confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۸۱
ویرایش
(ویکی سازی) |
(ویکی سازی) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
دربارهٔ تاریخ پیدایش شیعه، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد؛ از جمله از زمان حیات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]، پس از [[واقعه سقیفه بنیساعده|ماجرای سقیفه]]، بعد از [[ماجرای قتل عثمان|قتل عثمان]] و پس از [[ماجرای حکمیت]] بهعنوان تاریخ پیدایش شیعه نام برده شده است.<ref>محرمی، تاریخ تشیع، ۱۳۸۲ش، ۴۳، ۴۴؛ گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ تشیع، ۱۳۸۹ش، ۲۰–۲۲؛ فیاض، پیدایش و گسترش تشیع، ۱۳۸۲ش، ص۴۹–۵۳.</ref> | دربارهٔ تاریخ پیدایش شیعه، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد؛ از جمله از زمان حیات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]، پس از [[واقعه سقیفه بنیساعده|ماجرای سقیفه]]، بعد از [[ماجرای قتل عثمان|قتل عثمان]] و پس از [[ماجرای حکمیت]] بهعنوان تاریخ پیدایش شیعه نام برده شده است.<ref>محرمی، تاریخ تشیع، ۱۳۸۲ش، ۴۳، ۴۴؛ گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ تشیع، ۱۳۸۹ش، ۲۰–۲۲؛ فیاض، پیدایش و گسترش تشیع، ۱۳۸۲ش، ص۴۹–۵۳.</ref> | ||
برخی از علمای شیعه معتقدند از زمان حیات پیامبر اسلام، عدهای از صحابه گِرد محور حضرت علی(ع) بوده و شیعه در همان زمان وجود داشتهاست.<ref>نگاه کنید به: طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۲۹، | برخی از علمای شیعه معتقدند از زمان حیات پیامبر اسلام، عدهای از صحابه گِرد محور حضرت علی(ع) بوده و شیعه در همان زمان وجود داشتهاست.<ref>نگاه کنید به: طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۲۹، | ||
صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۸تا۲۰.</ref>{{یاد|آغاز پیدایش شیعه را که برای اولین بار به شیعه علی علیهالسلام (اولین پیشوا از پیشوایان اهلبیت علیهم السلام) معروف شدند همان زمانِ حیات پیغمبراکرم باید دانست.پیامبر(ص) در اولین روزهای بعثت مأموریت یافت که خویشان نزدیکتر خود را بدین خود دعوت کند و علی(ع) را که پیش از همه مبادرت به پذیرش اسلام کرد به عنوان وزیر و وصی و جانشین خویش معرفی کرد و طبیعی است که او را به همه یاران خودش معرفی کرد و فضایل او و ماجرای غدیر و مانند آن؛ یاران پیامبر(ص) را که شیفتگان فضیلت و حقیقت بودند بر این وا میداشت که علی علیهالسلام را دوست داشته به دورش گردآیند و از وی پیروی کنند. اینان به عنوان شیعه شناخته شدند.(طباطبایی، شیعه دراسلام، ۱۳۸۳ش، ص۳۰-۳۱.)}} اینان به احادیث<ref>برای نمونه نگاه کنید به سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۳۷۹.</ref> و گزارشهای تاریخیای<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، ج۴۲، ص۳۳۲.</ref> استناد میکنند که بر اساس آنها، در زمان پیامبر به شیعیان علی(ع)، بشارت داده شده یا از کسانی بهعنوان شیعیان علی یاد شده است.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۲۰.</ref> این گروه پس از رحلت پیامبر(ص)، به تصمیم شورای سقیفه مبنی بر انتخاب ابوبکر به خلافت اعتراض داشتند و از بیعت با ابوبکر به عنوان خلیفه خودداری میکردند.<ref>طباطبایی، شیعه دراسلام، ۱۳۸۸ش، ص۳۲-۳۳.</ref> به گفته ناشی اکبر در کتاب مسائل الامامة، از زمان حضرت علی(ع)، شیعه اعتقادی وجود داشتهاست.<ref>نگاه کنید به ناشی اکبر، مسائل الامامة، ۱۹۷۱م، ص۲۲–۲۳.</ref> بکاررفتن واژه شیعه به صورت رسمی برای پیروان امیرالمؤمنین(ع) از سوی خود حضرت نیز دلیل دیگری است بر اینکه شیعه پیشینهاش به صدر اسلام باز میگردد. در نامهای که امیرالمؤمنین(ع) پس از بازگشت از [[جنگ نهروان|نهروان]] در پی سوالات برخی در مورد حاکمان قبل از خود مینویسد، پیروان خود را شیعه نامیده و دراینباره به آیهای از قرآن استناد میکند. او میگوید: | صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۱۸تا۲۰.</ref>{{یاد|آغاز پیدایش شیعه را که برای اولین بار به شیعه علی علیهالسلام (اولین پیشوا از پیشوایان اهلبیت علیهم السلام) معروف شدند همان زمانِ حیات پیغمبراکرم باید دانست.