۱۷٬۱۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
|مرتبط = [[حضرت محمد(ص)]] | |مرتبط = [[حضرت محمد(ص)]] | ||
}} | }} | ||
'''رحلت پیامبر(ص)''' از رویدادهای [[سال ۱۱ هجری قمری|سال ۱۱ق]] است که با وقوع آن مسلمانان دچار اختلاف شدند و همین مسئله تأثیرات زیادی بر سرنوشت آنان داشت. بحث از رحلت یا شهادت پیامبر و پیامدهای آن نیز از مباحث مهم تاریخ اسلام است. بر پایه روایاتی که در منابع روایی [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنّی]] نقل شده، پیامبر(ص) توسط زنی یهودی مسموم و شهید شد؛ اما برخی معتقدند | '''رحلت پیامبر(ص)''' از رویدادهای [[سال ۱۱ هجری قمری|سال ۱۱ق]] است که با وقوع آن مسلمانان دچار اختلاف شدند و همین مسئله تأثیرات زیادی بر سرنوشت آنان داشت. بحث از رحلت یا شهادت پیامبر و پیامدهای آن نیز از مباحث مهم تاریخ اسلام است. بر پایه روایاتی که در منابع روایی [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنّی]] نقل شده، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] توسط زنی یهودی مسموم و شهید شد؛ اما برخی معتقدند پیامبر به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. به گفتهٔ [[سید جعفر مرتضی عاملی|جعفر مرتضی عاملی]] عالم و پژوهشگر تاریخ اسلام، رسول خدا چند بار هدف [[ترور]] قرار گرفت و به سبب مسمومیت از دنیا رفت. | ||
در منابع تاریخی وقایع مهمی برای واپسین روزهای زندگی پیامبر(ص) نقل شده است؛ از جمله: [[سپاه اسامه|جریان سپاه اسامه]]، [[ماجرای دوات و قلم]]، بازگویی [[حدیث ثقلین]] و تعیین وصیِّ پیامبر(ص). | |||
در منابع تاریخی وقایع مهمی برای واپسین روزهای زندگی پیامبر(ص) نقل شده است؛ از جمله: [[سپاه اسامه|جریان سپاه اسامه]]، [[ماجرای دوات و قلم]]، بازگویی [[حدیث ثقلین]] و تعیین وصیِّ پیامبر(ص). | |||
به گزارش منابع تاریخی، پس از رحلت پیامبر(ص) مردم [[مدینه]]، بهویژه دخترش [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]]، بسیار اندوهگین بودند. [[عمر بن خطاب]] اصرار داشت که پیامبر نمُرده و کسانی را که معتقد بودند پیامبر از دنیا رفته را تهدید به قتل میکرد، تا اینکه [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] از راه رسید و با خواندن [[آیه ۱۴۴ سوره آلعمران]] او را آرام کرد. برخی این اقدام عُمَر را نقشهای از پیش طراحیشده برای به قدرت رساندن ابوبکر شمردهاند.<br> | به گزارش منابع تاریخی، پس از رحلت پیامبر(ص) مردم [[مدینه]]، بهویژه دخترش [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]]، بسیار اندوهگین بودند. [[عمر بن خطاب]] اصرار داشت که پیامبر نمُرده و کسانی را که معتقد بودند پیامبر از دنیا رفته را تهدید به قتل میکرد، تا اینکه [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] از راه رسید و با خواندن [[آیه ۱۴۴ سوره آلعمران]] او را آرام کرد. برخی این اقدام عُمَر را نقشهای از پیش طراحیشده برای به قدرت رساندن ابوبکر شمردهاند.<br> | ||
به گزارش تاریخنگاران، [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] به کمک افرادی چون [[فضل بن عباس بن عبدالمطلب|فضل بن عباس]] و [[اسامة بن زید]] پیامبر را برای دفن [[تجهیز میت|تجهیز]] کرده و او را در منزلش [[دفن]] نمودند. در زمان خاکسپاریِ پیامبر، برخی سران [[انصار]] و [[مهاجرین|مهاجران]]، در [[سقیفه بنیساعده|سقیفه | به گزارش تاریخنگاران، [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] به کمک افرادی چون [[فضل بن عباس بن عبدالمطلب|فضل بن عباس]] و [[اسامة بن زید]] پیامبر را برای دفن [[تجهیز میت|تجهیز]] کرده و او را در منزلش [[دفن]] نمودند. در زمان خاکسپاریِ پیامبر، برخی سران [[انصار]] و [[مهاجرین|مهاجران]]، در [[سقیفه بنیساعده|سقیفه بنیساعده]] گرد آمده و بر خلاف سفارش رسول خدا، ابوبکر را به [[خلافت|جانشینی پیامبر]] تعیین کردند.<br> | ||
