۱۷٬۱۳۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (added Category:مقالههای با درجه اهمیت ج using HotCat) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
}} | }} | ||
'''آیه ۹۶ سوره اعراف''' بیانگر [[سنت الهی]] در آثار و برکات [[ایمان]] و [[تقوا]] در حیطه اجتماعی است که مفسران | '''آیه ۹۶ سوره اعراف''' بیانگر [[سنت الهی]] در آثار و برکات [[ایمان]] و [[تقوا]] در حیطه اجتماعی است که مفسران قرآن، تحقق کامل آن را ناظر به دوران پس از [[ظهور امام زمان|ظهور امام زمان(عج)]] دانستهاند. همچنین این آیه علاوه بر بیان آثار دنیوی اعمال، این حقیقت را نیز بیان میدارد که عمل اکثریت جامعه، چه خوب و چه بد، دامن همه افراد جامعه را خواهد گرفت. | ||
در اینکه برکت به چه معنا بوده و منظور از برکات آسمان و زمین در این [[آیه]] چیست، گفتگوهایی میان [[مفسر|مفسران]] شکل گرفته که نزول باران، [[استجابت دعا]] و برکات معنوی از مصادیق برکات آسمان دانسته شده و روییدن گیاهان، برآورده شدن حاجات و برکات مادی از برکات زمینی قلمداد شده است. | در اینکه برکت به چه معنا بوده و منظور از برکات آسمان و زمین در این [[آیه]] چیست، گفتگوهایی میان [[مفسر|مفسران]] شکل گرفته که نزول باران، [[استجابت دعا]] و برکات معنوی از مصادیق برکات آسمان دانسته شده و روییدن گیاهان، برآورده شدن حاجات و برکات مادی از برکات زمینی قلمداد شده است. | ||
در کتابهای [[تفسیر قرآن|تفسیر قرآن | در کتابهای [[تفسیر قرآن|تفسیر قرآن]] این سؤال مطرح شده است که چرا ملتهای غیرمسلمان دارای زندگی مرفه هستند در حالیکه طبق مدلول آیه، این رفاه باید نصیب ملتهای مسلمان و باتقوا باشد؟ در پاسخ به این سؤال به مواردی چون تفاوت میان ثروت و برکت، زمینهسازی برای عذاب بهوسیله رفاه، بهرهمندی از اصول پیشرفت مانند [[نظم]] و [[مسئولیتپذیری]] اشاره شده است. | ||
==جایگاه آیه== | ==جایگاه آیه== | ||
به بیان [[ناصر مکارم شیرازی]]، مفسر و فقیه شیعه، آیه ۹۶ [[سوره اعراف]]، در ادامه آیاتی است که سرگذشت اقوامی همچون [[قوم عاد|قوم هود]]، [[ثمود|صالح]]، شعیب، نوح و [[قوم لوط|لوط]] را بیان کرده و تأکیدی بر نتایج سرگذشت عبرتانگیز آنها | به بیان [[ناصر مکارم شیرازی]]، مفسر و فقیه شیعه، آیه ۹۶ [[سوره اعراف]]، در ادامه آیاتی است که سرگذشت اقوامی همچون [[قوم عاد|قوم هود]]، [[ثمود|صالح]]، شعیب، نوح و [[قوم لوط|لوط]] را بیان کرده و تأکیدی بر نتایج سرگذشت عبرتانگیز آنها بهحساب میآید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> | ||
برخی از مفسران، تحقق کامل معنای این آیه در نزول برکات فراوان به جهت [[ایمان]] و [[تقوا]] را ناظر به دوران پس از [[ظهور امام زمان(عج)]] دانسته<ref>صادقی تهرانی، ترجمان فرقان، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۱۴؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۱۷۵؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۱۲۲.</ref> | برخی از مفسران، تحقق کامل معنای این آیه در نزول برکات فراوان به جهت [[ایمان]] و [[تقوا]] را ناظر به دوران پس از [[ظهور امام زمان|ظهور امام زمان(عج)]] دانسته<ref>صادقی تهرانی، ترجمان فرقان، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۱۴؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۱۷۵؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۱۲۲.</ref> برخی از محققان نیز این آیه را به جهت بیان رابطه اعمال پسندیده انسانها بر شکوفایی طبیعت، از جمله آیات مرتبط با [[اخلاق زیستمحیطی]] میدانند.<ref>نجارزادگان، [https://ensani.ir/fa/article/299636/نقش-نظام-هستیشناختی-قرآن-در-ارتقای-اخلاق-زیست-محیطی نقش نظام هستی شناختی قرآن در ارتقای اخلاق زیستمحیطی]، ص۸۵.</ref> | ||
