کاربر ناشناس
حدیث منزلت: تفاوت میان نسخهها
جز
←دلالت حدیث بر جانشینی و فضیلت امام علی (ع)
imported>Mgolpayegani |
imported>Mgolpayegani |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==دلالت حدیث بر جانشینی و فضیلت امام علی (ع)== | ==دلالت حدیث بر جانشینی و فضیلت امام علی (ع)== | ||
* این حدیث، علاوه بر فضیلت [[امام علی]](ع)، بر [[خلافت]] و [[عصمت]] ایشان نیز دلالت دارد، زیرا [[پیامبر(ص)]]، به جز [[نبوت]]، همه فضائل و ویژگیها و مناصب [[حضرت هارون|هارون]] را برای حضرت علی ثابت کرده است. بنا بر آیات [[قرآن]]، [[حضرت موسی]] از خدا خواست تا برادرش هارون را وزیر او سازد و در امر [[رسالت]] شریکش گرداند تا یاریاش دهد.<ref>طه: | * این حدیث، علاوه بر فضیلت [[امام علی]](ع)، بر [[خلافت]] و [[عصمت]] ایشان نیز دلالت دارد، زیرا [[پیامبر(ص)]]، به جز [[نبوت]]، همه فضائل و ویژگیها و مناصب [[حضرت هارون|هارون]] را برای حضرت علی ثابت کرده است. بنا بر آیات [[قرآن]]، [[حضرت موسی]] از خدا خواست تا برادرش هارون را وزیر او سازد و در امر [[رسالت]] شریکش گرداند تا یاریاش دهد.<ref>طه: ۲۹-۳۲</ref> [[خدا]] با درخواست او موافقت کرد<ref>طه: ۳۶</ref> و هارون، در غیاب موسی، جانشین او شد؛<ref>اعراف: ۱۴۲</ref> بنابراین، تمام مناصب حضرت موسی برای برادرش نیز بوده است و اگر او بعد از موسی زنده میماند، جانشین وی میشد (مطابق گفته یهودیان هارون چهل سال پیش از موسی درگذشت). | ||
* هارون نزد موسی دارای مقام و جایگاه والایی بوده است و از اینجا میتوان به عظمت مقام امام علی(ع) و سزاواری او بر خلافت بعد از رسول اکرم پی برد. با بررسی تشبیه موجود در این حدیث، چندین نکته ظریف بهدست میآید. | * هارون نزد موسی دارای مقام و جایگاه والایی بوده است و از اینجا میتوان به عظمت مقام امام علی(ع) و سزاواری او بر خلافت بعد از رسول اکرم پی برد. با بررسی تشبیه موجود در این حدیث، چندین نکته ظریف بهدست میآید. | ||
* با تکیه بر ماجرای [[هارون]] و [[حضرت موسی|موسی]] در قرآن، هارون وزیر و شریک موسی در کارش بود، پس علی نیز در امر خلافت و [[ولایت]]، جز نبوت، شریک پیامبر(ص) بود.<ref> رجوع کنید به میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر۱، | * با تکیه بر ماجرای [[هارون]] و [[حضرت موسی|موسی]] در قرآن، هارون وزیر و شریک موسی در کارش بود، پس علی نیز در امر خلافت و [[ولایت]]، جز نبوت، شریک پیامبر (ص) بود.<ref> رجوع کنید به میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر۱، ص۸۶-۸۸ </ref> | ||
* هارون دومین شخصیت بعد از موسی در میان [[بنیاسرائیل]] بود، علی هم در میان امت پیامبر(ص) چنین بود. | * هارون دومین شخصیت بعد از موسی در میان [[بنیاسرائیل]] بود، علی هم در میان امت پیامبر (ص) چنین بود. | ||
* هارون برادر موسی بود و علی به دلیل [[حدیث مؤاخات]]، که به [[تواتر]] در کتب [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّی]] نقل شده، برادر رسول خدا بود. | * هارون برادر موسی بود و علی به دلیل [[حدیث مؤاخات]]، که به [[تواتر]] در کتب [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّی]] نقل شده، برادر رسول خدا بود. | ||
