Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| آثار = | | آثار = | ||
}} | }} | ||
'''معاویة بن ابیسفیان''' (مرگ: ۶۰ق)، نخستین حاکم [[بنیامیه|اموی]] است که پس از [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح امام حسن(ع)]] تا [[سال ۶۰ هجری قمری|سال ۶۰ قمری]]، حدود بیست سال، در [[دمشق]] [[خلافت]] کرد. او در [[فتح مکه]] [[اسلام]] آورد و از [[طلقاء|طُلَقاء]] (آزادشدگان) بود. او در زمان [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] در فتح [[شام|سرزمین شام]] حاضر بود و در زمان [[عمر بن خطاب]] استاندار [[اردن]] و سپس استاندار تمام سرزمین شام شد. در شورش علیه [[عثمان بن عفان]]، علیرغم درخواست عثمان، به یاری او نشتافت. در زمان خلافت [[امام علی(ع)]] به اسم خونخواهی عثمان، [[جنگ صفین]] را به راهانداخت. پس از [[شهادت | '''معاویة بن ابیسفیان''' (مرگ: ۶۰ق)، نخستین حاکم [[بنیامیه|اموی]] است که پس از [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح امام حسن(ع)]] تا [[سال ۶۰ هجری قمری|سال ۶۰ قمری]]، حدود بیست سال، در [[دمشق]] [[خلافت]] کرد. او در [[فتح مکه]] [[اسلام]] آورد و از [[طلقاء|طُلَقاء]] (آزادشدگان) بود. او در زمان [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] در فتح [[شام|سرزمین شام]] حاضر بود و در زمان [[عمر بن خطاب]] استاندار [[اردن]] و سپس استاندار تمام سرزمین شام شد. در شورش علیه [[عثمان بن عفان]]، علیرغم درخواست عثمان، به یاری او نشتافت. در زمان خلافت [[امام علی(ع)]] به اسم خونخواهی عثمان، [[جنگ صفین]] را به راهانداخت. پس از [[شهادت امام علی(ع)]]، در معاهده [[صلح امام حسن|صلح با امام حسن]]، [[خلافت]] مسلمین را به دست گرفت و [[دمشق]] را پایتخت حکومت خود کرد. در زمان او، [[فتوحات]] بیشتر در سرزمینهای غربی و شمال [[آفریقا]] بود و در سرزمینهای شرقی به تثبیت فتوحات پیشین تاکید داشت. معاویه خلافت را به سلطنت تغییر داد و برای بیعت گرفتن برای پسرش [[یزید بن معاویه|یزید]]، تلاشهای فراوان کرد. برای اداره کشور، دیوانهای جدیدی را بنا نهاد. او با شورشهای [[خوارج]] و [[شیعه|شیعیان]] مواجه بود و آنها را سرکوب کرد. معاویه را یکی از سران [[عثمانیه]] قلمداد کردهاند. | ||
==زندگی== | ==زندگی== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
معاویه در [[جنگ یمامه]] شرکت کرد و پس از آن به همراه برادرش یزید در سپاه ابوبکر، به [[شام]] رفت. در فتح شهرهای ساحلی صیدا، عرقه، جبیل، [[بیروت]]، عکا و [[صور]] حضور داشت.<ref>بلاذری، ابوالعباس احمد بن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، ص۱۷۳.</ref> | معاویه در [[جنگ یمامه]] شرکت کرد و پس از آن به همراه برادرش یزید در سپاه ابوبکر، به [[شام]] رفت. در فتح شهرهای ساحلی صیدا، عرقه، جبیل، [[بیروت]]، عکا و [[صور]] حضور داشت.<ref>بلاذری، ابوالعباس احمد بن یحیی بن جابر، فتوح البلدان، ص۱۷۳.</ref> | ||
معاویه اعتماد [[عمر بن خطاب]] را جلب کرد و عمر او را استاندار [[اردن]] و برادرش یزید را، استاندار همه سرزمین [[شام]] کرد. پس از مرگ برادرش در حادثه طاعون عَمواس، عمر همه قلمرو شام را نیز به معاویه سپرد و زمانی که [[عثمان بن عفان]] به خلافت رسید، معاویه را به استانداری همه سرزمین شام منصوب کرد و سرانجام پس از کشته شدن عثمان، از بیعت با [[امام علی(ع)]] سر باز زد و به اسم خونخواهی عثمان به نزاع با امام برخاست. مردم شام به خونخواهی عثمان و جنگ با امام علی(ع) با او بیعت کردند.<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، نشر دار صادر، ج۲، ص۸۶؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۴، ص۴۴۴.</ref> این اختلاف تا آخر دوران حکومت امام علی(ع) بود. پس از شهادت امام علی(ع)، میان معاویه و [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]] [[صلح امام حسن|صلح]] برقرار شد و امام حسن(ع) در این صلح، به نفع معاویه کنار رفت.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، دار إحياء التراث العربي -بيروت ، ج۸، ص۱۶.