رحلت یا شهادت پیامبر(ص) بنابر قول مشهور شیعه در [[۲۸ صفر]] و بنابر قول مشهور اهلسنت در [[۱۲ ربیعالاول]] رخ داد. | رحلت یا شهادت پیامبر(ص) بنابر قول مشهور شیعه در [[۲۸ صفر]] و بنابر قول مشهور اهلسنت در [[۱۲ ربیعالاول]] رخ داد. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۲: | ||
در بین شیعه [[شیخ مفید]] و [[شیخ طوسی]] تاریخ آن را روز [[۲۸ صفر]] دانستهاند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲.</ref> و [[شیخ عباس قمی]] آن را نظر بیشتر عالمان شیعه میداند.<ref>قمی، منتهی الامال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۴۹.</ref> به گفتهٔ [[رسول جعفریان]] تاریخپژوه شیعه هیچ روایتی برای این تاریخ وجود ندارد<ref>جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۸۲.</ref> و شیعیان به پیروی از مفید و طوسی این تاریخ را پذیرفتهاند.<ref>جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۸۲.</ref> | در بین شیعه [[شیخ مفید]] و [[شیخ طوسی]] تاریخ آن را روز [[۲۸ صفر]] دانستهاند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲.</ref> و [[شیخ عباس قمی]] آن را نظر بیشتر عالمان شیعه میداند.<ref>قمی، منتهی الامال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۴۹.</ref> به گفتهٔ [[رسول جعفریان]] تاریخپژوه شیعه هیچ روایتی برای این تاریخ وجود ندارد<ref>جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۸۲.</ref> و شیعیان به پیروی از مفید و طوسی این تاریخ را پذیرفتهاند.<ref>جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۶۸۲.</ref> | ||
اهلسنت واقعه درگذشت پیامبر را در ماه | اهلسنت واقعه درگذشت پیامبر را در ماه ربیعالاول و در روزهای [[۱ ربیعالاول|روز اول]]،<ref>ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۵۴؛ سهیلی، الروض الانف، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۵۷۹.</ref> [[۲ ربیعالاول|دوم]]<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۰۰؛ سهیلی، الروض الانف، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۵۷۹.</ref> و گروهی نیز در روز دوازدهمِ<ref>ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۲۷۶؛ واقدی، المغازی للواقدی، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۰۸۹؛ خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط ۱۴۱۵ق، ص۴۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۸۰.</ref> این ماه گزارش نمودهاند و برخی همین را قول مشهور اهلسنت دانستهاند.<ref>تاری جلیل، «تاملی در تاریخ وفات پیامبر(ص)»، ص۱۲.</ref> اِربِلی [[مناقبنگاری|مناقبنگار]] شیعه نیز در [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کَشْفُ الغمه]] روایتی از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] نقل کرده که روز وفات پیامبر(ص) دوم ربیعالاول است،<ref>قمی، منتهی الامال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۴۹.</ref> ولی شیخ عباس قمی آن را حمل بر [[تقیه]] کرده است.<ref>قمی، منتهی الامال، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۴۹.</ref> چنانکه دو عالم دیگر شیعه، [[محمد بن یعقوب کلینی|کُلینی]] و [[محمد بن جریر بن رستم طبری|محمد بن جریر طبری]] نیز قائل به وقوع آن در [[۱۲ ربیعالاول]] هستند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۴۳۹؛ طبری، المسترشد، ۱۴۱۵ق، ص ۱۱۵.</ref> | ||
