پرش به محتوا

خطبه ۱۱۵ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح متن
(اصلاح متن)
خط ۲: خط ۲:
{{جعبه اطلاعات روایت|عنوان=خطبه ۱۱۵ نهج البلاغه|عرض تصویر=|نام‌های دیگر=استسقاء|موضوع=طلب باران|صادره از=[[امام علی(ع)]]|راوی اصلی=|راویان=|اعتبار سند=|منابع شیعه=[[نهج البلاغه]]، [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لا یحضره الفقیه]]، [[تهذیب الاحکام (کتاب)|تهذیب]]، [[مصباح المتهجد (کتاب)|مصباح المتهجد]]|منابع سنی=ربيع الأبرار و نصوص الأخبار، النهايه في غريب الحديث والاثر|مؤید قرآنی=}}
{{جعبه اطلاعات روایت|عنوان=خطبه ۱۱۵ نهج البلاغه|عرض تصویر=|نام‌های دیگر=استسقاء|موضوع=طلب باران|صادره از=[[امام علی(ع)]]|راوی اصلی=|راویان=|اعتبار سند=|منابع شیعه=[[نهج البلاغه]]، [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لا یحضره الفقیه]]، [[تهذیب الاحکام (کتاب)|تهذیب]]، [[مصباح المتهجد (کتاب)|مصباح المتهجد]]|منابع سنی=ربيع الأبرار و نصوص الأخبار، النهايه في غريب الحديث والاثر|مؤید قرآنی=}}


'''خطبه ۱۱۵ نهج البلاغه''' یا '''خطبه اِستِسقاء''' دعایی در طلب باران است که پس از [[استسقاء|نماز باران]] در یکی از خشک‌سالی‌های کوفه در [[حکومت امام علی(ع)|ایام حکومت امام علی(ع)]] ایراد شد. گزارش این [[خطبه]] با عبارت‌های متفاوتی توسط [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] نیز موجود است. بر همین اساس احتمال داده شده هریک از [[محدث|محدثین]] به نسخه‌های متفاوتی از خطبه دسترسی داشته‌اند. همچنین احتمال نقل [[سید رضی]] به صورت برگزیده از عبارات شیخ صدوق وجود دارد. بخش‌هایی از خطبه استسقاء در مصادر اهل سنت نیز گزارش شده است.
'''خطبه ۱۱۵ نهج البلاغه''' یا '''خطبه اِستِسقاء''' دعایی در طلب باران است که پس از [[استسقاء|نماز باران]] در یکی از خشکسالی‌های کوفه در [[حکومت امام علی(ع)|ایام حکومت امام علی(ع)]] بیان شد. گزارش این [[خطبه]] با عبارت‌های متفاوتی از سوی [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] نیز روایت شده است. بر همین اساس احتمال داده شده که هریک از [[محدث|محدثان]] به نسخه‌های متفاوتی از خطبه دسترسی داشته‌اند. همچنین گفته شده که احتمال دارد [[سید رضی]] برگزیده‌ای از عبارات شیخ صدوق را نقل کرده باشد. بخش‌هایی از خطبه استسقاء در منابع روایی اهل‌سنت نیز گزارش شده است.


خطبه ۱۱۵ دو بخش اصلی دارد که در بخش اول، [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] به خشک‌سالی و آثار آن برای انسان‌ها، طبیعت و حیوانات اشاره کرده و یکی از عوامل بروز این مسئله را [[گناه|گناهان]] مردم معرفی می‌کند. در بخش دوم نیز ضمن طلب باران از [[خدا|خداوند]]، ویژگی‌هایی را برای آن ذکر می‌کند که همه عوامل مفید را برای انسان و طبیعت دارا باشد و هر چیزی که مانع برای این امر است از آن دور باشد. خواندن این خطبه را در نماز باران مطلوب دانسته‌اند.  
خطبه استسقاء دو بخش اصلی دارد که در بخش اول، [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] به خشکسالی و آثار آن برای انسان‌ها، طبیعت و حیوانات اشاره کرده و یکی از عوامل بروز این مسئله را [[گناه|گناهان]] مردم معرفی می‌کند. در بخش دوم نیز ضمن طلب باران از [[خدا|خداوند]]، ویژگی‌هایی را برای آن ذکر می‌کند تا همه عوامل مفید را برای انسان و طبیعت دارا باشد و هر چیزی که مانع برای این امر است از آن دور باشد. خواندن این خطبه در نماز باران توصیه شده است.


