Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۳۵
ویرایش
(ویکی سازی) |
|||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==سیاست مذهبی== | ==سیاست مذهبی== | ||
[[پرونده:قران اهدایی به تیمور.jpg|بندانگشتی|قرآن اهدایی به تیمور که یکی از بزرگترین قرآنهای موجود است.]] | [[پرونده:قران اهدایی به تیمور.jpg|بندانگشتی|قرآن اهدایی به تیمور که یکی از بزرگترین قرآنهای موجود است.]] | ||
درباره اعتقادات دینی و [[مذهب|مذهبی]] و نیز سیاست تیمور درباره [[مذهب شیعه]] و [[شیعه|شیعیان]]، گزارشهای تاریخی متفاوت در دست است. فضای زادگاه تیمور یعنی [[ماوراءالنهر]]، محل تلاقی شهرنشینان مسلمان پارسی بود با | درباره اعتقادات دینی و [[مذهب|مذهبی]] و نیز سیاست تیمور درباره [[مذهب شیعه]] و [[شیعه|شیعیان]]، گزارشهای تاریخی متفاوت در دست است. فضای زادگاه تیمور یعنی [[ماوراءالنهر]]، محل تلاقی شهرنشینان مسلمان پارسی بود با چادرنشینان [[ترک]] و [[مغول]] که اعتنای جدی به رسم و رسوم اسلام نداشتند.<ref>کمبریج، تاریخ ایران دوره تیموریان، ۱۳۷۸ش، ص۹۹-۹۸.</ref> این فضا همچنین محل فعالیت و شهرت دراویش و [[سادات]] بود.<ref>کمبریج، تاریخ ایران دوره تیموریان، ۱۳۷۸ش، ص۹۹.</ref> در منابع مختلف دیده شده که تیمور گاهی قوانین یاسای مغولی و گاهی [[احکام شرعی|شریعت اسلام]] را اجراء میکرده.<ref>دیانت، «تیمور گورکانی»، ص۶۷۰-۶۶۳.</ref> گاهی نیز از تمایلات [[تصوف|صوفیانه]] او و ملاقات با [[عارف|عارفان]] گوشهگیر خبر داده شده است.<ref>آژند و هریسچیان، «تیمور گورکان»، ص۸۲۶-۸۲۲.</ref> در کنار این اخبار، حملات سپاهیان او به شهرهای مختلف مانند [[دمشق]] و [[بغداد]] و [[اصفهان]] و کشتار مردم مسلمان، حتی بردهگرفتن آنان و ساختن منارههای کله نیز، وجود دارد.<ref>کمبریج، تاریخ ایران دوره تیموریان، ۱۳۷۸ش، ص۹۸.</ref> بارتولد معتقد است تیمور از مذهب، برای پیشبرد سیاستش استفاده میکرد.<ref>دیانت، «تیمور گورکانی»، ص۶۷۰-۶۶۳.</ref> | ||
===عدم تندروی با شیعیان=== | ===عدم تندروی با شیعیان=== | ||
[[شیعه|شیعیان]] پیش از تیمور، در حکومت [[ایلخانان]] توانسته بودند دارای قدرت و نفوذ شوند و در فاصله بین ایلخانان و تیمور، بدنبال تشکیل حکومت بودند.<ref>شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازده قمری، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۹</ref>. تیمور در برخورد با [[علی مؤید]]، امیر شیعی [[سربداران]]، فقط به دعوت او به [[اهل سنت و جماعت|مذهب سنت و جماعت]] بسنده کرد و حکومت [[سبزوار]] را به او بازگرداند.<ref>شامی، ظفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۸۵.</ref> همچنین او در صحبت با امیران [[مرعشیان|سادات مرعشی]]، آنان را بخاطر نکوهش برخی از [[صحابه|صحابه پیامبر]]، فقط مورد شماتت قرار داد.<ref>شامی، ظفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۱۲۸.</ref> تیمور چند سال بعد، در هنگام محاصره دمشق، مردم آنجا را بخاطر رضایت و پیروی از [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و [[یزید بن معاویه]] در ظلم به خاندان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر خدا]] بخصوص فرزندان [[امام علی علیهالسلام|امام علی (ع)]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه زهرا(س)]] سرزنش و توبیخ کرده و شایسته مجازات دانست.<ref>شامی، ظفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۲۳۵.</ref> همچنین تیمور پس از فتح [[حلب]]، در گفتگو با عالمان [[اهل سنت و جماعت|سنی]] آنجا، آنان را بخاطر نادیده گرفتن حقانیت [[امام علی علیهالسلام|علی ابن ابیطالب]]، ملامت نمود.<ref>ناصری داوودی، «تشیع در خراسان عهد تیموریان»، ص۱۳۱.</ref> | [[شیعه|شیعیان]] پیش از تیمور، در حکومت [[ایلخانان]] توانسته بودند دارای قدرت و نفوذ شوند و در فاصله بین ایلخانان و تیمور، بدنبال تشکیل حکومت بودند.<ref>شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازده قمری، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۹</ref>. تیمور در برخورد با [[علی مؤید]]، امیر شیعی [[سربداران]]، فقط به دعوت او به [[اهل سنت و جماعت|مذهب سنت و جماعت]] بسنده کرد و حکومت [[سبزوار]] را به او بازگرداند.<ref>شامی، ظفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۸۵.</ref> همچنین او در صحبت با امیران [[مرعشیان|سادات مرعشی]]، آنان را بخاطر نکوهش برخی از [[صحابه|صحابه پیامبر]]، فقط مورد شماتت قرار داد.<ref>شامی، ظفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۱۲۸.</ref> تیمور چند سال بعد، در هنگام محاصره دمشق، مردم آنجا را بخاطر رضایت و پیروی از [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و [[یزید بن معاویه]] در ظلم به خاندان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر خدا]] بخصوص فرزندان [[امام علی علیهالسلام|امام علی (ع)]] و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه زهرا(س)]] سرزنش و توبیخ کرده و شایسته مجازات دانست.<ref>شامی، ظفرنامه، ۱۳۶۳ش، ص۲۳۵.</ref> همچنین تیمور پس از فتح [[حلب]]، در گفتگو با عالمان [[اهل سنت و جماعت|سنی]] آنجا، آنان را بخاطر نادیده گرفتن حقانیت [[امام علی علیهالسلام|علی ابن ابیطالب]]، ملامت نمود.<ref>ناصری داوودی، «تشیع در خراسان عهد تیموریان»، ص۱۳۱.</ref> |