پرش به محتوا

حدیث منزلت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۹
جز
imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
خط ۱۳: خط ۱۳:
==منابع حدیث در بین شیعه و اهل سنت==
==منابع حدیث در بین شیعه و اهل سنت==


حدیث مزبور در منابع متعدد تاریخی و روایی و [[علم کلام|کلامی]] گزارش شده است،<ref> مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷، ج۳، ص۴۱۷؛ صحیح البخاری، ج۵، ص۱۲۹؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۶۳۸؛ کافی، ج۸، ص۱۰۶ـ۱۰۷؛ باقلانی، کتاب تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص۴۵۷؛ قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی، ج۱۰، قسم ۱، ص۱۵۸؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۴، ص۴۶۵؛ فخررازی، البراهین در علم کلام، ج۲، ص۲۵۷؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۹۶ </ref> حتی برخی دانشمندان [[شیعه]] کتابهای مستقلی درباره آن نگاشته‌اند، از جمله [[میر حامد حسین]] (متوفی ۱۳۰۶ ه‍.ق) یک جلد از مجموعه [[عبقات الانوار]] را به این حدیث اختصاص داده است. حاکم حسکانی <ref> محدّث مشهور، متوفی قرن پنجم؛ ج۱، ص۱۹۵ </ref> از استادش، ابوحازم حافظ عبدوی، نقل نموده که وی حدیث منزلت را به پنج هزار سند روایت کرده است. بنا به نقل دیگری، ۸۸ نفر از مشهورترین راویان، این حدیث را نقل کرده‌اند. <ref> حسینی میلانی، نفحات الازهار، ج۱۷، ص۲۳ـ۲۸ </ref> افرادی چون [[ابن تیمیه]] <ref> منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۳۲۶ </ref>، عبدالحق دهلوی، گنجی شافعی، ابوالقاسم علی بن محسِّن تنوخی و [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] نیز به صحت و شهرت آن گواهی داده‌اند. <ref> میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۶؛ حسینی میلانی، نفحات الازهار، ج۱۷، ص۱۵۱ـ۱۶۲ </ref> این حدیث در [[صحیح بخاری]] <ref> حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا غُنْدَرٌ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ سَعْدٍ، قَالَ: سَمِعْتُ إِبْرَاهِیمَ بْنَ سَعْدٍ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: قَالَ النَّبِی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ لِعَلِی: «‌أَمَا تَرْضَی أَنْ تَکونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ، مِنْ مُوسَی‌» ج۴، ص۲۰۸، ج۵، ص۱۲۹</ref> و [[صحیح مسلم]] <ref> ۶۳۷۰ - حَدَّثَنَا یحْیی بْنُ یحْیی التَّمِیمِی وَأَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الصَّبَّاحِ وَعُبَیدُ اللَّهِ الْقَوَارِیرِی وَسُرَیجُ بْنُ یونُسَ کلُّهُمْ عَنْ یوسُفَ الْمَاجِشُونِ - وَاللَّفْظُ لاِبْنِ الصَّبَّاحِ - حَدَّثَنَا یوسُفُ أَبُو سَلَمَةَ الْمَاجِشُونُ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُنْکدِرِ عَنْ سَعِیدِ بْنِ الْمُسَیبِ عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- لِعَلِی «‌أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلاَّ أَنَّهُ لاَ نَبِی بَعْدِی ». قَالَ سَعِیدٌ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أُشَافِهَ بِهَا سَعْدًا فَلَقِیتُ سَعْدًا فَحَدَّثْتُهُ بِمَا حَدَّثَنِی عَامِرٌ فَقَالَ أَنَا سَمِعْتُه‍. فَقُلْتُ آنْتَ سَمِعْتَهُ فَوَضَعَ إِصْبَعَیهِ عَلَی أُذُنَیهِ فَقَالَ نَعَمْ وَإِلاَّ فَاسْتَکتَا. صحیح مسلم، دار الجیل بیروت + دار الأفاق الجدیدة ـ بیروت، ج۷، ص۱۱۹، باب من فضائل علی بن ابیطالب </ref> نیز آمده است. این حدیث در کتابهای دیگر [[اهل سنت و جماعت|اهل سنّت]] نیز نقل شده است.<ref> حاکم نیشابوری،مستدرک، ج۳، ص۱۳۳ـ ۱۳۴؛ مفید، الارشاد، ص۸۱ـ۸۴؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۷ـ۱۰۹۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۷۸؛ سبط ابن جوزی، ص۲۷ـ ۲۸؛ ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۱۱؛ جوینی خراسانی، فرائدالسمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمة من ذریتهم علیهم السلام، ج۱، ص۱۲۲؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۱۱؛ ابن حجر عسقلانی، کتاب الاصابة فی تمییزالصحابة، ج۲، ص۵۰۹؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، همانجا؛ حلبی، ج۳، ص۱۸۷ـ ۱۸۸؛ قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَوی القُربی، ج۱، ص۱۱۱ـ۱۱۲، ۱۳۷؛ حسینی فیروزآبادی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج۱، ص۳۴۷ـ۳۶۴؛ خضری، اتمام الوفاء فی سیرةالخلفاء، ص۱۶۹ </ref>