==تاریخچه و سند خطبه==
==تاریخچه و سند خطبه==
خطبه ۱۱۵ نهج البلاغه یا خطبه استسقاء دعایی برای نزول باران است. این خطبه در روزهایی که کوفه دچار خشک‌سالی بود، توسط امام علی(ع) بعد از نماز باران ایراد شد.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۲۵ و ص۱۳-۱۳۱.</ref> به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] خوب است در نماز باران عبارات این خطبه خوانده شود.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۲۶.</ref>  
خطبه ۱۱۵ نهج البلاغه یا خطبه استسقاء دعایی برای نزول باران است. این خطبه در روزهایی که کوفه دچار خشکسالی بود، توسط امام علی(ع) بعد از نماز باران بیان شد.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۲۵ و ص۱۳-۱۳۱.</ref> به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] خوب است در نماز باران عبارات این خطبه خوانده شود.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۲۶.</ref>  


خطبه استسقاء با تفاوت‌هایی توسط [[شیخ صدوق]] ([[سال ۳۰۵ هجری قمری|۳۰۵]]-[[سال ۳۸۱ هجری قمری|۳۸۱ق]]) در [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لایحضره الفقیه]]<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۷-۵۳۵.</ref> و [[شیخ طوسی]] ([[سال ۳۸۵ هجری قمری|۳۸۵]]-[[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]]) در [[تهذیب الاحکام (کتاب)|تهذیب]]<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۵۱-۱۵۴.</ref> و [[مصباح المتهجد (کتاب)|مصباح المتهجد]]<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۲۷-۲۳۰.</ref> نقل شده است. به گفته [[سید عبدالزهرا حسینی خطیب|عبدالزهرا حسینی]] ([[سال ۱۳۳۸ هجری قمری|۱۳۳۸]]-[[سال ۱۴۱۴ هجری قمری|۱۴۱۴ق]]) در [[مصادر نهج‌البلاغه و اسانیده (کتاب)|کتاب مصادر نهج البلاغه]]، اختلاف در نقل این خطبه نشان می‌دهد که شیخ صدوق، [[سید رضی]] ([[سال ۳۵۹ هجری قمری|۳۵۹]]-[[سال ۴۰۶ هجری قمری|۴۰۶ق]]) و شیخ طوسی هریک به منبع جداگانه‌ای برای این خطبه دسترسی داشته‌اند.<ref>حسینی، مصادر نهج البلاغة و أسانیده، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۵۲.</ref> به عقیده [[حبیب‌الله خویی]] ([[سال ۱۲۶۵ هجری قمری|۱۲۶۵]] ـ [[سال ۱۳۲۴ هجری قمری|۱۳۲۴ق]])، سید رضی این خطبه را از نقل شیخ صدوق گزینش کرده است.<ref>هاشمی خویی، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۰ق، ج۸، ص۷۲.</ref> از مصادر اهل سنت، زمخشری ([[سال ۴۶۷ هجری قمری|۴۶۷]]-[[سال ۵۳۸ هجری قمری|۵۳۸ق]])‌ در ربیع الابرار<ref>زمخشری، ربيع الأبرار و نصوص الأخبار، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref> و ابن‌اثیر ([[سال ۵۵۵ هجری قمری|۵۵۵]]-[[سال ۶۳۰ هجری قمری|۶۳۰ق]]) در نهایه<ref>ابن‌اثیر، النهايه في غريب الحديث والاثر، ۱۳۹۹ق، ج۱، ص۳۵۰ و ج۲، ص۱۷۳ و ج۲، ص۴۴۸.</ref> به بخش‌هایی از این خطبه اشاره کرده‌اند.
