قاعده حرمت اعانه بر اثم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←پیشینه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''قاعده حرمت اعانه بر اثم''' یک [[قاعده فقهی]] و بهمعنای کمک بهدیگران در انجام گناه است. فقها برای حرمت اعانه بر اثم به [[عقل]]، [[قرآن]]، [[حدیث|روایات]] و [[اجماع]] استناد کردهاند. | '''قاعده حرمت اعانه بر اثم''' یک [[قاعده فقهی]] و بهمعنای کمک بهدیگران در انجام گناه است. فقها برای حرمت اعانه بر اثم به [[عقل]]، [[قرآن]]، [[حدیث|روایات]] و [[اجماع]] استناد کردهاند. | ||
اعانه بر اثم کاربردهای مختلفی در ابواب فقهی دارد. از جمله کاربردهای آن میتوان به کمک به ظالم به هر نوعی که باشد و کمک به تولید و شرب خمر به هر نوعی که باشد حتی حمل کردن و اجاره دادن خانه برای تولید خمر و همچنین کمک در به قتل رساندن مؤمن اشاره کرد. اعانه بر اثم پیشینه طولانی در میان فقها دارد. اولین کسانیکه به عنوان قاعده فقهی به آن استناد کردهاند، [[شیخ طوسی]](درگذشت: [[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]]) در [[المبسوط فی فقه الامامیه (کتاب)|کتاب المبسوط]]، [[محقق حلی]](درگذشت: [[سال ۶۷۶ هجری قمری|۶۷۶ق]]) در [[شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام (کتاب)|کتاب شرائع]] و [[علامه حلی]](درگذشت: [[سال ۷۲۶ هجری قمری|۷۲۶ق]]) در [[مختلف الشیعة فی احکام الشریعة (کتاب)|کتاب مختلف]] و [[تذکرة الفقهاء (کتاب)|کتاب تذکرة]] هستند. از جمله مواردی که برای حرمت آن به این قاعده استناد شده است میتوان به این موارد اشاره کرد: حرمت فروش سلاح به دشمنان دین، حرمت فروش انگور بهکسیکه میداند او از آن [[خمر]] میسازد، اجاره دکان برای ساخت یا فروش خمر یا محل استفاده از آن. | اعانه بر اثم کاربردهای مختلفی در ابواب فقهی دارد. از جمله کاربردهای آن میتوان به کمک به ظالم به هر نوعی که باشد و کمک به تولید و شرب خمر به هر نوعی که باشد حتی حمل کردن و اجاره دادن خانه برای تولید خمر و همچنین کمک در به قتل رساندن مؤمن اشاره کرد. اعانه بر اثم پیشینه طولانی در میان فقها دارد. اولین کسانیکه به عنوان قاعده فقهی به آن استناد کردهاند، [[شیخ طوسی]] (درگذشت: [[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]]) در [[المبسوط فی فقه الامامیه (کتاب)|کتاب المبسوط]]، [[محقق حلی]] (درگذشت: [[سال ۶۷۶ هجری قمری|۶۷۶ق]]) در [[شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام (کتاب)|کتاب شرائع]] و [[علامه حلی]] (درگذشت: [[سال ۷۲۶ هجری قمری|۷۲۶ق]]) در [[مختلف الشیعة فی احکام الشریعة (کتاب)|کتاب مختلف]] و [[تذکرة الفقهاء (کتاب)|کتاب تذکرة]] هستند. از جمله مواردی که برای حرمت آن به این قاعده استناد شده است میتوان به این موارد اشاره کرد: حرمت فروش سلاح به دشمنان دین، حرمت فروش انگور بهکسیکه میداند او از آن [[خمر]] میسازد، اجاره دکان برای ساخت یا فروش خمر یا محل استفاده از آن. | ||
برای دلالت بر حرمت اعانه بر اثم از قرآن به آیه تعاون، و از روایات به سه دسته رویات منع از اعانه ظالم و روایات منع از اعانه بر تولید و شرب خمر و روایات اعانه بر قتل مؤمن؛ و از دلیل عقلی به دلیل حکم عقل به قبح کمک کردن به کار حرام استناد شده است. از میان [[ادله اربعه|ادله چهارگانهای]] که دلالت بر حرمت اعانه بر اثم دارند فقط دلیل اجماع، به دلیل مدرکی بودن دلالتی بر حرمت اعانه بر اثم ندارد. | برای دلالت بر حرمت اعانه بر اثم از قرآن به آیه تعاون، و از روایات به سه دسته رویات منع از اعانه ظالم و روایات منع از اعانه بر تولید و شرب خمر و روایات اعانه بر قتل مؤمن؛ و از دلیل عقلی به دلیل حکم عقل به قبح کمک کردن به کار حرام استناد شده است. از میان [[ادله اربعه|ادله چهارگانهای]] که دلالت بر حرمت اعانه بر اثم دارند فقط دلیل اجماع، به دلیل مدرکی بودن دلالتی بر حرمت اعانه بر اثم ندارد. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