حدیث مزبور در منابع متعدد تاریخی و روایی و [[علم کلام|کلامی]] گزارش شده است،<ref> مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷، ج۳، ص۴۱۷؛ صحیح البخاری، ج۵، ص۱۲۹؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۶۳۸؛ کافی، ج۸، ص۱۰۶-۱۰۷؛ باقلانی، کتاب تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص۴۵۷؛ قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی، ج۱۰، قسم ۱، ص۱۵۸؛ خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۴، ص۴۶۵؛ فخر رازی، البراهین در علم کلام، ج۲، ص۲۵۷؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۹۶ </ref> حتی برخی دانشمندان [[شیعه]] کتاب‌های مستقلی درباره آن نگاشته‌اند، از جمله [[میر حامد حسین]] (متوفی ۱۳۰۶ ه‍.ق) یک جلد از مجموعه [[عبقات الانوار]] را به این حدیث اختصاص داده است. حاکم حسکانی<ref> محدّث مشهور، متوفی قرن پنجم؛ ج۱، ص۱۹۵ </ref> از استادش، ابوحازم حافظ عبدوی، نقل نموده که وی حدیث منزلت را به پنج هزار سند روایت کرده است. بنا به نقل دیگری، ۸۸ نفر از مشهورترین راویان، این حدیث را نقل کرده‌اند. <ref> حسینی میلانی، نفحات الازهار، ج۱۷، ص۲۳-۲۸ </ref> افرادی چون [[ابن تیمیه]]،<ref> منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۳۲۶ </ref> عبدالحق دهلوی، گنجی شافعی، ابوالقاسم علی بن محسِّن تنوخی و [[جلال الدین سیوطی|سیوطی]] نیز به صحت و شهرت آن گواهی داده‌اند.<ref> میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۶؛ حسینی میلانی، نفحات الازهار، ج۱۷، ص۱۵۱ـ۱۶۲ </ref> این حدیث در [[صحیح بخاری]]<ref> حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا غُنْدَرٌ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ سَعْدٍ، قَالَ: سَمِعْتُ إِبْرَاهِیمَ بْنَ سَعْدٍ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: قَالَ النَّبِی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ لِعَلِی: «‌أَمَا تَرْضَی أَنْ تَکونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ، مِنْ مُوسَی‌» ج۴، ص۲۰۸، ج۵، ص۱۲۹</ref> و [[صحیح مسلم]]<ref> ۶۳۷۰ - حَدَّثَنَا یحْیی بْنُ یحْیی التَّمِیمِی وَأَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الصَّبَّاحِ وَعُبَیدُ اللَّهِ الْقَوَارِیرِی وَسُرَیجُ بْنُ یونُسَ کلُّهُمْ عَنْ یوسُفَ الْمَاجِشُونِ - وَاللَّفْظُ لاِبْنِ الصَّبَّاحِ - حَدَّثَنَا یوسُفُ أَبُو سَلَمَةَ الْمَاجِشُونُ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُنْکدِرِ عَنْ سَعِیدِ بْنِ الْمُسَیبِ عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- لِعَلِی «‌أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلاَّ أَنَّهُ لاَ نَبِی بَعْدِی ». قَالَ سَعِیدٌ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أُشَافِهَ بِهَا سَعْدًا فَلَقِیتُ سَعْدًا فَحَدَّثْتُهُ بِمَا حَدَّثَنِی عَامِرٌ فَقَالَ أَنَا سَمِعْتُه‍. فَقُلْتُ آنْتَ سَمِعْتَهُ فَوَضَعَ إِصْبَعَیهِ عَلَی أُذُنَیهِ فَقَالَ نَعَمْ وَإِلاَّ فَاسْتَکتَا. صحیح مسلم، دار الجیل بیروت + دار الأفاق الجدیدة ـ بیروت، ج۷، ص۱۱۹، باب من فضائل علی بن ابیطالب </ref> نیز آمده است. این حدیث در کتاب‌های دیگر [[اهل سنت و جماعت|اهل سنّت]] نیز نقل شده است.<ref> حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۳-۱۳۴؛ مفید، الارشاد، ص۸۱-۸۴؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۷-۱۰۹۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۷۸؛ سبط ابن جوزی، ص۲۷-۲۸؛ ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۱۱؛ جوینی خراسانی، فرائدالسمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمة من ذریتهم علیهم السلام، ج۱، ص۱۲۲؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۱۱؛ ابن حجر عسقلانی، کتاب الاصابة فی تمییزالصحابة، ج۲، ص۵۰۹؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، همانجا؛ حلبی، ج۳، ص۱۸۷-۱۸۸؛ قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَوی القُربی، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲، ۱۳۷؛ حسینی فیروزآبادی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج۱، ص۳۴۷-۳۶۴؛ خضری، اتمام الوفاء فی سیرةالخلفاء، ص۱۶۹ </ref>