خطبه استسقاء با تفاوت‌هایی توسط [[شیخ صدوق]] ([[سال ۳۰۵ هجری قمری|۳۰۵]]-[[سال ۳۸۱ هجری قمری|۳۸۱ق]]) در [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لایحضره الفقیه]]<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۷-۵۳۵.</ref> و [[شیخ طوسی]] ([[سال ۳۸۵ هجری قمری|۳۸۵]]-[[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]]) در [[تهذیب الاحکام (کتاب)|تهذیب]]<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۵۱-۱۵۴.</ref> و [[مصباح المتهجد (کتاب)|مصباح المتهجد]]<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۲۷-۲۳۰.</ref> نقل شده است. به گفته [[سید عبدالزهرا حسینی خطیب|عبدالزهرا حسینی]] ([[سال ۱۳۳۸ هجری قمری|۱۳۳۸]]-[[سال ۱۴۱۴ هجری قمری|۱۴۱۴ق]]) در [[مصادر نهج‌البلاغه و اسانیده (کتاب)|کتاب مصادر نهج البلاغه]]، اختلاف در نقل این خطبه نشان می‌دهد که شیخ صدوق، [[سید رضی]] ([[سال ۳۵۹ هجری قمری|۳۵۹]]-[[سال ۴۰۶ هجری قمری|۴۰۶ق]]) و شیخ طوسی هریک به منبع جداگانه‌ای برای این خطبه دسترسی داشته‌اند.<ref>حسینی، مصادر نهج البلاغة و أسانیده، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۵۲.</ref> به عقیده [[حبیب‌الله خویی]] ([[سال ۱۲۶۵ هجری قمری|۱۲۶۵]]-[[سال ۱۳۲۴ هجری قمری|۱۳۲۴ق]])، سید رضی این خطبه را از نقل شیخ صدوق گزینش کرده است.<ref>هاشمی خویی، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۰ق، ج۸، ص۷۲.</ref> از منابع اهل‌سنت، زمخشری ([[سال ۴۶۷ هجری قمری|۴۶۷]]-[[سال ۵۳۸ هجری قمری|۵۳۸ق]])‌ در ربیع الابرار<ref>زمخشری، ربيع الأبرار و نصوص الأخبار، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹.</ref> و ابن‌اثیر ([[سال ۵۵۵ هجری قمری|۵۵۵]]-[[سال ۶۳۰ هجری قمری|۶۳۰ق]]) در نهایه<ref>ابن‌اثیر، النهايه في غريب الحديث والاثر، ۱۳۹۹ق، ج۱، ص۳۵۰ و ج۲، ص۱۷۳ و ج۲، ص۴۴۸.</ref> به بخش‌هایی از این خطبه اشاره کرده‌اند.


==متن و ترجمه==
==متن و ترجمه==
{{نقل قول دوقلو طبقاتی تاشو|اللَّهُمَّ قَدِ انْصَاحَتْ جِبَالُنَا وَ اغْبَرَّتْ أَرْضُنَا وَ هَامَتْ دَوَابُّنَا وَ تَحَيَّرَتْ فِي مَرَابِضِهَا وَ عَجَّتْ عَجِيجَ الثَّكَالَى عَلَى أَوْلَادِهَا وَ مَلَّتِ التَّرَدُّدَ فِي مَرَاتِعِهَا وَ الْحَنِينَ إِلَى مَوَارِدِهَا، اللَّهُمَّ فَارْحَمْ أَنِينَ الْآنَّةِ وَ حَنِينَ الْحَانَّةِ، اللَّهُمَّ فَارْحَمْ حَيْرَتَهَا فِي مَذَاهِبِهَا وَ أَنِينَهَا فِي مَوَالِجِهَا. اللَّهُمَّ خَرَجْنَا إِلَيْكَ حِينَ اعْتَكَرَتْ عَلَيْنَا حَدَابِيرُ السِّنِينَ وَ أَخْلَفَتْنَا مَخَايِلُ الْجُودِ فَكُنْتَ الرَّجَاءَ لِلْمُبْتَئِسِ وَ الْبَلَاغَ لِلْمُلْتَمِسِ، نَدْعُوكَ حِينَ قَنَطَ الْأَنَامُ وَ مُنِعَ الْغَمَامُ وَ هَلَكَ السَّوَامُ أَلَّا تُؤَاخِذَنَا بِأَعْمَالِنَا وَ لَا تَأْخُذَنَا بِذُنُوبِنَا، وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِالسَّحَابِ الْمُنْبَعِقِ وَ الرَّبِيعِ الْمُغْدِقِ وَ النَّبَاتِ الْمُونِقِ سَحّاً وَابِلًا تُحْيِي بِهِ مَا قَدْ مَاتَ وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ.|خداوندا كوه هاى ما از بى آبى شكاف خورده و زمين ما غبار آلود و دام هاى ما در آغل هاى خود سرگردانند و چون زن بچّه مرده فرياد مى كشند، و از رفت و آمد بى حاصل به سوى چراگاه ها و آبشخورها، خسته شده اند.
