Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۵۲
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
تقوا حالتی | تقوا حالتی در فرد است که به او مصونیت روحی و اخلاقی میدهد و باعث میشود وقتی در محیط گناه قرار میگیرد گناه نکند.<ref>مطهری، ده گفتار، ۱۳۹۷ش، ص۲۰-۲۱.</ref> واژه «تقوا» از ماده «وَقْی» بهمعنای «حفظ و صیانت»، گرفته شده و در لغت، بهمعنای خودنگهداری و حفظ نفس است.<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۱۲ق، ذیل واژه «وقی».</ref> | ||
== معانی تقوا در قرآن == | |||
برخی پژوهشگران با توجه به آیات قرآن، چهار معنا برای تقوا بر شمردهاند:<ref>برای نمونه نگاه کنید به ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۴-۳۰۵؛ جلیلی، تقوا، سکوی پرواز، ۱۴۰۰ش، ص۱۷.</ref> | برخی پژوهشگران با توجه به آیات قرآن، چهار معنا برای تقوا بر شمردهاند:<ref>برای نمونه نگاه کنید به ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۴-۳۰۵؛ جلیلی، تقوا، سکوی پرواز، ۱۴۰۰ش، ص۱۷.</ref> | ||
#به معنای چیزی که شخص بین خود و چیزی که از آن میترسد حائل قرار میدهد تا از گزند آن حفظ بماند.<ref>ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۵.</ref> تقوا در آیه «[[آیه ۸۱ سوره نحل|وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ]]؛ و لباسهایی برایتان قرار داد که شما را از گرما نگه | #به معنای چیزی که شخص بین خود و چیزی که از آن میترسد حائل قرار میدهد تا از گزند آن حفظ بماند.<ref>ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۵.</ref> تقوا در آیه «[[آیه ۸۱ سوره نحل|وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ]]؛ و لباسهایی برایتان قرار داد که شما را از گرما نگه میدارد»،<ref>سوره نحل، آیه ۸۱.</ref> به همین معنا بهکار رفته است.<ref>جلیلی، تقوا، سکوی پرواز، ۱۴۰۰ش، ص۱۷.</ref> بهگفته [[توشیهیکو ایزوتسو|ایزوتسو]] این معنا در میان اعراب پیش از ظهور اسلام نیز کاربرد داشته است.<ref>ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۴-۳۰۵.</ref> | ||
#بهمعنای ترس از قهر یا عذاب الهی در آخرت.<ref>ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۴.</ref> تقوا در آیه «[[آیه ۲ سوره مائده|وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ]]؛ از خدا بترسید که عقاب خدا سخت | #بهمعنای ترس از قهر یا عذاب الهی در آخرت.<ref>ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، ۱۳۷۳ش، ص۳۰۴.</ref> تقوا در آیه «[[آیه ۲ سوره مائده|وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ]]؛ از خدا بترسید که عقاب خدا سخت است»،<ref>سوره مائده، آیه ۲.</ref> به همین معنا به کار رفته است.<ref>طبری، تفسیر طبری، ج۹، ص۴۹۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۶۷.</ref> | ||
# | #بهمعنای عمل به طاعت و ترک گناه.<ref>جلیلی، تقوا، سکوی پرواز، ۱۴۰۰ش، ص۱۷.</ref> تقوا در آیه «[[آیه ۱۸ سوره حشر|یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ]]؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا بترسید و هرکس باید بنگرد که برای فردا [ی خود] چه پیش فرستاده است»<ref>سوره حشر، آیه ۱۸.</ref> به این معنا به کار رفته است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۱۹، ص۲۱۷-۲۱۸.</ref> | ||
#معنای دیگر تقوا عبارت است از نوعی حالت قلبی و ملکۀ نفسانی که مایه بصیرت انسان به طاعت و معصیت است و حصول این معنا، منوط به تبعیت از اوامر و نواهی الهی و مداومت بر انجام آنها است.<ref>عباسی، «تقوا»، ص۷۹۸.</ref> | #معنای دیگر تقوا عبارت است از نوعی حالت قلبی و ملکۀ نفسانی که مایه بصیرت انسان به طاعت و معصیت است و حصول این معنا، منوط به تبعیت از اوامر و نواهی الهی و مداومت بر انجام آنها است.<ref>عباسی، «تقوا»، ص۷۹۸.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول | {{جعبه نقل قول | ||
خط ۳۹: | خط ۳۸: | ||
|title=امام علی(ع):}} | |title=امام علی(ع):}} | ||
گفته میشود این معانی چهارگانه با هم | گفته میشود این معانی چهارگانه با هم مرتبطاند و با هم، منظومه تقوا را شکل میدهند؛ به این معنا که ترس از عذاب خداوند (معنای دوم)، موجب رعایت اوامر و نواهی او (معنای سوم) میشود و شخص به این وسیله، میان خود و قهر و عذاب الهی حائلی قرار میدهد (معنای اول) و تبعیت از اوامر و نواهی خداوند رفتهرفته موجب میشود که تقوا در قلب مؤمن ملکه شود (معنای چهارم).<ref>عباسی، «تقوا»، ص۷۹۹.</ref> | ||
== نسبت تقوا با ورع == | |||
{{اصلی|ورع}} | {{اصلی|ورع}} | ||
در برخی روایات تقوا و ورع در کنار هم نقل شدهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۶ و ۷۸.</ref> [[محمدمهدی نراقی]] این دو را | در برخی روایات تقوا و ورع در کنار هم نقل شدهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۷۶ و ۷۸.</ref> [[محمدمهدی نراقی]] این دو را مترادف هم دانسته<ref>نراقی، جامع السعادات، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۱۸۰.</ref> و دو معنا برای ورع ذکر کرده که بر تقوا نیز صدق میکنند: یکی این که ورع به معنای خودنگهداری از اموال حرام است که بهگفته نراقی در برخی روایات، تقوا به همین معنا آمده. دیگری خودنگهداری از ارتکاب جمیع گناهان، بهخاطر خوف از غضب الهی و طلب رضایت او است.<ref>نراقی، جامع السعادات، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۱۸۰.</ref> | ||
برخی نیز مانند عبدالقادر ملاحویش آل غازی، از عالمان حنفی مذهب اهل سوریه در قرن چهاردهم هجری، | برخی نیز مانند عبدالقادر ملاحویش آل غازی، از عالمان حنفی مذهب اهل سوریه در قرن چهاردهم هجری، ورع را غیر از تقوا و برتر از آن دانستهاند.<ref>ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۵۵.</ref> به باور اینان، تقوا اجتناب از حرام و انجام واجبات الهی است و ورع مقامی بالاتر از آن و به معنای اجتناب از شبهات و کارهای حلالی است که ممکن است زمینهساز انجام گناه باشند.<ref>ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۵۵.</ref> | ||
==جایگاه== | ==جایگاه== |