===صحیح بودن حدیث نزد اهل سنت===
===صحیح بودن حدیث نزد اهل سنت===


ابن عبدالبرّ <ref> الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۷ </ref> این روایت را از درست‌ترین و استوارترین روایات دانسته است. در برخی منابع، راه‌های روایت  این حدیث به تفصیل ذکر شده است. <ref> ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۷؛ ابن عساکر، ترجمةالامام علی بن ابی طالب علیه‌السلام من تاریخ مدینة دمشق، ج۱، ص۳۰۶ـ۳۹۱ </ref> [[حاکم نیشابوری]] <ref> مستدرک، ج۳، ص۱۳۴ </ref> [[طریق حدیث]] را صحیح دانسته و حافظ ذهبی نیز در تلخیص المستدرک <ref> رجوع کنید به حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۴ </ref> بر صحت آن تأکید کرده است. [[ابن ابی الحدید]] <ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۳، ص۲۱۱ </ref> آن را مورد اتفاق جمیع فرق اسلامی معرفی کرده است.
ابن عبدالبرّ<ref> الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۷ </ref> این روایت را از درست‌ترین و استوارترین روایات دانسته است. در برخی منابع، راه‌های روایت  این حدیث به تفصیل ذکر شده است.<ref> ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۷؛ ابن عساکر، ترجمةالامام علی بن ابی طالب علیه‌السلام من تاریخ مدینة دمشق، ج۱، ص۳۰۶-۳۹۱ </ref> [[حاکم نیشابوری]]<ref> مستدرک، ج۳، ص۱۳۴ </ref> [[طریق حدیث]] را صحیح دانسته و حافظ ذهبی نیز در تلخیص المستدرک<ref> رجوع کنید به حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۴ </ref> بر صحت آن تأکید کرده است. [[ابن ابی الحدید]]<ref> ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۳، ص۲۱۱ </ref> آن را مورد اتفاق جمیع فرق اسلامی معرفی کرده است.


حتی مخالفان و معاندان [[امام علی علیه‌السلام|امام علی]] نیز نتوانسته‌اند این حدیث را رد کنند و ناگزیر به پذیرش آن شده و گاه، ناخواسته، آن را نقل کرده‌اند. بنابه نقل [[خطیب بغدادی]]، <ref> تاریخ بغدادی، ج۸، ص۲۶۲ </ref> [[ولید بن عبدالملک]] اموی هم اصل این حدیث را پذیرفته و لفظ «‌[[حضرت هارون|هارون]]‌» را به «‌[[قارون]]‌» تبدیل کرده بوده است. [[مأمون عباسی]] نیز به هنگام احتجاج با [[فقها]]، به این حدیث استناد کرده است <ref> ابن عبدربّه، العقدالفرید، ج۵، ص۳۵۷ـ۳۵۸ </ref>. بنابه نقل خطیب بغدادی، <ref> تاریخ بغدادی، ج۸، ص۴۹۸ </ref> [[عمر بن خطاب|عمر]] با استناد به حدیث منزلت، فردی را که به [[علی(ع)]] دشنام می‌داد [[منافق]] خواند.
حتی مخالفان و معاندان [[امام علی علیه‌السلام|امام علی]] نیز نتوانسته‌اند این حدیث را رد کنند و ناگزیر به پذیرش آن شده و گاه، ناخواسته، آن را نقل کرده‌اند. بنا به نقل [[خطیب بغدادی]]،<ref> تاریخ بغدادی، ج۸، ص۲۶۲ </ref> [[ولید بن عبدالملک]] اموی هم اصل این حدیث را پذیرفته و لفظ «‌[[حضرت هارون|هارون]]‌» را به «‌[[قارون]]‌» تبدیل کرده بوده است. [[مأمون عباسی]] نیز به هنگام احتجاج با [[فقها]]، به این حدیث استناد کرده است<ref> ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ج۵، ص۳۵۷-۳۵۸ </ref>. بنابه نقل خطیب بغدادی،<ref> تاریخ بغدادی، ج۸، ص۴۹۸ </ref> [[عمر بن خطاب|عمر]] با استناد به حدیث منزلت، فردی را که به [[علی(ع)]] دشنام می‌داد [[منافق]] خواند.