{{نقل قول دوقلو طبقاتی تاشو|اللَّهُمَّ قَدِ انْصَاحَتْ جِبَالُنَا وَ اغْبَرَّتْ أَرْضُنَا وَ هَامَتْ دَوَابُّنَا وَ تَحَيَّرَتْ فِي مَرَابِضِهَا وَ عَجَّتْ عَجِيجَ الثَّكَالَى عَلَى أَوْلَادِهَا وَ مَلَّتِ التَّرَدُّدَ فِي مَرَاتِعِهَا وَ الْحَنِينَ إِلَى مَوَارِدِهَا، اللَّهُمَّ فَارْحَمْ أَنِينَ الْآنَّةِ وَ حَنِينَ الْحَانَّةِ، اللَّهُمَّ فَارْحَمْ حَيْرَتَهَا فِي مَذَاهِبِهَا وَ أَنِينَهَا فِي مَوَالِجِهَا. اللَّهُمَّ خَرَجْنَا إِلَيْكَ حِينَ اعْتَكَرَتْ عَلَيْنَا حَدَابِيرُ السِّنِينَ وَ أَخْلَفَتْنَا مَخَايِلُ الْجُودِ فَكُنْتَ الرَّجَاءَ لِلْمُبْتَئِسِ وَ الْبَلَاغَ لِلْمُلْتَمِسِ، نَدْعُوكَ حِينَ قَنَطَ الْأَنَامُ وَ مُنِعَ الْغَمَامُ وَ هَلَكَ السَّوَامُ أَلَّا تُؤَاخِذَنَا بِأَعْمَالِنَا وَ لَا تَأْخُذَنَا بِذُنُوبِنَا، وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِالسَّحَابِ الْمُنْبَعِقِ وَ الرَّبِيعِ الْمُغْدِقِ وَ النَّبَاتِ الْمُونِقِ سَحّاً وَابِلًا تُحْيِي بِهِ مَا قَدْ مَاتَ وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ.|خداوندا كوه‌هاى ما از بى‌آبى شكاف خورده و زمين ما غبارآلود و دام‌هاى ما در آغل‌هاى خود سرگردانند و چون زنِ بچّه‌مرده فرياد مى‌كشند، و از رفت و آمد بى‌حاصل به سوى چراگاه‌ها و آبشخورها خسته شده‌اند.
بار خدايا بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران ماده رحمت آور، خدايا به سرگردانى آنها در راه ها و ناله هايشان در خوابگاه ها رحمت آور.
بار خدايا بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران ماده رحمت آور، خدايا به سرگردانى آنها در راه‌ها و ناله‌هايشان در خوابگاه‌ها رحمت آور.
بار خدايا هنگامى به سوى تو بيرون آمديم كه خشكسالى پياپى هجوم آورده، و ابرهاى پر باران از ما پشت كرده و خشك و نامهربان بدون بارش قطره اى باران گذشتند.
بار خدايا هنگامى به سوى تو بيرون آمديم كه خشكسالى پياپى هجوم آورده، و ابرهاى پرباران به ما پشت كرده و خشک و نامهربان بدون بارش قطره‌اى باران گذشتند.
خدايا تو اميد هر بيچاره و حل كننده مشكلات هر طلب كننده مى باشى، خدايا تو را مى خوانيم، در اين هنگام كه همه نا اميد شده اند، و ابر رحمت بر ما نمى بارد و حيوانات ما نابود گرديدند، ما را به كردار ما عذاب نكنى، و به گناهان ما كيفر ندهى.
