوانات در قرآن»، ص۱۸۶.</ref> هدهد گزارشی از کشور سبأ که [[ملکه سبا|زنی بر آن حکومت | پرندگان در اطاعت سلیمان بودند. سلیمان متوجه عدم حضور هدهد گشت<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۴۰.</ref> و گفت که اگر هدهد برای غیبت خود دلیل موجهی نداشته باشد او را تنبیه شدید یا ذبح خواهد کرد. پس از مدتی نه چندان طولانی، هدهد بازگشت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۴۲.</ref> هدهد سخنان خود را برای ترغیب سلیمان و دلجویی از او، به خاطر قبول عذرش چنین آغاز کرد که بر چیزی آگاهی یافته که سلیمان از آن بیاطلاع است.<ref>طاهرینیا، «تکلم و گفت و گوی حیوانات در قرآن»، ص۱۸۶.</ref> هدهد گزارشی از کشور سبأ که [[ملکه سبا|زنی بر آن حکومت میکرد]]، داد. هدهد حکومت آن زن را به قدرى منظم میداند كه از هر چيزى بهرهمند و برخوردار هستند.<ref>نجفی خمینی، تفسير آسان، ۱۳۹۸ق، ج۱۵، ص۵۳.</ref> | ||
هدهد آنان را چنین توصیف میکند که بر خورشید [[سجده]] میکنند و [[شیطان]] اعمالشان را زینت بخشیده و آنها را از راه راست بازداشته است.<ref>حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسير اثنا عشري، ۱۳۶۳ش، ج۱۰، ص۳۴.</ref> هدهد در ادامه برخی اوصاف خداوند را ذکر میکند.<ref>سوره نمل، آیه ۲۵-۲۶.</ref> از این سخنان هدهد برداشت کردهاند که این پرنده نسبت به خداوند شناخت و معرفت عمیق دارد؛ زیرا پرستش خورشید را مردود دانسته و آن را جزء وسوسههای شیطانی میداند.<ref>طاهرینیا، «تکلم و گفت و گوی حیوانات در قرآن»، ص۱۸۶.</ref> | هدهد آنان را چنین توصیف میکند که بر خورشید [[سجده]] میکنند و [[شیطان]] اعمالشان را زینت بخشیده و آنها را از راه راست بازداشته است.<ref>حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسير اثنا عشري، ۱۳۶۳ش، ج۱۰، ص۳۴.</ref> هدهد در ادامه برخی اوصاف خداوند را ذکر میکند.<ref>سوره نمل، آیه ۲۵-۲۶.</ref> از این سخنان هدهد برداشت کردهاند که این پرنده نسبت به خداوند شناخت و معرفت عمیق دارد؛ زیرا پرستش خورشید را مردود دانسته و آن را جزء وسوسههای شیطانی میداند.<ref>طاهرینیا، «تکلم و گفت و گوی حیوانات در قرآن»، ص۱۸۶.</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
سلیمان نیز پس از بررسی کلام هدهد، هدهد را به همراه نامهای به آن دیار میفرستد.<ref>سوزه نمل، آیه۲۸.</ref> | سلیمان نیز پس از بررسی کلام هدهد، هدهد را به همراه نامهای به آن دیار میفرستد.<ref>سوزه نمل، آیه۲۸.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، تهران، میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش. | * حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، تهران، میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش. |