آیه ۹۶ سوره اعراف: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در اینکه منظور از «برکات آسمان و زمین» در آیه ۹۶ سوره اعراف چیست؟ در میان مفسران نظراتی وجود دارد: | در اینکه منظور از «برکات آسمان و زمین» در آیه ۹۶ سوره اعراف چیست؟ در میان مفسران نظراتی وجود دارد: | ||
*نزول باران (برکات آسمانی) و روئیدن گیاهان (برکات زمینی).<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۵؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۱۷۵.</ref> | *نزول باران (برکات آسمانی) و روئیدن گیاهان (برکات زمینی).<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۵؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۱۷۵.</ref> | ||
*[[استجابت دعا|استجابت دعاها]] (برکات آسمانی) و برآورده شدن حاجتها (برکات زمینی).<ref>طبرسی، مجمع البیان، | *[[استجابت دعا|استجابت دعاها]] (برکات آسمانی) و برآورده شدن حاجتها (برکات زمینی).<ref>طبرسی، مجمع البیان، تهران، ج۴، ص۶۹۸.</ref> | ||
*برکات معنوی (برکات آسمانی) و برکات مادی (برکات زمینی).<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۶.</ref> | *برکات معنوی (برکات آسمانی) و برکات مادی (برکات زمینی).<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۶.</ref> | ||
برخی از مفسران نیز برای آسمان و زمین به عنوان یک موضوع مستقل، خصوصیتی قائل نبوده و معتقدند که قید آسمان و زمین در اینجا نشان از فراگیر و همهجانبه بودن برکات است.<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۵.</ref> صاحب [[تفسیر اثنیعشری (کتاب)|تفسیر اثناعشری]] نیز آسمان را به منزله «پدر» و زمین به منزله «مادر» دانسته و بر این باور است که از این دو، به خلق و تدبیر الهی، جمیع منافع و خیرات حاصل میشود.<ref>شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۴۵.</ref> | برخی از مفسران نیز برای آسمان و زمین به عنوان یک موضوع مستقل، خصوصیتی قائل نبوده و معتقدند که قید آسمان و زمین در اینجا نشان از فراگیر و همهجانبه بودن برکات است.<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۵.</ref> صاحب [[تفسیر اثنیعشری (کتاب)|تفسیر اثناعشری]] نیز آسمان را به منزله «پدر» و زمین به منزله «مادر» دانسته و بر این باور است که از این دو، به خلق و تدبیر الهی، جمیع منافع و خیرات حاصل میشود.<ref>شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۴۵.</ref> |