خدايا تو اميد هر بيچاره، و حل كننده مشكلات هر طلب كننده‌ای. خدايا تو را مى‌خوانيم، در اين هنگام كه همه نااميد شده‌اند، و ابر رحمت بر ما نمى‌بارد و حيوانات ما نابود گرديده‌اند، ما را به كردار ما عذاب نكنى، و به گناهان ما كيفر ندهى.
خدايا رحمت خود را با ابر پر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما، بارانى درشت قطره بر ما فرو فرست كه مردگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما باز گرداند.|اللَّهُمَّ سُقْيَا مِنْكَ مُحْيِيَةً مُرْوِيَةً تَامَّةً عَامَّةً طَيِّبَةً مُبَارَكَةً هَنِيئَةً [مَريِئَةً] مَرِيعَةً زَاكِياً نَبْتُهَا ثَامِراً فَرْعُهَا نَاضِراً وَرَقُهَا تُنْعِشُ بِهَا الضَّعِيفَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُحْيِي بِهَا الْمَيِّتَ مِنْ بِلَادِكَ. اللَّهُمَّ سُقْيَا مِنْكَ تُعْشِبُ بِهَا نِجَادُنَا وَ تَجْرِي بِهَا وِهَادُنَا وَ يُخْصِبُ بِهَا جَنَابُنَا وَ تُقْبِلُ بِهَا ثِمَارُنَا وَ تَعِيشُ بِهَا مَوَاشِينَا وَ تَنْدَى بِهَا أَقَاصِينَا وَ تَسْتَعِينُ بِهَا ضَوَاحِينَا مِنْ بَرَكَاتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ عَطَايَاكَ الْجَزِيلَةِ عَلَى بَرِيَّتِكَ الْمُرْمِلَةِ وَ وَحْشِكَ الْمُهْمَلَةِ وَ أَنْزِلْ عَلَيْنَا سَمَاءً مُخْضِلَةً مِدْرَاراً هَاطِلَةً يُدَافِعُ الْوَدْقُ مِنْهَا الْوَدْقَ وَ يَحْفِزُ الْقَطْرُ مِنْهَا الْقَطْرَ غَيْرَ خُلَّبٍ بَرْقُهَا وَ لَا جَهَامٍ عَارِضُهَا وَ لَا قَزَعٍ رَبَابُهَا وَ لَا شَفَّانٍ ذِهَابُهَا حَتَّى يُخْصِبَ لِإِمْرَاعِهَا الْمُجْدِبُونَ وَ يَحْيَا بِبَرَكَتِهَا الْمُسْنِتُونَ، فَإِنَّكَ تُنْزِلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ تَنْشُرُ رَحْمَتَكَ وَ أَنْتَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ.|خدايا ما را با بارانى سيراب كن كه زنده كننده، سيراب سازنده، فراگير و به همه جا رونده، پاكيزه و با بركت، گوارا و پر نعمت، گياه آن بسيار، شاخه هاى آن به بار نشسته و برگ هايش تازه و آب دار باشد تا با چنان بارانى بنده ناتوان را توان بخشى، و شهرهاى مرده ات را زنده سازى.