[[سلطان محمد گنابادی]] (درگذشت: ۱۳۲۷ق) در [[بیان السعادة فی مقامات العبادة (کتاب)|بیان السعاده]]، در رویکردی عرفانی نسبت به آیه ۹۶ سوره اعراف، [[تقوا]] را به سلوک، تحت بیعت خاص ولی الهی معنا کرده<ref>گنابادی، بیان السعاده، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۹۶.</ref>و بر این باور است که یکی از معانی «اهل القری» در آیه، ناظر به قوا، اعضاء و استعدادهای درونی انسان است که اگر به حکومت [[عقل]]، آنهم عقلی که مطیع ولی خداست، اذعان کرده و تسلیم شود، خیرات جسمانیاش، از زمین و خیرات روحانیاش از آسمان، برای وی فراوان خواهد شد.<ref>گنابادی، بیان السعاده، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۹۶.</ref> | [[سلطان محمد گنابادی]] (درگذشت: ۱۳۲۷ق) در [[بیان السعادة فی مقامات العبادة (کتاب)|بیان السعاده]]، در رویکردی عرفانی نسبت به آیه ۹۶ سوره اعراف، [[تقوا]] را به سلوک، تحت بیعت خاص ولی الهی معنا کرده<ref>گنابادی، بیان السعاده، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۹۶.</ref>و بر این باور است که یکی از معانی «اهل القری» در آیه، ناظر به قوا، اعضاء و استعدادهای درونی انسان است که اگر به حکومت [[عقل]]، آنهم عقلی که مطیع ولی خداست، اذعان کرده و تسلیم شود، خیرات جسمانیاش، از زمین و خیرات روحانیاش از آسمان، برای وی فراوان خواهد شد.<ref>گنابادی، بیان السعاده، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۹۶.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
| عنوان = {{عربی|اندازه=۱۰۰%|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَیٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلٰکنْ کذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کانُوا یکسِبُونَ}}|و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان میگشودیم، ولی تکذیب کردند؛ پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم.» ([[سوره اعراف]]، آیه۹۶)}} | | عنوان = {{عربی|اندازه=۱۰۰%|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَیٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلٰکنْ کذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کانُوا یکسِبُونَ}}|و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان میگشودیم، ولی تکذیب کردند؛ پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم.» ([[سوره اعراف]]، آیه۹۶)}} | ||
==بیان سنتهای الهی در آیه== | ==بیان سنتهای الهی در آیه== | ||
به گفته [[مفسر|مفسران قرآن | به گفته [[مفسر|مفسران قرآن]]، آیه ۹۶ سوره اعراف، دستکم دو سنت الهی را بیان میکند: | ||
*اول اینکه اعمال انسان، علاوه بر آثار اخروی، آثار طبیعی و دنیوی داشته و موجبات صلاح و فساد دنیا را نیز فراهم میآورد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> | *اول اینکه اعمال انسان، علاوه بر آثار اخروی، آثار طبیعی و دنیوی داشته و موجبات صلاح و فساد دنیا را نیز فراهم میآورد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> | ||
*دوم اینکه هرگاه از اکثر افراد جامعه عملی خاص سر بزند، آثار خوب و بد آن عمل، دامن همه افراد جامعه را خواهد گرفت. بدان معنا که اگر اکثر جامعه، با ایمان و باتقوا شد، برکات فراوان مادی و معنوی نصیب ایشان شده و در جهت عکس این قضیه، مستحق عذاب خداوند خواهند شد، حتی اگر افراد معدودی در آن جامعه با ایمان و باتقوا باشند.<ref>نگاه کنید به علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۲۰۱؛ آقایی، [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/836103/اعجاز-اجتماعی-قران-با-تاکید-بر-قوانین-جامعه-شناسی?q=اعجاز%۲۰اجتماعی%۲۰قرآن%۲۰با%۲۰تأکید%۲۰بر%۲۰قوانین%۲۰جامعه%۲۰شناسی&scor اعجاز اجتماعی قرآن با تأکید بر قوانین جامعهشناسی].