</ref> او پس از صلح امام حسن(ع) تا آخر عمرش خلیفه مسلمین بود. | معاویه اعتماد [[عمر بن خطاب]] را جلب کرد و عمر او را استاندار [[اردن]] و برادرش یزید را، استاندار همه سرزمین [[شام]] کرد. پس از مرگ برادرش در حادثه طاعون عَمواس، عمر همه قلمرو شام را نیز به معاویه سپرد و زمانی که [[عثمان بن عفان]] به خلافت رسید، معاویه را به استانداری همه سرزمین شام منصوب کرد و سرانجام پس از کشته شدن عثمان، از بیعت با [[امام علی(ع)]] سر باز زد و به اسم خونخواهی عثمان به نزاع با امام برخاست. مردم شام به خونخواهی عثمان و جنگ با امام علی(ع) با او بیعت کردند.<ref>یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، نشر دار صادر، ج۲، ص۸۶؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۴، ص۴۴۴.</ref> این اختلاف تا آخر دوران حکومت امام علی(ع) بود. پس از [[شهادت امام علی(ع)]]، میان معاویه و [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]] [[صلح امام حسن|صلح]] برقرار شد و امام حسن(ع) در این صلح، به نفع معاویه کنار رفت.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، دار إحياء التراث العربي -بيروت ، ج۸، ص۱۶.</ref> او پس از صلح امام حسن(ع) تا آخر عمرش خلیفه مسلمین بود. | ||
'''مرگ معاویه'''{{سخ}} | '''مرگ معاویه'''{{سخ}} | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
==تشکیل خلافت اموی== | ==تشکیل خلافت اموی== | ||
{{اصلی|صلح امام حسن|خلافت بنیامیه}} | {{اصلی|صلح امام حسن|خلافت بنیامیه}} | ||
پس از [[شهادت | پس از [[شهادت امام علی(ع)]]، مردم [[شام]] در [[بیت المقدس]] با معاویه به عنوان [[خلیفه]] [[بیعت]] کردند و او را امیرالمؤمنین نامیدند.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج ۱، ص۱۶۳؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۵، ص۱۶۱</ref> معاویه سپس به سوی [[عراق]] شتافت. [[امام حسن(ع)]] در [[کوفه]]، با سپاه دوازده هزار نفری که عبدالله بن عباس نیز در میان آنان بود، به سمت [[مدائن]] بیرون آمد. هنگامی که به ساباط رسید، در وفاداری اصحابش، تردید کرد، به ویژه بعد از تلاش معاویه برای رشوه دادن به فرماندهٔ سپاه و توفیقش در دلجویی از عبیدالله بن عباس. در این هنگام امام حسن(ع) از جنگ دست شست و در گفتگوهایی که میان او و معاویه صورت گرفت، امام حسن(ع) حکومت را به معاویه واگذار کرد. امام صلح با معاویه را به شرطی برگزید که امامت مسلمانان پس از معاویه با او باشد. معاویه به دنبال صلح وارد کوفه شد و امام حسن و امام حسین با او بیعت کردند. در اثر اجتماع مردم گرد وی، آن سال «عام الجماعة» نامیده شد؛ زیرا امت به استثنای [[خوارج]] با یک خلیفه بیعت کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص۱۲۳؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۸، ص۱۶؛ مقایسه کنید با: تاریخ خلیفه بن خیاط، ج ۱، ص۱۸۷؛ طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج ۵، ص۱۶۳؛ ابوالفداء، اسماعیل بن علی عمادالدین صاحب حماة، المختصر فی اخبار البشر، ج۱، ص۱۸۴</ref> جاحظ با اشاره به آنکه معاویه در آن سال بر ملک مستولی شد و بر دیگر اعضای شورا و جماعت مهاجر و انصار به استبداد گرایید، میگوید: معاویه آن سال را عام الجماعه نامید، در حالیکه آن سال «عام فرقه و قهر و جبر و غلبه» بود. سالی که امامت به ملوکیت و نظام نبوی به نظام کسرایی تبدیل و خلافت مغصوب و قیصری شد.<ref>جاحظ، رسالة الجاحظ فی بنی امیه، ص۱۲۴، چاپ شده همراه رساله النزاع و التخاصم</ref> | ||
حکومت معاویه اولین تجربه حاکمی بود که در میان اختلافات دینی-سیاسی، و احیاناً قبیلهای و منطقهای، به وسیله زور و با بهرهگیری از حیلههای سیاسی، قدرت را به دست آورد.<ref>محمدسهیل طقوش، دولت امویان،با اضافات رسول جعفریان، ترجمه حجت الله جودکی، ص۱۹</ref> معاویه تصریح دارد که خلافت را نه با محبت و دوستی و رضایت مردم، بلکه با شمشیر به دست آورده است.<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ج ۴، ص۸۱</ref> | حکومت معاویه اولین تجربه حاکمی بود که در میان اختلافات دینی-سیاسی، و احیاناً قبیلهای و منطقهای، به وسیله زور و با بهرهگیری از حیلههای سیاسی، قدرت را به دست آورد.<ref>محمدسهیل طقوش، دولت امویان،با اضافات رسول جعفریان، ترجمه حجت الله جودکی، ص۱۹</ref> معاویه تصریح دارد که خلافت را نه با محبت و دوستی و رضایت مردم، بلکه با شمشیر به دست آورده است.<ref>ابن عبدربه، العقد الفرید، ج ۴، ص۸۱</ref> |