زهد: تفاوت میان نسخهها
←مفهومشناسی: افزایش
(←اهمیت) |
(←مفهومشناسی: افزایش) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''زُهد'''، به معنای بیرغبتی به دنیا، از [[فضائل اخلاقی]] است. زهد حالتی نفسانی است که موجب توجه به [[آخرت]]، بریدن از غیر [[خدا]] و رویآوری به خدا میشود. زهد با [[رهبانیت]] به معنای جدا شدن از مردم و نعمتهای خدا تفاوت دارد. آن را صفت رهبران و مایه سعادت مردم دانستهاند. در [[حدیث|روایات]] [[شیعه]]، برای زهد آثاری همچون نورانیت قلب، گشایش زبان به [[حکمت]] و توجه به عیوب دنیا ذکر شده است. | '''زُهد'''، به معنای بیرغبتی به دنیا، از [[فضائل اخلاقی]] است. زهد حالتی نفسانی است که موجب توجه به [[آخرت]]، بریدن از غیر [[خدا]] و رویآوری به خدا میشود. زهد با [[رهبانیت]] به معنای جدا شدن از مردم و نعمتهای خدا تفاوت دارد. آن را صفت رهبران و مایه سعادت مردم دانستهاند. در [[حدیث|روایات]] [[شیعه]]، برای زهد آثاری همچون نورانیت قلب، گشایش زبان به [[حکمت]] و توجه به عیوب دنیا ذکر شده است. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
زهد به معنای پشت کردن به [[دنیا]]، توجه به [[آخرت]]، بریدن و قطع نظر کردن از غیر [[خدا]] و رویآوری به اوست.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۴۱۶ق، ذیل واژه زهد، ج۴، ص۳۱۱.</ref> ضد آن رغبت و [[حرص]] به دنیا است.<ref>ابن منظور، لسان العرب ج۵، ص۹۷.</ref> [[امام علی(ع)]] با استناد به آیه ۲۳ [[سوره حدید]]، زهد را به معنای تأسف نخوردن بر آنچه که از دست رفته و شادی نکردن به آنچه به دست آمده{{یاد|اساس این مطلب، دلبسته نبودن به دنیا است، چنانکه روایت شده «دنیادوستی منشا هر اشتباه است».<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۶۹.</ref>}} میداند.<ref>فیض الاسلام، شرح و ترجمه نهج البلاغه، ج۶، صفحه۱۲۹۱.</ref> <br /> | زهد به معنای پشت کردن به [[دنیا]]، توجه به [[آخرت]]، بریدن و قطع نظر کردن از غیر [[خدا]] و رویآوری به اوست.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۴۱۶ق، ذیل واژه زهد، ج۴، ص۳۱۱.</ref> ضد آن رغبت و [[حرص]] به دنیا است.<ref>ابن منظور، لسان العرب ج۵، ص۹۷.</ref>در حدیث مشهور به [[حدیث جنود عقل و جهل|جنود عقل و جهل]] نیز زهد از لشگریان عقل و در برابرش رغبت از لشگریان جهل دانسته شده است. وَ الزُّهْدُ وَ ضِدَّهُ الرَّغْبَةَ <ref>کافی، کلینی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱.</ref> [[امام علی(ع)]] با استناد به آیه ۲۳ [[سوره حدید]]، زهد را به معنای تأسف نخوردن بر آنچه که از دست رفته و شادی نکردن به آنچه به دست آمده{{یاد|اساس این مطلب، دلبسته نبودن به دنیا است، چنانکه روایت شده «دنیادوستی منشا هر اشتباه است».<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۶۹.</ref>}} میداند.<ref>فیض الاسلام، شرح و ترجمه نهج البلاغه، ج۶، صفحه۱۲۹۱.</ref> <br /> | ||
در [[روایات]] زهد ناظر به دلبسته نبودن به دنیا، [[اسراف]] نکردن، استفاده صحیح از نعمتها، [[شکر]] بر [[نعمت]]، کوتاهی آرزوها، پرهیز از [[حرام|محرمات]]، غرور و [[تکبر]] تعریف شده است.<ref>ری شهری، میزان الحکمه، ۱۳۷۷-۱۳۷۸ش، ج۵، ص۲۲۲۸و۲۲۲۷.</ref> <br /> [[مرتضی مطهری]] متفکر شیعی به نقل از یکی از فضلا زهد اسلامی را «برداشت كم و بازدهی زیاد» تعریف کرده و آن را تعبیری نغز و رسا دانسته است. <ref>مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، ج۱، ص۲۴۷. | در [[روایات]] زهد ناظر به دلبسته نبودن به دنیا، [[اسراف]] نکردن، استفاده صحیح از نعمتها، [[شکر]] بر [[نعمت]]، کوتاهی آرزوها، پرهیز از [[حرام|محرمات]]، غرور و [[تکبر]] تعریف شده است.<ref>ری شهری، میزان الحکمه، ۱۳۷۷-۱۳۷۸ش، ج۵، ص۲۲۲۸و۲۲۲۷.</ref> <br /> [[مرتضی مطهری]] متفکر شیعی به نقل از یکی از فضلا زهد اسلامی را «برداشت كم و بازدهی زیاد» تعریف کرده و آن را تعبیری نغز و رسا دانسته است. <ref>مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، ج۱، ص۲۴۷. | ||
</ref> | </ref> |