منابعی همچون [[السیرة النبویة (ابن هشام)|السیرة النبویة]] نوشته ابنهشام (وفات [[سال ۲۱۸ هجری قمری|۲۱۸ق]])،<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۶۴۹-۶۶۶.</ref> الطبقات الکبری نوشته محمد بن سعد (وفات: [[سال ۲۳۰ هجری قمری|۲۳۰ق]])،<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۲۹-۲۵۳.</ref> [[تاریخ یعقوبی (کتاب)|تاریخ یعقوبی]] نوشته [[احمد بن ابییعقوب]] (وفات: [[سال ۲۸۴ هجری قمری|۲۸۴ق]])،<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۵.</ref> [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)| | منابعی همچون [[السیرة النبویة (ابن هشام)|السیرة النبویة]] نوشته ابنهشام (وفات [[سال ۲۱۸ هجری قمری|۲۱۸ق]])،<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۶۴۹-۶۶۶.</ref> الطبقات الکبری نوشته محمد بن سعد (وفات: [[سال ۲۳۰ هجری قمری|۲۳۰ق]])،<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۲۹-۲۵۳.</ref> [[تاریخ یعقوبی (کتاب)|تاریخ یعقوبی]] نوشته [[احمد بن ابییعقوب]] (وفات: [[سال ۲۸۴ هجری قمری|۲۸۴ق]])،<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۵.</ref> [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الاِرشاد]] نوشته [[شیخ مفید]] (وفات: [[سال ۴۱۳ هجری قمری|۴۱۳ق]])<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۷۹-۱۹۲.</ref> و [[الصحیح من سیرة النبی الاعظم (کتاب)|الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم]] نوشته [[سید جعفر مرتضی عاملی|جعفر مرتضی عاملی]] (وفات: [[سال ۱۴۴۱ هجری قمری|۱۴۴۱ق]]) مشتمل بر مباحث مربوط به رحلت پیامبر(ص) هستند.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۳، ص۱۲۵-۳۵۵ و ص۵-۲۳۰.</ref> | ||
===پیامدهای درگذشت پیامبر=== | ===پیامدهای درگذشت پیامبر=== | ||
این رویداد تأثیر آشکار و مهمی در سرنوشت [[مسلمان|مسلمانان]] داشت.<ref>ر.ک: شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> حوادثی مثل [[واقعه سقیفه بنیساعده|نشست سقیفه]] برای انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه، [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|حمله به خانه فاطمه و علی]] و درگیری برای بیعتگرفتن برای ابوبکر، [[شهادت حضرت فاطمه(س)|شهادت فاطمه دختر پیامبر]]، و [[گردآوری قرآن]] از پیامدهای رحلت پیامبر دانسته شده است.{{مدرک}} به باور شیعیان سفارشهای پیامبر در مورد جانشین علی به جای وی اجرا نگردید.<ref>ر.ک: شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> و این اختلاف بر سر جانشینی پیامبر به نزاعی عمیق در جامعه اسلامی بدل شد و زمینهساز ایجاد دو مذهب بزرگ شیعه و اهل سنت شد.{{مدرک}} | این رویداد تأثیر آشکار و مهمی در سرنوشت [[مسلمان|مسلمانان]] داشت.<ref>ر.ک: شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> حوادثی مثل [[واقعه سقیفه بنیساعده|نشست سقیفه]] برای انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه، [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|حمله به خانه فاطمه و علی]] و درگیری برای بیعتگرفتن برای ابوبکر، [[شهادت حضرت فاطمه(س)|شهادت فاطمه دختر پیامبر]]، و [[گردآوری قرآن]] از پیامدهای رحلت پیامبر دانسته شده است.{{مدرک}} به باور شیعیان سفارشهای پیامبر در مورد جانشین علی به جای وی اجرا نگردید.<ref>ر.ک: شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> و این اختلاف بر سر جانشینی پیامبر به نزاعی عمیق در جامعه اسلامی بدل شد و زمینهساز ایجاد دو مذهب بزرگ شیعه و اهل سنت شد.{{مدرک}} | ||
