Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۶۶
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←وجوب تخییری) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
نظریه [[وجوب تخییری]] در میان فقهای متأخر (از [[قرن سیزدهم]] به بعد) مقبولیت یافته است<ref>کاشف الغطا، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة، ۱۳۸۰ش، ج۳، ص۲۴۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۹۸۱م، ج۱۱، ص۱۵۱؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، بیروت، ج۱، ص۲۰۵؛ برای آگاهی از دیگر قائلان رک: دانش پژوه، فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج۱۴، ص۳۶۰۴.</ref> و به طور کلی در میان فقهای [[اصول|اصولی]]، گرایش به نظریه وجوب تخییری نماز جمعه شایعتر است، هرچند شماری از آنان قائل به حرمت آن شدهاند.<ref>جعفریان، نماز جمعه: زمینههای تاریخی، ۱۳۷۲ش، ص۳۷.</ref> | نظریه [[وجوب تخییری]] در میان فقهای متأخر (از [[قرن سیزدهم]] به بعد) مقبولیت یافته است<ref>کاشف الغطا، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة، ۱۳۸۰ش، ج۳، ص۲۴۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۹۸۱م، ج۱۱، ص۱۵۱؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، بیروت، ج۱، ص۲۰۵؛ برای آگاهی از دیگر قائلان رک: دانش پژوه، فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج۱۴، ص۳۶۰۴.</ref> و به طور کلی در میان فقهای [[اصول|اصولی]]، گرایش به نظریه وجوب تخییری نماز جمعه شایعتر است، هرچند شماری از آنان قائل به حرمت آن شدهاند.<ref>جعفریان، نماز جمعه: زمینههای تاریخی، ۱۳۷۲ش، ص۳۷.</ref> | ||
== فتوای فقیهان قرن چهارده و پانزده قمری == | ==فتوای فقیهان قرن چهارده و پانزده قمری== | ||
در قرنهای چهارده و پانزده قمری با توجه به شکلگیری نظام جمهوری اسلامی در ایران و نیز سقوط حکومت بعثی در عراق به عنوان دو کشور مهم شیعه برپایی نماز جمعه مورد توجه بیشتری قرار گرفت. | در قرنهای چهارده و پانزده قمری با توجه به شکلگیری نظام جمهوری اسلامی در ایران و نیز سقوط حکومت بعثی در عراق به عنوان دو کشور مهم شیعه برپایی نماز جمعه مورد توجه بیشتری قرار گرفت. | ||
مراجعی مثل [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]، [[محمدعلی اراکی|اراکی]]، [[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]، [[میرزا جواد تبریزی|جواد تبریزی]]، [[حسین نوری همدانی|حسین نوری]]، [[ناصر مکارم شیرازی]]، اقامه نماز جمعه را واجب تخییری میدانند | مراجعی مثل [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]]، [[محمدعلی اراکی|اراکی]]، [[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]، [[میرزا جواد تبریزی|جواد تبریزی]]، [[حسین نوری همدانی|حسین نوری]]، [[ناصر مکارم شیرازی]]، اقامه نماز جمعه را واجب تخییری میدانند<ref>بنیهاشمی، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۸۴۲.</ref> [[سید علی حسینی خامنهای|سید علی خامنهای]] نیز از فقیهانی است که نماز جمعه را واجب تخییری میداند.<ref>بنیهاشمی، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۸۷۶.</ref> [[سید علی حسینی سیستانی|سیستانی]] نیز آن را واجب تعیینی نمیداند و فقط در صورتی که نماز جمعه از سوی امام معصوم یا نایب خاص او برپا شود حضور در آن واجب خواهد بود<ref>بنیهاشمی، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۸۶۱.</ref> | ||
تبریزی تأکید کرده است که اگر نماز جمعه با شرایط آن برپا شود شرکت در آن [[احتیاط واجب|احتیاطا واجب]] است.<ref>بنیهاشمی، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۸۴۲.</ref> [[سید موسی شبیری زنجانی]] نیز معتقد است اگر نماز جمعه با شرایط آن برپا شود خواندن نماز ظهر خلاف احتیاط است و افراد باید در نماز جمعه شرکت کنند.<ref>بنیهاشمی، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۸۷۵.</ref> | |||
[[سید محمدرضا گلپایگانی|آیتالله گلپایگانی]] و [[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی]] معتقدند اقامه نماز جمعه در عصر غیبت جایز است، ولی نماز باید با اجازه [[فقیه جامعالشرائط|فقیه عادل]] برپا شود و نیز کسانی که در نماز شرکت میکنند باید به احتیاط واجب [[نماز ظهر]] را نیز خوانند.<ref>بنیهاشمی، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۸۶۲.</ref> به فتوای [[محمدتقی بهجت]] نیز نماز جمعه در دوران غیبت واجب تخییری است و نیازی به خواندن نماز ظهر هم نیست و نیز لازم نیست که امام جمعه فقیه باشد هر چند اگر امکان امامت یک فقیه باشد، احتیاط آن است که نماز به امامت فقیه برپا شود.<ref>بنیهاشمی، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۸۷۲.</ref> | [[سید محمدرضا گلپایگانی|آیتالله گلپایگانی]] و [[لطفالله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی]] معتقدند اقامه نماز جمعه در عصر غیبت جایز است، ولی نماز باید با اجازه [[فقیه جامعالشرائط|فقیه عادل]] برپا شود و نیز کسانی که در نماز شرکت میکنند باید به احتیاط واجب [[نماز ظهر]] را نیز خوانند.<ref>بنیهاشمی، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۸۶۲.</ref> به فتوای [[محمدتقی بهجت]] نیز نماز جمعه در دوران غیبت واجب تخییری است و نیازی به خواندن نماز ظهر هم نیست و نیز لازم نیست که امام جمعه فقیه باشد هر چند اگر امکان امامت یک فقیه باشد، احتیاط آن است که نماز به امامت فقیه برپا شود.<ref>بنیهاشمی، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۸۷۲.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} |