===مفهوم اعانه بر اثم=== | ===مفهوم اعانه بر اثم=== | ||
اعانه بر اثم بهمعنای فراهمسازی مقدمات و زمینه تحقق فعل دیگران،<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۱.</ref> و به معنای کمک به دیگران در جهت تحقق گناه است و تفاوتی نمیکند که کمک عملی و یا فکری باشد.<ref>فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۵۰.</ref> لذا بر راهنمایی به یک فعل نیز اعانه گفته میشود.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۱</ref> و گاهی شامل سکوت در برابر معصیت نیز میگردد.<ref> | اعانه بر اثم بهمعنای فراهمسازی مقدمات و زمینه تحقق فعل دیگران،<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۱.</ref> و به معنای کمک به دیگران در جهت تحقق گناه است و تفاوتی نمیکند که کمک عملی و یا فکری باشد.<ref>فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۵۰.</ref> لذا بر راهنمایی به یک فعل نیز اعانه گفته میشود.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۱</ref> و گاهی شامل سکوت در برابر معصیت نیز میگردد.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، ج۱، ص۴۴۹-۴۵۰.</ref>منظور از اثم، گناه و یا همان ترک [[واجب]] و انجام فعل [[حرام]] است.<ref>فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۵۰.</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
بهگفته [[علیرضا اعرافی|علیرضا اعرافی]] در [[قواعد فقهی (اعرافی)|کتاب قواعد فقهی]]،<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۳۹.</ref> اولین کسانیکه به عنوان قاعده فقهی به قاعده حرمت اعانه بر اثم استناد کردهاند، [[شیخ طوسی]](درگذشت: [[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]]) در [[المبسوط فی فقه الامامیه (کتاب)|کتاب المبسوط]]،<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۵۱.</ref> [[محقق حلی]](درگذشت: [[سال ۶۷۶ هجری قمری|۶۷۶ق]]) در [[شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام (کتاب)|کتاب شرائع]]<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳و۴.</ref> و [[علامه حلی]](درگذشت: [[سال ۷۲۶ هجری قمری|۷۲۶ق]]) در [[مختلف الشیعة فی احکام الشریعة (کتاب)|کتاب مختلف]]<ref>علامه حلی، المختلف، ۱۴۱۳ق، ج۵، ص۴۲۲.</ref> و [[تذکرة الفقهاء (کتاب)|کتاب تذکرة]]<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۳۸۸ق، ص۳۰۰و۴۲۹.</ref> هستند.<ref>سیفی مازندرانی، مبانی الفقه الفعال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۱۰و۱۱۱.</ref> | بهگفته [[علیرضا اعرافی|علیرضا اعرافی]] در [[قواعد فقهی (اعرافی)|کتاب قواعد فقهی]]،<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۳۹.</ref> اولین کسانیکه به عنوان قاعده فقهی به قاعده حرمت اعانه بر اثم استناد کردهاند، [[شیخ طوسی]] (درگذشت: [[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]]) در [[المبسوط فی فقه الامامیه (کتاب)|کتاب المبسوط]]،<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۵۱.</ref> [[محقق حلی]] (درگذشت: [[سال ۶۷۶ هجری قمری|۶۷۶ق]]) در [[شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام (کتاب)|کتاب شرائع]]<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳و۴.</ref> و [[علامه حلی]] (درگذشت: [[سال ۷۲۶ هجری قمری|۷۲۶ق]]) در [[مختلف الشیعة فی احکام الشریعة (کتاب)|کتاب مختلف]]<ref>علامه حلی، المختلف، ۱۴۱۳ق، ج۵، ص۴۲۲.</ref> و [[تذکرة الفقهاء (کتاب)|کتاب تذکرة]]<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۳۸۸ق، ص۳۰۰و۴۲۹.</ref> هستند.<ref>سیفی مازندرانی، مبانی الفقه الفعال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۱۰و۱۱۱.</ref> | ||
