confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ویکی سازی) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
| تأثیرگرفته از = | | تأثیرگرفته از = | ||
}} | }} | ||
'''عبدالجواد فلاطوری''' ([[سال ۱۳۰۴ هجری شمسی|۱۳۰۴]]-[[سال ۱۳۷۵ هجری شمسی|۱۳۷۵ش]]) فیلسوف [[شیعه]] مقیم [[آلمان]]. فلاطوری پس از تحصیل در [[حوزه علمیه اصفهان]]، [[حوزه علمیه خراسان|مشهد]] و [[حوزه علمیه تهران|تهران]] و نیز اخذ درجه لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران به آلمان رفت و در دانشگاه کلن به او درجه پرفسوری عطا شد. او بنیانگذار [[کتابخانه شیعه دانشگاه کلن | '''عبدالجواد فلاطوری''' ([[سال ۱۳۰۴ هجری شمسی|۱۳۰۴]]-[[سال ۱۳۷۵ هجری شمسی|۱۳۷۵ش]]) فیلسوف [[شیعه]] مقیم [[آلمان]]. فلاطوری پس از تحصیل در [[حوزه علمیه اصفهان]]، [[حوزه علمیه خراسان|مشهد]] و [[حوزه علمیه تهران|تهران]] و نیز اخذ درجه لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران به آلمان رفت و در دانشگاه کلن به او درجه پرفسوری عطا شد. او بنیانگذار [[کتابخانه شیعه دانشگاه کلن]] و نیز [[آکادمی علمی اسلامی (آلمان)|آکادمی علوم اسلامی]] در این کشور است. | ||
فلاطوری با اقدام به اصلاح محتوای اسلامی کتابهای درسی مدارس آلمان و نیز چند کشور دیگر اروپایی، تلاش کرد نگرش اروپایی معاصر به [[اسلام]] را تغییر دهد. او معتقد بود باید دین را از [[فلسفه]] جدا کرد و همچنین از منتقدان [[حکمت متعالیه|فلسفه ملاصدرا]] بود. از فلاطوری بیش از ۱۵۰ کتاب، مقاله و گفتگو بر جای مانده است. ایشان عضو مجمع عمومی [[مجمع جهانی اهلبیت|مجمع جهانی اهلبیت (ع)]] بودند. | فلاطوری با اقدام به اصلاح محتوای اسلامی کتابهای درسی مدارس آلمان و نیز چند کشور دیگر اروپایی، تلاش کرد نگرش اروپایی معاصر به [[اسلام]] را تغییر دهد. او معتقد بود باید دین را از [[فلسفه]] جدا کرد و همچنین از منتقدان [[حکمت متعالیه|فلسفه ملاصدرا]] بود. از فلاطوری بیش از ۱۵۰ کتاب، مقاله و گفتگو بر جای مانده است. ایشان عضو مجمع عمومی [[مجمع جهانی اهلبیت|مجمع جهانی اهلبیت (ع)]] بودند. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
== پارهای از اندیشهها == | == پارهای از اندیشهها == | ||
در ذیل به برخی از افکار فلاطوری که در مقالات و گفتگوهای وی آمده است اشارتی میشود: | در ذیل به برخی از افکار فلاطوری که در مقالات و گفتگوهای وی آمده است اشارتی میشود: | ||
'''رابطه دین و فلسفه''' | '''رابطه دین و فلسفه''' | ||
* عقیده کلی من این است که خلط دین و فلسفه، نه به نفع فلسفه و نه به نفع دین بوده است. دین را از دین بودنش انداخته و فلسفه را از تحریک و پویاییاش. این کار بوده که در سنت ما انجام شده، منتها اینکه ما الان نمیتوانیم از آن دست برداریم به دلیل عجین شدن عقاید ما، با این فلسفه است، و خدا نکند که ما بخواهیم روزی اسلام را با همین فلسفه خودمان به دنیای غرب عرضه کنیم.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، ص۳۷.</ref> بهترین منبع و مرجع برای معرفی خدا، خود [[قرآن|قرآن کریم]] است. من هرچه که پیش میروم بیشتر به معنویت قرآن میرسم. من اگر در اروپا تبلیغ اسلام میکنم -و بحمدالله مقبول افتاده است- در این امر یک ذره از اندیشه عقلی را در تبیین اسلام نمیآورم. خود قرآن بهترین بیان کننده اسلام است. دوری ما از قرآن اسفبار است.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، ص۴۲.</ref> | * عقیده کلی من این است که خلط دین و فلسفه، نه به نفع فلسفه و نه به نفع دین بوده است. دین را از دین بودنش انداخته و فلسفه را از تحریک و پویاییاش. این کار بوده که در سنت ما انجام شده، منتها اینکه ما الان نمیتوانیم از آن دست برداریم به دلیل عجین شدن عقاید ما، با این فلسفه است، و خدا نکند که ما بخواهیم روزی اسلام را با همین فلسفه خودمان به دنیای غرب عرضه کنیم.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، ص۳۷.</ref> بهترین منبع و مرجع برای معرفی خدا، خود [[قرآن|قرآن کریم]] است. من هرچه که پیش میروم بیشتر به معنویت قرآن میرسم. من اگر در اروپا تبلیغ اسلام میکنم -و بحمدالله مقبول افتاده است- در این امر یک ذره از اندیشه عقلی را در تبیین اسلام نمیآورم. خود قرآن بهترین بیان کننده اسلام است. دوری ما از قرآن اسفبار است.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، ص۴۲.</ref> | ||
* پایههای [[حکمت متعالیه|فلسفه صدرالمتألهین]] امروزه فروریخته است هرچند این [[فلسفه]] از حیث تبیین جهان بسیار جالب است. اما نباید چنین پنداشت که این، همان حقیقتی است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر | * پایههای [[حکمت متعالیه|فلسفه صدرالمتألهین]] امروزه فروریخته است هرچند این [[فلسفه]] از حیث تبیین جهان بسیار جالب است. اما نباید چنین پنداشت که این، همان حقیقتی است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] در صدد بیان آن بوده است. البته من به هیچ وجه مخالف فلسفه نیستم و بلکه اکثر اشتغال من پرداختن به فلسفه است ولی این موجب نمیشود که آن را از دین تفکیک نکنم. تا وقتی که این دو را از هم تفکیک نکنیم، نمیتوانیم در [[ایران]] فلسفهای داشته باشیم که بتواند حیات امروزی ما را رهبری کند.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، صص۴۰-۴۱.</ref> فلسفه تقلیدی نیست که کسی بیاید و بنشیند و فلسفه بیاورد. فلسفه همیشهاندیشهای است که باید از واقعیات گرفته شود. الان واقعیات اجتماع فرق میکند. الان نمیتوانیم فکری که میکنیم فقط منحصر به ایران و اسلام باشد؛ فکر ما باید جهانی باشد. باید وجود خودمان را در قالب جهانی پیدا کنیم. ما اکنون از این امر دوریم، یعنی اصلاً جهان بینی ما بیش از حدی که آزادی فردی داشته باشد، جنبه دینی پیدا کرده است.<ref>زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر عبدالجواد فلاطوری، ص۴۳.</ref> | ||
== آثار == | == آثار == |