۱۷٬۱۹۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== تعریف == | == تعریف == | ||
شیعه به پیروان امام علی(ع) و به کسانی میگویند که معتقدند [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] به صراحت [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] را جانشین بلافصل خود قرار داد.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref> [[شیخ مفید]] براین باور است که کلمه «الشیعه» هنگامی که با «الف ولام» | شیعه به پیروان امام علی(ع) و به کسانی میگویند که معتقدند [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] به صراحت [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] را جانشین بلافصل خود قرار داد.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref> [[شیخ مفید]] براین باور است که کلمه «الشیعه» هنگامی که با «الف ولام» بهکار برود، فقط بر پیروان امام علی(ع) اطلاق میشود که معتقد به [[ولایت امام علی(ع)|ولایت]] و امامت بلافصل وی پس از پیامبر(ص) هستند.<ref>شیخ مفید، اوائلالمقالات، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.</ref> در مقابل، [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] میگویند پیامبر(ص)، جانشینش را تعیین نکرده بود و بهدلیل [[اجماع]] مسلمانان در [[بیعت]] با [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]]، وی جانشین پیامبر(ص) است.<ref>نگاه کنید به شرحالمواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۵۴.</ref> | ||
بهگفته [[رسول جعفریان]]، تاریخپژوه شیعه، تا چند قرن پس از پیدایش [[اسلام]]، به دوستداران [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهلبیت(ع)]] و کسانی که امام علی(ع) را بر [[عثمان بن عفان|عثمان]] (خلیفه سوم)، مقدم میدانستند هم شیعه میگفتند.<ref>نگاه کنید به جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، ۱۳۹۰ش، ص۲۲و۲۷.</ref> اینان را، در برابر گروه اول که شیعه اعتقادی {{یاد|کسانی که معتقد بود حضرت علی(ع) از سوی خداوند به امامت منصوب شده است}} بودند، شیعه محبتی (دوستدار اهلبیت) مینامند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، ۱۳۹۰ش، ص۲۸.</ref> | بهگفته [[رسول جعفریان]]، تاریخپژوه شیعه، تا چند قرن پس از پیدایش [[اسلام]]، به دوستداران [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهلبیت(ع)]] و کسانی که امام علی(ع) را بر [[عثمان بن عفان|عثمان]] (خلیفه سوم)، مقدم میدانستند هم شیعه میگفتند.<ref>نگاه کنید به جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، ۱۳۹۰ش، ص۲۲و۲۷.</ref> اینان را، در برابر گروه اول که شیعه اعتقادی {{یاد|کسانی که معتقد بود حضرت علی(ع) از سوی خداوند به امامت منصوب شده است}} بودند، شیعه محبتی (دوستدار اهلبیت) مینامند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، ۱۳۹۰ش، ص۲۸.</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== تاریخچه پیدایش == | == تاریخچه پیدایش == | ||
دربارهٔ تاریخ پیدایش شیعه، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد؛ از جمله از زمان حیات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]، پس از [[واقعه سقیفه بنیساعده|ماجرای سقیفه]]، بعد از [[ماجرای قتل عثمان|قتل عثمان]] و پس از [[ماجرای حکمیت]] بهعنوان تاریخ پیدایش شیعه نام برده شده است.<ref>محرمی، تاریخ تشیع، ۱۳۸۲ش، | دربارهٔ تاریخ پیدایش شیعه، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد؛ از جمله از زمان حیات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]، پس از [[واقعه سقیفه بنیساعده|ماجرای سقیفه]]، بعد از [[ماجرای قتل عثمان|قتل عثمان]] و پس از [[ماجرای حکمیت]] بهعنوان تاریخ پیدایش شیعه نام برده شده است.<ref>محرمی، تاریخ تشیع، ۱۳۸۲ش، ص۴۳، ۴۴؛ گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ تشیع، ۱۳۸۹ش، ص۲۰–۲۲؛ فیاض، پیدایش و گسترش تشیع، ۱۳۸۲ش، ص۴۹–۵۳.</ref> | ||
