۵٬۹۴۱
ویرایش
Ali.jafari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '{{شعر جدید' به '{{شعر') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==لزوم اصلاح دینی و احیای تمدن اسلامی== | ==لزوم اصلاح دینی و احیای تمدن اسلامی== | ||
اقبال دین اسلام را جدا از [[تمدن اسلام|تمدن اسلامی]] نمیدانست و معتقد بود تجدید دین، بدون احیای تمدن، ممکن نخواهد بود.<ref>اقبال، زندگی و افکارعلامه اقبال لاهوری، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۸۶۶.</ref> اقبال در راه احیای تمدن اسلامی معتقد است، مسلمانان باید از علم و صنعت غربیها بیاموزند: | اقبال دین اسلام را جدا از [[تمدن اسلام|تمدن اسلامی]] نمیدانست و معتقد بود تجدید دین، بدون احیای تمدن، ممکن نخواهد بود.<ref>اقبال، زندگی و افکارعلامه اقبال لاهوری، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۸۶۶.</ref> اقبال در راه احیای تمدن اسلامی معتقد است، مسلمانان باید از علم و صنعت غربیها بیاموزند: | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|قدرت فرنگ از علم و فن است\\از همین آتش چراغش روشن است | |قدرت فرنگ از علم و فن است\\از همین آتش چراغش روشن است | ||
علم و فن را ای جوان شوخ و شنگ\\مغز میباید نه ملبوس فرنگ<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/javidname/sh57/ اقبال لاهوری، جاویدنامه، «نمودار میشود روح ناصر خسرو علوی و غزلی مستانه سرائیده غائب میشود»]، سایت گنجور.</ref> | علم و فن را ای جوان شوخ و شنگ\\مغز میباید نه ملبوس فرنگ<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/javidname/sh57/ اقبال لاهوری، جاویدنامه، «نمودار میشود روح ناصر خسرو علوی و غزلی مستانه سرائیده غائب میشود»]، سایت گنجور.</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
اقبال به این نکته نیز توجه میدهد که نباید غرب را در امور ظاهری آنها دید: | اقبال به این نکته نیز توجه میدهد که نباید غرب را در امور ظاهری آنها دید: | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|ظاهرش تابنده و گیرنده ایست\\دل ضعیف است و نگه را بنده ایست | |ظاهرش تابنده و گیرنده ایست\\دل ضعیف است و نگه را بنده ایست | ||
چشم بیند دل بلغزد اندرون\\پیش این بتخانه افتد سرنگون<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/javidname/sh57/ اقبال لاهوری، جاویدنامه، «نمودار میشود روح ناصر خسرو علوی و غزلی مستانه سرائیده غائب میشود»]</ref> | چشم بیند دل بلغزد اندرون\\پیش این بتخانه افتد سرنگون<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/javidname/sh57/ اقبال لاهوری، جاویدنامه، «نمودار میشود روح ناصر خسرو علوی و غزلی مستانه سرائیده غائب میشود»]</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
اقبال را به دلیل اشعارش، شیفته [[پیامبر اسلام(ص)]] معرفی کردهاند.<ref>[https://t.me/DrSoroush سروش، «غوری در غزلهای اقبال» جلسه۱.]</ref> | اقبال را به دلیل اشعارش، شیفته [[پیامبر اسلام(ص)]] معرفی کردهاند.<ref>[https://t.me/DrSoroush سروش، «غوری در غزلهای اقبال» جلسه۱.]</ref> | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|در دل مسلم مقام مصطفی است\\آبروی ما ز نام مصطفی است | |در دل مسلم مقام مصطفی است\\آبروی ما ز نام مصطفی است | ||
}} | }} | ||
او همچنین در مورد پیامبر اسلام سروده است: | او همچنین در مورد پیامبر اسلام سروده است: | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|حق تعالی پیکر ما آفرید\\وز رسالت در تن ما جان دمید<ref>اقبال لاهوری، [https://ganjoor.net/iqbal/romooz-bikhodi/sh9/ رموز بیخودی، «رکن دوم:رسالت»]</ref> | |حق تعالی پیکر ما آفرید\\وز رسالت در تن ما جان دمید<ref>اقبال لاهوری، [https://ganjoor.net/iqbal/romooz-bikhodi/sh9/ رموز بیخودی، «رکن دوم:رسالت»]</ref> | ||
}} | }} | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|از رسالت در جهان تکوین ما\\از رسالت دین ما آئین ما | |از رسالت در جهان تکوین ما\\از رسالت دین ما آئین ما | ||
از رسالت صد هزار ما یک است\\جزو ما از جزو «مالاینفک» است | از رسالت صد هزار ما یک است\\جزو ما از جزو «مالاینفک» است | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