[[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] هم حدیث منزلت را انکار نکرد و وقتی از [[سعد بن ابی وقاص]] (از مخالفین [[امام علی علیه السلام|امام علی(ع)]]) پرسید: «‌چرا علی را دشنام نمی‌دهی؟‌» سعد پاسخ گفت: «‌به سبب سه فضیلتی که رسول خدا برای علی ذکر کرده است»، آنگاه سعد به نقل این سه فضیلت پرداخت که نخستین آن حدیث منزلت بود. معاویه نیز از واداشتن سعد به دشنام‌گویی علی علیه‌السلام دست برداشت. <ref> ابن اثیر، اسدالغابه، ج۴، ص۱۰۴ـ۱۰۵؛ قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَوی القُربی، ج۱، ص۱۶۱؛ شرف الدین،المراجعات، ص۱۳۲ـ۱۳۳ </ref>
[[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] هم حدیث منزلت را انکار نکرد و وقتی از [[سعد بن ابی وقاص]] (از مخالفین [[امام علی علیه السلام|امام علی(ع)]]) پرسید: «‌چرا علی را دشنام نمی‌دهی؟‌» سعد پاسخ گفت: «‌به سبب سه فضیلتی که رسول خدا برای علی ذکر کرده است»، آنگاه سعد به نقل این سه فضیلت پرداخت که نخستین آن حدیث منزلت بود. معاویه نیز از واداشتن سعد به دشنام‌گویی علی علیه‌السلام دست برداشت.<ref> ابن اثیر، اسدالغابه، ج۴، ص۱۰۴-۱۰۵؛ قندوزی، ینابیع المَودَّةِ لِذَوی القُربی، ج۱، ص۱۶۱؛ شرف الدین، المراجعات، ص۱۳۲-۱۳۳ </ref>


[[زید بن ارقم]] نیز از جمله [[صحابه|اصحابی]] است که این حدیث را نقل کرده و در گزارش خود این مطلب را نیز افزوده است که وقتی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا]] [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] را به جای خود در [[مدینه]] گماشت، گروهی تصور کردند که پیامبر(ص) از علی(ع) ناراحت است. وقتی این سخن به گوش حضرت علی رسید، آن را نزد پیامبر(ص) باز گفت و رسول خدا در پاسخ، حدیث منزلت را بیان فرمود. <ref> رجوع کنید به هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۱۱ </ref>
[[زید بن ارقم]] نیز از جمله [[صحابه|اصحابی]] است که این حدیث را نقل کرده و در گزارش خود این مطلب را نیز افزوده است که وقتی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا]] [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] را به جای خود در [[مدینه]] گماشت، گروهی تصور کردند که پیامبر(ص) از علی(ع) ناراحت است. وقتی این سخن به گوش حضرت علی رسید، آن را نزد پیامبر(ص) باز گفت و رسول خدا در پاسخ، حدیث منزلت را بیان فرمود.<ref> رجوع کنید به هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۱۱ </ref>


[[حاکم نیشابوری]] این حدیث را صحیح دانسته و از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نقل کرده که پیامبر(ص) در [[جنگ تبوک]] این حدیث را فرموده است. ابن عباس همچنین نقل کرده است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول اکرم]] در ادامه، به علی فرمود: «‌شایسته نیست من بروم جز آنکه تو جانشین من باشی‌» و نیز فرمود: «‌پس از من تو ولی هر زن و مرد [[مؤمن]] خواهی بود». <ref> رجوع کنید به ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۵۴۵؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۳۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۷، ص۳۵۱؛ برای نقلهای دیگر قسمت دوم عبارت پیامبر(ص) رجوع کنید به سنن نسائی، ص۶۴؛ محمدبن جریر طبری،تاریخ طبری، ج۳، ص۱۲۹؛ ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص۱۲۴؛ قزوینی، مع الدکتور موسی الموسوی فی کتابه الشیعة و التصحیح، ص۸۲ـ۸۷ </ref>
[[حاکم نیشابوری]] این حدیث را صحیح دانسته و از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نقل کرده که پیامبر(ص) در [[جنگ تبوک]] این حدیث را فرموده است. ابن عباس همچنین نقل کرده است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول اکرم]] در ادامه، به علی فرمود: «‌شایسته نیست من بروم جز آنکه تو جانشین من باشی‌» و نیز فرمود: «‌پس از من تو ولی هر زن و مرد [[مؤمن]] خواهی بود».<ref> رجوع کنید به ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۵۴۵؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۳۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۷، ص۳۵۱؛ برای نقلهای دیگر قسمت دوم عبارت پیامبر(ص) رجوع کنید به سنن نسائی، ص۶۴؛ طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۱۲۹؛ ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ص۱۲۴؛ قزوینی، مع الدکتور موسی الموسوی فی کتابه الشیعة و التصحیح، ص۸۲-۸۷ </ref>


==دلالت حدیث بر جانشینی و فضیلت امام علی (ع)==
==دلالت حدیث بر جانشینی و فضیلت امام علی (ع)==
کاربر ناشناس