برخی از علمای شیعه معتقدند از زمان حیات پیامبر اسلام، عدهای از صحابه گِرد محور حضرت علی(ع) بوده و شیعه در همان زمان وجود | برخی از علمای شیعه معتقدند از زمان حیات پیامبر اسلام، عدهای از صحابه گِرد محور حضرت علی(ع) بوده و شیعه در همان زمان وجود داشته است.<ref>نگاه کنید به: طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۲۹، | ||
صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۸تا۲۰.</ref> | صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۸تا۲۰.</ref> اینان به احادیث<ref>برای نمونه نگاه کنید به سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۳۷۹.</ref> و گزارشهای تاریخیای<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، دار الفکر، ج۴۲، ص۳۳۲.</ref> استناد میکنند که بر اساس آنها، در زمان پیامبر به شیعیان علی(ع)، بشارت داده شده یا از کسانی بهعنوان شیعیان علی یاد شده است.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۲۰.</ref> این گروه پس از [[رحلت پیامبر(ص)]]، به تصمیم شورای سقیفه مبنی بر انتخاب ابوبکر به خلافت اعتراض داشتند و از بیعت با ابوبکر به عنوان خلیفه خودداری میکردند.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۳۲-۳۳.</ref> به گفته ناشی اکبر در کتاب مسائل الامامة، از زمان حضرت علی(ع)، شیعه اعتقادی وجود داشتهاست.<ref>نگاه کنید به ناشی اکبر، مسائل الامامة، ۱۹۷۱م، ص۲۲–۲۳.</ref> | ||
== نظریه امامت == | == نظریه امامت == | ||
{{اصلی|امامت}} | {{اصلی|امامت}} | ||
دیدگاه شیعیان دربارهٔ امامت را وجهاشتراک [[فرق تشیع|فرقههای شیعه]] میدانند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref> امامت جایگاهی بسیار مهم و محوری در مباحث [[کلام اسلامی|کلامی]] شیعه دارد.<ref>انصاری، «امامت (امامت نزد امامیه)»، ص۱۳۷؛ سلطانی، تاریخ و عقاید زیدیه، ۱۳۹۰ش، ص۲۵۶و۲۵۷.</ref> بهباور شیعیان امام بالاترین مرجع تفسیر احکام دینی پس از پیامبر است.<ref>دفتری، تاریخ و سنتهای اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۳.</ref> در روایاتِ شیعیان، جایگاه امام بهحدی است که اگر کسی بدون اینکه امامش را بشناسد بمیرد، [[کفر|کافر]] از دنیا رفته است.<ref>نگاه کنید به کلینی، | دیدگاه شیعیان دربارهٔ امامت را وجهاشتراک [[فرق تشیع|فرقههای شیعه]] میدانند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref> امامت جایگاهی بسیار مهم و محوری در مباحث [[کلام اسلامی|کلامی]] شیعه دارد.<ref>انصاری، «امامت (امامت نزد امامیه)»، ص۱۳۷؛ سلطانی، تاریخ و عقاید زیدیه، ۱۳۹۰ش، ص۲۵۶و۲۵۷.</ref> بهباور شیعیان امام بالاترین مرجع تفسیر احکام دینی پس از پیامبر است.<ref>دفتری، تاریخ و سنتهای اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۳.</ref> در روایاتِ شیعیان، جایگاه امام بهحدی است که اگر کسی بدون اینکه امامش را بشناسد بمیرد، [[کفر|کافر]] از دنیا رفته است.<ref>نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۱.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]: | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]: «من مات ولم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیة» «هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی (مرگ در حال کفر) از دنیا رفته است، «تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۹.» |تاریخ بایگانی | | منبع =|تراز = وسط| عرض = 450px | اندازه خط = 13px|رنگ پسزمینه =#FFF7E6| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