خدايا رحمت خود را با ابر پرباران و بهار پر آب و گياهان خوش‌منظر شاداب بر ما نازل فرما، بارانى درشت‌قطره بر ما فرو فرست كه مردگان را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما باز گرداند.|اللَّهُمَّ سُقْيَا مِنْكَ مُحْيِيَةً مُرْوِيَةً تَامَّةً عَامَّةً طَيِّبَةً مُبَارَكَةً هَنِيئَةً [مَريِئَةً] مَرِيعَةً زَاكِياً نَبْتُهَا ثَامِراً فَرْعُهَا نَاضِراً وَرَقُهَا تُنْعِشُ بِهَا الضَّعِيفَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُحْيِي بِهَا الْمَيِّتَ مِنْ بِلَادِكَ. اللَّهُمَّ سُقْيَا مِنْكَ تُعْشِبُ بِهَا نِجَادُنَا وَ تَجْرِي بِهَا وِهَادُنَا وَ يُخْصِبُ بِهَا جَنَابُنَا وَ تُقْبِلُ بِهَا ثِمَارُنَا وَ تَعِيشُ بِهَا مَوَاشِينَا وَ تَنْدَى بِهَا أَقَاصِينَا وَ تَسْتَعِينُ بِهَا ضَوَاحِينَا مِنْ بَرَكَاتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ عَطَايَاكَ الْجَزِيلَةِ عَلَى بَرِيَّتِكَ الْمُرْمِلَةِ وَ وَحْشِكَ الْمُهْمَلَةِ وَ أَنْزِلْ عَلَيْنَا سَمَاءً مُخْضِلَةً مِدْرَاراً هَاطِلَةً يُدَافِعُ الْوَدْقُ مِنْهَا الْوَدْقَ وَ يَحْفِزُ الْقَطْرُ مِنْهَا الْقَطْرَ غَيْرَ خُلَّبٍ بَرْقُهَا وَ لَا جَهَامٍ عَارِضُهَا وَ لَا قَزَعٍ رَبَابُهَا وَ لَا شَفَّانٍ ذِهَابُهَا حَتَّى يُخْصِبَ لِإِمْرَاعِهَا الْمُجْدِبُونَ وَ يَحْيَا بِبَرَكَتِهَا الْمُسْنِتُونَ، فَإِنَّكَ تُنْزِلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ تَنْشُرُ رَحْمَتَكَ وَ أَنْتَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ.|خدايا ما را با بارانى سيراب كن كه زنده‌كننده، سيراب‌سازنده، فراگير و به‌همه‌جارونده، پاكيزه و بابركت، گوارا و پرنعمت، گياه آن بسيار، شاخه‌هاى آن به بار نشسته و برگ‌هايش تازه و آبدار باشد تا با چنان بارانى بنده ناتوان را توان بخشى، و شهرهاى مرده‌ات را زنده سازى.
خدايا بارانى ده كه بسيار ببارد تا زمين هاى بلند ما پر گياه شود، و در زمين هاى پست روان گردد و نعمت هاى فراوان در اطراف ما گسترش يابد، تا با آن ميوه هاى ما بسيار، گلّه هاى ما زنده و فراوان، و سرزمينهاى دورتر از ما نيز بهرمند گردند، و روستاهاى ما از آن نيرومند شوند. اينها همه از بركات گسترده و بخشش هاى فراوان تو باشد كه بر سرزمين هاى فقر زده و حيوانات وحشى ما نازل مى گردد.
خدايا بارانى ده كه بسيار ببارد تا زمين‌هاى بلند ما پرگياه شود، و در زمين‌هاى پست روان گردد و نعمت‌هاى فراوان در اطراف ما گسترش يابد، تا با آن ميوه‌هاى ما بسيار، گلّه‌هاى ما زنده و فراوان، و سرزمين‌هاى دورتر از ما نيز بهرمند گردند، و روستاهاى ما از آن نيرومند شوند. اينها همه از بركات گسترده و بخشش‌هاى فراوان تو باشد كه بر سرزمين‌هاى فقر زده و حيوانات وحشى ما نازل مى‌گردد.
خداوندا بارانى ده دانه درشت كه پياپى براى سيراب شدن گياهان ما ببارد، چنانكه قطرات آن يكديگر را برانند، و دانه هاى آن به شدّت برهم كوبيده شوند، نه رعد و برقى بى باران، و ابرى بى ثمر، و كوچك و پراكنده، و نه دانه هاى ريز باران همراه با بادهاى سرد.
خداوندا بارانى ده دانه‌درشت كه پياپى براى سيراب شدن گياهان ما ببارد، چنانكه قطرات آن يكديگر را برانند، و دانه‌هاى آن به شدّت بر هم كوبيده شوند؛ نه رعد و برقى بى‌باران، و ابرى بى‌ثمر، و كوچک و پراكنده، و نه دانه‌هاى ريز باران همراه با بادهاى سرد.