اقبال لاهوری [[قرآن]] را معتبرترین سند اسلام و زندگی میداند که بر «عمل» تأکید کرده است.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/239955/انتقاد-تند-اقبال-لاهوری-از-تصوف سرگلزایی، محمد، «انتقاد تند اقبال لاهوری از تصوف»]، پرتال جامع علوم انسانی.</ref> | اقبال لاهوری [[قرآن]] را معتبرترین سند اسلام و زندگی میداند که بر «عمل» تأکید کرده است.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/239955/انتقاد-تند-اقبال-لاهوری-از-تصوف سرگلزایی، محمد، «انتقاد تند اقبال لاهوری از تصوف»]، پرتال جامع علوم انسانی.</ref> | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|گر تو میخواهی مسلمان زیستن\\نیست ممکن جز بقرآن زیستن<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/romooz-bikhodi/sh17/ اقبال لاهوری، رموز بیخودی، «در معنی اینکه نظام ملت غیر از آئین صورت نبندد و آئین ملت محمدیه قرآن است»]، سایت گنجور.</ref> | |گر تو میخواهی مسلمان زیستن\\نیست ممکن جز بقرآن زیستن<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/romooz-bikhodi/sh17/ اقبال لاهوری، رموز بیخودی، «در معنی اینکه نظام ملت غیر از آئین صورت نبندد و آئین ملت محمدیه قرآن است»]، سایت گنجور.</ref> | ||
}} | }} | ||
او برای فرار از دلفریبیهای غرب، توصیه به پناه بردن به قرآن میکند: | او برای فرار از دلفریبیهای غرب، توصیه به پناه بردن به قرآن میکند: | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|ای به تقلیدش اسیر آزاد شو\\دامن قرآن بگیر آزاد شو<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/javidname/sh23/ اقبال لاهوری، جاویدنامه، «حکومت الهی»]، سایت گنجور.</ref> | |ای به تقلیدش اسیر آزاد شو\\دامن قرآن بگیر آزاد شو<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/javidname/sh23/ اقبال لاهوری، جاویدنامه، «حکومت الهی»]، سایت گنجور.</ref> | ||
}} | }} | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
اقبال به سبب علاقه پدرش به [[فهرست آثار ابن عربی|کتابهای ابن عربی]]، از نوجوانی به [[تصوف]] علاقهمند بود<ref>اقبال، زندگی و افکار علامه اقبال لاهوری، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۸۴-۸۵.</ref> و بخش مفصلی از رساله دکتری خود را به تصوف اختصاص داد.<ref>مجتبائی، «اقبال لاهوری»، ص۶۲۶.</ref> اقبال با وجود علاقه و دفاعی که از تصوف داشت، اما انتقاداتی نیز بدان طرح میکرد:<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/romooz-bikhodi/sh17/ اقبال لاهوری، رموز بیخودی، «در معنی اینکه نظام ملت غیر از آئین صورت نبندد و آئین ملت محمدیه قرآن است»]، سایت گنجور.</ref> | اقبال به سبب علاقه پدرش به [[فهرست آثار ابن عربی|کتابهای ابن عربی]]، از نوجوانی به [[تصوف]] علاقهمند بود<ref>اقبال، زندگی و افکار علامه اقبال لاهوری، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۸۴-۸۵.</ref> و بخش مفصلی از رساله دکتری خود را به تصوف اختصاص داد.<ref>مجتبائی، «اقبال لاهوری»، ص۶۲۶.</ref> اقبال با وجود علاقه و دفاعی که از تصوف داشت، اما انتقاداتی نیز بدان طرح میکرد:<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/romooz-bikhodi/sh17/ اقبال لاهوری، رموز بیخودی، «در معنی اینکه نظام ملت غیر از آئین صورت نبندد و آئین ملت محمدیه قرآن است»]، سایت گنجور.</ref> | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|اقبال قبا پوشد در کار جهان کوشد\\دریاب که درویشی با دلق و کلاهی نیست<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/zaboor-ajam/sh99/ اقبال لاهوری، زبور عجم، «علمی که تو آموزی مشتاق نگاهی نیست»]، سایت گنجور.</ref> | |اقبال قبا پوشد در کار جهان کوشد\\دریاب که درویشی با دلق و کلاهی نیست<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/zaboor-ajam/sh99/ اقبال لاهوری، زبور عجم، «علمی که تو آموزی مشتاق نگاهی نیست»]، سایت گنجور.</ref> | ||
}} | }} | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