امروزه در کشورهای مختلف جهان در سالروز رحلت رسول خدا(ص)، [[سوگواری|مراسم سوگواری]] برپا میشود.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2998367/مراسم-سالروز-رحلت-پیامبر-اکرم-ص-در-خارج-از-کشور «مراسم سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) در خارج از کشور»]، خبرگزاری مهر.</ref> در ایران روز [[۲۸ صفر]] به عنوان روز رحلت پیامبر تعطیل رسمی است و شیعیان | امروزه در کشورهای مختلف جهان در سالروز رحلت رسول خدا(ص)، [[سوگواری|مراسم سوگواری]] برپا میشود.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2998367/مراسم-سالروز-رحلت-پیامبر-اکرم-ص-در-خارج-از-کشور «مراسم سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) در خارج از کشور»]، خبرگزاری مهر.</ref> در ایران روز [[۲۸ صفر]] به عنوان روز رحلت پیامبر تعطیل رسمی است و شیعیان به همین مناسبت عزاداری میکنند.{{مدرک}} | ||
===ماجرای مسمومشدن پیامبر=== | ===ماجرای مسمومشدن پیامبر=== | ||
در اینکه که آیا پیامبر به [[مرگ|مرگ عادی]] از دنیا رفت و یا با مسمومیت، دو گونه گزارش وجود دارد.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۳، ص۱۴۱-۱۵۸.</ref> برخی معتقدند رحلت رسول خدا ناشی از عامل طبیعی بوده است؛<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۶۶.</ref> ولی در [[الکافی (کتاب)|کتاب الکافی]] بنابر حدیثی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۱۵، حدیث ۳.</ref> | در اینکه که آیا پیامبر به [[مرگ|مرگ عادی]] از دنیا رفت و یا با مسمومیت، دو گونه گزارش وجود دارد.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۳، ص۱۴۱-۱۵۸.</ref> برخی معتقدند رحلت رسول خدا ناشی از عامل طبیعی بوده است؛<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۶۶.</ref> ولی در [[الکافی (کتاب)|کتاب الکافی]] بنابر حدیثی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]]،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۱۵، حدیث ۳.</ref> [[بصائر الدرجات (کتاب)|کتاب بصائر الدرجات]] کتاب حدیثی شیعه،<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۵۰۳.</ref> و در طبقات ابنسعد کتاب تاریخی قرن سوم قمری، گزارشهایی هست که پیامبر بیماری آخر عمر خود را ناشی از مسمومشدن به خاطر خوردن گوشت گوسفندی دانسته است که بعد از [[غزوه خیبر|فتح خیبر]]، زنی یهودی برای پیامبر و یارانش آورده بود.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۵۶-۱۵۵.</ref> | ||
[[شیخ مفید]]،<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۴۵۶.</ref> [[شیخ طوسی]]،<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲.</ref> [[علامه حلی|علامه حلّی]]<ref>حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۲۵۹.</ref> و نویسندگانِ برخی منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] همچون [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]]،<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، حدیث ۴۴۲۸.</ref> سُنَن دارمی<ref>الدارمی، سنن الدارمی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۰۷، ح ۶۸.</ref> و [[المستدرک علی الصحیحین (کتاب)|المستَدرک علی الصحیحین]]<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۶۱، حدیث ۴۳۹۵.</ref> به درگذشت پیامبر(ص) در اثر مسمومیت تصریح کردهاند. [[سید جعفر مرتضی عاملی|جعفر مرتضی عاملی]] از تاریخشناس شیعه، از منابع شیعه و اهلسنت گزارشهایی دربارهٔ اقدامِ به [[ترور]] پیامبر گردآوری کرده<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۳، ص۱۴۱-۱۵۸.</ref> و معتقد به مسمومیت و شهادت پیامبر شده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۳، ص۱۵۹.