خدايا بارانى پر آب فرو فرست كه قحطى زدگان به نعمت هاى فراوان رسند و آثار خشكسالى از ميان برود كه همانا، تويى خداوندى كه پس از نا اميد شدن مردم باران را فرو مى فرستى و رحمت خود را همه جا گسترش مى دهى و تويى سرپرست نظام آفرينش كه به ستودن سزاوارى.|شکل بندی عنوان=|شکل بندی عنوان ستون راست=|شکل بندی عنوان ستون چپ=|شکل بندی ستون راست=|شکل بندی ستون چپ=|رنگ حاشیه=|تراز=|عرض=|عنوان=خطبه ۱۱۵ نهج‌البلاغه|عنوان ستون راست=|عنوان ستون چپ=ترجمه [[محمد دشتی]]}}
خدايا بارانى پرآب فرو فرست كه قحطى‌زدگان به نعمت‌هاى فراوان رسند و آثار خشكسالى از ميان برود كه همانا تويى خداوندى كه پس از نااميد شدن مردم باران را فرو مى‌فرستى و رحمت خود را همه جا گسترش مى‌دهى و تويى سرپرست نظام آفرينش كه به ستودن سزاوارى.|شکل بندی عنوان=|شکل بندی عنوان ستون راست=|شکل بندی عنوان ستون چپ=|شکل بندی ستون راست=|شکل بندی ستون چپ=|رنگ حاشیه=|تراز=|عرض=|عنوان=خطبه ۱۱۵ نهج‌البلاغه|عنوان ستون راست=|عنوان ستون چپ=ترجمه [[محمد دشتی]]}}


==محتوای خطبه==
==محتوای خطبه==
خطبه استسقاء با بیان مشکلات ناشی از خشک‌سالی آغاز شده و یکی از ریشه‌های بروز آن‌ را [[گناه|گناهان انسان‌ها]] می‌داند. در ادامه از [[خدا|خداوند]] تقاضای نزول بارانی با ویژگی‌های خاص دارد.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۲۶.</ref>
خطبه استسقاء با بیان مشکلات ناشی از خشکسالی آغاز شده و یکی از ریشه‌های بروز آن‌ را [[گناه|گناهان انسان‌ها]] می‌داند. در ادامه از [[خدا|خداوند]] تقاضای نزول بارانی با ویژگی‌های خاص دارد.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۲۶.</ref>
{| class="wikitable" style="float:left"
{| class="wikitable" style="float:left"
!نام نسخه
!نام نسخه
خط ۵۲: خط ۵۲:
|}
|}
===توبه از گناهان، دریچه امید به رحمت حق===
===توبه از گناهان، دریچه امید به رحمت حق===
در بخش اول خطبه، [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] خشكسالى شديد آن زمان را ترسیم کرده و وضع كوه‌ها، زمين‌ها، مراتع و حيوانات را بيان فرموده است.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۲۹.</ref> وی وقوع این شرایط را موجب ناامیدی و رنج شدید مردم دانسته و از خدا طلب می‌کند که آن‌ها را به خاطر گناهانشان عقوبت نکند. گفته شده اين تعبير نشان مى‌دهد كه بسيارى از مشکلات به خاطر گناهان است و تا مردم به درگاه خدا نرفته و تقاضاى عفو و بخشش نكنند، مشكل آنها حل نمى‌شود.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۳۱.</ref> [[ابن‌میثم بحرانی]] ([[سال ۶۳۶ هجری قمری|۶۳۶]] - [[سال ۶۷۹ هجری قمری|۶۷۹]] یا [[سال ۶۹۹ هجری قمری|۶۹۹ق]]) نیز در شرح این خطبه، یکی از عوامل موثر در بروز سختی‌ها و محروم شدن از رحمت پروردگار را عصیان انسان از اوامر خداوند معرفی می‌کند.<ref>ابن‌میثم بحرانی، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref>
در بخش اول خطبه، [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] خشكسالى شديد آن زمان را ترسیم کرده و وضع كوه‌ها، زمين‌ها، مراتع و حيوانات را بيان کرده،<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۲۹.</ref> وقوع این شرایط را موجب ناامیدی و رنج شدید مردم دانسته و از خدا طلب می‌کند آن‌ها را به خاطر گناهانشان عقوبت نکند. گفته شده اين تعبير نشان مى‌دهد كه بسيارى از مشکلات به خاطر گناهان است و تا مردم به درگاه خدا نرفته و تقاضاى عفو و بخشش نكنند، مشكل آنها حل نمى‌شود.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۳۱.</ref> [[ابن‌میثم بحرانی]] ([[سال ۶۳۶ هجری قمری|۶۳۶]]-[[سال ۶۷۹ هجری قمری|۶۷۹]] یا [[سال ۶۹۹ هجری قمری|۶۹۹ق]]) نیز در شرح این خطبه، یکی از عوامل مؤثر در بروز سختی‌ها و محروم شدن از رحمت پروردگار را عصیان انسان از اوامر خداوند معرفی می‌کند.<ref>ابن‌میثم بحرانی، شرح نهج‌البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref>