برخی از فقها این قاعده را بهتفصیل مورد بحث قرار دادهاند<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۳۹.</ref> که عبارتند از: [[سید میرعبدالفتاح مراغی]](درگذشت: [[سال ۱۲۵۰ هجری قمری|۱۲۵۰ق]]) در [[العناوین الفقهیة|کتاب العناوین الفقهیة]]<ref>مراغی، العناوین الفقهیة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۶۳-۵۶۸.</ref> و [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]](درگذشت: [[سال ۱۲۸۱ هجری قمری|۱۲۸۱ق]]) در [[مکاسب (کتاب)|کتاب المکاسب]].<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۲-۱۴۵.</ref> عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نیز بر حرمت اعانه بر اثم تصریح کردهاند.<ref>ابنقدامة، المغنی، ۱۳۸۸ق، ج۴، ص۱۶۷.</ref> از فقیهان [[قرن چهاردهم هجری قمری]] نیز میتوان بهعنوان نمونه به [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]](درگذشت: [[سال ۱۴۰۹ هجری قمری|۱۴۰۹ق]]) در [[المکاسب المحرمة (امام خمینی)|کتاب المکاسب المحرمة]] اشاره کرد که بهتفصیل دربارهٔ این [[قاعده فقهی|قاعده]] بحث کردهاست.<ref> | برخی از فقها این قاعده را بهتفصیل مورد بحث قرار دادهاند<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۳۹.</ref> که عبارتند از: [[سید میرعبدالفتاح مراغی]] (درگذشت: [[سال ۱۲۵۰ هجری قمری|۱۲۵۰ق]]) در [[العناوین الفقهیة|کتاب العناوین الفقهیة]]<ref>مراغی، العناوین الفقهیة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۶۳-۵۶۸.</ref> و [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] (درگذشت: [[سال ۱۲۸۱ هجری قمری|۱۲۸۱ق]]) در [[مکاسب (کتاب)|کتاب المکاسب]].<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۳۲-۱۴۵.</ref> عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نیز بر حرمت اعانه بر اثم تصریح کردهاند.<ref>ابنقدامة، المغنی، ۱۳۸۸ق، ج۴، ص۱۶۷.</ref> از فقیهان [[قرن چهاردهم هجری قمری]] نیز میتوان بهعنوان نمونه به [[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] (درگذشت: [[سال ۱۴۰۹ هجری قمری|۱۴۰۹ق]]) در [[المکاسب المحرمة (امام خمینی)|کتاب المکاسب المحرمة]] اشاره کرد که بهتفصیل دربارهٔ این [[قاعده فقهی|قاعده]] بحث کردهاست.<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۴-۲۰۲ و ۲۱۰–۲۱۴.</ref> فقیهان بسیاری به [[حرام|حرمت]] اعانه ظالم یا حرمت اعانه بر [[گناه]] تصریح کردهاند.<ref>شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۵۸۹؛ شیخ طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۳۶۵.</ref> همچنین [[ابنادریس حلی|ابنادریس]] (درگذشت: [[سال ۵۹۸ هجری قمری|۵۹۸ق]]) در [[السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی (کتاب)|کتاب السرائر]]<ref>ابنادریس حلی، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۱۵.</ref> و [[شهید اول]] (درگذشت: [[سال ۷۸۶ هجری قمری|۷۸۶ق]]) در [[الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه (کتاب)|کتاب الدروس]]،<ref>شهید اول، الدروس، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۳.</ref> حضور در مجالس منکر را جز برای ضرورت و جلوگیری از انجام [[گناه]]، حرام میدانند. شهید اول فروش پارچه برای پوشاندن [[صلیب]] و [[بت]] را نیز حرام میداند.<ref>شهید اول، الدروس، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۷.</ref> | ||
==مستندات و دلائل== | ==مستندات و دلائل== | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