* هارون برترین فرد قوم موسی نزد خدا و پیامبرش بود، علی نیز چنین بود.<ref> رجوع کنید به همان، ج۲، | * هارون برترین فرد قوم موسی نزد خدا و پیامبرش بود، علی نیز چنین بود.<ref> رجوع کنید به همان، ج۲، دفتر ۱، ص۱۰۴-۱۱۰ </ref> | ||
* هارون خلیفه موسی در غیبتش به طور مطلق بود، علی نیز چنین بود، به ویژه با تصریح پیامبر(ص) که فرمود: «<font color=green>'''لاینبغی أن أذهب اِلّا و أنت خَلیفَتی'''</font>» | * هارون خلیفه موسی در غیبتش به طور مطلق بود، علی نیز چنین بود، به ویژه با تصریح پیامبر (ص) که فرمود: «<font color=green>'''لاینبغی أن أذهب اِلّا و أنت خَلیفَتی'''</font>» (شایسته نیست من به جنگ تبوک روم مگر اینکه تو جانشین من باشی). | ||
* هارون عالمترین فرد قوم موسی بود، علی هم به تصریح پیامبر(ص) عالمترین فرد بعد از پیامبر(ص) بود.<ref>رجوع کنید به متقی، | * هارون عالمترین فرد قوم موسی بود، علی هم به تصریح پیامبر (ص) عالمترین فرد بعد از پیامبر (ص) بود.<ref>رجوع کنید به متقی، کنز العمال، ج۱۱، ص۶۱۴؛ میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر ۱، ص۱۱۳-۱۲۹</ref> | ||
* اطاعت از هارون بر [[یوشع بن نون]] (وصی موسی) و امت موسی واجب بود، اطاعت از علی نیز با فرض وصایت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[عثمان بن عفان|عثمان]] یا هر فرد دیگری، بر آنها واجب بود.<ref> رجوع کنید به میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، | * اطاعت از هارون بر [[یوشع بن نون]] (وصی موسی) و امت موسی واجب بود، اطاعت از علی نیز با فرض وصایت [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[عثمان بن عفان|عثمان]] یا هر فرد دیگری، بر آنها واجب بود.<ref> رجوع کنید به میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر ۱، ص۸۸-۹۳ </ref> | ||
* هارون محبوبترین فرد نزد خدا و موسی بود، علی نیز | * هارون محبوبترین فرد نزد خدا و موسی بود، علی نیز اینگونه بود. | ||
* خدا پشت موسی را با برادرش هارون، نیرومند و محکم ساخت و پشت پیامبر اکرم(ص) را با علی. | * خدا پشت موسی را با برادرش هارون، نیرومند و محکم ساخت و پشت پیامبر اکرم (ص) را با علی. | ||
* هارون [[معصوم]] از خطا و نسیان بود، و علی نیز چنین بود. <ref> میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، | * هارون [[معصوم]] از خطا و نسیان بود، و علی نیز چنین بود.<ref> میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر ۱، ص۱۰۰-۱۰۴ </ref> | ||
===تردید در سند حدیث=== | ===تردید در سند حدیث=== | ||
برخی عالمان سنّی در سند حدیث تشکیک کرده و برخی آن را از [[خبر واحد|آحاد]] شمردهاند. <ref> برای نمونه رجوع کنید به آمدی، الامامة من أبکار الأفکار فی اصول الدّین، ص۱۶۷ </ref> | برخی عالمان سنّی در سند حدیث تشکیک کرده و برخی آن را از [[خبر واحد|آحاد]] شمردهاند.<ref> برای نمونه رجوع کنید به آمدی، الامامة من أبکار الأفکار فی اصول الدّین، ص۱۶۷ </ref> | ||