سپس امام علی(ع) خواسته اصلى خود را به پيشگاه خدا چنين عرضه مى‌دارد که رحمتش را به وسيله ابرهاى پر باران و بهار پر آب و گياهان سر سبز و پر طراوت بگستراند. بارانى دانه درشت نازل كند كه زمين‌هاى مرده با آن زنده شوند و آنچه را از دست رفته بازگردد.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۳۲.</ref>
سپس امام علی(ع) خواسته اصلى خود را از خداوند بیان می‌کند تا رحمتش را به وسيله ابرهاى پرباران و بهار پرآب و گياهان سرسبز و پرطراوت بگستراند، بارانى دانه‌درشت نازل كند كه زمين‌هاى مرده با آن زنده شوند و آنچه را از دست رفته بازگردد.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۳۲.</ref>


===بارانی سراسر خیر و عاری از هر شرّ===
===بارانی سراسر خیر و عاری از هر شرّ===
امام علی(ع) در بخش دوم از خطبه، از خدا طلب باران می‌کند و براى آن ویژگی‌هایی را بیان می‌کند. به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] هر يك از اين اوصاف، اشاره به نكته دقيق و شگفت‌آوری دارد. این اوصاف انسان را در برابر عظمت خالق، خاضع مى‌سازد و به شنوندگان مى‌فهماند كه اين قطرات باران چه بركات و آثارى مى‌تواند داشته باشد.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۳۴.</ref>  
امام علی(ع) در بخش دوم از خطبه، از خدا طلب باران می‌کند و براى آن ویژگی‌هایی را بیان می‌کند. به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] هر يک از اين اوصاف، اشاره به نكته دقيق و شگفت‌آوری دارد. این اوصاف، انسان را در برابر عظمت خالق خاضع مى‌سازد و به شنوندگان مى‌فهماند كه اين قطرات باران چه بركات و آثارى مى‌تواند داشته باشد.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۳۴.</ref>  


گفته شده امام علی(ع) از این جهت ویژگی‌هایی را در باران مطلوبش از خداوند بیان می‌کند که ممکن است باران سیل‌آسا بوده و همه چیز را نابود کند. يا بارش در منطقه خاصی بوده و نفع آن عمومی نباشد. يا همراه با سردى هوا و يخبندان باشد كه آثار منفى به‌جا بگذارد. و يا موانعى همچون بادهاى گرم، طوفان‌هاى شديد، آفات گياهی، حشرات موذى و امثال آن، آثار نیک باران را از بین ببرد. در دعای امام علی(ع) تمام اين جوانب در نظر گرفته شده و جمع همه شرايط و دفع همه موانع را از خدا مى‌طلبد.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۳۵.</ref>
گفته شده که امام علی(ع) از این جهت ویژگی‌هایی را در باران مطلوبش از خداوند بیان می‌کند که ممکن است باران سیل‌آسا بوده و همه چیز را نابود کند. يا بارش در منطقه خاصی بوده و نفع آن عمومی نباشد. يا همراه با سردى هوا و يخبندان باشد كه آثار منفى به‌جا بگذارد. يا موانعى همچون بادهاى گرم، طوفان‌هاى شديد، آفات گياهی، حشرات موذى و امثال آن، آثار نیک باران را از بین ببرد. در دعای امام علی(ع) تمام اين جوانب در نظر گرفته شده و جمع همه شرايط و دفع همه موانع را از خدا مى‌طلبد.<ref>مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۳۵.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۲۷۶

ویرایش