پرش به محتوا

فتح مکه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
نقض [[صلح حدیبیه]] از سوی قریش، عامل اصلی لکشرکشی پیامبر(ص) به مکه و فتح آن بود.<ref>جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام تا سال چهلم هجری، ۱۳۶۶ش، ص۱۹۹.</ref> در [[سال ۶ هجری قمری|سال ششم هجری]] مسلمانان و مشرکان در منطقه حدیبیه با یکدیگر قرارداد بستند که به مدت ده سال با هم صلح کنند و علیه یکدیگر اقدامی انجام ندهند.<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۳۱۷.</ref> قبیله بنی‌خُزاعه با مسلمانان و قبیله بنی‌بکر با [[قبیله قریش|قریش]] هم‌پیمان شدند.<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۳۱۸.</ref> در نبردی که در سال هشتم میان این دو قبیله رخ‌داد، مردانی از قریش به نفع بنی‌بکر، افرادی از بنی‌خزاعه را کشتند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۸۱-۷۸۴.</ref> به این ترتیب پیمان صلح حدیبیه پس از دو سال، از طرف قریش نقض شد.<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۷۸۷.</ref> با اینکه [[ابوسفیان]]، خود برای عذرخواهی به مدینه رفت، عذرش پذیرفته نشد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۹۲.</ref> اندکی بعد، پیامبر با سپاهی ده هزار نفره، سوی مکه حرکت کرد.<ref>بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۴.</ref>
نقض [[صلح حدیبیه]] از سوی قریش، عامل اصلی لکشرکشی پیامبر(ص) به مکه و فتح آن بود.<ref>جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام تا سال چهلم هجری، ۱۳۶۶ش، ص۱۹۹.</ref> در [[سال ۶ هجری قمری|سال ششم هجری]] مسلمانان و مشرکان در منطقه حدیبیه با یکدیگر قرارداد بستند که به مدت ده سال با هم صلح کنند و علیه یکدیگر اقدامی انجام ندهند.<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۳۱۷.</ref> قبیله بنی‌خُزاعه با مسلمانان و قبیله بنی‌بکر با [[قبیله قریش|قریش]] هم‌پیمان شدند.<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، دار المعرفه، ج۲، ص۳۱۸.</ref> در نبردی که در سال هشتم میان این دو قبیله رخ‌داد، مردانی از قریش به نفع بنی‌بکر، افرادی از بنی‌خزاعه را کشتند.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۸۱-۷۸۴.</ref> به این ترتیب پیمان صلح حدیبیه پس از دو سال، از طرف قریش نقض شد.<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۷۸۷.</ref> با اینکه [[ابوسفیان]]، خود برای عذرخواهی به مدینه رفت، عذرش پذیرفته نشد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۹۲.</ref> اندکی بعد، پیامبر با سپاهی ده هزار نفره، سوی مکه حرکت کرد.<ref>بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۴.</ref>


{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقل‌قول = [[عبدالحسین زرین‌کوب]]:{{-}}«اهل مکه پشیمان و وحشت‌زده ابوسفیان را به مدینه فرستادند تا محمد(ص) را از این آهنگ (حمله به مکه) منصرف دارند. اما دیگر دوران صلح گذشته بود و تا اهل مکه خبر شدند پیغمبر با ده هزار مسلمان خویش در ظرف یک هفته نزدیک دروازه شهرشان رسیده بود. مکه در مقابل وی مقاومت نکرد ... '''این بار محمد به عنوان فاتح اما باز مثل یک پیغمبر به شهر در آمد: بدون غارت بدون خونریزی.»'''<ref>زرین‌کوب،‌ بامداد اسلام،‌ ۱۳۶۹ش، ص۳۷.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پس‌زمینه =#FFF9E7| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
 


== پیروزی مسلمانان بدون خونریزی ==
== پیروزی مسلمانان بدون خونریزی ==
خط ۴۲: خط ۴۲:


مطابق برخی گزارش‌ها، مسلمانان در [[۲۰ رمضان]]<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۱،‌ ص۱۴۳.</ref> مکه را با شعارِ «نحن عباد الله حقا حقا؛ ما حقیقتاً بندگان شایسته خداوندیم.» فتح کردند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۷</ref> البته تاریخ‌نگاران درباره روز ورود مسلمانان به مکه، اتفاق نظر ندارند و روزهای دیگری از ماه رمضان نیز برای این واقعه ثبت شده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ۱۵-۱۷.</ref> پیامبر(ص) به افراد حاضر در مسجد الحرام، به افراد داخل در خانه ابوسفیان و به کسانی که در خانه خود بمانند، امان داد.<ref>بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۳۴.</ref> در روز فتح مکه، از مسلمانان جز دو نفر به نام‌های کُرْز بن جابر<ref>ابن‌عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۳۱۰.</ref> و خُنَیْس بن خالد اشعری<ref>ابن‌اثیر، اُسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۱۲.</ref> (یا خالد اشعری<ref>مِقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۸۸.</ref>) که راه را گم کرده بودند، کسی کشته نشد. این دو نفر از مسیر دیگری رفته، در بین راه به دست [[شرک|مشرکان]] افتادند و به قتل رسیدند.<ref>ابن‌عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۳۱۰.</ref>
مطابق برخی گزارش‌ها، مسلمانان در [[۲۰ رمضان]]<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۱،‌ ص۱۴۳.</ref> مکه را با شعارِ «نحن عباد الله حقا حقا؛ ما حقیقتاً بندگان شایسته خداوندیم.» فتح کردند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۴۷</ref> البته تاریخ‌نگاران درباره روز ورود مسلمانان به مکه، اتفاق نظر ندارند و روزهای دیگری از ماه رمضان نیز برای این واقعه ثبت شده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۲۱، ۱۵-۱۷.</ref> پیامبر(ص) به افراد حاضر در مسجد الحرام، به افراد داخل در خانه ابوسفیان و به کسانی که در خانه خود بمانند، امان داد.<ref>بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۳۴.</ref> در روز فتح مکه، از مسلمانان جز دو نفر به نام‌های کُرْز بن جابر<ref>ابن‌عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۳۱۰.</ref> و خُنَیْس بن خالد اشعری<ref>ابن‌اثیر، اُسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۱۲.</ref> (یا خالد اشعری<ref>مِقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۸۸.</ref>) که راه را گم کرده بودند، کسی کشته نشد. این دو نفر از مسیر دیگری رفته، در بین راه به دست [[شرک|مشرکان]] افتادند و به قتل رسیدند.<ref>ابن‌عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۳۱۰.</ref>
 