</ref> او عامل مسمومیت پیامبر را بعضی دشمنان داخلی میداند.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۳، ص۱۵۹ـ۱۹۳.</ref> همانطور که در [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عَیّاشی]] از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل شده که عامل مسمومیت پیامبر دو تن از [[همسران پیامبر(ص)|همسران حضرت]] بودهاند.<ref>عیاشی، کتاب التفسیر، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۰۰.</ref> | [[شیخ مفید]]،<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۴۵۶.</ref> [[شیخ طوسی]]،<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲.</ref> [[علامه حلی|علامه حلّی]]<ref>حلی، منتهی المطلب، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۲۵۹.</ref> و نویسندگانِ برخی منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] همچون [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]]،<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، حدیث ۴۴۲۸.</ref> سُنَن دارمی<ref>الدارمی، سنن الدارمی، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۰۷، ح ۶۸.</ref> و [[المستدرک علی الصحیحین (کتاب)|المستَدرک علی الصحیحین]]<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۶۱، حدیث ۴۳۹۵.</ref> به درگذشت پیامبر(ص) در اثر مسمومیت تصریح کردهاند. [[سید جعفر مرتضی عاملی|جعفر مرتضی عاملی]] از تاریخشناس شیعه، از منابع شیعه و اهلسنت گزارشهایی دربارهٔ اقدامِ به [[ترور]] پیامبر گردآوری کرده<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۳، ص۱۴۱-۱۵۸.</ref> و معتقد به مسمومیت و [[شهادت]] پیامبر شده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۳، ص۱۵۹.</ref> او عامل مسمومیت پیامبر را بعضی دشمنان داخلی میداند.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۳، ص۱۵۹ـ۱۹۳.</ref> همانطور که در [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عَیّاشی]] از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل شده که عامل مسمومیت پیامبر دو تن از [[همسران پیامبر(ص)|همسران حضرت]] بودهاند.<ref>عیاشی، کتاب التفسیر، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۰۰.</ref> | ||
===حدیث لدود=== | ===حدیث لدود=== | ||
{{اصلی|حدیث لدود}} | {{اصلی|حدیث لدود}} | ||
ماجرای لَدود | ماجرای لَدود که برخی آن را [[حدیث موضوع|ساختگی]]<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲؛ نجمی، «داستانی دروغین درباره پیامبر اعظم(ص)»، ص۱۲۰.</ref> و برخی خرافی<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۲، ص۱۳۰.</ref> دانستهاند نیز از حوادث روزهای بیماری پیامبر اسلام است. در [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]] و طبقات ابنسعد از [[عایشه]] نقل شده که در روزهای آخر عمر پیامبر که او از شدت بیماری از حال میرفت، لَدود (دارویی تلخ برای بیماران سینهپهلو) به دهان پیامبر ریختند، ولی پیامبر در آن حال اشاره کرد که این کار را نکنند. وقتی پیامبر حالش بهتر شد دستور داد به جز عمویش عباس، از آن دارو به دهان همه افراد حاضر در جلسه ریخته شود.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۴، حدیث ۴۴۵۸ و ج۷، ص۱۲۷، حدیث ۵۷۱۲؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۸۱.</ref> [[محمدصادق نجمی|نجمی]] پژوهشگر شیعه احتمال داده است که جاعلان این حدیث بهدنبال تأییدی برای اقدام [[عمر بن خطاب]] در [[ماجرای دوات و قلم]] بودهاند که پیامبر را به هذیانگویی متهم کرد.<ref>نجمی، «داستانی دروغین درباره پیامبر اعظم(ص)»، ص۱۲۰.</ref> | ||