</ref> | *دوم اینکه هرگاه از اکثر افراد جامعه عملی خاص سر بزند، آثار خوب و بد آن عمل، دامن همه افراد جامعه را خواهد گرفت. بدان معنا که اگر اکثر جامعه، با ایمان و باتقوا شد، برکات فراوان مادی و معنوی نصیب ایشان شده و در جهت عکس این قضیه، مستحق [[عذاب الهی|عذاب خداوند]] خواهند شد، حتی اگر افراد معدودی در آن جامعه با ایمان و باتقوا باشند.<ref>نگاه کنید به علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۲۰۱؛ آقایی، [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/836103/اعجاز-اجتماعی-قران-با-تاکید-بر-قوانین-جامعه-شناسی?q=اعجاز%۲۰اجتماعی%۲۰قرآن%۲۰با%۲۰تأکید%۲۰بر%۲۰قوانین%۲۰جامعه%۲۰شناسی&scor اعجاز اجتماعی قرآن با تأکید بر قوانین جامعهشناسی].</ref> | ||
==چیستی برکات== | ==چیستی برکات== | ||
{{اصلی|برکت}} | {{اصلی|برکت}} | ||
از نظر مفسران، واژه | از نظر مفسران، واژه [[برکت]] به معنای هر چیز فراوانی است که نبود آن موجبات ابتلاء و نقص را برای انسان فراهم میآورد. مانند امنیت، آسایش، سلامتی، مال و اولاد.<ref>علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۲۰۱.</ref> | ||
ناصر مکارم شیرازی، معتقد است که نزول برکات بر اثر [[ایمان]] و [[تقوا]]، هم فراوانی موهبت و نعمت را همراه دارد و هم باعث میگردد که آنچه در اختیار انسان قرار گرفته در مصارف مفید و مورد نیاز | ناصر مکارم شیرازی، معتقد است که نزول برکات بر اثر [[ایمان]] و [[تقوا]]، هم فراوانی موهبت و نعمت را همراه دارد و هم باعث میگردد که آنچه در اختیار انسان قرار گرفته در مصارف مفید و مورد نیاز بهکار گرفته شود. نه اینکه همچون مسابقه تسلیحاتی، موجب هدر رفتن نیروهای انسانی و اقتصادی گردد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۵.</ref> | ||
===چیستی برکات آسمان و زمین=== | ===چیستی برکات آسمان و زمین=== | ||
در اینکه منظور از «برکات آسمان و زمین» در آیه ۹۶ سوره اعراف چیست؟ در میان مفسران | در اینکه منظور از «برکات آسمان و زمین» در آیه ۹۶ سوره اعراف چیست؟ در میان مفسران نظراتی وجود دارد: | ||
*نزول باران (برکات آسمانی) و روئیدن گیاهان (برکات زمینی).<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۵؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۱۷۵.</ref> | *نزول باران (برکات آسمانی) و روئیدن گیاهان (برکات زمینی).<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۵؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۱۷۵.</ref> | ||
*[[استجابت دعا|استجابت دعاها]] (برکات آسمانی) و برآورده شدن حاجتها (برکات زمینی).<ref>طبرسی، مجمع البیان، بیتا، ج۴، ص۶۹۸.</ref> | *[[استجابت دعا|استجابت دعاها]] (برکات آسمانی) و برآورده شدن حاجتها (برکات زمینی).<ref>طبرسی، مجمع البیان، بیتا، ج۴، ص۶۹۸.</ref> | ||
*برکات معنوی (برکات آسمانی) و برکات مادی (برکات زمینی).<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۶.</ref> | *برکات معنوی (برکات آسمانی) و برکات مادی (برکات زمینی).<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۶.</ref> | ||
برخی از مفسران نیز برای آسمان و زمین به عنوان یک موضوع مستقل، خصوصیتی قائل نبوده و معتقدند که قید آسمان و زمین در اینجا نشان از فراگیر و همهجانبه بودن برکات است.<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۵.</ref> صاحب [[تفسیر اثنیعشری (کتاب)|تفسیر | برخی از مفسران نیز برای آسمان و زمین به عنوان یک موضوع مستقل، خصوصیتی قائل نبوده و معتقدند که قید آسمان و زمین در اینجا نشان از فراگیر و همهجانبه بودن برکات است.<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۵.</ref> صاحب [[تفسیر اثنیعشری (کتاب)|تفسیر اثناعشری]] نیز آسمان را به منزله «پدر» و زمین به منزله «مادر» دانسته و بر این باور است که از این دو، به خلق و تدبیر الهی، جمیع منافع و خیرات حاصل میشود.<ref>شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۴۵.</ref> | ||
