پرش به محتوا

سحر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۵۲۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:


سحر از زمان‌های بسیار دور میان انسان‌ها وجود داشته است. بر اساس یک [[حدیث|روایت]]، از زمان [[نوح (پیامبر)|حضرت نوح(ع)]] سحر کثرت پیدا کرده است. ماجرای [[هاروت و ماروت]] نیز که [[آیه سحر|آیه ۱۰۲ سوره بقره]] به آن اشاره می‌کند، اشاره به دو فرشته دارد که در زمان [[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان(ع)]] راه‌هایی برای دفع سحر را به مردم آموختند.
سحر از زمان‌های بسیار دور میان انسان‌ها وجود داشته است. بر اساس یک [[حدیث|روایت]]، از زمان [[نوح (پیامبر)|حضرت نوح(ع)]] سحر کثرت پیدا کرده است. ماجرای [[هاروت و ماروت]] نیز که [[آیه سحر|آیه ۱۰۲ سوره بقره]] به آن اشاره می‌کند، اشاره به دو فرشته دارد که در زمان [[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان(ع)]] راه‌هایی برای دفع سحر را به مردم آموختند.
تفاوت‌هایی میان سحر و [[معجزه]] وجود دارد از جمله این که معجزه با ادعای نبوت همراه است و چون با اراده و قدرت خداوند محقق می‌شود نیازی به تمرین قبلی ندارد بر خلاف سحر که نمی‌تواند با ادّعای نبوّت باشد و همچنین نیازمند تمرین و یادگیری است.


در روایات نقل شده از [[امامان شیعه|امامان(ع)]] سحر معادل [[کفر]] دانسته شده و از انجام آن نهی شده است. همچنین دعاها و اذکاری در روایات برای دفع سحر نقل شده است که از جمله آن‌ها می‌توان به خواندن [[آیه ۵۴ سوره اعراف]] اشاره کرد.
در روایات نقل شده از [[امامان شیعه|امامان(ع)]] سحر معادل [[کفر]] دانسته شده و از انجام آن نهی شده است. همچنین دعاها و اذکاری در روایات برای دفع سحر نقل شده است که از جمله آن‌ها می‌توان به خواندن [[آیه ۵۴ سوره اعراف]] اشاره کرد.
خط ۲۲: خط ۲۴:
#جلب همکاری [[شیطان]] با نزدیک شدن به او
#جلب همکاری [[شیطان]] با نزدیک شدن به او
# کاری که می‌تواند صورت‌ها و طبیعت‌ها را تغییر دهد مثلا انسان را به حیوانی تبدیل کند. این نوع سحر از نظر راغب حقیقت ندارد.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۰۰-۴۰۱.</ref>
# کاری که می‌تواند صورت‌ها و طبیعت‌ها را تغییر دهد مثلا انسان را به حیوانی تبدیل کند. این نوع سحر از نظر راغب حقیقت ندارد.<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۰۰-۴۰۱.</ref>
به عقیده [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در تفسیر نمونه، در این‌که سحر از چه زمانی آغاز شده است و رواج پیدا کرده است نمی‌توان سخن قطعی بیان کرد و تنها می‌توان گفت سحر از زمان‌های خیلی قدیم در بین مردم رایج بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۷.</ref> در روایتی از [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] نقل شده است که سحر و جادو از زمان [[نوح (پیامبر)|حضرت نوح(ع)]] کثرت پیدا کرده است.<ref>شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ۱۳۷۸ق، ج۱،‌ ۲۶۷.</ref>
بر اساس [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]، در این‌که سحر از چه زمانی آغاز شده است و رواج پیدا کرده است نمی‌توان سخن قطعی بیان کرد و تنها می‌توان گفت سحر از زمان‌های خیلی قدیم در بین مردم رایج بوده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۷.</ref> در روایتی از [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] نقل شده است که سحر و جادو از زمان [[نوح (پیامبر)|حضرت نوح(ع)]] کثرت پیدا کرده است.<ref>شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ۱۳۷۸ق، ج۱،‌ ۲۶۷.</ref>
===تفاوت معجزه و سحر===
{{نوشتار اصلی|معجزه}}
یکی از نسبت‌هایی که در طول تاریخ به [[پیامبران|انبیاء]] و مخصوصا [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)‌]] داده شده است جادوگری است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴۳۷.</ref> با این حال میان سحر و معجزه تفاوت‌هایی وجود دارد:
 