{{اصلی|نص بر امام}} | {{اصلی|نص بر امام}} | ||
شیعیان معتقدند امامت از اصول اعتقادی دین و منصبی الهی است؛ یعنی [[پیامبران]] نمیتوانند انتخاب امام را به مردم واگذار کنند و بر آنها [[واجب]] است که جانشین خود را تعیین کنند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref>ازاینرو متکلمان شیعه (بهجز [[زیدیه]])<ref>امیرخانی، «نظریه نص از دیدگاه متکلمان امامی»، ص۱۳.</ref> بر لزوم «نصبِ» امام (توسط پیامبر یا امام پیشین) تأکید میکنند<ref>امیرخانی، «نظریه نص از دیدگاه متکلمان امامی»، ص۲۹؛ دفتری، تاریخ و سنتهای اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۵؛ همچنین نگاه کنید به شیخ مفید، اوائلالمقالات، ۱۴۱۳ق، ص۴۰و۴۱.</ref> و «نص» (سخن یا فعلی که بهصراحت بر معنای مدنظر دلالت کند)<ref>امیرخانی، «نظریه نص از دیدگاه متکلمان امامی»، ص۱۳.</ref> را تنها راه شناخت امام میدانند.<ref>امیرخانی، «نظریه نص از دیدگاه متکلمان امامی»، ص۱۱؛ همچنین نگاه کنید به شیخ مفید، اوائلالمقالات، ۱۴۱۳ق، | شیعیان معتقدند امامت از اصول اعتقادی دین و منصبی الهی است؛ یعنی [[پیامبران]] نمیتوانند انتخاب امام را به مردم واگذار کنند و بر آنها [[واجب]] است که جانشین خود را تعیین کنند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref>ازاینرو متکلمان شیعه (بهجز [[زیدیه]])<ref>امیرخانی، «نظریه نص از دیدگاه متکلمان امامی»، ص۱۳.</ref> بر لزوم «نصبِ» امام (توسط پیامبر یا امام پیشین) تأکید میکنند<ref>امیرخانی، «نظریه نص از دیدگاه متکلمان امامی»، ص۲۹؛ دفتری، تاریخ و سنتهای اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۵؛ همچنین نگاه کنید به شیخ مفید، اوائلالمقالات، ۱۴۱۳ق، ص۴۰و۴۱.</ref> و «نص» (سخن یا فعلی که بهصراحت بر معنای مدنظر دلالت کند)<ref>امیرخانی، «نظریه نص از دیدگاه متکلمان امامی»، ص۱۳.</ref> را تنها راه شناخت امام میدانند.<ref>امیرخانی، «نظریه نص از دیدگاه متکلمان امامی»، ص۱۱؛ همچنین نگاه کنید به شیخ مفید، اوائلالمقالات، ۱۴۱۳ق، ص۳۸؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی بر علم کلام، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۱.</ref> | ||
استدلال آنها این است که امام باید [[عصمت امامان|معصوم]] باشد و تنها [[خدا]] از [[عصمت]] انسانها اطلاع دارد؛<ref>نگاه کنید به شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م، ص۳۱۲؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی بر علم کلام، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۱.</ref> زیرا عصمت صفتی درونی است و از ظاهر افراد نمیتوان به عصمتشان پی برد.<ref>نگاه کنید به شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م، ص۳۱۲.</ref> بنابراین ضرورت دارد که خدا امام را تعیین و از طریق پیامبر به مردم معرفی کند.<ref>نگاه کنید به شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م، ص۳۱۲؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی بر علم کلام، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۱.</ref> | استدلال آنها این است که امام باید [[عصمت امامان|معصوم]] باشد و تنها [[خدا]] از [[عصمت]] انسانها اطلاع دارد؛<ref>نگاه کنید به شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م، ص۳۱۲؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی بر علم کلام، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۱.</ref> زیرا عصمت صفتی درونی است و از ظاهر افراد نمیتوان به عصمتشان پی برد.<ref>نگاه کنید به شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م، ص۳۱۲.</ref> بنابراین ضرورت دارد که خدا امام را تعیین و از طریق پیامبر به مردم معرفی کند.<ref>نگاه کنید به شیخ طوسی، الاقتصاد، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م، ص۳۱۲؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی بر علم کلام، ۱۳۸۷ش، ص۱۸۱.</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۳: | ||
