confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ویکی سازی) |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
به گفته [[آقابزرگ تهرانی]] عبدالعظیم حسنی، [[امام رضا(ع)]] و [[امام جواد(ع)]] را درک کرده و ایمان خویش را بر [[امام هادی(ع)]] عرضه داشته و در زمان وی وفات یافت،<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة، دار الاضواء، ج۷، ص۱۹۰.</ref> در کتاب [[الاختصاص (کتاب)|الاختصاص]] نیز روایتی از عبدالعظیم از امام رضا(ع) نقل شده است؛<ref>مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۷.</ref> اما [[آیتالله خویی]]، همعصر بودن عبدالعظیم با امام رضا(ع) را رد میکند.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۵۳.</ref> | به گفته [[آقابزرگ تهرانی]] عبدالعظیم حسنی، [[امام رضا(ع)]] و [[امام جواد(ع)]] را درک کرده و ایمان خویش را بر [[امام هادی(ع)]] عرضه داشته و در زمان وی وفات یافت،<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة، دار الاضواء، ج۷، ص۱۹۰.</ref> در کتاب [[الاختصاص (کتاب)|الاختصاص]] نیز روایتی از عبدالعظیم از امام رضا(ع) نقل شده است؛<ref>مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۷.</ref> اما [[آیتالله خویی]]، همعصر بودن عبدالعظیم با امام رضا(ع) را رد میکند.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۱، ص۵۳.</ref> | ||
[[شیخ طوسی]] در [[رجال شیخ طوسی|کتاب رجالی خویش]]، وی را در زمره [[اصحاب امام عسکری(ع)]] نام میبرد.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۴۰۱.</ref> به گفته [[عزیزالله عطاردی]]، با توجه به حالات عبدالعظیم حسنی و تحقیق در روایات وی، میتوان دریافت که او [[امام کاظم(ع)]]، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) را درک کرده است.<ref>عطاردی، عبدالعظیم الحسنی حیاته و مسنده، ۱۳۸۳ش، ص۳۷.</ref> از نظر محمد محمدی | [[شیخ طوسی]] در [[رجال شیخ طوسی|کتاب رجالی خویش]]، وی را در زمره [[اصحاب امام عسکری(ع)]] نام میبرد.<ref>طوسی، رجال الطوسی، ۱۳۷۳ش، ص۴۰۱.</ref> به گفته [[عزیزالله عطاردی]]، با توجه به حالات عبدالعظیم حسنی و تحقیق در روایات وی، میتوان دریافت که او [[امام کاظم(ع)]]، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و [[امام هادی علیهالسلام|امام هادی(ع)]] را درک کرده است.<ref>عطاردی، عبدالعظیم الحسنی حیاته و مسنده، ۱۳۸۳ش، ص۳۷.</ref> از نظر [[محمد محمدی ریشهری]]، آنچه قطعی است این است که عبدالعظیم حسنی، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) را درک کرده و از آنها احادیث فراوانی نقل کرده است.<ref>محمدی ریشهری، حکمتنامه حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)، ۱۳۹۰ش، ص۱۸.</ref> | ||
نقل شده که عبدالعظیم با ادب، خضوع، [[حیا]] و [[تواضع]] به مجلس امام جواد(ع) یا امام هادی(ع) وارد میشد. امام نیز او را کنار خویش مینشاند و از احوالش سؤال میکرد.<ref>زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع)، ص۳۰.</ref> | نقل شده که عبدالعظیم با ادب، خضوع، [[حیا]] و [[تواضع]] به مجلس امام جواد(ع) یا امام هادی(ع) وارد میشد. امام نیز او را کنار خویش مینشاند و از احوالش سؤال میکرد.<ref>زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع)، ص۳۰.</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