پیامبر(ص) در اولین روزهای بعثت مأموریت یافت که خویشان نزدیکتر خود را بدین خود دعوت کند و علی(ع) را که پیش از همه مبادرت به پذیرش اسلام کرد به عنوان وزیر و وصی و جانشین خویش معرفی کرد و طبیعی است که او را به همه یاران خودش معرفی کرد و فضایل او و ماجرای غدیر و مانند آن؛ یاران پیامبر(ص) را که شیفتگان فضیلت و حقیقت بودند بر این وا میداشت که علی علیهالسلام را دوست داشته به دورش گردآیند و از وی پیروی کنند. اینان به عنوان شیعه شناخته شدند.(طباطبایی، شیعه دراسلام، ۱۳۸۳ش، ص۳۰-۳۱.)}} اینان به احادیث<ref>برای نمونه نگاه کنید به سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۳۷۹.</ref> و گزارشهای تاریخیای<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، ج۴۲، ص۳۳۲.</ref> استناد میکنند که بر اساس آنها، در زمان پیامبر به شیعیان علی(ع)، بشارت داده شده یا از کسانی بهعنوان شیعیان علی یاد شده است.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ص۲۰.</ref> این گروه پس از [[رحلت پیامبر(ص)]]، به تصمیم شورای سقیفه مبنی بر انتخاب ابوبکر به خلافت اعتراض داشتند و از بیعت با ابوبکر به عنوان خلیفه خودداری میکردند.<ref>طباطبایی، شیعه دراسلام، ۱۳۸۸ش، ص۳۲-۳۳.</ref> به گفته ناشی اکبر در کتاب مسائل الامامة، از زمان حضرت علی(ع)، شیعه اعتقادی وجود داشتهاست.<ref>نگاه کنید به ناشی اکبر، مسائل الامامة، ۱۹۷۱م، ص۲۲–۲۳.</ref> بکاررفتن واژه شیعه به صورت رسمی برای پیروان امیرالمؤمنین(ع) از سوی خود حضرت نیز دلیل دیگری است بر اینکه شیعه پیشینهاش به صدر اسلام باز میگردد. در نامهای که امیرالمؤمنین(ع) پس از بازگشت از [[جنگ نهروان|نهروان]] در پی سوالات برخی در مورد حاکمان قبل از خود مینویسد، پیروان خود را شیعه نامیده و دراینباره به آیهای از قرآن استناد میکند. او میگوید: | ||
بسم الله الرحمن الرحیم از سوی بنده خدا، علی [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین]] به شیعیانش از مؤمنان و مسلمانان. همانا خداوند میگوید: وَإِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ (سوره صافات آیه۸۳) و بیگمان، [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم]] از پیروان [[نوح (پیامبر)|نوح]] است. «شیعه» اسمی است که خداوند در [[قرآن|کتابش]] آن را بزرگ داشته و شما شیعیان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد(ص)]] هستید همانگونه که محمد شیعه ابراهیم است و این نام اختصاص به فرد خاصی ندارد و بکاربردنش بدعت نیست.<ref>سیدبن طاووس، کشف المحجة لثمرة المهجه،۱۳۷۰ق، ص۱۷۴ ؛ موسوی، تمام نهج البلاغه، ۱۴۱۸ق، ص۸۶۸.</ref> {{یاد|[[بسم الله الرحمن الرحیم]]، من عبد الله علی أمیر المؤمنین إلی شیعته من المؤمنین والمسلمین، فإن الله یقول وإن من شیعته لإبراهیم وهو اسم شرفه الله تعالی فی الکتاب أنتم شیعة النبی محمد صلی الله علیه وآله کما أن محمدا من شیعة إبراهیم اسم غیر مختص وأمر غیر مبتدع}} | بسم الله الرحمن الرحیم از سوی بنده خدا، علی [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین]] به شیعیانش از مؤمنان و مسلمانان. همانا خداوند میگوید: وَإِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ (سوره صافات آیه۸۳) و بیگمان، [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم]] از پیروان [[نوح (پیامبر)|نوح]] است. «شیعه» اسمی است که خداوند در [[قرآن|کتابش]] آن را بزرگ داشته و شما شیعیان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد(ص)]] هستید همانگونه که محمد شیعه ابراهیم است و این نام اختصاص به فرد خاصی ندارد و بکاربردنش بدعت نیست.<ref>سیدبن طاووس، کشف المحجة لثمرة المهجه،۱۳۷۰ق، ص۱۷۴ ؛ موسوی، تمام نهج البلاغه، ۱۴۱۸ق، ص۸۶۸.</ref> {{یاد|[[بسم الله الرحمن الرحیم]]، من عبد الله علی أمیر المؤمنین إلی شیعته من المؤمنین والمسلمین، فإن الله یقول وإن من شیعته لإبراهیم وهو اسم شرفه الله تعالی فی الکتاب أنتم شیعة النبی محمد صلی الله علیه وآله کما أن محمدا من شیعة إبراهیم اسم غیر مختص وأمر غیر مبتدع}} |