== فرقههای شیعه == | == فرقههای شیعه == | ||
{{اصلی|فرق تشیع}} | {{اصلی|فرق تشیع}} | ||
مهمترین فرقههای شیعه را [[امامیه]]، [[زیدیه]]، [[اسماعیلیه]]، [[غالیان]]، [[کیسانیه]] و تا اندازهای [[واقفیه]] میدانند.<ref>نگاه کنید به صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲.</ref> برخی از این فرقهها خود شاخههای مختلف دارند؛ مانند زیدیه که تا ده شاخه هم برای آن ذکر شده است؛<ref>نگاه کنید به صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۹۵تا۱۰۴.</ref> و کیسانیه که آن را به چهار شاخه تقسیم کردهاند.<ref>نگاه کنید به شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۲تا۱۳۶.</ref> همین موجب شده است که از فرقههای متعددی بهعنوان فرقههای شیعه یاد شود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۱تا۱۷۱.</ref> البته بسیاری از فرقههای شیعه از بین رفتهاند و امروزه تنها سه مذهبِ امامیه، زیدیه و اسماعیلیه پیروان دارند.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۶۶.</ref> | مهمترین فرقههای شیعه را [[امامیه]]، [[زیدیه]]، [[اسماعیلیه]]، [[غالیان]]، [[کیسانیه]] و تا اندازهای [[واقفیه]] میدانند.<ref>نگاه کنید به صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲.</ref> برخی از این فرقهها خود شاخههای مختلف دارند؛ مانند زیدیه که تا ده شاخه هم برای آن ذکر شده است؛<ref>نگاه کنید به صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۹۵تا۱۰۴.</ref> و کیسانیه که آن را به چهار شاخه تقسیم کردهاند.<ref>نگاه کنید به شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۲تا۱۳۶.</ref> همین موجب شده است که از فرقههای متعددی بهعنوان فرقههای شیعه یاد شود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۱تا۱۷۱.</ref> البته بسیاری از فرقههای شیعه از بین رفتهاند و امروزه تنها سه مذهبِ امامیه، زیدیه و اسماعیلیه پیروان دارند.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۶۶.</ref> | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۴۸: | ||
در جمهوری اسلامی ایران هم [[اصول دین|اصولِ مذهب]] و [[فقه]] شیعهٔ دوازدهامامی مبنا قرار گرفتهاست.<ref>قاسمی و کریمی، «جمهوری اسلامی ایران»، ص۷۶۵و۷۶۶.</ref> | در جمهوری اسلامی ایران هم [[اصول دین|اصولِ مذهب]] و [[فقه]] شیعهٔ دوازدهامامی مبنا قرار گرفتهاست.<ref>قاسمی و کریمی، «جمهوری اسلامی ایران»، ص۷۶۵و۷۶۶.</ref> | ||
== | == مطالعهٔ بیشتر == | ||
[[شیعه در اسلام (کتاب)|کتاب شیعه در اسلام]]، نوشته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]: این کتاب با هدف معرفی مذهب شیعه -بهخصوص برای مخاطبان غیرمسلمان- به زبان فارسی نوشته شده است. در این اثر، مطالب لازم برای شناخت شیعه به زبانی ساده و مختصر بیان شده است. کتاب شیعه در اسلام، به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. | [[شیعه در اسلام (کتاب)|کتاب شیعه در اسلام]]، نوشته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]: این کتاب با هدف معرفی مذهب شیعه -بهخصوص برای مخاطبان غیرمسلمان- به زبان فارسی نوشته شده است. در این اثر، مطالب لازم برای شناخت شیعه به زبانی ساده و مختصر بیان شده است. کتاب شیعه در اسلام، به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
ویرایش