پرش به محتوا

اراده تکوینی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱: خط ۱۱:
# تعریف به [[علم الهی]]: [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] در [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]، اراده تکوینی را علم به نظام احسن جهان تعریف کرده است.<ref>خراسانی، کفایة‌الاصول، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۶۷.</ref> برخی آن را [[علم خدا|علم خداوند]] به مصلحت موجود در افعال خود همچون آفرینش، رزق دادن و میراندن معنا کرده‌اند که [[خدا|خداوند]] براساس آن عالَم را می‌آفریند.<ref>بحرانی، معجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۰۵؛ محمدی، شرح کشف المراد، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۰.</ref> این تعریف را به مشهور [[فلسفه|فلاسفه]] نسبت داده‌اند.<ref>بحرانی، معجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref>
# تعریف به [[علم الهی]]: [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] در [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]، اراده تکوینی را علم به نظام احسن جهان تعریف کرده است.<ref>خراسانی، کفایة‌الاصول، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۶۷.</ref> برخی آن را [[علم خدا|علم خداوند]] به مصلحت موجود در افعال خود همچون آفرینش، رزق دادن و میراندن معنا کرده‌اند که [[خدا|خداوند]] براساس آن عالَم را می‌آفریند.<ref>بحرانی، معجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۰۵؛ محمدی، شرح کشف المراد، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۰.</ref> این تعریف را به مشهور [[فلسفه|فلاسفه]] نسبت داده‌اند.<ref>بحرانی، معجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref>
# تعریف به ایجاد فعل: برخی همچون [[علی‌اکبر فیض مشکینی|آیت الله مشکینی]] و [[جعفر سبحانی|آیت الله سبحانی]]، اراده تکوینی را به معنای ایجاد چیزی در خارج تعریف کرده‌اند مانند اراده خداوند به آفرینش عالَم یا اراده انسان به خوردن و آشامیدن.<ref>مشکینی، اصطلاحات الاصول، ۱۳۷۱ش، ص۲۹؛ سبحانی، الاهیات، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۲۶.</ref> [[ناصر مکارم شیرازی|آیت الله مکارم شیرازی]] نیز با تقسیم اراده به ذاتی و فعلی، اراده تکوینی را از صفات فعل و عین ایجاد و آفرینش دانسته است.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۶۷ - ۱۶۹.</ref>
# تعریف به ایجاد فعل: برخی همچون [[علی‌اکبر فیض مشکینی|آیت الله مشکینی]] و [[جعفر سبحانی|آیت الله سبحانی]]، اراده تکوینی را به معنای ایجاد چیزی در خارج تعریف کرده‌اند مانند اراده خداوند به آفرینش عالَم یا اراده انسان به خوردن و آشامیدن.<ref>مشکینی، اصطلاحات الاصول، ۱۳۷۱ش، ص۲۹؛ سبحانی، الاهیات، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۲۶.</ref> [[ناصر مکارم شیرازی|آیت الله مکارم شیرازی]] نیز با تقسیم اراده به ذاتی و فعلی، اراده تکوینی را از صفات فعل و عین ایجاد و آفرینش دانسته است.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۶۷ - ۱۶۹.</ref>
# به گفته محمد صنقور بحرانی، از علمای [[شیعه|شیعی]] معاصر [[بحرین]]، در کتاب ''المعجم الاصولی''، دیدگاه برخی از فلاسفه و ظاهر عبارات [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] این است که اگر اراده به معنای شوق و رغبت باشد،‌ مراد از اراده تکوینی این است که اراده و شوق به صورت مستقیم به افعال تعلق بگیرد مانند تعلق گرفتن شوق به زنده کردن یا میراندن؛ اما اگر اراده به معنای قصد و تصمیم بر انجام کاری باشد، در این صورت اراده فقط به معنای اراده تکوینی خواهد بود. در این صورت اراده، فقط به لحاظ آن فعل، به تکوینی و تشریعی تقسیم می‌شود.<ref>بحرانی، معجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۰۵ و ۱۰۶.</ref>
# به گفته محمد صنقور بحرانی، از علمای [[شیعه|شیعی]] معاصر [[بحرین]]، در کتاب ''المعجم الاصولی''، دیدگاه برخی از فلاسفه و ظاهر عبارات [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] این است که اگر اراده به معنای شوق و رغبت باشد،‌ مراد از اراده تکوینی این است که اراده و شوق به صورت مستقیم به افعال تعلق بگیرد مانند تعلق گرفتن شوق به زنده کردن یا میراندن؛ اما اگر اراده به معنای قصد و تصمیم بر انجام کاری باشد، در این صورت اراده فقط به معنای اراده تکوینی خواهد بود. در این صورت اراده، فقط به لحاظ آن فعل، به تکوینی و تشریعی تقسیم می‌شود.<ref>بحرانی، معجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۰۵ و ۱۰۶.</ref>[[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] اراده الهی را از [[صفات ذات و صفات فعل|صفات ذات]] و آن را  مانند علم او دانسته به این معنا که هر جا علم ذاتی خداوند باشد اراده ذاتی او نیز هست و هرجا علم عرضی او باشد اراده عرضی او نیز هست و این به معنای همسانی اراده خداوند با اراده انسان‌ها نیست. <ref>خمینی، الطلب و الاراده، الناشر : مؤسسة تنظيم ونشر تراث الإمام الخميني( ره)، ص۱۸.</ref>
 
گفته شده اراده تکوینی، به خداوند اختصاص ندارد و بلکه انسان‌ها نیز دارای اراده تکوینی هستند مانند سرباز اسلحه به دستی که می‌خواهد تیر پرتاپ کند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۳۶۱.</ref>[[ملاصدرا]] در [[الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة (کتاب)|اسفار]] تصریح کرده است که چنان‌چه برای علم الهی مراتب مختلفی هست برای اراده او نیز چنین است. و همانگونه که موجودات خارجی آخرین مرتبه علم خدا هستند که هویت و ذاتشان  مرتبط به حق هستند؛ هم علوم او  و هم معلومات او محسوب می‌شوند و هیچ حجابی میان آنها و خداوند نیست؛ همین گونه اراده الهی دارای مراتبی است و آخرین مرتبه اراده الهی وجود خارجی موجودات هستند که مرادِ ذات حق هستند. <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه فی الاسفارالاربعة العقلیه، ۱۹۸۱م، ج۶، ص۳۵۴.
گفته شده اراده تکوینی، به خداوند اختصاص ندارد و بلکه انسان‌ها نیز دارای اراده تکوینی هستند مانند سرباز اسلحه به دستی که می‌خواهد تیر پرتاپ کند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۳۶۱.</ref>[[ملاصدرا]] در [[الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة (کتاب)|اسفار]] تصریح کرده است که چنان‌چه برای علم الهی مراتب مختلفی هست برای اراده او نیز چنین است. و همانگونه که موجودات خارجی آخرین مرتبه علم خدا هستند که هویت و ذاتشان  مرتبط به حق هستند؛ هم علوم او  و هم معلومات او محسوب می‌شوند و هیچ حجابی میان آنها و خداوند نیست؛ همین گونه اراده الهی دارای مراتبی است و آخرین مرتبه اراده الهی وجود خارجی موجودات هستند که مرادِ ذات حق هستند. <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه فی الاسفارالاربعة العقلیه، ۱۹۸۱م، ج۶، ص۳۵۴.
</ref>
</ref>
۱۸٬۴۲۹

ویرایش