علمای شیعه در پاسخ گفتهاند: بیتردید این [[حدیث]]، [[خبر مستفیض|مستفیض]]، بلکه [[خبر متواتر|متواتر]] است و به قول [[حدیث|محدّثان]]، این روایت از «أصَحّ السّنن و أثبت الآثار» است و حتی ذهبی از | علمای شیعه در پاسخ گفتهاند: بیتردید این [[حدیث]]، [[خبر مستفیض|مستفیض]]، بلکه [[خبر متواتر|متواتر]] است و به قول [[حدیث|محدّثان]]، این روایت از «أصَحّ السّنن و أثبت الآثار» است و حتی ذهبی از مهمترین عالمان اهل سنت در تلخیص المستدرک <ref> حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۴ </ref> به صحت آن گواهی داده است. اگر این حدیث صحیح نبود، در [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]] نقل نمیشد. به علاوه، [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]]، دشمن سرسخت امام علی(ع) که دستور به سبّ و [[لعن]] و [[جعل حدیث]] بر ضد آن حضرت داده بود، نه تنها حدیث منزلت را انکار نکرد، بلکه خودش نیز آن را روایت کرد.<ref> ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقة فی الرد علی اهل البدع و الزندقة، ص۱۷۹ </ref> | ||
===ادعای انحصار جانشینی به ماجرای غزوه تبوک=== | ===ادعای انحصار جانشینی به ماجرای غزوه تبوک=== | ||
برخی از علمای اهل سنت مانند [[ابن تیمیه]] این حدیث را تنها ناظر به ماجرای [[غزوه تبوک]] دانسته <ref> ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۳۲۲ </ref> و عدهای دایره را تنگتر کرده و گفتهاند پیامبر(ص)، علی(ع) را فقط جانشین خود در شهر [[مدینه]] یا در میان خاندانش قرار داد <ref> باقلانی، کتاب تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص۴۵۷؛ میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، | برخی از علمای اهل سنت مانند [[ابن تیمیه]] این حدیث را تنها ناظر به ماجرای [[غزوه تبوک]] دانسته<ref> ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۳۲۲ </ref> و عدهای دایره را تنگتر کرده و گفتهاند پیامبر (ص)، علی (ع) را فقط جانشین خود در شهر [[مدینه]] یا در میان خاندانش قرار داد<ref> باقلانی، کتاب تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، ص۴۵۷؛ میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر ۱، ص۷۴-۷۶ </ref> و گفتهاند پذیرفتن صحت حدیث بدان معنا نیست که تمام مناصب و مقامهای حضرت رسول، جز [[نبوت]]، برای علی ثابت شود، بلکه ظاهر حدیث دلالت میکند که علی فقط در مدت غیبت پیامبر (ص) و رفتنش به تبوک، آن هم در خصوص امور مربوط به خانواده پیامبر (ص)، خلیفه و جانشین آن حضرت بوده است، چنان که هارون در مدت غیبت موسی خلیفۀ او بود. | ||
در پاسخ این سوال دو نکته گفته شده است: | در پاسخ این سوال دو نکته گفته شده است: | ||
نکته اول: بسیاری از عالمان اهل سنت این حدیث را منحصر به ماجرای تبوک ندانسته و معتقدند که پیامبر(ص) در | نکته اول: بسیاری از عالمان اهل سنت این حدیث را منحصر به ماجرای تبوک ندانسته و معتقدند که پیامبر (ص) در مناسبتهای دیگر نیز چنین فرموده است. [[ابن ابی الحدید]]<ref> شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۱۱ </ref> در تأیید وزارت حضرت علی، به [[قرآن]] و روایات استناد کرده و میگوید تمام مراتب هارون برای امام علی(ع) ثابت میشود و اگر پیامبر(ص)، خاتم الانبیا نبود، حتی حضرت علی، در امر رسالتش هم شریک میشد. پیامبر(ص) اسامی فرزندان علی(ع) را همچون اسامی فرزندان هارون قرار داد و آنان را [[امام حسن(ع)|حسن]](ع) و [[امام حسین(ع)|حسین]](ع) نامید و فرمود: من آنها را به اسامی فرزندان هارون، یعنی شُبَّر و شُبَیر، نامیدم. <ref> رجوع کنید به مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۵۸؛ حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۶۸؛ متقی، کنز العمال، ج۱۲، ص۱۱۷-۱۱۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۱۱۰-۱۱۲ </ref> | ||
