۱۶٬۶۶۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) (اصلاح نویسههای عربی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''لا فَتَی اِلَّا عَلِی'''، به معنای «جوانمردی جز علی وجود ندارد»، که به دلیل [[شجاعت]] و فداکاری [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[غزوه احد|جنگ اُحُد]] از سوی [[جبرئیل]] گفته شد. این [[حدیث]] در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سُنّی]] نقل شده و در کارهای هنری نیز منشأ پیدایش آثاری شده است. به گفته [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]، دانشمندان [[علم حدیث]] بر نقل این حدیث [[اجماع]] دارند. | '''لا فَتَی اِلَّا عَلِی'''، به معنای «جوانمردی جز علی وجود ندارد»، که به دلیل [[شجاعت]] و فداکاری [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[غزوه احد|جنگ اُحُد]] از سوی [[جبرئیل]] گفته شد. این [[حدیث]] در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سُنّی]] نقل شده و در کارهای هنری نیز منشأ پیدایش آثاری شده است. به گفته [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]، دانشمندان [[علم حدیث]] بر نقل این حدیث [[اجماع]] دارند. | ||
==شرح ماجرا== | ==شرح ماجرا== | ||
به گزارش [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]] (تألیف ۳۰۳ق)، در [[غزوه احد]]، هنگامی که از اطراف به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] حمله میشد؛ [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] به آنان حمله میکرد. [[جبرئیل]] نازل شد و روحیه جوانمردی امام علی(ع) را ستایش نمود. رسول خدا(ص) جبرئیل را تصدیق کرد و گفت: من از علی هستم و او از من است. سپس صدایی در آسمان پیچید که: «لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار، و لا فَتی اِلاّ عَلی؛ شمشیری چون [[ذوالفقار]] و جوانمردی همچون علی وجود ندارد».<ref>طبری، تاریخ | به گزارش [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]] (تألیف ۳۰۳ق)، در [[غزوه احد]]، هنگامی که از اطراف به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] حمله میشد؛ [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] به آنان حمله میکرد. [[جبرئیل]] نازل شد و روحیه جوانمردی امام علی(ع) را ستایش نمود. رسول خدا(ص) جبرئیل را تصدیق کرد و گفت: من از علی هستم و او از من است. سپس صدایی در آسمان پیچید که: «لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار، و لا فَتی اِلاّ عَلی؛ شمشیری چون [[ذوالفقار]] و جوانمردی همچون علی وجود ندارد».<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۲، ص۵۱۴.</ref> در [[الکافی (کتاب)|الکافی]] به نقل از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] چنین روایت شده است پس از آن که امام علی(ع) نخستین فرد از [[کفر|کافران]] را از پای درآورد، جبرئیل گفت: ای محمّد! این است مساوات. پیامبر فرمود: او از من است و من از او. سپس جبرئیل عبارت «لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار و لا فَتی اِلاّ عَلی» خواند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۱۰، ح۹۰.</ref> در برخی کتابها، چنین نقل شده است: «لا فَتی اِلاّ عَلی و لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار».<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۹۸.</ref> | ||
به گفته علامه امینی [[حسان بن ثابت|حَسّان بن ثابِت]] با اجازه پیامبر(ص)، [[جبریل نادی معلنا|شعر جبریل نادی معلنا]] را در اینباره سروده است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۰۵.</ref> | به گفته علامه امینی [[حسان بن ثابت|حَسّان بن ثابِت]] با اجازه پیامبر(ص)، [[جبریل نادی معلنا|شعر جبریل نادی معلنا]] را در اینباره سروده است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۰۵.</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
این جمله در آثار هنری به کار رفته است. در [[نوروز]] ۱۳۳۵ش بر روی سکه نقرهای ضرب شد.{{مدرک}} حسن روحالامین در سال [[سال ۱۳۹۶ هجری شمسی|۱۳۹۶ش]] تابلویی را با محتوای این حدیث طراحی کرد.<ref>[http://www.iribnews.ir/fa/news/1791101/ خبرگزاری صدا وسیما]</ref> | این جمله در آثار هنری به کار رفته است. در [[نوروز]] ۱۳۳۵ش بر روی سکه نقرهای ضرب شد.{{مدرک}} حسن روحالامین در سال [[سال ۱۳۹۶ هجری شمسی|۱۳۹۶ش]] تابلویی را با محتوای این حدیث طراحی کرد.<ref>[http://www.iribnews.ir/fa/news/1791101/ خبرگزاری صدا وسیما]</ref> | ||