*«سحر» و «معجزه» هر دو‌ تاثیراتی را دارند اما معجزه حق است و سحر باطل است. تاثیر نفوذ معجزه و انبیاء در راستای اصلاح و تربیت است اما ساحران بی‌هدف، یا اهداف سطحی و کم ارزش این کار را انجام می‌دهند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴۳۸.</ref>
*سحر متکی به امور بشری است و به همین علّت ساحران کارهای خارق العاده‌ای انجام می‌دهند که تمرین کرده‌اند امّا معجزه امری الهی است و انبیاء کارهایی را انجام می‌دادند که مردم از آن‌ها طلب می‌کردند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)،‌ ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۱۹.</ref>
*معجزه‌‌ همراه با ادّعای نبوت است امّا ساحر نمی‌تواند ادّعای نبوّت کند چون حکمت الهی مانع می‌شود کسی که پیامبر نیست به دروغ مدّعی شود و اگر این‌ کار را بکند رسوا می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)،‌ ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۱۹-۵۲۰.</ref>
*انبیاء در مدار حق و حقیقت و رستگاری هستند امّا ساحران به سعادت نمی‌رسند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴۳۸.</ref>
*ساحران افرادی سودجو و متقلّب هستند و به همین دلیل از رفتارهایشان‌ شناخته می‌شوند امّا انبیاء افرادی پاک و بی‌اعتناء به امور دنیوی هستند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴۳۸؛ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)،‌ ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۲۰.</ref>
 
==تأیید وجود سحر در قرآن و احادیث==
==تأیید وجود سحر در قرآن و احادیث==
{{اصلی|آیه سحر}}
نویسندگان [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] با بررسی حدود ۵۱ مورد از استعمالات کلمه «سحر» در [[قرآن|قرآن کریم]]، آن را به دو بخش کلی تقسیم کرده‌اند:
نویسندگان [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] با بررسی حدود ۵۱ مورد از استعمالات کلمه «سحر» در [[قرآن|قرآن کریم]]، آن را به دو بخش کلی تقسیم کرده‌اند:


#مواردی که مقصود از سحر، فریفتن و تردستی و چشم‌بندی است و حقیقتی ندارد. مانند [[آیه ۶۶ سوره طه]]{{یاد|«فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى‏؛ ريسمانها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خيال مى‏‌شد كه حركت مى‏‌كنند»}} و [[آیه ۱۱۶ سوره اعراف]]{{یاد|«فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ؛ هنگامى كه ريسمان‏ها را انداختند چشمهاى مردم را سحر كردند و آنها را ارعاب نمودند»}}
#مواردی که مقصود از سحر، فریفتن و تردستی و چشم‌بندی است و حقیقتی ندارد. مانند [[آیه ۶۶ سوره طه]]{{یاد|«فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى‏؛ ريسمانها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خيال مى‏‌شد كه حركت مى‏‌كنند»}} و [[آیه ۱۱۶ سوره اعراف]]{{یاد|«فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ؛ هنگامى كه ريسمان‏ها را انداختند چشمهاى مردم را سحر كردند و آنها را ارعاب نمودند»}}
#مواردی که از آیات قرآن استفاده می‌شود که سحر دارای حقیقت است و به‌راستی اثر می‌گذارد. مانند [[آیه سحر|آیه ۱۰۲ سوره بقره]] که به تاثیر سحر در جدایی بین زن و مرد اشاره دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref>
#مواردی که از آیات قرآن استفاده می‌شود که سحر دارای حقیقت است و به‌راستی اثر می‌گذارد. مانند [[آیه سحر|آیه ۱۰۲ سوره بقره]] که به تاثیر سحر در جدایی بین زن و مرد اشاره دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref>
{{اصلی|آیه سحر}}
[[تفسیر قرآن|مفسران]] هم‌چنین ذیل [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیه ۱۰۲ سوره بقره، جریان دو فرشته به نام‌ [[هاروت و ماروت]] را نقل می‌کنند که در زمان [[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان(ع)]] به شکل دو انسان میان قوم [[بنی‌اسرائیل]] آمدند و به دلیل رواج سحر در میان‌ آن‌ها و ایجاد فتنه‌های مختلف،‌ راه‌های دفع سحر را به مردم آموختند. بر اساس این [[آیه]] آن‌ها به مردم گفتند که از این روش‌ها تنها در راه درست و بطلان سحر استفاده کنند و این آزمایشی برای آن‌هاست، ولی آن‌ها از این راه‌کارها استفاده کرده و دست به برخی کارهای نادرست زدند.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۳۶-۳۴۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۳۳-۲۳۶؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۷۹-۸۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۴.</ref>
[[تفسیر قرآن|مفسران]] هم‌چنین ذیل [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیه ۱۰۲ سوره بقره، جریان دو فرشته به نام‌ [[هاروت و ماروت]] را نقل می‌کنند که در زمان [[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان(ع)]] به شکل دو انسان میان قوم [[بنی‌اسرائیل]] آمدند و به دلیل رواج سحر در میان‌ آن‌ها و ایجاد فتنه‌های مختلف،‌ راه‌های دفع سحر را به مردم آموختند. بر اساس این [[آیه]] آن‌ها به مردم گفتند که از این روش‌ها تنها در راه درست و بطلان سحر استفاده کنند و این آزمایشی برای آن‌هاست، ولی آن‌ها از این راه‌کارها استفاده کرده و دست به برخی کارهای نادرست زدند.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۳۶-۳۴۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۳۳-۲۳۶؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۷۹-۸۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۴.</ref>


