پرش به محتوا

معاد: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
بیشتر الهی‌دانان و فیلسوفان مسلمان{{مدرک}} و مسیحی<ref>Merricks, «The Resurrection of the Body and the Life Everlasting», p268.</ref> این‌همانی شخصیِ عددی را پذیرفته‌اند. گفته شده کتاب مقدس مسیحیان نیز این نظر را تعلیم داده است.<ref>Merricks, «The Resurrection of the Body and the Life Everlasting», p268.</ref>
بیشتر الهی‌دانان و فیلسوفان مسلمان{{مدرک}} و مسیحی<ref>Merricks, «The Resurrection of the Body and the Life Everlasting», p268.</ref> این‌همانی شخصیِ عددی را پذیرفته‌اند. گفته شده کتاب مقدس مسیحیان نیز این نظر را تعلیم داده است.<ref>Merricks, «The Resurrection of the Body and the Life Everlasting», p268.</ref>


در اینکه عامل وحدت و این‌همانیِ انسان دنیوی (پیش از مرگ) با انسان اخروی (انسان پس از مرگ) چیست و به چه دلیل، شخصِ پس از مرگ همان شخصِ پیش از مرگ است، دیدگاه‌های مختلفی ارائه شده است.
در اینکه عامل وحدت و این‌همانیِ انسان دنیوی (پیش از مرگ) با انسان اخروی (انسان پس از مرگ) چیست و به چه دلیل، شخصِ پس از مرگ همان شخصِ پیش از مرگ است، فیلسوفان مسلمان نفس را معیار و عامل یکی بودن انسان دنیوی و اخروی دانسته‌اند. از نظر آنان، ماده و بدن به دلیل تغییر و دگرگونی نمی‌تواند معیار این‌همانی انسان دنیوی و اخروی باشد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۹، ص۱۹۰؛ آشتیانی، شرح بر زاد المسافر، ۱۳۸۱ش، ص۱۹ و ۲۲۴؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۴۸ و ۳۴۹ و ۳۵۵.</ref> از نظر [[ملاصدرا]]، ملاک بقای انسان، بقا و حفظ نفس اوست. مادامی که نفس یک فرد باقی است، او نیز باقی است ولو اینکه اجزاء و اعضای بدنش دگرگون شود. هنگامی که مثلاً از فردی به نام زید سؤال می‌شود که آیا زیدِ جوان همان زیدِ در حال کودکی و پیری است یا خیر، ملاصدرا، زید را به جهت بقای نفسش در تمام طول عمر، یک شخص می‌داند. در آخرت نیز به دلیل بقای نفس، زیدِ در دنیا همان زیدِ در آخرت خواهد بود.<ref>آشتیانی، شرح بر زاد المسافر، ۱۳۸۱ش، ص۱۹ و ۲۲۴ و ۲۲۵.</ref>
====نفس: ملاک این‌همانی====
فیلسوفان مسلمان معتقدند نفس، معیار و عامل یکی بودن انسان دنیوی و اخروی است. ماده و بدن به دلیل تغییر و دگرگونی نمی‌تواند معیار این‌همانی انسان دنیوی و اخروی باشد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۹، ص۱۹۰؛ آشتیانی، شرح بر زاد المسافر، ۱۳۸۱ش، ص۱۹ و ۲۲۴؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۴۸ و ۳۴۹ و ۳۵۵.</ref>


از نظر [[ملاصدرا]]، ملاک بقای انسان، بقا و حفظ نفس اوست. مادامی که نفس یک فرد باقی است، او نیز باقی است ولو اینکه اجزاء و اعضای بدنش دگرگون شود. هنگامی که مثلاً از فردی به نام زید سؤال می‌شود که آیا زیدِ جوان همان زیدِ در حال کودکی و پیری است یا خیر، پاسخ ملاصدرا مثبت است و زید را به جهت بقای نفسش در تمام طول عمر، یک شخص می‌داند. در آخرت نیز به دلیل بقای نفس، زیدِ در دنیا همان زیدِ در آخرت خواهد بود.<ref>آشتیانی، شرح بر زاد المسافر، ۱۳۸۱ش، ص۱۹ و ۲۲۴ و ۲۲۵.</ref>
محمدتقی مصباح یزدی نیز با پذیرش ملاک نفس، معتقد است بدون پذیرش [[تجرد نفس|نفس مجرد]] و مستقل از بدن، فرض حیات مجدد برای شخصِ پیش از مرگ معقول نخواهد بود.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۴۸ و ۳۵۵.</ref> به باور او، چون نفس، مجرد است و پیش و پس از مرگ تغییر نمی‌کند، می‌تواند بعد از مرگ بدن باقی بماند و هنگامی که مجدداً به بدن تعلق می‌گیرد، وحدت و این‌همانیِ شخص را حفظ کند؛ اما اگر کسی وجود انسان را منحصر در همین بدن مادی محسوس بپندارد، با متلاشی شدن اندام‌های بدن، نابود می‌شود. ازاین‌رو، تصور صحیحی از معاد نمی‌توان ارائه داد.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۴۹.</ref>
 
محمدتقی مصباح یزدی با پذیرش ملاک نفس، معتقد است بدون پذیرش [[تجرد نفس|نفس مجرد]] و مستقل از بدن، فرض حیات مجدد برای شخصِ پیش از مرگ معقول نخواهد بود.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۴۸ و ۳۵۵.</ref> به باور او، چون نفس، مجرد است و پیش و پس از مرگ تغییر نمی‌کند، می‌تواند بعد از مرگ بدن باقی بماند و هنگامی که مجدداً به بدن تعلق می‌گیرد، وحدت و این‌همانیِ شخص را حفظ کند؛ اما اگر کسی وجود انسان را منحصر در همین بدن مادی محسوس بپندارد، با متلاشی شدن اندام‌های بدن، نابود می‌شود. ازاین‌رو، تصور صحیحی از معاد نمی‌توان ارائه داد.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۴۹.</ref>


[[آیه ۱۱ سوره سجده]]{{یاد|«قُلْ يَتَوَفّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ؛ بگو فرشته مرگی که بر شما گمارده شده جانتان را می‌ستاند آنگاه به سوی پروردگارتان بازگردانیده می‌شوید.»}} را از شواهد این دیدگاه شمرده‌اند که براساس آن قوام انسانیت و شخصیت هر کسی، همان چیزی است که [[عزرائیل|ملک‌الموت]] آن را قبض می‌کند نه بدن که پراکنده و پوسیده می‌شود.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقائد، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۰.</ref>
[[آیه ۱۱ سوره سجده]]{{یاد|«قُلْ يَتَوَفّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ؛ بگو فرشته مرگی که بر شما گمارده شده جانتان را می‌ستاند آنگاه به سوی پروردگارتان بازگردانیده می‌شوید.»}} را از شواهد این دیدگاه شمرده‌اند که براساس آن قوام انسانیت و شخصیت هر کسی، همان چیزی است که [[عزرائیل|ملک‌الموت]] آن را قبض می‌کند نه بدن که پراکنده و پوسیده می‌شود.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقائد، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۰.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۱۲۹

ویرایش