بنابر گزارشهای تاریخی، عبدالعظیم در زمان [[معتز]] خلیفه عباسی، به جهت اذیت و آزار و ترس از قتل، به امر [[امام هادی(ع)]] از [[سامرا]] به [[ری]] -که از پایگاههای مهم [[عباسیان]] بود- هجرت کرد. برخی هم نقل کردهاند به قصد [[زیارت]] قبر [[امام رضا(ع)]] به قصد [[خراسان]] هجرت کرد و در ری برای زیارت [[حمزة بن موسی بن جعفر]] توقف کرد و در آنجا مخفی شد.<ref>واعظ کجوری، جنه النعیم، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۳۱.</ref> | بنابر گزارشهای تاریخی، عبدالعظیم در زمان [[معتز]] خلیفه عباسی، به جهت اذیت و آزار و ترس از قتل، به امر [[امام هادی(ع)]] از [[سامرا]] به [[ری]] -که از پایگاههای مهم [[عباسیان]] بود- هجرت کرد. برخی هم نقل کردهاند به قصد [[زیارت]] قبر [[امام رضا(ع)]] به قصد [[خراسان]] هجرت کرد و در ری برای زیارت [[حمزة بن موسی بن جعفر]] توقف کرد و در آنجا مخفی شد.<ref>واعظ کجوری، جنه النعیم، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۳۱.</ref> | ||
نجاشی به نقل از [[احمد بن محمد بن خالد برقی]] نقل کرده است که عبدالعظیم در حال فرار از سلطان، به ری آمد و در سرداب خانه یکی از شیعیان در محله «سِکة المَوالی» (کوچه و محله دوستان اهلبیت) ساکن شد. او در همان سرداب به عبادت میپرداخت، روز را [[روزه]] میگرفت و شب را به [[عبادت]] میگذراند. وی مخفیانه از منزل بیرون میآمد و به زیارت قبری میرفت که آن را قبر یکی از فرزندان [[موسی بن جعفر]](ع) میدانست. پیوسته در آن سرداب بود و خبر ورود او به شیعیان [[آل محمد]] یکی پس از دیگری میرسید تا اکثر شیعیان با وی آشنا شدند.<ref> نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۲۴۸.</ref> | نجاشی به نقل از [[احمد بن محمد بن خالد برقی]] نقل کرده است که عبدالعظیم در حال فرار از سلطان، به [[ری]] آمد و در سرداب خانه یکی از شیعیان در محله «سِکة المَوالی» (کوچه و محله دوستان اهلبیت) ساکن شد. او در همان سرداب به عبادت میپرداخت، روز را [[روزه]] میگرفت و شب را به [[عبادت]] میگذراند. وی مخفیانه از منزل بیرون میآمد و به زیارت قبری میرفت که آن را قبر یکی از فرزندان [[موسی بن جعفر]](ع) میدانست. پیوسته در آن سرداب بود و خبر ورود او به شیعیان [[آل محمد]] یکی پس از دیگری میرسید تا اکثر شیعیان با وی آشنا شدند.<ref> نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۲۴۸.</ref> | ||
{{امامزادگان ایران}} | {{امامزادگان ایران}} | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
به گفته [[شیخ طوسی]] عبدالعظیم در ری وفات یافت و قبر او در آنجاست.<ref> طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۳.</ref> بنا بر نقل [[محدث نوری]]، فردی از شیعیان، [[رسول اکرم(ص)]] را در عالم رؤیا [[زیارت]] میکند که به او میفرماید فردا یکی از اولاد من کنار درخت سیب در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب رازی [[تشییع]] و [[دفن]] خواهد شد. وی برای خرید آن مکان به صاحب باغ مراجعه میکند در حالی که صاحب آن باغ نیز همان خواب را دیده بود و آن باغ را [[وقف]] عبدالعظیم و دیگر شیعیان کرد که در آن دفن شوند.