پرش به محتوا

غلو: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۱۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[مهر]]|روز=[[۲]]|سال=[[۱۴۰۲]]|کاربر=H.ahmadi  }}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[مهر]]|روز=[[۲]]|سال=[[۱۴۰۲]]|کاربر=H.ahmadi  }}
'''غُلُوّ''' از حد گذشتن و بیرون رفتن از اعتدال در دین و زیاده‌روی در حق [[پیامبران]] و [[امامان]] است.
'''غُلُوّ''' از حد گذشتن و بیرون رفتن از اعتدال در دین و زیاده‌روی در حق [[پیامبران]] و [[امامان]] است. غلو یک جریان فکری انحرافی در ادیان است که گفته می‌شود در طول تاریخ بشر همیشه وجود داشته است و مصادیق گوناگونی دارد. غلو در الوهیت، غلو در نبوت و امامت و غلو در اوصاف و فضایلی که به پیامبران و امامان نسبت می‌دهند را از مصادیق غلو برشمرده‌اند. خدا دانستن یکی از پیامبران یا امامان و یا شریک دانستن آنان با خداوند در امور جهان و یا اعتقاد به این که کسی فرزند خداوند است را از موارد غلو در الوهیت دانسته‌اند.
 
اعتقاد به شریک بودن کسی با پیامبر در امر نبوت، اعتقاد به نبوت امام علی(ع) یا یکی از امامان شیعه، اعتقاد به شریک بودن کسی با پیامبر در امر نبوت، این باور که کسی غیر از ویامبر و امامان معصوم، خودش را پیامبر و امام بداند و اعتقاد به مهدویت افرادی غیر از مهدی موعود را نمونه‌هایی از غلو در نبوت و امامت برشمرده‌اند. نسبت دادن برخی فضایل و اوصاف به امامان شیعه را غلوآمیز دانسته‌اند. شیخ صدوق اعتقاد به این که پیامبر هیچ‌وقت دچار سهو نمی‌شود را باوری غلوآمیز دانسته است. شیخ مفید با غلوآمیز بودن این باور، مخالف بوده و باور به علم غیب امامان را غلوآمیز دانسته است. برخی نیز علم غیب مطلق امامان، بدون تعلیم الهی را غلوآمیز دانسته‌اند.
 
باورهای غلوآمیز درباره خلفا، برخی عالمان و کتاب‌ها، تآویل‌های غلوآمیز از قرآن، باور به حذف فضایل امامان از قرآن را از دیگری مصادیق غلو در دین به حساب آورده‌اند.
 




خط ۲۳: خط ۲۸:
*اعتقاد به این که یک شخص انسانی در الوهیت خدا شریک است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶.</ref> اعتقاد به [[تفویض]] را نمونه‌ای از این نوع باورهای غلوآمیز دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۰-۱۰۱؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶-۳۰۷.</ref> تفویض به یک معنا عبارت است از این باور که خداوند، پیامبر و امام علی را آفرید و سپس اموری همچون خلق کردن، مرگ و زندگی و [[رزق و روزی]] بندگان را به آنان واگذار نمود.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref>  
*اعتقاد به این که یک شخص انسانی در الوهیت خدا شریک است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶.</ref> اعتقاد به [[تفویض]] را نمونه‌ای از این نوع باورهای غلوآمیز دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۰-۱۰۱؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶-۳۰۷.</ref> تفویض به یک معنا عبارت است از این باور که خداوند، پیامبر و امام علی را آفرید و سپس اموری همچون خلق کردن، مرگ و زندگی و [[رزق و روزی]] بندگان را به آنان واگذار نمود.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref>  
*اعتقاد به حلول خدا در یک شخص انسانی یا اتحاد با او.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref> باورهای فرقه [[بیانیه]] از این نوع غلو به شمار می‌رود.<ref>غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref> این فرقه شاخه‌ای از [[کیسانیه]] بود که به حلول{{یاد|مراد از حلول در اینجا این است که روح خداوند یا اجزائی از آن در یک شخص مانند نبی یا امام یا هر شخص دیگری حلول کند به نحوی که با او متحد شود.(صفری فروشانی، غالیان (کاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۸۳-۱۸۴.)}} و گردش روح خدا در پیامبران، امام علی و [[محمد بن حنفیه]] اعتقاد داشتند.<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۹۷۷م، ص۲۵۵.</ref> مؤسس این فرقه [[بیان بن سمعان تمیمی|بَیان بن سَمْعان تَمیمی]] است.<ref>اسفراینی، التبصیر فی الدین، المکتبة الازهریة للتراث، ص۳۲.</ref> او معتقد بود که روح خداوند در امام علی حلول کرده و در وجود او قوه‌ای ملکوتی به ظهور رسیده است و این که توانست درِ قلعه خیبر را از جایش برکند، نه به وسیله قوه و نیروی جسمی؛ بلکه به‌واسطه قوه رحمانی و ملکوتی بود که به نور الهی در او ظهور یافته بود.<ref>طعیمة، الغلو و الفرق الغالیة بین الاسلامیین، ۲۰۰۹م، ص۲۲۷؛ غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref> او همچنین معتقد بود که جزئی الهی در امام علی حلول کرده و عین همان جزء در [[آدم (پیامبر)|حضرت آدم]] حلول یافته بود و لذا او را مستحق [[سجده بر آدم|سجده ملائکه]] کرده بود.<ref>غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref>
*اعتقاد به حلول خدا در یک شخص انسانی یا اتحاد با او.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref> باورهای فرقه [[بیانیه]] از این نوع غلو به شمار می‌رود.<ref>غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref> این فرقه شاخه‌ای از [[کیسانیه]] بود که به حلول{{یاد|مراد از حلول در اینجا این است که روح خداوند یا اجزائی از آن در یک شخص مانند نبی یا امام یا هر شخص دیگری حلول کند به نحوی که با او متحد شود.(صفری فروشانی، غالیان (کاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۸۳-۱۸۴.)}} و گردش روح خدا در پیامبران، امام علی و [[محمد بن حنفیه]] اعتقاد داشتند.<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۹۷۷م، ص۲۵۵.</ref> مؤسس این فرقه [[بیان بن سمعان تمیمی|بَیان بن سَمْعان تَمیمی]] است.<ref>اسفراینی، التبصیر فی الدین، المکتبة الازهریة للتراث، ص۳۲.</ref> او معتقد بود که روح خداوند در امام علی حلول کرده و در وجود او قوه‌ای ملکوتی به ظهور رسیده است و این که توانست درِ قلعه خیبر را از جایش برکند، نه به وسیله قوه و نیروی جسمی؛ بلکه به‌واسطه قوه رحمانی و ملکوتی بود که به نور الهی در او ظهور یافته بود.<ref>طعیمة، الغلو و الفرق الغالیة بین الاسلامیین، ۲۰۰۹م، ص۲۲۷؛ غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref> او همچنین معتقد بود که جزئی الهی در امام علی حلول کرده و عین همان جزء در [[آدم (پیامبر)|حضرت آدم]] حلول یافته بود و لذا او را مستحق [[سجده بر آدم|سجده ملائکه]] کرده بود.<ref>غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref>
*اعتقاد به این که خدا دارای فرزند است.<ref>حیدری، غلو، حقیقت و اقسام آن، ۱۳۹۱ش، ص۱۳.</ref> گفته می‌شود سه گروه معتقدند که خداوند فرزند دارد: ۱-مسیحیانی که مطابق گزارش قرآن در [[آیه ۳۰ سوره توبه]]، [[حضرت عیسی]] را فرزند خدا می‌دانند؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳.</ref> ۲-یهودیانی که مطابق همان آیه ۳۰ سوره توبه، [[عزیر (پیامبر)|عُزَیر]] را فرزند خدا می‌دانستند؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳.</ref> ۳-مشرکان عرب که بنا به [[آیه ۵۷ سوره نحل]] و [[آیه ۱۴۹ سوره صافات]]، [[ملائکه]] را دختران خداوند می‌پنداشتند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۱۲، ص۲۷۵.</ref>
*اعتقاد به این که کسی فرزند خداوند است.<ref>حیدری، غلو، حقیقت و اقسام آن، ۱۳۹۱ش، ص۱۳.</ref> گفته می‌شود سه گروه معتقدند که خداوند فرزند دارد: ۱-مسیحیانی که مطابق گزارش قرآن در [[آیه ۳۰ سوره توبه]]، [[حضرت عیسی]] را فرزند خدا می‌دانند؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳.</ref> ۲-یهودیانی که مطابق همان آیه ۳۰ سوره توبه، [[عزیر (پیامبر)|عُزَیر]] را فرزند خدا می‌دانستند؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳.</ref> ۳-مشرکان عرب که بنا به [[آیه ۵۷ سوره نحل]] و [[آیه ۱۴۹ سوره صافات]]، [[ملائکه]] را دختران خداوند می‌پنداشتند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۱۲، ص۲۷۵.</ref>


===غلو در نبوت و امامت===
===غلو در نبوت و امامت===
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۴۷۹

ویرایش