==چرا ملل فاقد ایمان زندگی مرفه دارند؟== | ==چرا ملل فاقد ایمان زندگی مرفه دارند؟== | ||
مفسران قرآن | مفسران قرآن ذیل آیه ۹۶ سوره اعراف، به این پرسش پرداختهاند که اگر [[ایمان]] و [[تقوا]] موجب نزول انواع برکات است؛ چرا برخی از جوامع بیایمان غرق نعمت بوده و در نقطه مقابل، کشورهای مسلمان به سختی زندگی میکنند؟<ref>برای این منظور نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۶۸–۲۷۰؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۱۲۲؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۱۷۵.</ref> | ||
برای این پرسش چند پاسخ در کتابهای تفسیری آمده است: | برای این پرسش چند پاسخ در کتابهای تفسیری آمده است: | ||
*پیشرفت مادی برخی از کشورهای بیایمان، مانع گرفتاری ایشان به دردهای جانکاه روحی، روانی و جسمی ایشان به جهت دوری از خدا، نشده است که غارت فروشگاهها در زمانهای بحران، یکی از نشانههای آن است. درحالی که انسانهای با ایمان غالباً از بهداشت روانی برخوردارند. | *پیشرفت مادی برخی از کشورهای بیایمان، مانع گرفتاری ایشان به دردهای جانکاه روحی، روانی و جسمی ایشان به جهت دوری از خدا، نشده است که غارت فروشگاهها در زمانهای بحران، یکی از نشانههای آن است. درحالی که انسانهای با ایمان غالباً از بهداشت روانی برخوردارند. | ||
*هر نوع پیشرفت مادی به معنای برخورداری انسان از برکات الهی نیست. چرا که بسیاری از مواهب، ناپایدار بوده یا نظیر مسابقات تسلیحاتی که در معمولاً در جوامع پیشرفته وجود دارد، به معنای هدررفتن منابع است. | *هر نوع پیشرفت مادی به معنای برخورداری انسان از برکات الهی نیست. چرا که بسیاری از مواهب، ناپایدار بوده یا نظیر مسابقات تسلیحاتی که در معمولاً در جوامع پیشرفته وجود دارد، به معنای هدررفتن منابع است. | ||
*گاهی رفاه مادی نوعی قهر الهی است. به این معنا که گاهی خدا به کافران و گناهکاران همهٔ نعمتها را میدهد تا سرکشی کنند و زمینهٔ [[عذاب الهی]] را فراهم سازند. در نتیجه نمیتوان به آن عنوان [[برکت]]، داد. | *گاهی رفاه مادی نوعی قهر الهی است. به این معنا که گاهی خدا به [[کفر|کافران]] و گناهکاران همهٔ نعمتها را میدهد تا سرکشی کنند و زمینهٔ [[عذاب الهی]] را فراهم سازند. در نتیجه نمیتوان به آن عنوان [[برکت]]، داد. | ||
*گاهی ملتهای بیایمان همان اصول و تعلیمات اساسی دین، مثل نظم، مسئولیتپذیری و تلاش را به کار میبندند و از نتایج شیرین دنیایی آن بهرهمند میشوند، در حالی که برخی از ملتهای مسلمان، برخلاف آنها عمل میکنند و از ثمرات نعمتهای الهی محروم میشوند. | *گاهی ملتهای بیایمان همان اصول و تعلیمات اساسی دین، مثل نظم، مسئولیتپذیری و تلاش را به کار میبندند و از نتایج شیرین دنیایی آن بهرهمند میشوند، در حالی که برخی از ملتهای مسلمان، برخلاف آنها عمل میکنند و از ثمرات نعمتهای الهی محروم میشوند. | ||
*برخی از ملتها به ظاهر مسلماناند، اما اصول و آموزههای اسلامی را به کار نمیبندند و حقیقت [[ایمان]] و [[تقوا]] در اعمال و شئون زندگی آنان نفوذ نکرده است؛ از همین رو جامعههایی عقبافتاده دارند.<ref>نگاه کنید به رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۱۷۶.</ref> | *برخی از ملتها به ظاهر مسلماناند، اما اصول و آموزههای اسلامی را به کار نمیبندند و حقیقت [[ایمان]] و [[تقوا]] در اعمال و شئون زندگی آنان نفوذ نکرده است؛ از همین رو جامعههایی عقبافتاده دارند.<ref>نگاه کنید به رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۱۷۶.</ref> |
ویرایش