<ref>نوری، خاتمه مستدرک، ۱۴۱۵ق، ج۴، ۴۰۵.</ref> به همین علت، [[حرم عبدالعظیم حسنی]] به «مسجد شجره» یا «مزار نزدیک درخت» نیز معروف است.<ref>ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ش، ص۹۴؛ بر آستان کرامت، ۱۳۹۲ش، ص۱۲.</ref> | به گفته [[شیخ طوسی]] عبدالعظیم در ری وفات یافت و قبر او در آنجاست.<ref> طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۳.</ref> بنا بر نقل [[محدث نوری]]، فردی از شیعیان، [[رسول اکرم(ص)]] را در عالم رؤیا [[زیارت]] میکند که به او میفرماید فردا یکی از اولاد من کنار درخت سیب در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب رازی [[تشییع]] و [[دفن]] خواهد شد. وی برای خرید آن مکان به صاحب باغ مراجعه میکند در حالی که صاحب آن باغ نیز همان خواب را دیده بود و آن باغ را [[وقف]] عبدالعظیم و دیگر شیعیان کرد که در آن دفن شوند.<ref>نوری، خاتمه مستدرک، ۱۴۱۵ق، ج۴، ۴۰۵.</ref> به همین علت، [[حرم عبدالعظیم حسنی]] به «مسجد شجره» یا «مزار نزدیک درخت» نیز معروف است.<ref>ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ش، ص۹۴؛ بر آستان کرامت، ۱۳۹۲ش، ص۱۲.</ref> | ||
براساس روایتی از [[امام هادی(ع)]] خطاب به یکی از ساکنان | براساس روایتی از [[امام هادی(ع)]] خطاب به یکی از ساکنان [[ری]]، [[زیارت]] عبدالعظیم حسنی با [[زیارت امام حسین(ع)]]، برابر دانسته شده است.<ref>ابنقولويه، كامل الزيارات، نشرصدوق، تحقیق علی اکبر غفاری، ص۳۳۸</ref> {{یاد| عن بعض أهل الرَّيّ قال : دخلت على أبي الحسن العَسكريّ عليهالسلام فقال : أين كنت؟ فقلت : زُرتُ الحسين بن عليٍّ عليهماالسلام ، فقال : أما إنّك لو زُرْت قبر عبدالعظيم عندكم لكُنتَ كمن زار الحسين عليهالسلام »}}محققان معتقدند این روایت تجلیلی است از مقام عبدالعظیم حسنی تا جایگاهش نزد مخاطبان و سایر شیعیان، بالاتر رود.<ref>تقدیری، [http://www.shabestan.ir/detail/News/1114692 «دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم (ع) با زیارت سیدالشهدا (ع)»]، خبرگزاری شبستان.</ref> و همچنین احتمال دادهاند این تشبیه بهجهت شکلدهی پایگاه و محل تجمعی برای شیعیان در کنار قبر عبدالعظیم بوده باشد.<ref>تقدیری، [http://www.shabestan.ir/detail/News/1114692 «دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم (ع) با زیارت سیدالشهدا (ع)»]، خبرگزاری شبستان.</ref> علاوه بر این، گفته شده برابری زیارت عبدالعظیم(ع) و امام حسین(ع) بهجهت فضای سیاسی خاص آن دوران بوده است. امام هادی(ع) به منظور پیشگیری از خطرهایی که زیارت امام حسین(ع) از طرف حکومتهای وقت، شیعیان را تهدید میکرد، زیارت عبدالعظیم را سفارش میکرد.<ref>محمدی ریشهری ، حکمت نامه حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) ، ۱۳۹۰ش، ص۲۲.</ref> | ||