اقبال را نخستین شخصیت در میان معاصرانش دانستهاند که پس از پذیرفتن [[نظریه ملیت اسلامی]]، تصور ملیت مختلط در هندوستان را برای همیشه رها کرد.<ref>اقبال، زندگی و افکار علامه اقبال لاهوری، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۲۸۵.</ref> ملیگرایی از نگاه اقبال، شکل بسیار دلپذیر از صورتهای [[بتپرستی]] است. وطنپرستان، چیزی مادی را میپرستند.<ref name=":0" /> اما اسلام به هیچ وجه بتپرستی را نمیپسندد بلکه علیه هر نوع بتپرستی، جهاد میکند<ref name=":0">اقبال، زندگی و افکار علامه اقبال لاهوری، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۲۷۶.</ref>: | اقبال را نخستین شخصیت در میان معاصرانش دانستهاند که پس از پذیرفتن [[نظریه ملیت اسلامی]]، تصور ملیت مختلط در هندوستان را برای همیشه رها کرد.<ref>اقبال، زندگی و افکار علامه اقبال لاهوری، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۲۸۵.</ref> ملیگرایی از نگاه اقبال، شکل بسیار دلپذیر از صورتهای [[بتپرستی]] است. وطنپرستان، چیزی مادی را میپرستند.<ref name=":0" /> اما اسلام به هیچ وجه بتپرستی را نمیپسندد بلکه علیه هر نوع بتپرستی، جهاد میکند<ref name=":0">اقبال، زندگی و افکار علامه اقبال لاهوری، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۲۷۶.</ref>: | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|نه افغانیم و نی ترک و تتاریم\\چمن زادیم و از یک شاخساریم | |نه افغانیم و نی ترک و تتاریم\\چمن زادیم و از یک شاخساریم | ||
تمیز رنگ و بو بر ما حرام است\\که ما پروردهٔ یک نو بهاریم | تمیز رنگ و بو بر ما حرام است\\که ما پروردهٔ یک نو بهاریم | ||
خط ۱۷۹: | خط ۱۷۹: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = شعر [[عبدالکریم سروش|سروش]] در وصف اقبال:{{-}}'''سرمه توحید بر چشمان او{{سخ}} کافران در حسرت ایمان او{{سخ}}غرب را و شرق را پیمودهای{{سخ}} عمر در اصلاح دین فرسودهای{{سخ}}.'''<ref>[https://t.me/DrSoroush سروش، «غوری در غزلهای اقبال» جلسه۲.]</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = شعر [[عبدالکریم سروش|سروش]] در وصف اقبال:{{-}}'''سرمه توحید بر چشمان او{{سخ}} کافران در حسرت ایمان او{{سخ}}غرب را و شرق را پیمودهای{{سخ}} عمر در اصلاح دین فرسودهای{{سخ}}.'''<ref>[https://t.me/DrSoroush سروش، «غوری در غزلهای اقبال» جلسه۲.]</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|موج ز خود رفته ئی تیز خرامید و گفت\\هستم اگر میروم گر نروم نیستم<ref>[http://ganjoor.net/iqbal/payam-mashregh/sh199/ اقبال، پیام مشرق، «زندگی و عمل در جواب هاینه موسوم به «سؤالات»»]، سایت گنجور.</ref> | |موج ز خود رفته ئی تیز خرامید و گفت\\هستم اگر میروم گر نروم نیستم<ref>[http://ganjoor.net/iqbal/payam-mashregh/sh199/ اقبال، پیام مشرق، «زندگی و عمل در جواب هاینه موسوم به «سؤالات»»]، سایت گنجور.</ref> | ||
}} | }} | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
===ائمه(ع) در شعر اقبال=== | ===ائمه(ع) در شعر اقبال=== | ||
اقبال در مدح [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] و فضیلتهای او چنین سرود: | اقبال در مدح [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] و فضیلتهای او چنین سرود: | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|مسلم اول شَه مردان علی\\عشق را سرمایه ایمان علی | |مسلم اول شَه مردان علی\\عشق را سرمایه ایمان علی | ||
از ولای دودمانش زندهام\\در جهان مثل گهر تابندهام | از ولای دودمانش زندهام\\در جهان مثل گهر تابندهام | ||
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
====[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]]==== | ====[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]]==== | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|مریم از یک نسبت عیسی عزیز\\از سه نسبت حضرت زهرا عزیز<ref>اقبال لاهوری، اشعار فارسی اقبال لاهوری، ۱۳۶۶ش، ص۱۸۶، اقبال لاهوری، رموز بیخودی، [https://ganjoor.net/iqbal/romooz-bikhodi/sh26/ «در معنی اینکه سیدة النساء فاطمة الزهراء اسوه کاملهای است برای نساء اسلام»]، سایت گنجور.</ref> | |مریم از یک نسبت عیسی عزیز\\از سه نسبت حضرت زهرا عزیز<ref>اقبال لاهوری، اشعار فارسی اقبال لاهوری، ۱۳۶۶ش، ص۱۸۶، اقبال لاهوری، رموز بیخودی، [https://ganjoor.net/iqbal/romooz-bikhodi/sh26/ «در معنی اینکه سیدة النساء فاطمة الزهراء اسوه کاملهای است برای نساء اسلام»]، سایت گنجور.</ref> | ||
}} | }} | ||
====[[واقعه کربلا]]==== | ====[[واقعه کربلا]]==== | ||
{{شعر | {{شعر | ||
|چون خلافت رشته از قرآن گسیخت\\حریت را زهر اندر کام ریخت | |چون خلافت رشته از قرآن گسیخت\\حریت را زهر اندر کام ریخت | ||
خاست آن سرجلوهٔ خیرالامم\\چون سحاب قبله باران در قدم | خاست آن سرجلوهٔ خیرالامم\\چون سحاب قبله باران در قدم |