===خاکسپاری پیامبر(ص)=== | ===خاکسپاری پیامبر(ص)=== | ||
[[پرونده:قبةالخضراء.jpg|بندانگشتی|233x233پیکسل|{{وسطچین}}[[قبة الخضراء]] بر بالای مدفن پیامبر(ص) در [[مدینه]]{{پایان}}]] | [[پرونده:قبةالخضراء.jpg|بندانگشتی|233x233پیکسل|{{وسطچین}}[[قبة الخضراء]] بر بالای مدفن پیامبر(ص) در [[مدینه]]{{پایان}}]] | ||
ابنسعد نقل کرده که بعد از رحلت رسول خدا(ص) مردم، بسیار اندوهگین بودند.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۳۸.</ref> دخترش [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] پیوسته اشک میریخت و نوای «یا اَبَتاه!» سر میداد و پس از رحلت پیامبر کسی او را خندان ندید.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref> در [[نهج البلاغه]] از | ابنسعد نقل کرده که بعد از رحلت رسول خدا(ص) مردم، بسیار اندوهگین بودند.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۳۸.</ref> دخترش [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] پیوسته اشک میریخت و نوای «یا اَبَتاه!» سر میداد و پس از رحلت پیامبر کسی او را خندان ندید.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref> در [[نهج البلاغه]] از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] نقل شده است که با رحلت رسول خدا(ص) در و دیوار و [[فرشته|فرشتگان]] در عزای او ناله و شیون میکردند.<ref>سید رضی، نهج البلاغة(صبحی صالح)، ۱۴۱۴ق، ص۳۱۱، خطبهٔ ۱۹۷.</ref> | ||
به گزارش منابع تاریخی، پیامبر(ص) در آغوش علی(ع) از دنیا رفت<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰۱.</ref> و وی پیامبر را با کمک [[فضل بن عباس بن عبدالمطلب|فضل بن عباس]]، [[اسامة بن زید]] و | به گزارش منابع تاریخی، پیامبر(ص) در آغوش علی(ع) از دنیا رفت<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰۱.</ref> و وی پیامبر را با کمک [[فضل بن عباس بن عبدالمطلب|فضل بن عباس]]، [[اسامة بن زید]] و افراد دیگر، از روی پیراهن [[غسل میت|غسل]] داده و [[کفن]] کردند.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۱۲و۲۱۴؛ ابنهشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۶۶۲-۲۶۳.</ref> به پیشنهاد على(ع)<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۸.</ref> مردم دستهدسته وارد خانه پیامبر شده و بدون آنكه به كسى اقتدا كنند بر پیامبر [[نماز میت|نماز]] گزاردند و این برنامه تا روز بعد ادامه داشت.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۲۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۱۴.</ref> بنابر آنچه در برخی روایات نقل شده برای مکان دفن پیامبر پیشنهادات متعددی وجود داشت ولی با تأکید علی بر اینکه خدا جان پیامبران را در پاکترین مکانها میگیرد، همه پذیرفتند و پیکر پیامبر در همان مکان رحلت (منزلش و محل زندگی عایشه) [[دفن]] شد.<ref>اِربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۱۹.</ref> [[قبر]] را [[ابوعبیده جراح|ابوعُبیده جَرّاح]] و [[ابوطلحه انصاری|زید بن سهل]] آماده کردند<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۲۶۳.</ref> و علی(ع) با کمک فضل و اسامه بدن پیامبر را به خاک سپرد.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۲۹.</ref> | ||
==مسئله جانشینی== | ==مسئله جانشینی== | ||