[[علی اکبر غفاری]] (محقق ومصحح کتب روایی) بر این باور است که بر فرض صدور روایت از امام هادی(ع)، ظاهراً اين حكم مخصوص همين راوی باشد كه شايد اعتقادى بمقام حضرت عبد العظيم نداشته است؛ افزون براین که حال راوی که مردی از اهل ری بوده، براى ما معلوم نيست. البته مقام و مرتبه حضرت عبد العظيم و رضايتمندى اهل بيت(ع) از وى بنابر تاريخ و روایات معلوم و آشكار است، اما اينكه ثواب زيارت قبرش براى همه برابر باشد با ثواب زيارت مرقد مطهّر سيّد الشّهداء حسين بن على(ع) (كه در روايات وارد شده برابر است با زيارت خداوند سبحان در عرش ){{یاد| عن زَيد الشَّحّام « قال : قلت لأبي عبدالله عليهالسلام : ما لِمَن زار قبر الحسين عليهالسلام؟ قال : كان كمن زارَ الله في عَرشه. ابن قولويه القمي، كامل الزيارات، چاپ مكتبة الصدوق، ج۱، ص۱۵۹ }}بعید به نظر میرسد. امّا چنانچه كسى بدين اميد كه با زيارت حضرت عبد العظيم(ع)، ثواب زيارت حضرت ابا عبد الله(ع) را به خاطر این روایت به وى دهند، قبر او را زيارت كند، ان شاء الله خداوند آن ثواب را بدو خواهد داد و اين بر اساس[[تسامح در ادله سنن| قاعده تسامح در ادلّه سنن]] و [[حدیث من بلغ|اخبار من بلغ]] است.<ref>غفاری، «ترجمه» در ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۲۲.</ref> | [[علی اکبر غفاری]] (محقق ومصحح کتب روایی) بر این باور است که بر فرض صدور روایت از امام هادی(ع)، ظاهراً اين حكم مخصوص همين راوی باشد كه شايد اعتقادى بمقام حضرت عبد العظيم نداشته است؛ افزون براین که حال راوی که مردی از اهل ری بوده، براى ما معلوم نيست. البته مقام و مرتبه حضرت عبد العظيم و رضايتمندى اهل بيت(ع) از وى بنابر تاريخ و روایات معلوم و آشكار است، اما اينكه ثواب زيارت قبرش براى همه برابر باشد با ثواب زيارت مرقد مطهّر سيّد الشّهداء حسين بن على(ع) (كه در روايات وارد شده برابر است با زيارت خداوند سبحان در عرش ){{یاد| عن زَيد الشَّحّام « قال : قلت لأبي عبدالله عليهالسلام : ما لِمَن زار قبر الحسين عليهالسلام؟ قال : كان كمن زارَ الله في عَرشه. ابن قولويه القمي، كامل الزيارات، چاپ مكتبة الصدوق، ج۱، ص۱۵۹ }}بعید به نظر میرسد. امّا چنانچه كسى بدين اميد كه با زيارت حضرت عبد العظيم(ع)، ثواب زيارت حضرت ابا عبد الله(ع) را به خاطر این روایت به وى دهند، قبر او را زيارت كند، ان شاء الله خداوند آن ثواب را بدو خواهد داد و اين بر اساس[[تسامح در ادله سنن| قاعده تسامح در ادلّه سنن]] و [[حدیث من بلغ|اخبار من بلغ]] است.<ref>غفاری، «ترجمه» در ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۲۲.</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
=== مقام علمی === | === مقام علمی === | ||
[[ابوتراب رویانی]] میگوید: شنیدم که [[ابوحماد رازی]] میگفت در [[سامرا]] بر [[امام هادی(ع)]] وارد شدم و از بعضی مسائل [[حلال]] و [[حرام]] پرسیدم. چون قصد وداع داشتم حضرت فرمود: چنانچه در امور دینی در [تشخیص] حلال و | [[ابوتراب رویانی]] میگوید: شنیدم که [[ابوحماد رازی]] میگفت در [[سامرا]] بر [[امام هادی(ع)]] وارد شدم و از بعضی مسائل [[حلال]] و [[حرام]] پرسیدم. چون قصد وداع داشتم حضرت فرمود: چنانچه در امور دینی در [تشخیص] [[حلال]] و [[حرام]]، مسئلهای بر تو دشوار شد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی سؤال کن و سلام مرا به او برسان.<ref> نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۷، ص۳۲۱.</ref> | ||
== روایات عبدالعظیم == | == روایات عبدالعظیم == | ||
در کتب حدیثی، بیش از صد [[روایت]] از عبدالعظیم حسنی نقل شده است.<ref>عطاردی، مسند الامام الجواد، ص۳۰۲.</ref> | در کتب حدیثی، بیش از صد [[روایت]] از عبدالعظیم حسنی نقل شده است.<ref>عطاردی، مسند الامام الجواد، ص۳۰۲.</ref> |