=== برخورد امامان(ع) با سحر و جادو ===
=== برخورد امامان(ع) با سحر و جادو===
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = سكونى از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] از [[امام محمد باقر علیه السلام|پدرش]] عليهما السّلام روايت كرده كه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله]] به بانوئى كه از وى سؤال كرده بود كه شوهرم تندخوست و من براى اينكه او را به خود جذب كنم عملى انجام داده و او را سحر كردم فرمود: افّ بر تو باد آب درياها را تيره ساختى و گل را سياه نمودى و فرشتگان آسمان و زمين تو را لعنت كردند...|تاریخ بایگانی|| منبع = <small>[[شیخ صدوق]]، [[من لا یحضره الفقیه (کتاب)|من لا یحضره الفقیه]]، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۹۵.</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۲۰px|حاشیه= ۵px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = راست}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = سكونى از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] از [[امام محمد باقر علیه السلام|پدرش]] عليهما السّلام روايت كرده كه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله]] به بانوئى كه از وى سؤال كرده بود كه شوهرم تندخوست و من براى اينكه او را به خود جذب كنم عملى انجام داده و او را سحر كردم فرمود: افّ بر تو باد آب درياها را تيره ساختى و گل را سياه نمودى و فرشتگان آسمان و زمين تو را لعنت كردند...|تاریخ بایگانی|| منبع = <small>[[شیخ صدوق]]، [[من لا یحضره الفقیه (کتاب)|من لا یحضره الفقیه]]، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۹۵.</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۲۰px|حاشیه= ۵px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = راست}}


خط ۳۹: خط ۵۱:


===راه‌های دفع سحر===
===راه‌های دفع سحر===
علامه مجلسی در [[بحار الانوار (کتاب)|کتاب بحارالانوار]] روایاتی را ذیل عنوان «الدعاء لدفع السحر و العين‏» (دعا برای دفع سحر و [[چشم‌زخم|چشم زخم]]) جمع‌آوری کرده است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۲، ص۱۲۴.</ref> همچنین در [[طب الائمة (کتاب)|کتاب طب الائمه]] نیز روایاتی تحت عنوان «عوذة لإبطال السحر»(ذکر و دعا برای باطل کردن سحر) وجود دارد.<ref>ابنا بسطام،‌ طب الأئمه، ۱۴۱۱ق،‌ ص۳۵.</ref> به عنوان نمونه [[امام علی علیه‌السلام|امیر المومنین(ع)]] در پاسخ به درخواست بعضی از اصحاب دعایی را به آنان آموزش دادند و دستور دادند که این دعا را در پوست آهو بنویسند و همراه خود نگه دارند،<ref>ابنا بسطام،‌ طب الأئمه، ۱۴۱۱ق،‌ ص۳۵؛‌ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۲، ص۱۲۴.</ref> یا [[اصبغ بن نباته|أصبَغ بن نُباته]] از امیرالمومنین(ع) نقل می‌کند که ایشان دستورالعملی برای دفع سحر یاد دادند‌ و فرمودند که با انجام این کار ضرری از جانب سحر به تو نمی‌رسد ان شاء الله.<ref>ابنا بسطام،‌ طب الأئمه، ۱۴۱۱ق،‌ ص۳۵؛‌ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۲، ص۱۲۵.</ref> در روایتی از پیامبر(ص)‌ نیز نقل شده که خطاب به حضرت علی(ع) فرمودند که هر کسی از سحر یا شیطان ترس دارد [[آیه ۵۴ سوره اعراف]] را بخواند.<ref>سید ابن‌طاووس، الأمان، ۱۴۰۹ق،‌ ص۱۳۰؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۲، ص۱۳۲.</ref>
علامه مجلسی در [[بحار الانوار (کتاب)|کتاب بحارالانوار]] روایاتی را ذیل عنوان «الدعاء لدفع السحر و العين‏» (دعا برای دفع سحر و [[چشم‌زخم|چشم زخم]]) جمع‌آوری کرده است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۲، ص۱۲۴.</ref> همچنین در [[طب الائمة (کتاب)|کتاب طب الائمه]] نیز روایاتی تحت عنوان «عوذة لإبطال السحر»([[تعویذ|تعویذهایی]] برای باطل کردن سحر) وجود دارد.<ref>ابنا بسطام،‌ طب الأئمه، ۱۴۱۱ق،‌ ص۳۵.</ref> به عنوان نمونه [[امام علی علیه‌السلام|امیر المومنین(ع)]] در پاسخ به درخواست بعضی از اصحاب دعایی را به آنان آموزش دادند و دستور دادند که این دعا را در پوست آهو بنویسند و همراه خود نگه دارند،<ref>ابنا بسطام،‌ طب الأئمه، ۱۴۱۱ق،‌ ص۳۵؛‌ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۲، ص۱۲۴.</ref> یا [[اصبغ بن نباته|أصبَغ بن نُباته]] از امیرالمومنین(ع) نقل می‌کند که ایشان دستورالعملی برای دفع سحر یاد دادند‌ و فرمودند که با انجام این کار ضرری از جانب سحر به تو نمی‌رسد ان شاء الله.<ref>ابنا بسطام،‌ طب الأئمه، ۱۴۱۱ق،‌ ص۳۵؛‌ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۲، ص۱۲۵.</ref> در روایتی از پیامبر(ص)‌ نیز نقل شده که خطاب به حضرت علی(ع) فرمودند که هر کسی از سحر یا شیطان ترس دارد [[آیه ۵۴ سوره اعراف]] را بخواند.<ref>سید ابن‌طاووس، الأمان، ۱۴۰۹ق،‌ ص۱۳۰؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۲، ص۱۳۲.</ref>