خداوند در این [[آیه]] به مؤمنان دستور میدهد در معصیت و ستم به یکدیگر کمک نکنند. برخی فقها بنا به قرائنی با استناد به این آیه قائل به حرمت اعانه بر اثم هستند که این قرائن از این قرارند: | خداوند در این [[آیه]] به مؤمنان دستور میدهد در معصیت و ستم به یکدیگر کمک نکنند. برخی فقها بنا به قرائنی با استناد به این آیه قائل به حرمت اعانه بر اثم هستند که این قرائن از این قرارند: | ||
۱. امام خمینی<ref> | ۱. امام خمینی<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۷.</ref>اعانه بر عدوان را بنابر [[خبر مستفیض|اخبار مستفیضه]] حرام میداند و چون اثم و عدوان با یک نهی(و لا تعاونوا)، نهی شده است لذا نهی از تعاون بر اثم نیز دلالت بر حرمت دارد. | ||
۲. احکامی که در ابتدای آیه از آنها نهی شده، دلالت بر حرمت دارند، و به قرینه سیاق، «لا تعاونوا» در ادامه آیه نیز ظهور در حرمت دارد.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۵۱.</ref> | ۲. احکامی که در ابتدای آیه از آنها نهی شده، دلالت بر حرمت دارند، و به قرینه سیاق، «لا تعاونوا» در ادامه آیه نیز ظهور در حرمت دارد.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۵۱.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
===عقل=== | ===عقل=== | ||
حکم مستقل عقل به قبح تهیه مقدمات گناه برای دیگری، از ادلهای است که برای حرمت قاعده اعانه بر اثم به آن استدلال شده است.<ref> | حکم مستقل عقل به قبح تهیه مقدمات گناه برای دیگری، از ادلهای است که برای حرمت قاعده اعانه بر اثم به آن استدلال شده است.<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۴.</ref> از نظر فقها همانگونه که ارتکاب معصیت و امر به آن، به حکم عقل قبیح است، کمک و آماده کردن مقدمات آن نیز قبیح است؛ لذا در عرف عقلا، کمک کننده به جرم، خودش مجرم است و برای او جزا تعیین میشود.<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۴؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۴۹؛ سیفی مازندرانی، مبانی الفقه الفعال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۲۷.</ref> امام خمینی این احتمال را میدهد که نهی [[قرآن]] و روایات از اعانه بر اثم و عُدوان و منع از اجاره مِلک برای فروش [[مشروبات الکلی]] و مانند آن ریشه در همین حکم عقلی داشته باشد.<ref>امام خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۶.</ref> | ||
===اجماع=== | ===اجماع=== | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
* اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، به تحقیق: آقا مجتبی عراقی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | * اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، به تحقیق: آقا مجتبی عراقی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | ||
* اعرافی، علیرضا، قواعد فقهی، به تحقیق: احمد عابدینزاده و دیگران، قم، مؤسسه اشراق و عرفان، چاپ اول، ۱۳۹۳ش. | * اعرافی، علیرضا، قواعد فقهی، به تحقیق: احمد عابدینزاده و دیگران، قم، مؤسسه اشراق و عرفان، چاپ اول، ۱۳۹۳ش. | ||
* | * امام خمینی، سید روحالله، تحریر الوسیلة، قم، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، چاپ اول، بیتا. | ||
* | * امام خمینی، سید روحالله، المکاسب المحرمة، قم، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امامخمينی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق. | ||
* ايروانى، باقر، الحلقة الثالثة في اسلوبها الثانى، تهران، قلم، چاپ اول، ۲۰۰۷م. | * ايروانى، باقر، الحلقة الثالثة في اسلوبها الثانى، تهران، قلم، چاپ اول، ۲۰۰۷م. | ||
* بجنوردی، سید حسن، القواعد الفقهیة، قم، الهادی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. | * بجنوردی، سید حسن، القواعد الفقهیة، قم، الهادی، چاپ اول، ۱۴۱۹ق. |