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقل‌قول = [[عبدالحسین زرین‌کوب]]:{{-}}«اهل مکه پشیمان و وحشت‌زده ابوسفیان را به مدینه فرستادند تا محمد(ص) را از این آهنگ (حمله به مکه) منصرف دارند. اما دیگر دوران صلح گذشته بود و تا اهل مکه خبر شدند پیغمبر با ده هزار مسلمان خویش در ظرف یک هفته نزدیک دروازه شهرشان رسیده بود. مکه در مقابل وی مقاومت نکرد ... '''این بار محمد به عنوان فاتح اما باز مثل یک پیغمبر به شهر در آمد: بدون غارت بدون خونریزی.»'''<ref>زرین‌کوب،‌ بامداد اسلام،‌ ۱۳۶۹ش، ص۳۷.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پس‌زمینه =#FFF9E7| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = راست}}
== عفو عمومی ==
== عفو عمومی ==
پس از آنکه پیامبر(ص) وارد مکه شد، عفو عمومی اعلام کرد.<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۵.</ref> پیامبر(ص) به فرماندهان خود دستور داد از جنگ و خونریزی پرهیز کنند و تنها با کسانی که قصد جنگ دارند، مقابله کنند.<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۹۱ش، ص۴۶۰.</ref> [[سعد بن عباده]] که پرچم سپاه مسلمانان را در دست داشت با گفتنِ «الْيَوْمُ يَوْمُ الْمَلْحَمَة (یعنی: امروز روز انتقام است)» موجب هراس اهل مکه شد.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۱.</ref> سخن سعد موجب ناراحتی پیامبر شد؛<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۴.</ref> ازاین‌رو پیامبر با بیانِ «الْيَوْمَ يَوْمُ الْمَرْحَمَة (یعنی: امروز، روز رحمت است)»<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۲.</ref> پرچم سپاه را از او گرفت و به [[امام علی(ع)]]<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۶۰.</ref> یا فرزند سعد داد.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۲.</ref> پیامبر(ص) اهل مکه را به اسارت نگرفت و آنان را [[طلقاء|طُلَقاء]] (به معنای آزادشدگان) خواند و آزاد کرد.<ref>حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۳۸۴.</ref> ازاین‌رو به ابوسفیان و اهل مکه، طلقاء می‌گفتند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۶۱.</ref> به گفته برخی پژوهشگران، تعبیر طلقاء بر نوعی بدنامی دلالت می‌کرد؛ چرا که مردم مکه با اکراه با پیامبر بیعت کردند.<ref>جوادی، «طلقاء و نقش آنان در تاریخ اسلام»، ص۷.</ref> پیامبر در فتح مکه همه پیمان‌ها، قراردادها و مقام‌ها را، جز [[سدانت کعبه|سِدانَت کعبه]] و [[سقایة الحاج|سِقایَةُ الحاجّ]] را لغو کرد.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۰۰ق، ج۵، ص۱۶.</ref>
پس از آنکه پیامبر(ص) وارد مکه شد، عفو عمومی اعلام کرد.<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۵.</ref> پیامبر(ص) به فرماندهان خود دستور داد از جنگ و خونریزی پرهیز کنند و تنها با کسانی که قصد جنگ دارند، مقابله کنند.<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۹۱ش، ص۴۶۰.</ref> [[سعد بن عباده]] که پرچم سپاه مسلمانان را در دست داشت با گفتنِ «الْيَوْمُ يَوْمُ الْمَلْحَمَة (یعنی: امروز روز انتقام است)» موجب هراس اهل مکه شد.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۱.</ref> سخن سعد موجب ناراحتی پیامبر شد؛<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۴.</ref> ازاین‌رو پیامبر با بیانِ «الْيَوْمَ يَوْمُ الْمَرْحَمَة (یعنی: امروز، روز رحمت است)»<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۲.</ref> پرچم سپاه را از او گرفت و به [[امام علی(ع)]]<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۶۰.</ref> یا فرزند سعد داد.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۲.</ref> پیامبر(ص) اهل مکه را به اسارت نگرفت و آنان را [[طلقاء|طُلَقاء]] (به معنای آزادشدگان) خواند و آزاد کرد.<ref>حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۳۸۴.</ref> ازاین‌رو به ابوسفیان و اهل مکه، طلقاء می‌گفتند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۶۱.</ref> به گفته برخی پژوهشگران، تعبیر طلقاء بر نوعی بدنامی دلالت می‌کرد؛ چرا که مردم مکه با اکراه با پیامبر بیعت کردند.<ref>جوادی، «طلقاء و نقش آنان در تاریخ اسلام»، ص۷.</ref> پیامبر در فتح مکه همه پیمان‌ها، قراردادها و مقام‌ها را، جز [[سدانت کعبه|سِدانَت کعبه]] و [[سقایة الحاج|سِقایَةُ الحاجّ]] را لغو کرد.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۰۰ق، ج۵، ص۱۶.</ref>
confirmed، movedable، protected، templateeditor
۵٬۶۹۱

ویرایش