نکته دوم: خود [[صحابه]] نیز از روایت، عمومیت مناصب را برداشت میکردند، مثلاً وقتی از [[جابر بن عبدالله انصاری]] درباره معنای حدیث منزلت پرسیدند، پاسخ داد پیامبر(ص) با این سخن علی را جانشین خویش در میان امتش، در زندگانی و پس از مرگ خود قرار داده و اطاعت از او را بر شما واجب گردانده است. <ref> رجوع کنید به ابن بابویه، معانی الأخبار، ص۷۴ </ref> | نکته دوم: خود [[صحابه]] نیز از روایت، عمومیت مناصب را برداشت میکردند، مثلاً وقتی از [[جابر بن عبدالله انصاری]] درباره معنای حدیث منزلت پرسیدند، پاسخ داد پیامبر(ص) با این سخن علی را جانشین خویش در میان امتش، در زندگانی و پس از مرگ خود قرار داده و اطاعت از او را بر شما واجب گردانده است.<ref> رجوع کنید به ابن بابویه، معانی الأخبار، ص۷۴ </ref> | ||
=== ادعای اختصاص جانشینی به زمان حیات پیامبر (ص)=== | === ادعای اختصاص جانشینی به زمان حیات پیامبر (ص)=== | ||
[[حضرت هارون|هارون]] مرتبه خلافت و سایر مراتب را در زمان زندگی [[حضرت موسی]] داشته است، زیرا وی قبل از موسی درگذشت، پس ممکن است علی نیز | [[حضرت هارون|هارون]] مرتبه خلافت و سایر مراتب را در زمان زندگی [[حضرت موسی]] داشته است، زیرا وی قبل از موسی درگذشت، پس ممکن است علی نیز منزلتهای هارون را در زمان حیات [[رسول خدا]] دارا بوده باشد؛ بنابراین، حدیث منزلت را نمیتوان نص بر [[خلافت]] بعد از وفات پیامبر(ص) دانست.<ref> رجوع کنید به قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی، ج۱۰، قسم ۱، ص۱۵۹-۱۶۰؛ جرجانی، شرح المواقف، ص۸، ۳۶۳؛ میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر ۱، ص۸۶ </ref> | ||
در مقابل، علمای شیعه به این سوال دو پاسخ دادهاند: | در مقابل، علمای شیعه به این سوال دو پاسخ دادهاند: | ||
اولا: کلمه استثنا (اِلّا أنـَّه لانبی بعدی) صراحت در عموم دارد و این | اولا: کلمه استثنا (اِلّا أنـَّه لانبی بعدی) صراحت در عموم دارد و این شئونات در زمان حیات و بعد از وفات رسول خدا برای علی ثابت است، وگرنه احتیاجی به استثنا نبود. به قول طبرسی،<ref> اسرار الامامة، ص۲۵۲ </ref> محدّثان [[اجماع]] دارند که پیامبر(ص) در ماجرای [[غزوه تبوک]]، علی را در [[مدینه]] جانشین خویش کرد و او را عزل نکرد و این مقام برای امام ادامه داشت. | ||
ثانیا: هارون بنا بر فرض شبهه، پس از موسی نبود که بخواهد خلافت داشته باشد. اگر هارون پس از موسی بود، قطعاً خلافت موسی را به عهده داشت | ثانیا: هارون بنا بر فرض شبهه، پس از موسی نبود که بخواهد خلافت داشته باشد. اگر هارون پس از موسی بود، قطعاً خلافت موسی را به عهده داشت چون شأن خلافت در او محقق شده بود. حضرت علی نیز مطابق حدیث، شان خلافت پیامبر(ص) را داشت و مادامی که او باشد و پیامبر(ص) نباشد، وی خلیفۀ پیامبر(ص) خواهد بود. | ||
==تشابه ظریف== | ==تشابه ظریف== |