حق جانشینی پیامبر و ریاست بر حکومت مسلمانان پس از درگذشت او یکی از مهمترین مسائل و عامل اصلی تفرقه بین مسلمانان بوده است.<ref>مادلونگ، جانشینی حضرت محمد(ص)، ۱۳۷۷ش، ص۱۳.</ref> بر همین اساس رخدادهای پیش از درگذشت پیامبر اسلام و اندکی پس از آن، از حساسترین وقایع و آکنده از سیاست پنهانکاری و پیچیدگی توصیف شده است.<ref>غلامی، پس از غروب، ۱۳۸۸ش، ص۲۱.</ref> بر اساس تحلیل منابع شیعه، پیامبر برای تثبیت جانشینی علی پس از [[واقعه غدیر|اعلام در غدیر]]، تلاش کرد مخالفان بالقوه خلافت علی را با عضویت در [[سپاه اسامه]] از مدینه دور کند،<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۰.</ref> و [[ماجرای دوات و قلم|وصیتنامهای]] درباره بعد از خودش بنویسد،<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، حدیث ۴۴۳۲.</ref> چندین بار بر حدیث ثقلین تأکید کرد<ref>شیخ مفید، الأمالی، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۵؛ ابنحجر هیثمی، الصواعق المحرقه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۳۸ و ۴۴۰.</ref> وصی پس از خود را معرفی نمود،<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۵؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۲۲۴؛ ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۵۹.</ref> و مانع اقامه جماعت توسط ابوبکر شد. | حق جانشینی پیامبر و ریاست بر حکومت مسلمانان پس از درگذشت او یکی از مهمترین مسائل و عامل اصلی تفرقه بین مسلمانان بوده است.<ref>مادلونگ، جانشینی حضرت محمد(ص)، ۱۳۷۷ش، ص۱۳.</ref> بر همین اساس رخدادهای پیش از درگذشت پیامبر اسلام و اندکی پس از آن، از حساسترین وقایع و آکنده از سیاست پنهانکاری و پیچیدگی توصیف شده است.<ref>غلامی، پس از غروب، ۱۳۸۸ش، ص۲۱.</ref> بر اساس تحلیل منابع شیعه، پیامبر برای تثبیت جانشینی علی پس از [[واقعه غدیر|اعلام در غدیر]]، تلاش کرد مخالفان بالقوه خلافت علی را با عضویت در [[سپاه اسامه]] از مدینه دور کند،<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۰.</ref> و [[ماجرای دوات و قلم|وصیتنامهای]] درباره بعد از خودش بنویسد،<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، حدیث ۴۴۳۲.</ref> چندین بار بر [[حدیث ثقلین]] تأکید کرد<ref>شیخ مفید، الأمالی، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۵؛ ابنحجر هیثمی، الصواعق المحرقه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۳۸ و ۴۴۰.</ref> وصی پس از خود را معرفی نمود،<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۵؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۲۲۴؛ ابنکثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۳۵۹.</ref> و مانع اقامه جماعت توسط ابوبکر شد.<ref>جعفریان، سیره رسول خدا، ۱۳۸۳ش، ص۶۷۹.</ref> | ||
بر اساس گزارشهای تاریخی، رویکرد صحابه به مسئله جانشینی پس از پیامبر بر دو گونه بوده است: گروهی از صحابه گفتند پیامبر کسی را تعیین نکرده و در سقیفه بنیساعده گرد هم آمده و ابوبکر را به خلافت برگزیدند،<ref>ابنقتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، دار صادر، ج۲، ص۳۲۷.</ref> و گروه دیگر که بیشترشان از بنیهاشم بودند بر اساس سخنان پیامبر معتقد بودند پیامبر علی را برای پس از خود تعیین کرده است و به همین دلیل تا مدتی با ابوبکر بیعت نکردند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۲۴؛ عسکری، سقیفه: بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از پیامبر، ۱۳۸۷ش، ص۹۹.</ref> اختلافات این دو گروه منجر به درگیری در مدینه و حمله به خانه علی شد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۲۴؛ عسکری، سقیفه: بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از پیامبر، ۱۳۸۷ش، ص۹۹.