==ماهیت و مسائل سحر در فقه امامیّه==
==ماهیت و مسائل سحر در فقه امامیّه==
خط ۵۱: خط ۶۳:
[[محمد بن حسن حلی|فخر المحقّقین]] سحر را انجام کارهای خارق العاده با قدرت درونی و نفسانی، یا با کمک فلکیات (اجرام آسمانی)، یا با آمیختن نیروهای آسمانی با نیروهای زمینی و یا با کمک گرفتن از ارواح بسیط می‌داند.<ref>فخر المحقّقین حلَی، إيضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۴۰۵.</ref> [[سید محمدرضا گلپایگانی|آیت‌الله گلپایگانی]] معتقد است که سحر هر کاری است که آثار نامانوسی و غیرعادی داشته باشد و شبیه کرامات و معجزات باشد. چه این کار در بدن مسحور اثری بگذارد یا نگذارد. چه مسحور حیوان باشد یا انسان یا جماد باشد. مثل تکان دادن درخت یا لرزه انداختن در سقف و دیوار یا متوقف‌کردن آب بدون استناد به عوامل محسوس یا امور شرعی مثل آیات و دعاهایی که از [[چهارده معصوم|معصومین(ع)]] نقل شده است.<ref>گلپایگانی، هدایة العباد، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۴۲.</ref> در حالی که از نظر خوئی انجام امور خارق العاده در اثر [[تزکیه|تصفیه نفس]] یا [[ریاضت]]، سحر محسوب نمی‌گردد.<ref name=":0" /> چنان‌که [[محمدتقی بهجت|آیت‌الله بهجت]] سحر را عمل خارق العاده‌ای می‌داند که از راه‌های غیر شرعی و برای زیان رساندن به کسی انجام می‌شود.<ref>بهجت، وسیلة النجاة،‌ ۱۴۲۳ق، ص۴۱۷.</ref>  
[[محمد بن حسن حلی|فخر المحقّقین]] سحر را انجام کارهای خارق العاده با قدرت درونی و نفسانی، یا با کمک فلکیات (اجرام آسمانی)، یا با آمیختن نیروهای آسمانی با نیروهای زمینی و یا با کمک گرفتن از ارواح بسیط می‌داند.<ref>فخر المحقّقین حلَی، إيضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۴۰۵.</ref> [[سید محمدرضا گلپایگانی|آیت‌الله گلپایگانی]] معتقد است که سحر هر کاری است که آثار نامانوسی و غیرعادی داشته باشد و شبیه کرامات و معجزات باشد. چه این کار در بدن مسحور اثری بگذارد یا نگذارد. چه مسحور حیوان باشد یا انسان یا جماد باشد. مثل تکان دادن درخت یا لرزه انداختن در سقف و دیوار یا متوقف‌کردن آب بدون استناد به عوامل محسوس یا امور شرعی مثل آیات و دعاهایی که از [[چهارده معصوم|معصومین(ع)]] نقل شده است.<ref>گلپایگانی، هدایة العباد، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۴۲.</ref> در حالی که از نظر خوئی انجام امور خارق العاده در اثر [[تزکیه|تصفیه نفس]] یا [[ریاضت]]، سحر محسوب نمی‌گردد.<ref name=":0" /> چنان‌که [[محمدتقی بهجت|آیت‌الله بهجت]] سحر را عمل خارق العاده‌ای می‌داند که از راه‌های غیر شرعی و برای زیان رساندن به کسی انجام می‌شود.<ref>بهجت، وسیلة النجاة،‌ ۱۴۲۳ق، ص۴۱۷.</ref>  


=== استفاده از سحر جایز است یا حرام؟===
===استفاده از سحر جایز است یا حرام؟===
[[حرام|حرمت]] سحرکردن دیگران، یادگرفتن و یاددادن سحر، و اجرت گرفتن بابت آن‌ در میان [[مجتهد|فقهای شیعه]] امری [[اجماع|اجماعی]] دانسته شده است.<ref>حسینی عاملی، مفتاح الکرامة، ۱۴۱۹ق، ج۱۲، ص۲۲۶.</ref> در کتاب‌های اخلاقی نیز سحر را از جمله [[گناهان کبیره]] محسوب کرده‌اند.<ref>گلستانه، منهج الیقین، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۶؛ شبّر، الأخلاق، مطبعة النعمان، ص۲۱۶؛ دستغیب، گناهان کبیره، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۷۷.</ref> به عقیده [[سید عبدالحسین دستغیب|عبدالحسین دستغیب]]، دلیل کبیره بودن این گناه تصریح در [[حدیث|روایات]] است. وی در این رابطه به روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] استناد می‌کند که سحر را در زمره گناهان کبیره شمرده است.<ref>دستغیب، گناهان کبیره، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۷۷.</ref> وی در مورد زشت بودن و پلیدی عمل سحر به این نکته اشاره می‌کنند که اموری به عنوان مقدمه‌‌ یادگیری سحر مطرح هستند. از جمله آن‌ها می‌توان به انجام انواع جرم و جنایت‌ها، ترک همه کارهای خیر، [[زنای محصنه]]، قتل نفس، خوردن خون انسان و ... اشاره کرد.<ref>دستغیب، گناهان کبیره، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۸۸.</ref>
[[حرام|حرمت]] سحرکردن دیگران، یادگرفتن و یاددادن سحر، و اجرت گرفتن بابت آن‌ در میان [[مجتهد|فقهای شیعه]] امری [[اجماع|اجماعی]] دانسته شده است.<ref>حسینی عاملی، مفتاح الکرامة، ۱۴۱۹ق، ج۱۲، ص۲۲۶.</ref> در کتاب‌های اخلاقی نیز سحر را از جمله [[گناهان کبیره]] محسوب کرده‌اند.<ref>گلستانه، منهج الیقین، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۶؛ شبّر، الأخلاق، مطبعة النعمان، ص۲۱۶؛ دستغیب، گناهان کبیره، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۷۷.</ref> به عقیده [[سید عبدالحسین دستغیب|عبدالحسین دستغیب]]، دلیل کبیره بودن این گناه تصریح در [[حدیث|روایات]] است. وی در این رابطه به روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] استناد می‌کند که سحر را در زمره گناهان کبیره شمرده است.<ref>دستغیب، گناهان کبیره، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۷۷.</ref> وی در مورد زشت بودن و پلیدی عمل سحر به این نکته اشاره می‌کنند که اموری به عنوان مقدمه‌‌ یادگیری سحر مطرح هستند. از جمله آن‌ها می‌توان به انجام انواع جرم و جنایت‌ها، ترک همه کارهای خیر، [[زنای محصنه]]، قتل نفس، خوردن خون انسان و ... اشاره کرد.<ref>دستغیب، گناهان کبیره، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۸۸.</ref>


خط ۶۱: خط ۷۳:
درباره مجازات ساحر فتوای فقیهان شیعه آن است که اگر ساحر [[کفر|کافر]] باشد [[تعزیر]] می‌شود.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ خوانساری، جامع المدارك في شرح المختصر النافع، ۱۴۰۵ق، ج۷، ص۱۱۳؛ خوئی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref> ولی اگر ساحر [[مسلمان]] باشد و سحر را حلال بداند در آن صورت کافر شده و [[ارتداد|مرتدّ]] است و احکام ارتداد در مورد او جاری می‌شود.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۲۹؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ حسینی عاملی، مفتاح الکرامة، ۱۴۱۹ق، ج۱۲، ص۲۲۶؛ خوئی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref> و در صورتی که سحر را حلال نداند به نظر برخی محکوم به [[حد سحر|حدّ سحر]] یا همان قتل است<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ خوئی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref> ولی گروهی دیگر از فقها با حکم قتل مخالفند. <ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۲۹؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ خوئی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref>
درباره مجازات ساحر فتوای فقیهان شیعه آن است که اگر ساحر [[کفر|کافر]] باشد [[تعزیر]] می‌شود.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ خوانساری، جامع المدارك في شرح المختصر النافع، ۱۴۰۵ق، ج۷، ص۱۱۳؛ خوئی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref> ولی اگر ساحر [[مسلمان]] باشد و سحر را حلال بداند در آن صورت کافر شده و [[ارتداد|مرتدّ]] است و احکام ارتداد در مورد او جاری می‌شود.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۲۹؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ حسینی عاملی، مفتاح الکرامة، ۱۴۱۹ق، ج۱۲، ص۲۲۶؛ خوئی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref> و در صورتی که سحر را حلال نداند به نظر برخی محکوم به [[حد سحر|حدّ سحر]] یا همان قتل است<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ خوئی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref> ولی گروهی دیگر از فقها با حکم قتل مخالفند. <ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۲۹؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۸۶؛ خوئی، مصباح الفقاهة، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۵۹.</ref>


=== قتل با سحر ===
=== قتل با سحر===
اگر کسی به واسطه سحر به قتل برسد؛ به نظر شیخ طوسی [[قصاص]] و [[دیه انسان|دیه]] ندارد.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۲۹؛ محقق حلّی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۹۷۳.</ref>امام [[محقق حلی|محقق حلّی]] احتمال واقعی بودن سحر و در نتیجه دیه و قصاص را تقویت کرده است.<ref>محقق حلّی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۹۷۳.</ref> [[علامه حلی|علّامه حلّی]]<ref name=":1" /> و [[شهید ثانی]]<ref>شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۷۷.</ref> قصاص را تابع اقرار ساحر می‌دانند که اگر ساحر اقرار کند که به قصد قتل سحر کرده است،‌ قصاص می‌شود<ref name=":1">علامه حلّی، تحریر الاحکام، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۴۲۵.</ref> ولی اگر اقرار نکند [[علامه حلی|علّامه حلّی]] وجوب دیه را نزدیک به صحت دانسته است.<ref name=":1" /> به نظر [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] اگر تاثیر سحر در قتل ثابت گردد؛ و قصد ساحر هم کشتن باشد [[قتل عمد]] رخ داده است و اگر بدون قصد کشتن باشد [[قتل شبه عمد]] خواهد بود. همچنین اگر سحر به گونه‌ای باشد که نوعا کشنده است در آن صورت نیز قتل عمد است.<ref>امام خمینی، تحریر الوسلیه، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۴۶.</ref>
اگر کسی به واسطه سحر به قتل برسد؛ به نظر شیخ طوسی [[قصاص]] و [[دیه انسان|دیه]] ندارد.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۲۹؛ محقق حلّی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۹۷۳.</ref> اما [[محقق حلی|محقق حلّی]] احتمال واقعی بودن سحر و در نتیجه دیه و قصاص را تقویت کرده است.<ref>محقق حلّی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۹۷۳.</ref> [[علامه حلی|علّامه حلّی]]<ref name=":1" /> و [[شهید ثانی]]<ref>شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۷۷.</ref> قصاص را تابع اقرار ساحر می‌دانند که اگر ساحر اقرار کند که به قصد قتل سحر کرده است،‌ قصاص می‌شود<ref name=":1">علامه حلّی، تحریر الاحکام، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۴۲۵.</ref> ولی اگر اقرار نکند [[علامه حلی|علّامه حلّی]] وجوب دیه را نزدیک به صحت دانسته است.<ref name=":1" /> به نظر [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] اگر تاثیر سحر در قتل ثابت گردد؛ و قصد ساحر هم کشتن باشد [[قتل عمد]] رخ داده است و اگر بدون قصد کشتن باشد [[قتل شبه عمد]] خواهد بود. همچنین اگر سحر به گونه‌ای باشد که نوعا کشنده است در آن صورت نیز قتل عمد است.<ref>امام خمینی، تحریر الوسلیه، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۴۶.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}
==یادداشت==
== یادداشت==
<references group="یادداشت" />
<references group="یادداشت" />
==منابع==
==منابع==
خط ۷۶: خط ۸۸:
* بحرانی، یوسف بن‌احمد، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۳۶۳ش.
* بحرانی، یوسف بن‌احمد، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۳۶۳ش.
* بهجت، محمدتقی، وسیلة النجاة،‌ قم، شفق، ۱۴۲۳ق.
* بهجت، محمدتقی، وسیلة النجاة،‌ قم، شفق، ۱۴۲۳ق.
* پوربافرانی، حسن، [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1064603/%d8%a8%d8%a7%db%8c%d8%af%d9%87%d8%a7-%d9%88-%d9%86%d8%a8%d8%a7%db%8c%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d8%b1%d9%85-%d8%a7%d9%86%da%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82-%da%a9%db%8c%d9%81%d8%b1%db%8c-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86?q=%d8%b3%d8%ad%d8%b1%d9%88%20%d8%ac%d8%a7%d8%af%d9%88&score=17.0&rownumber=9 «بایدها و نبایدهای جرم انگاری در حقوق کیفری ایران»]، مجله مجلس و راهبرد، شماره ۷۵، پاییز ۱۳۹۲ش.
* حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة،‌‌‌ قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۴۱۹ق.
* حسینی عاملی، سید جواد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة،‌‌‌ قم، جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۴۱۹ق.
* حمیری،‌ عبدالله‌ بن‌جعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، ۱۴۱۳ق.
* حمیری،‌ عبدالله‌ بن‌جعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، ۱۴۱۳ق.
خط ۱۰۲: خط ۱۱۳:
* محقق حلّی،‌ جعفر‌ بن‌حسن، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، تهران،‌ استقلال، ۱۴۰۹ق.
* محقق حلّی،‌ جعفر‌ بن‌حسن، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، تهران،‌ استقلال، ۱۴۰۹ق.
* محقق کرکی، علی بن‌حسین، جامع المقاصد‌ فی شرح القواعد، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
* محقق کرکی، علی بن‌حسین، جامع المقاصد‌ فی شرح القواعد، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
* مکارم شیرازی،‌ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین(ع)،‌ تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۸۶ش.
* مکارم شیرازی،‌ ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش.
* نجفی، محمد‌حسن، [https://lib.eshia.ir/10088/22/0 جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام]، بیروت، دار إحياء التراث العربي، ۱۳۶۲ش
* نجفی، محمد‌حسن، [https://lib.eshia.ir/10088/22/0 جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام]، بیروت، دار إحياء التراث العربي، ۱۳۶۲ش
* نراقی، ملا احمد بن‌محمد مهدی، مستند الشیعة في أحکام الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
* نراقی، ملا احمد بن‌محمد مهدی، مستند الشیعة في أحکام الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۵۷۲

ویرایش