[[جورج سمعان جرداق|جرج جرداق]] میگوید: «من در خانوادهای مسیحی بزرگ شدهام. پدرم سنگتراش بود. سنگی را به سردر خانهمان آویخته بود که روی آن سنگ این جمله حک شده بود: «لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار».<ref>[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4227/7021/85112/ پایگاه اطلاعرسانی حوزه.]</ref> | [[جورج سمعان جرداق|جرج جرداق]] (درگذشت: ۱۳۹۳ش) میگوید: «من در خانوادهای مسیحی بزرگ شدهام. پدرم سنگتراش بود. سنگی را به سردر خانهمان آویخته بود که روی آن سنگ این جمله حک شده بود: «لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار».<ref>[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4227/7021/85112/ پایگاه اطلاعرسانی حوزه.]</ref> | ||
شاعران فارسیزبان همچون [[سعدی]]،<ref>سعدی، کلیات سعدی، ۱۳۶۵ش، قصیده۱.</ref> [[خواجوی کرمانی]]،<ref>خواجوی کرمانی، دیوان اشعار، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۳.</ref> [[عطار نیشابوری]]،<ref>عطار نیشابوری، مصیبتنامه، ۱۳۷۶ش، ص۳۴.</ref> [[شاه نعمتالله ولی]]<ref> شاه نعمتالله، دیوان شاه نعمتالله ولی، ۱۳۷۰ش، ترجیع۱.</ref> و [[سید محمدحسین شهریار|شهریار]]<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۴۲.</ref> در آثار خود با «لافتی الا علی» اشعار و ترکیبهای گوناگونی ساختهاند. | شاعران فارسیزبان همچون [[سعدی]]،<ref>سعدی، کلیات سعدی، ۱۳۶۵ش، قصیده۱.</ref> [[خواجوی کرمانی]]،<ref>خواجوی کرمانی، دیوان اشعار، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۳.</ref> [[عطار نیشابوری]]،<ref>عطار نیشابوری، مصیبتنامه، ۱۳۷۶ش، ص۳۴.</ref> [[شاه نعمتالله ولی]]<ref> شاه نعمتالله، دیوان شاه نعمتالله ولی، ۱۳۷۰ش، ترجیع۱.</ref> و [[سید محمدحسین شهریار|شهریار]]<ref>دیوان ناصرخسرو، قصیده ۴۲.</ref> در آثار خود با «لافتی الا علی» اشعار و ترکیبهای گوناگونی ساختهاند. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
[[عطار نیشابوری]]: | [[عطار نیشابوری]]: | ||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
|هیچ | |هیچ میدانی سخاوت حقّ کیست| | ||
من بگویم لافتی إلّا علی است <ref>https://ganjoor.net/attar/ma/sh19 | من بگویم لافتی إلّا علی است<ref>https://ganjoor.net/attar/ma/sh19 | ||
</ref>}} | </ref>}} | ||
[[شاه نعمتالله | [[شاه نعمتالله ولی]]: | ||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
|لافتی الّا علی لاسیف الّا ذوالفقار| | |لافتی الّا علی لاسیف الّا ذوالفقار| | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
|نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت| | |نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت| | ||
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را <ref>https://ganjoor.net/shahriar/gozidegh/sh2</ref> }} | متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را<ref>https://ganjoor.net/shahriar/gozidegh/sh2</ref> }} | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
*سعدی، مصلحالدین، کلیات سعدی، به اهتمام محمدعلی فروغی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۵ش. | *سعدی، مصلحالدین، کلیات سعدی، به اهتمام محمدعلی فروغی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۵ش. | ||
*صرفی محمدرضا، «[http://sls110.ir/content-site/context/ArtMID/499/ArticleID/1631 گونهشناسی اوصاف حضرت علی علیهالسلام در شعر فارسی- قسمت سوم]». | *صرفی محمدرضا، «[http://sls110.ir/content-site/context/ArtMID/499/ArticleID/1631 گونهشناسی اوصاف حضرت علی علیهالسلام در شعر فارسی- قسمت سوم]». | ||
*طبری محمد بن جریر، تاریخ | *طبری محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الرسل و الملوک)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، بینا، بیتا. | ||
*عطار نیشابوری، فریدالدین محمد، مصیبتنامه، تصحیح نورانی وصال، تهران، زوّار، ۱۳۵۶ش. | *عطار نیشابوری، فریدالدین محمد، مصیبتنامه، تصحیح نورانی وصال، تهران، زوّار، ۱۳۵۶ش. | ||
*کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. | *کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. |
ویرایش