</ref> بنابر برخی گزارشها علی تا بعد از | بر اساس گزارشهای تاریخی، رویکرد صحابه به مسئله جانشینی پس از پیامبر بر دو گونه بوده است: گروهی از صحابه گفتند پیامبر کسی را تعیین نکرده و در سقیفه بنیساعده گرد هم آمده و ابوبکر را به خلافت برگزیدند،<ref>ابنقتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، دار صادر، ج۲، ص۳۲۷.</ref> و گروه دیگر که بیشترشان از [[بنیهاشم]] بودند بر اساس سخنان پیامبر معتقد بودند پیامبر علی را برای پس از خود تعیین کرده است و به همین دلیل تا مدتی با ابوبکر بیعت نکردند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۲۴؛ عسکری، سقیفه: بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از پیامبر، ۱۳۸۷ش، ص۹۹.</ref> اختلافات این دو گروه منجر به درگیری در مدینه و [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|حمله به خانه علی]] شد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۲۴؛ عسکری، سقیفه: بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از پیامبر، ۱۳۸۷ش، ص۹۹.</ref> بنابر برخی گزارشها علی تا بعد از [[شهادت حضرت فاطمه(س)|شهادت فاطمه]] با ابوبکر بیعت نکرد.<ref>ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۰-۳۱.</ref> بنابر [[کتاب سلیم بن قیس هلالی|کتاب سلیم بن قیس]] و منابع دیگر، عدهای در زمان حیات پیامبر برای تعیین تکلیف جانشینی او همپیمان شدند که این رویداد در منابع مذکور [[صحیفه ملعونه]] خوانده شده است.<ref>سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲؛ قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۵۶؛ سید ابن طاووس، طرف من الأنباء والمناقب، نشر تاسوعا، ص۵۶۴؛ شیخ مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۳۲.</ref> | ||
==تکنگاری== | ==تکنگاری== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۶: | ||
*وفاة النبی محمد(ص) نوشتهٔ شیخ حسین الدرازی البحرانی، که توسط مؤسسهٔ بلاغ در بیروت به چاپ رسیده است.<ref>درازی، وفاة النبی محمد(ص)، ۱۴۲۸ق، ص۲.</ref> | *وفاة النبی محمد(ص) نوشتهٔ شیخ حسین الدرازی البحرانی، که توسط مؤسسهٔ بلاغ در بیروت به چاپ رسیده است.<ref>درازی، وفاة النبی محمد(ص)، ۱۴۲۸ق، ص۲.</ref> | ||
*وفاة رسول الله(ص) و موضع قبره، به قلم نبیل الحسنی، در این اثر به چگونگی وفات پیامبر(ص)، مکان دفن ایشان و اختلافات بهوجودآمده بین اصحاب در اینباره اشاره نموده است.<ref>[https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=15681&lang=fa «وفاة رسول الله (ص) و موضع قبره»]، بازار کتاب قائمیه.</ref> | *وفاة رسول الله(ص) و موضع قبره، به قلم نبیل الحسنی، در این اثر به چگونگی وفات پیامبر(ص)، مکان دفن ایشان و اختلافات بهوجودآمده بین اصحاب در اینباره اشاره نموده است.<ref>[https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=15681&lang=fa «وفاة رسول الله (ص) و موضع قبره»]، بازار کتاب قائمیه.</ref> | ||
*وفاة النبی(ص) و | *وفاة النبی(ص) و اظلمت المدینة، نوشتهٔ نزار النعلاوانی العسقلانی، که در سال ۱۴۳۴ق و توسط دارِالمِنهاج بیروت به چاپ رسید.<ref>النعلاوانی، وفاة النبی(ص)، ۱۴۳۴ق، ص۲.</ref> | ||
*سلوة الکئیب بوفاة الحبیب(ص)، به قلم ابنناصر الدین و با تحقیق صالح یوسف معتوق. این اثر به حوادث بعد از رحلت و عزای فرشتگان، فرزند و همسران پیامبر نیز پرداخته است.<ref>ابنناصر الدین، سلوة الکئیب، دار البحوث للدراسات الإسلامیة، ص۲۱۱.</ref> | *سلوة الکئیب بوفاة الحبیب(ص)، به قلم ابنناصر الدین و با تحقیق صالح یوسف معتوق. این اثر به حوادث بعد از رحلت و عزای فرشتگان، فرزند و [[همسران پیامبر(ص)|همسران پیامبر]] نیز پرداخته است.<ref>ابنناصر الدین، سلوة الکئیب، دار البحوث للدراسات الإسلامیة، ص۲۱۱.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش